پس از پایان جنگ سرد، یک مسابقه هوایی رخ داد که یک F-14 Tomcat در مقابل یک Mig-29 قرار می گرفت. در حالی که این رویارویی یک تمرین آموزشی بود، مهارت های خلبان آمریکایی و توانایی های F-14 را به نمایش گذاشت.
ابتدای راه میگ-29
به گزارش روزیاتو، Mig-29 توسط دفتر طراحی میکویان توسعه داده شد و نام “Fulcrum” توسط ناتو به آن داده شد. Mig-29 به عنوان یک جنگنده برتری هوایی با نیم نگاهی برای مقابله با F-15 Eagle ساخت مک دانل داگلاس و F-16 Fighting Falcon ساخت جنرال داینامیکس طراحی شده بود.
اولین پرواز نمونه اولیه Mig-29 در سال 1977 انجام شد و در سال 1979، پنتاگون اولین تصویر مبهم را از این هواپیما دریافت کرد.
Mig-29 دو موتوره در سال 1983 وارد خدمت نیروی هوایی شوروی شد. در حالی که در ابتدا به عنوان یک جنگنده طراحی شده بود، انواع دیگری از جمله Mig-29M چند منظوره و Mig-29K که برای عملیات دریایی اقتباس شده بودند، نیز از روی این جنگنده ساخته شد.
به ادعای نشنال اینترست، این هواپیما به قدری موفق بود که بیش از 1600 فروند از آن تولید گردید.
اعداد و ارقام مربوط به Mig-29
مولفه |
اعداد و ارقام |
خدمه |
1 نفر |
طول |
17.32 متر |
عرض |
11.36 متر |
ارتفاع |
4.73 متر |
وزن خالی |
10,899 کیلوگرم |
حداکثر وزن برخاست |
19,700 کیلوگرم |
حداکثر سرعت |
2,445 کیلومتر بر ساعت |
نرخ صعود |
65,000 فوت بر دقیقه (19,812 متر بر دقیقه) |
سرعت کروز |
1,590 کیلومتر بر ساعت |
برد عملیاتی |
1,430 کیلومتر |
سقف پرواز |
59,058 فوت (18,001 متر) |
ظهور F-14 Tomcat
هدف اولیه برای طراحی و استقرار F-14 ساخت نورثروپ گرومن، برآورده کردن نیاز نیروی دریایی ایالات متحده برای یک جنگنده برتری هوایی توانمند، رهگیر دفاعی این ناوگان و یک پلتفرم شناسایی تاکتیکی بود.
F-14 اولین پرواز خود را در سال 1970 انجام داد و در سال 1974 در ناوگان دریایی ایالات متحده مستقر شد. اولین استقرار آن روی ناوهای هواپیمابر با ناو USS Enterprise (CNV-65) آغاز شد. در این مرحله بود که F-14 شروع به جایگزینی تدریجی F-4 Phantom II نموده و به طور کامل F-111B را که در آن زمان در دست توسعه بود، از توسعه خارج کرد.
به ادعای فرماندهی تاریخ و میراث نیروی دریایی، در اوج استقرار، 30 اسکادران نیروی دریایی به جنگنده F-14 مجهز شده بودند.
به ادعای موزه نقشه های هوایی، F-14 دارای پیشرفت هایی مانند:
«… بال های هندسی متغیر که به طور خودکار در طول پرواز تغییر می کردند. برای رهگیری با سرعت بالا، این بال ها به سمت عقب کشیده می شوند و برای پرواز با سرعت کمتر به سمت جلو حرکت می کنند. این هواپیما برای بهبود عملکرد نبرد هوایی F-4 Phantom در بیشتر موارد طراحی شده است. بدنه و بالهای F-14 به آن اجازه میدهند سریعتر از F-4 بالا برود، در حالی که آرایش دم دوقلو پایداری بهتری را ارائه میدهد».
اعداد و ارقام مربوط به F-14
مولفه |
اعداد و ارقام |
خدمه |
2 نفر (خلبان و افسر رهگیر رادار) |
طول |
19.1 متر |
عرض |
19.55 متر |
ارتفاع |
4.88 متر |
وزن خالی |
19,840 کیلوگرم |
حداکثر وزن برخاست |
33,730 کیلوگرم |
حداکثر سرعت |
2,485 کیلومتر بر ساعت |
نرخ صعود |
45,000 فوت بر دقیقه (13,716 متر بر دقیقه) |
برد عملیاتی |
3,000 کیلومتر |
سقف پرواز |
49,869 فوت (15,200 متر) |
تسلیحات اف-14
اف-14 چه در دفاع از ناوگان دریایی و چه در عملیات تهاجمی، بسیار خوب مسلح شده بود. این جنگنده میتواند تا شش موشک دوربرد AIM-54A Phonex را حمل کند که با هدایت سیستم کنترل تسلیحات بسیار توانمند AWG-9 میتوانست شش هدف جداگانه را هدف قرار دهد.
برای اهداف میان برد، F-14 به چهار موشک AIM-7 Sparrow مجهز شده است. برای نبرد نزدیک، F-14 به دو موشک AIM-9 Sidewinder و توپ چرخشی M-61 Vulcan با قابلیت شلیک 6,000 گلوله در دقیقه تجهیز شده است.
سام “اسلمر” ریچاردسون، کوزوو، و عملیات رزمی آموزش
در سال 2021، سروان بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده، سام «اسلمر» ریچاردسون، مربی سابق تاپ گان، در مجموعه پادکست «F-14 Tomcast» شرکت کرد.
سروان ریچاردسون در این پادکست، داستان بسیار جالبی را در مورد شبیه سازی تمرینی تک به تکی که در آن شرکت داشت به اشتراک گذاشت.
در سال 1999، کاپیتان ریچاردسون به اسکادران VF-14 در ناو هواپیمابرUSS Theodore Roosevelt (CVN-71) اعزام شد. در آن زمان این ناو به سمت مدیترانه غربی در جنوب فرانسه می رفت.
این اتفاق پس از یک دوره 30 تا 35 روزه در حمایت از عملیات نیروهای متفقین در کوزوو، طولانیترین عملیات هوایی از زمان جنگ ویتنام، رخ داد. زمانی که در نزدیکی فرانسه بود، ناو یو اس اس روزولت چهار جنگنده (دو تامکت و دو هورنت) را به منظور انجام مانورهای رزمی هوایی به پایگاه هوایی دسیموماننو در جزیره ساردینیا، ایتالیا فرستاد.
اسکادران VF-14 ملقب به Tophatters قدیمی ترین اسکادران فعال نیروی دریایی ایالات متحده است که در سال 1919 تشکیل شد.
به گفته وزارت نیروی دریایی ایالات متحده، اسکادران VF-14 551 مورد از 552 ماموریت در نظر گرفته شده را انجام داده و سورتی هایی پرواز هم در کوزوو و هم بر فراز عراق انجام داده بود. آنها بیش از 185.5 تن مهمات هدایت شونده دقیق را بدون هیچ گونه آسیب یا حوادث ناگوار و بدون حتی یک تلفات جانی به خدمه هواپیما یا پرسنل تعمیر و نگهداری شلیک کردند.
رویارویی: F-14 و Mig-29 روبرو می شوند
در طول تمرین آموزشی پنج روزه، سروان ریچاردسون خود را در برابر خلبان آزمایشی M-29 نیروی هوایی آلمان دید.
اولین رویارویی منجر به شکست ریچاردسون شد، که در مورد این دوئل بدفرجام می گوید: “من در ذهنم می چرخم. باید چه کار کنم؟ فهمیدم که نمی توانم با این هواپیما بجنگم، باید با خلبان بجنگم.
کاپیتان ریچاردسون رویارویی دوم خود را اینگونه شرح می دهد:
«من عمداً مستقیماً زیر او پرواز کردم. و معمولاً می خواهید تا جایی که ممکن است نزدیک پرواز کنید، تا تمام فضای چرخش و جداسازی جانبی را غیرممکن کنید. میخواستم طعمه را گاز بگیرد…بنابراین به حدود 1000 فوتی زیر او آمدم و میدانستم که او به شدت تهاجمی است و مطمئناً طعمه گاز میگیرد. دوتا پس سوزش را دیدم. او احتمالاً سرعتی در حدود 500 گره داشت، مستقیم در سراشیبی، با هر دو پس سوز پیش می رفت. و من با خودم گفتم گیرت انداختم. از بالای سرش ظاهر شدم، جهت دماغه را تغییر دادم و دیدم که دارم به یک MiG-29 در حال شیرجه زدن نگاه می کنم».
در نتیجه مانور تندش، خلبان آلمانی فشار بیش از حدی به بدنه هواپیمای خود وارد کرد، که او را مجبور به پایان درگیری و بازگشت به پایگاه کرد.
فشار بیش از حد بدنه هواپیما زمانی اتفاق میافتد که هواپیما از نرخ G خود فراتر میرود که باعث آسیب ساختاری میشود و یکپارچگی و عمر طولانیمدت بدنه هواپیما را کاهش میدهد.
در حالی که رویدادهای استرس بیش از حد لزوماً یک هواپیما را در میدان نبرد ناکارآمد نمی کند، با این حال هواپیما را برای چند روز زمینگیر خواهد کرد، تا زمانی که با تعمیر و نگهداری پس از بازرسی های دقیق و تعمیرات لازم، دوباره آماده عملیات شود.
بحث هواپیما نیست، بحث خلبان است- ماوریک
هر دو میگ-29 و اف-14 تامکت هواپیماهای باورنکردنی و افسانه ای هستند. این برخورد نه تنها توانایی های F-14 را نشان می دهد، بلکه بیشتر از آن، هوشمندی و سازگاری سروان ریچاردسون را نشان می دهد.
این رویارویی نشان میدهد که در حالی که فناوری به وضوح جای خود را دارد و میتواند باعث پیروزی یا شکست در یک نبرد شود، استراتژی درست و اجرای بی نقص آن توسط خلبان، غیرقابل جایگزینی است.