ماهان شبکه ایرانیان

اختلاف ارباب مقاتل در وقت شهادت عباس علیه السلام

از کتب ناسخ و مقتل خوارزمی چنین استفاده می شود که بعد از شهادت حضرت عباس، علی

اختلاف ارباب مقاتل در وقت شهادت عباس علیه السلام

از کتب ناسخ و مقتل خوارزمی چنین استفاده می شود که بعد از شهادت حضرت عباس، علی

اکبر علیهماالسلام شهید شد و او آخرین شهید است و از کتاب قمقام چنین بدست می آید که

حضرت عباس علیه السلام آخرین شهید است (یعنی بعد از ذکر شهادت عباس علیه السلام ،

شهادت خامس آل عبا علیهم السلام را ذکر نموده) و چنان که از شیخ مفید قدس سره و ابن

طاوس قدس سره همین قول نقل شده است و از ابی مخنف نقل شده که عباس علیه السلام قبل از همه و اول شهید بوده و در ناسخ، ج 2، ص 341 فرموده: از پسرهای امیرالمؤمنین علیه السلام دو تن عب اّس نام بود: یکی را عب اّس الاکبر علیه السلام و دیگر را عب اّس الاصغرعلیه السلام می نامیدند، تواند شد ] احتمال دارد [که عباس الاصغر علیه السلام در شب عاشورا شهید شده باشد و عباس الاکبر علیه السلام در روز عاشورا، عباس الاصغر علیه السلام نیز در شب عاشورا به طلب آب شتافت و سعادت شهادت یافت، پس منافات بین این دو قول نیست، آن کس که می گوید: عب اّس علیه السلام اول شهید است، یعنی عباس الاصغر علیه السلام و آنکه می گوید عباس علیه السلام در روز عاشورا شهید شده است، یعنی عباس الاکبر علیه السلام ، والله العالم.

در کتاب معالی السبطین، ج 1، ص 274 ، از مرحوم دربندی قدس سره نقل می کند که: امام

حسین علیه السلام آمد بالین برادر و خواست او را به خیمه ها ببرد، عباس علیه السلام

چشم خود باز نمود و عرض کرد: برادر چه می خواهی بکنی؟ فرمود: می خواهم تو را به خیمه ببرم، عرض کرد: شما را به جدتّ رسول اللهّ صلی الله علیه و آله قسم می دهم که این کار مکن، فرمود: چرا؟ عرض کرد: من به سکینه وعده آب داده ام و نتوانستم به وعده خود عمل کنم، لذا خجالت می کشم، تا آنجا که فرمود: پس امام حسین علیه السلام برادر را به جای خود گذاشت و به طرف خیمه روان شد و اشک چشمان مبارک را با آستین پاک می کرد، چون سکینه علیهاالسلام پدر را به آن حال دید، نزدیک آمد و عرض کرد: ای پدر! آیا خبری از عمویم عباس علیه السلام داری؟ به من وعده آب داده و آمدنش طولانی شده و هیچ وقت خلُف وعده نمی کرد، آیا آب خورد و ما را فراموش نمود، یا با دشمنان می جنگد؟ امام حسین علیه السلام در این وقت به گریه آمد و فرمود: دخترم! عمویت کشته شد و روحش به بهشت پرواز کرد، زینب علیهاالسلام چون شنید عباس علیه السلام کشته شد، فریاد کرد و فرمود: واأخاه، واعباّساه، واقلِةّ ناصرِاه، واضیعتاه منِ بعَدکِ، فقال الحسُین علیه السلام : إی والله من بعدهِ واضیعتَاه، واانقطاع ظهراه وأنشأ یقول:

یا أخی یا نوُر عیَنی یا شقیقی * فلَیِ قد کنت کالر کُّن الوثَیقِ

أیا ابن أبی نصحت أخاک حتیّ * سقَاک اللهّ کأسا منِ رحیقِ

أیا قمرا منیُرا کنت عوَنی * علَی کل النوائبِ ف یِ المضیقِ

فبعدکُ لاتطیب لنا حیوة * سنَجَمع فی الغداة علَی الحقیقِ

الا لله شکوائی و صَبَری * و مَا القاه منِ ظمَأ و ضَیق.

یعنی: ای برادرم! ای نور چشمم! تو برای من پشتیبان محکمی بودی، ای پسر پدرم! برادرت را

نصیحت نمودی تا وقتی که خداوند تو را به کاسه شراب خالص بی غش، سیرابت کرد، ای ماه

نور دهنده من! تو در تمام گرفتاریها کمک من بودی، پس بعد از تو زندگی خوش نیاید و فردای قیامت خداوند ما را بر چیز لایقی جمع خواهد کرد و آنچه از تشنگی و تنگنایی به من رسیده، به خدا شکوه کنم و صبر نمایم و در زیارت ناحیه، فرمود:

السلّام علَی أبیالفضل العباّس بن أمیرالمؤُمنِین الموُاسی أخاه بنفسه ،ِ الآخذِ لغِدَهِ

منِ امسِه الفادی له الواقیِ الساّعی الیه بمائه المقطوعة یداه لعَنَ الله قاتلَه یزید بنَ الر قُّاد الحیتی وحکیم بن الطفُّیل الطاّئی(1)

 

 

 

 

 

پی نوشت:

1. رمز المصیبة فی مقتل من قال انا قتیل العبرة: ج 2، ص 222.


منبع : سقای تشنگان کربلا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی