من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب علیه السلام است.
امام حسین(ع) کنار قبر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله:
«اَللّهُمَ اِنّی اُحِبُّ المَعرُوف وَ انکِرُ المُنکَرَ وَ اَسأَلُکَ یا ذَاالجَلالِ وَ الاِکرامِ بِحَقِّ هذَا القَبرِ وَ مَن فیهِ اِلّا اختَرتَ لی ما هُوَ لَکَ رِضیً وَ لِرَسُولِک َرِضیً»(مقتل خوارزمی، ج 1، ص 186)
خدایا! من معروف را دوست دارم و از بدی و منکر بیزارم. ای خدای ذوالجلال و کرامت بخش به احترام این قبر و کسی که در آن است از تو درخواست می کنم راهی را پیش روی بگذاری که مورد رضا و خشنودی تو و پیامبرت است.
امام حسین(ع) در وصیتش به محمد حنفیّه:
«و انی لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی امّة جدّی أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أبی علی بن ابی طالب فمَن قَبِلَنی بِقَبُولِ الحَقِّ فَاللّه أولی بِالحَقِّ و َمَن رَدّ عَلَیِّ هذا أَصبِرُ حَتّی یقضِیَ اللّهُ بینی و بین القَومِ وَ هُوَ خَیرُالحاکِمِینَ وَ هذِهِ وَصِیَّتی اِلَیکَ یا أَخی! وَ ما تَوفِیقی اِلّا بِاللّه عَلَیهِ توکلت وَ اِلیهِ أُنِیب».(مقتل خوارزمی، ج 1، ص 188)
من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب علیه السلام است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد (و از من پیروی کند) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند (و از من پیروی نکند) من با صبر و استقامت (راه خود را) در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی امیّه حکم کند که او بهترین حاکم است. و برادر! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل می کنم و برگشتم به سوی اوست.»
سخنان امام در منزل بیضه:
«أیّها النّاس إنّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال: «من رأی سلطانا جائراً مستحلّاً لحرام اللّه، ناکثاً عهده مخالفاً لسنّة رسول اللّه، یعمل فی عباداللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و قول کان حقّاً علی اللّه أن یدخله مدخله.» ألا و انّ هؤلاء قد لزموا طاعة الشّیطان و ترکوا طاعة الرّحمن، و أظهروا الفساد، و عطّلوا الحدود، و استأثروا بالفی ء، و احلّوا حرام اللّه و حرّموا حلاله، و أنا أحق ممّن غیّر و قد أتتنی کتبکم و قدمت علیّ رسلکم ببیعتکم إنّکم لاتسلّمونی و لاتخذلونی فان أتممتم علیّ بیعتکم تصیبوا رشدکم فأنا الحسین بن علیّ و ابن فاطمة بنت رسول اللّه نفسی مع أنفسکم و أهلی مع أهلکم و لکم فیّ أسوة، و أن لم تفعلوا و نقضتم عهدکم و خلّفتم بیعتی من أعناقکم ما هی لکم بنکرٍ لقد فعلتموها بأبی و اخی و ابن عمّی مسلم، فالمغرور من اغترّ بکم فحظّکم أخطأتم و نصیبکم ضیّعتم و من نکث فانّما ینکث علی نفسه و سیغنی اللّه عنکم. والسّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.»
(انساب الاشراف، ج 3، ص 171)
«مردم! پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود: هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد که حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را درهم می شکند و با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده و در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و دشمنی در پیش می گیرد و او در مقابل چنین سلطانی با عمل و یا با گفتارش اظهار مخالفت ننماید بر خداوند است که این فرد(ساکت) را به محل همان طغیانگر، در آتش جهنم داخل کند.
مردم! آگاه باشید اینان (بنی امیه) اطاعت خدا را ترک و پیروی از شیطان را بر خود فرض و فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل نموده اند و فی ء را(که مختص خاندان پیامبر است) به خود اختصاص داده اند. حلال و حرام و اوامر و نواهی خدا را تغییر داده اند و من به رهبری جامعه مسلمانان شایسته هستم نه این مفسدین که دین جدم را تغییر داده اند.
گذشته از این حقایق، مضمون دعوت نامه هایی که از شما به دست من رسیده و پیک هایی که از سوی شما به نزد من آمده اند این بود که شما با من بیعت کرده و پیمان بسته اید که مرا در مقابل دشمن تنها نگذارید و دست از یاری من برندارید، اکنون اگر به پیمان خود باقی و وفادار باشید به سعادت و ارزش انسانی خود دست یافته اید، زیرا من حسین فرزند دختر پیامبر و فرزند علی هستم که وجود من با شما مسلمانان در هم آمیخته است و فرزندان و خانواده شما به حکم فرزندان و خانواده خود من هستند( در میان من و مسلمانان جدایی نیست) که شما باید از من پیروی کنید و مرا الگوی خود قرار دهید. و اگر با من پیمان شکنی نمودید و بر بیعت خود باقی نماندید به خدا سوگند! این عمل شما نیز بی سابقه نیست و تازگی ندارد که با پدرم و برادرم و پسرعمویم مسلم نیز این چنین رفتار نمودید و با آنان از در غدر و پیمان شکنی درآمدید. پس آن کس گول خورده است که به حرف شما اعتماد کند و به پیمان شما مطمئن شود. شما مردمانی هستید که در به دست آوردن نصیب اسلامی خود راه خطا پیموده و سهم خود را به رایگان از دست داده اید و هر کس پیمان شکنی کند به ضرر خودش تمام خواهد گردید و امید است خدا مرا از شما بی نیاز سازد. والسلام.»
منبع : سایت حوزه