به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت و گویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره مذاکره با آمریکا و استراتژی دولت پزشکیان پرداختند. در ادامه بخشی از این گفت و گو را به نقل از روزنامه شرق می خوانید؛
در برنامه «برخورد» تلاش میکنیم شرایط کنونی و آینده ایران را تحلیل کنیم. از سیاست داخلی ایران شروع کنیم. آیا دولت آقای پزشکیان که از دل یک بحران بیرون آمده، قادر است بحرانهای بزرگ را حل کند یا نه؟ به نظر شما در این شرایط چه باید کرد؟
محسن هاشمی: همانطور که میدانید سوابق انتخاباتی در ایران نشان میدهد که اصولا مردم وقتی به هر صورت در انتخابات شرکت میکنند، حرف خودشان را میزنند. اگر نظام انتخابات پرشور یا حتی کمشور متوسط مثل انتخابات اخیر برگزار کند، مردم به میدان میآیند و نظر واقعیشان را برای حل مشکلات از میان شعارهای انتخاباتی که دو طرف یا چند طرف مطرح میکنند، انتخاب میکنند و رأی میدهند.
بر اساس سوابق انتخاباتی شاهد بودیم که مخصوصا در انتخابات پرشوری که در گذشته داشتیم، یا انتخاباتی که آقای روحانی یا حتی انتخاباتی که آقای پزشکیان در آن پیروز شدند که یک مقدار از استصواب خارج شده بود و تفکرات مختلفی با هم رقابت میکردند، شعارها عمدتا به این سمت میرفت که ما باید مسائل را با جهان خارج حل کنیم، علیالخصوص تحریمها و اگر تحریمها را حل نکنیم نمیتوانیم مشکلات اقتصادیمان را به صورتی حل کنیم که مردم حس کنند به سمت توسعه و حل مسائل رفاهی خودشان پیش میروند. مردم میآمدند و رأی میدادند و عمدتا کسی را انتخاب میکردند که چنین برنامهای را مدنظر قرار داده است.
هم آقای روحانی این موضوع را مدنظر قرار دادند و هم آقای پزشکیان این موضوع در صحبتهای تبلیغاتیشان خیلی برجسته شده بود و مشخص بود که این عقیده را دارند که باید قطعا تحریمها را حل کنیم تا بتوانیم اقتصاد را پیش ببریم. البته میدانید که تحریمهای ایران 45 سال است شروع شده است. از زمان گروگانگیری و ماجرای سفارت آمریکا اولین تحریمها شروع شد و بعد در دولتهای مختلف ادامه پیدا کرد. در طرح «داماتا» در دولت اوباما مسئله هستهای خیلی جدی شد و همینطور ادامه پیدا کرد. بعد هم تحریمهای دیگری اضافه شد؛ فقط تحریم هستهای که نیست، ما تحریم حقوقبشری داریم که خود آن چیزی نزدیک به 700، 900 مورد مسائل مختلف را مطرح کرده است. تحریم تروریستی و موشکی داریم و تحریمهای هستهای هم داریم.
در موضوع برجام عمدتا بحث تحریم هستهای مطرح شد. در نتیجه اگر کشور بخواهد مسئله تحریمها را حل کند، باید به تمام تحریمها فکر کند. فقط این نیست که با برجام و مذاکره با ترامپ یا با هرکسی، تحریمهای هستهای را حل کنیم و تمام مسائل ما حل شود تا خیز جدی برداریم. شروع کار آقای پزشکیان با حضور ترامپ مواجه شد، یعنی با آغاز دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ که اظهارات در کشور ضدونقیض شد. اگر عدهای بهصورت جدی مواضع تندی گرفتند، فرض آنان بر این بود که راهی جز مقاومت نیست و باید همین مسیر را ادامه دهیم. از آن طرف، گروهی هم هستند که بهعنوان سادهسازان معروف شدند و سرابی را در مورد مذاکره با ترامپ ایجاد کردند. یعنی به میدان آمدند و تیترهای خیلی جدی زدند و این سراب ایجاد شد که اگر مذاکره با ترامپ انجام شود، امیدهایی برمیگردد و کشور مسائلش را حل میکند. اینطور احساس میشد که ترامپ دیگر خودش مدیریت نمیکند، بلکه ایلان ماسک است که ترامپ را مدیریت میکند و به دخالت ایلان ماسک امید بستند.
فکر میکنند که چون او چهره جدیدی است و تفکرات اقتصادی ویژهای دارد و ایران را بهعنوان یک نقطه سرمایهگذاری بسیار مهم در ذهنش فرض کرده و ارتباطاتی هم برقرار کرده که مثبت فرض شده، با استفاده از ایلان ماسک شاید بتوان حرکتی را انجام داد. در نتیجه این دو تفکر در فضای سیاسی کشور در روزنامهها و سایتها با هم چالش پیدا کردند. آقای پزشکیان در چهار، پنج ماه اول از عمر دولتش بد جلو نیامده بود و موضوع مذاکره را پیش میبرد، حالا نمیدانم برنامهریزیشده انجام میدادند یا همینطور پیش میرفت، اما نکته این بود که جو مثبتی برقرار شده بود. اما از آن طرف اقتصاد عمل میکرد و با هر حرفی، دلار بالا و پایین میرفت و نشان میداد که وضعیت مناسبی نیست، تا اینکه این حکم را ترامپ امضا کرد که در فضای مجازی خیلی به متن حکم پرداخته نشده است، در روزنامهها هم متن حکم را نیاوردند و دقیقا به جملاتی که در آن نوشته شده فکر نکردند؛ یعنی روی آن بحث نکردند و توجهشان بیشتر به آن صحبتهایی از ترامپ بود که من دلم نمیخواست یا از امضای این حکم تنفر داشتم. البته گفته شد که خوب است این حکم امضا شود، با اینکه واقعا دلم نمیخواست آن را امضا کنم. بیشتر به آن جملات توجه شد تا آن چیزی که در متن آمده بود.
آقای هاشمی شما درباره چهار محور تحریمها گفتید، دولت درباره این تحریمهای چهارگانه چه کار میتواند انجام دهد؟
رفع بعضی از تحریمها مثل تحریمهای حقوقبشری به عادیسازی در بین مردم ایران نیاز دارد. اینها دو عنصری است که میشود روی آن بحث کرد. به چارچوب بحث شما برگردیم. میدانید که آقای پزشکیان با شعار رفع تحریمها رأی گرفت و ورود پیدا کرد. نباید سادهانگارانه به این موضوع نگاه کرد، هرچند ما نیروهای بسیار خوبی هم در شورای امنیت و هم در اطراف آقای پزشکیان داریم. نیروهایی مثل آقای ظریف و آقای عراقچی هستند، نیروهای امنیتی و کارشناسان خوبی داریم که مسائل را خوب میفهمند، اما برای اینکه به عادیسازی وضع ایران برسیم به یک راهبرد بسیار جدی احتیاج داریم.
این عادیسازی با چه روشی میتواند انجام شود؟ دولت باید این روش را دنبال کند. اگر به تجاربی که تا به حال با جهان و مخصوصا آمریکا داشتیم نگاه کنیم، میتوانیم از این تجارب استفاده کنیم. تجربه نشان داده که این مذاکرات عمدتا با شکست مواجه شده، اما ما باید دلایل شکست را بر اساس تجربه بررسی کنیم. اینکه چرا بعضی از تلاشهای ما در برجام یا مذاکرات به نتیجه واقعی نرسید و چه کسانی به میدان آمدند؟ آیا همه تقصیرها برای به نتیجه نرسیدن این تلاشها آن طرف آب است یا بخشی هم این طرف است؟ ما با استفاده از تجارب و هوشمندی باید بتوانیم پارامترهایی را که اجازه نمیدهد مذاکرات ما در مقاطع مختلف به نتیجه برسد، احصا کنیم و آن موارد و پارامترها را با یک راهبرد یا استراتژی از بین ببریم.
ما چهار تجربه بزرگ در کشور داریم که میتوانستیم در زمانی که قدرت بیشتر و وضع بهتری یعنی دست بالاتری داشتیم، به سمت عادیسازی وضعیت ایران برویم و این موضوع تخاصم با آمریکا را بهصورت جدی حل کنیم. اگر یادتان باشد، آیتالله هاشمیرفسنجانی در سالهای دوران سازندگی این موضوع را مطرح کردند که من چند موضوع را با امام مطرح کردم که ایشان قبل از فوتشان حل کنند وگرنه کشور دچار بحرانهای ویژه میشود. یکی از آنها مسئله تخاصم با آمریکا بود که ایشان آن زمان صلاح ندیدند که این مسئله را حل کنند و حل نشد و هنوز کشور در آن موضوع درگیر است. بسیار مهم است که دولت آقای پزشکیان که رفع تحریمها را جزء اصول اولیه خودش میداند، نهفقط تحریمهای هستهای بلکه تحریمهای حقوقبشری، موشکی و تروریستی را هم دنبال کند و یک راهبرد قوی را شکل دهد و آن را با استفاده از تمام نیروها و کارشناسان موجود به بحث بگذارد تا به راهحلهایی برسد.
آقای هاشمی، به نظر شما راهکارها و استراتژیهایی که دولت آقای پزشکیان باید دنبال کند، چه راهکارهایی است؟
ابتدا بگویم که بالای متن ترامپ نوشته یادداشت. این یادداشت خطاب به حدود 25 مرکز در دولت آمریکاست که از وزارت خارجه شروع میشود و در آخر به رئیس ستاد مشترک ارتش ختم میشود. در این میان به نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل یا آژانس مرکز اطلاعات آمریکا و سیآیای این یادداشت ابلاغ شده و موضوع اصلیاش این است: اعمال فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی، محرومکردن ایران از تمام مسیرهای دستیابی به سلاحهای هستهای و مقابله با نفوذ شرورانه ایران. در اصل تیتر آن این است. بخش یک آن سیاست است، بخش دو اعمال فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی است و حتی در مورد مسئله FATF هم در آن هست که گفتند اگر ایران احتمالا FATF را بپذیرد، آمریکا قبول نمیکند که ایران را از لیست سیاه دربیاورد.
حتی این هم در آن دیده شده است. بعد وزارت امور خارجه است که چه کارهایی باید انجام دهد. در مورد نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل است که در شورای امنیت باید یک چیزهایی را پیگیری کند. نوشته مرتبا شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برجستهکردن مجموعه تهدیدهای مختلفی که ایران را متوجه صلح و امنیت بینالمللی میکند، جلسه تشکیل دهد. نماینده آنجا این کار را انجام دهد. بعد دادستان کل چه کارهایی باید انجام دهد. مقرراتی را هم مشخص کردند. متن طولانی و قوی است و به نظر میرسد دو، سه ماهی روی آن کار کرده باشند. اینطور نیست که ترامپ صبح رئیسجمهور شده باشد و فردا آن را نوشته باشند. از این موضوع بگذریم و به بحث خودمان برگردیم. آقای پزشکیان احتیاج به استراتژی خیلی جدی دارد برای اینکه اگر میخواهد مذاکره کند بتواند مذاکرهای با استفاده از هوش و عقل انجام دهد. در نتیجه دولت پزشکیان باید فوری تمام نیروهایش را جمع کند و چنین مذاکرهای را برنامهریزی کند، مصوباتش را از شورای امنیت بگیرد و کارش را آغاز کند. امیدی هم به جامعه بدهد که چنین جهشی در نرخ ارز نداشته باشیم.
باید دولت برنامه داشته باشد و به میدان بیاید تا جلوی افزایش نرخ ارز را بگیرد و مسائل اقتصادی را هم حل کند. اشاره کردم که ما احتیاج به یک راهبرد واقعگرایانه و عملگرایانه داریم که مسائل و حقوق اساسی ایران را مدنظر قرار بدهد و مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی مردم را کاهش دهد. این فرایند را باید دنبال کنیم و راهحلش را پیدا کنیم. گفتم که تحریمهای ما چندگانه است و فقط تحریم هستهای که نیستیم، تحریم حقوقبشری هم داریم که موانع جدی برای ما ایجاد کرده است. به نظر من، ما برای عادیسازی وضع و ایجاد یک قدرت درونی برای ورود به مذاکره باید اول تکلیف خودمان را با مردم خودمان روشن کنیم. به نظر من اولین موضوع ما همان تحریمهای حقوقبشری است و باید کاری کنیم که کشور نسبت به جهان حالت عادی پیدا کند.
برای اینکه این کار را بتوانیم انجام دهیم، باید برویم به سمت اینکه انتخاباتهایی را برگزار کنیم که مشارکت بالا در آن وجود داشته باشد، یعنی مردم دوباره اعتماد کنند و پای صندوق بیایند. ما باید دوباره شاهد انتخابات بالای 70، 80 درصد باشیم؛ انتخاباتی که در گذشته در دوم خرداد برگزار شد و در انتخابات همین دوره اخیر که آقای روحانی رئیسجمهور شد، انتخاباتی که بعد از ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی برگزار شد. در آن موقعیت یادتان میآید که ایشان را رد صلاحیت کردند، اما ایشان قهر نکرد و به میدان آمد و حماسه سیاسی ایجاد کرد و نتیجهاش مثبت بود و آقای روحانی رئیسجمهور شد. بنابراین از اولویتهای دولت آقای پزشکیان باید این باشد که امکان اجرای انتخابات سطح بالا را در کشور فراهم کند و این به دولت و نظام قدرت میدهد، یعنی اینکه مردم پشت نظام قرار گرفتند. درست است تظاهرات 22 بهمن اتحادی را نشان میدهد، ولی این نشاندهنده قدرت واقعی مردم نخواهد بود که در یک انتخابات شرکت میکنند.
متأسفانه ما شاهدیم مجلس رأی داد که انتخابات شورای شهر شش ماه عقب بیفتد که این کار به نظرم خبطی بود. اگر ما همین اسفندماه ثبتنام انتخابات را داشتیم و میتوانستیم در اردیبهشت و در اوایل سال آینده انتخابات شورای شهر را در سراسر کشور پرشور برگزار کنیم، یک پیام خیلی جدی بود که ما را برای یک مذاکره هوشمندانه با کل جهان آماده میکرد. ما فقط مسئله ترامپ را نداریم. میدانید که الان در تحریمهای ما جهان با فشارهای آمریکا به صورتی شرکت میکنند، اروپاییها و غربیها هم هستند، فقط آمریکا بهتنهایی نیست. علیرغم اینکه ما از شورای امنیت بیرون آمدیم و الان تحریمهای شورای امنیت را نداریم، با تحریمهای یکطرفه آمریکا کشور دچار بحران است؛ چراکه اروپاییها از این تحریمها بهصورتی غیرمحسوس و غیرقانونی تبعیت میکنند.
میدانید که ما از کشورهایی هستیم که پروتکلهای مربوط به آژانس بینالمللی هستهای را امضا کردیم و عضو هستیم، در نتیجه باید بهعنوان یک کشور صلحطلب تمام قوانین آژانس انرژی اتمی را اجرا کنیم و روابط سالمی با آژانس برقرار کنیم. اینطور هم نباشد که آژانس بعد از هر بازدیدی پروندهای برای ما تشکیل دهد و به شورای حکام ببرد و علیه ما حکم بگیرد. اگر ما به سمت عادیسازی برویم، شاید برای مسئله هستهای احتیاج به مذاکره پیدا نکنیم. اگر استراتژی درستی برای عادیسازی وضع ایران در جهان ایجاد کنیم و دولت آقای پزشکیان بتواند این عادیسازی را با جهان فراهم کند، شاید بتوانیم بدون مذاکره با ترامپ مسئلهمان را با دنیا حل کنیم و ترامپ اصلا حرفی نداشته باشد.
پس ما میتوانیم در قالب همین قوانین این امتیازات را از دنیا بگیریم. اگر ما برای سوخت اتمی زیردریاییها به اورانیوم غنیسازیشده 60 درصد احتیاج داشتیم، میتوانیم با آژانس مذاکره کنیم و بگوییم ما مثلا پنج زیردریایی اتمی داریم و میخواهیم برای اینها سوخت اتمی داشته باشیم و اینها را در چارچوب قوانین آژانس دریافت کنیم. ما دیگر اعلام کردیم که یک کشور هستهای شدهایم، جشن گرفتیم، بحث کردیم و آژانس هم ما را قبول کرده است. در برجام، آژانس ما را بهعنوان یک کشور هستهایشده 3.5 تا پنج درصد پذیرفته است. در نتیجه اگر ما به سمت همین عادیسازی مدنظر آقای مجلسی برویم، با تجاربی که در گذشته داشتیم میتوانیم راهبرد درستی برای عادیسازی وضع ایران حتی بدون مذاکره با ترامپ هم داشته باشیم. اگر دولت بتواند مذاکراتی را سازماندهی کند و امیدی به مردم داده شود، حتی قیمت دلار هم میتواند کنترل شود و ما به سمت از بین رفتن مسائل معیشتی و رفاه مردم و درگیری نرویم.
2727