شناسه : ۳۰۶۷۷۲ - پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۵۶
برنده جایزه ملی کاظمیآشتیانی تصریح کرد:
پژوهشهای قرآنی فاقد نوآوری است/ ارتقای پژوهشهای قرآنی با رویکردهای جدید
گروه اندیشه: برنده جایزه ملی «دکتر کاظمیآشتیانی» معتقد است وضعیت پژوهش در حوزه قرآن نامطلوب و فاقد نوآوری است. وی معتقد است با رویکردهای جدید میتوان پژوهشهای قرآنی را ارتقا بخشید.
قاسم درزی، عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی است که به تازگی جایزه ملی «دکتر کاظمیآشتیانی» به او تعلق گرفته است. درزی اولین پژوهشگر قرآنی است که این جایزه را به خود اختصاص میدهد. جایزه ملی «دکتر کاظمی آشتیانی» از سوی «بنیاد ملی نخبگان» به اساتید جوان دانشگاهی تعلق میگیرد که از کارنامه برجسته پژوهشی برخوردار هستند. به بهانه دریافت این جایزه گفتوگویی با محور آسیبهای پژوهشهای قرآنی با این پژوهشگر صورت گرفته است که در ادامه میخوانید:
درزی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ پرسشی درباره وضعیت پژوهش در جامعه علوم قرآنی کشور، گفت: وضعیت پژوهش در رشته علوم قرآن و حدیث خیلی خوب به نظر نمیرسد و پژوهشهایی هم که انجام میشود، فاقد نوآوری بوده و تولید به معنای واقعی کلمه نیست. البته در جهان اسلام ما شاهد یک دوره رکود بعد از یک دوران طلایی هستیم.
درزی ادامه داد: امروزه فعالیتهای پژوهشی بیشتر ماهیت جمعآوری به جای تولید یافته است. در کارهای سنتی این ویژگی غیرتولیدی و غیرمسئلهمحور بودن پررنگتر است. کارهای زیادی در حوزه تاریخ و علوم قرآن انجام شده است، اما نوآوری لازم را ندارند و این کارها از آنچه سیوطی در الاتقان یا آنچه که برخی دیگر از دینپژوهان آوردهاند، چیزی را اضافه نکرده است.
پژوهشهای قرآنی فاقد نوآوری است
وی افزود: در حوزه درایه و در بخش حدیث، ما تعداد خیلی زیادی کتاب میبینیم، اما این کتابها عمدتا حرفهای هم را تکرار کردهاند و تنها با تغییر شکل و طبقهبندی، کتاب جدیدی را تالیف کرده اند. در کارهای دانشگاهی هم کارهای تولیدی خاصی اتفاق نیافتاده است. در حوزه اندیشه دینی، تولید به نسبت، در حوزه جریانهای مدرن و اصلاحطلبانهتر روی داده است، اگرچه نقدهایی به این فعالیتها از جمله کارهای ارکون، عبده و شاگردانشان وارد است.
برنده جایزه کاظمیآشتیانی با بیان اینکه هرچند در بخش مدرن علوم قرآنی شاهد نوعی نوگرایی هستیم اما انتقاداتی به این کارها وارد است، گفت: در بخش سنتی فعالیتهای ترویجی را شاهد بودیم و تولیدات پژوهشی و نوآورانه انگشتشمار بوده است.
درزی در پاسخ به این پرسش که با توجه به آشناییتان با فضای علوم قرآنی، علت و یا دلیل چنین وضعیتی را چه میدانید؟ گفت: باید مسئلهمحوری در کارها مد نظر قرار بگیرد تا اینکه صرفا بخواهیم یک کاری را بیرون بدهیم. متاسفانه این رویکرد در علوم قرآنی حاکم بوده است که به هر طریق ممکن، پژوهشی نوشته شود، هرچند ماهیت آن علمی ترویجی باشد زیرا اثر بخشی آن در روزمه مد نظر بوده است. از آنجا که چهرههای تاثیرگذار و شاخص عمدتاً در ایران حضور نداشتهاند، حس رقابت نیز بین اصحاب علوم قرآنی و پژوهشگران وجود نداشته است.
رویکردهای جدید پژوهشهای قرآنی را ارتقا میبخشد
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: بهتازگی نوعی حس رقابت در میان اصحاب علوم انسانی را شاهد هستیم تا تولیدات شاخصی انجام شود. اکنون فضایی ایجاد شده است که افراد به سراغ پژوهشهای متمایز و مسالهمدار بروند. البته به زعم من هنوز نیز این رویکرد بسیار کمرنگ است.
وی افزود: وقتی که در داخل شاهد ضعفِ شدید در تولید علم باشیم، مسلماً فضای علمی به سمت واردات علمی تمایل پیدا میکند. همین نیز موجب شده است که به شکل سیستماتیک شاهد ترجمه آثار شاخصِ مستشرقان باشیم. برای مثال انتشارات حکمت برای اینکه کارهای خیلی متمایزی را به نمایش بگذارد، تاکید اصلیاش را بر روی ترجمه آثار مستشرقان گذاشته است و زیر نظر دکتر مهرداد عباسی کارهای خوبی انجام شده است، اما این رویکرد به آن خاطر روی داده که فضای علمیِ داخلِ کشور بسیار تکراری شده است.
درزی ادامه داد: به اعتقاد من رویکردهای میانرشتهای و جدید میتوانند پژوهشگران را یاری کند تا پژوهشهای جدیدی را سامان دهند. این رویکردها میتواند در حوزههای مختلفی چون: جامعهشناسی، روانشناسی، کتب عهدینی، زبانشناسی و ... مطرح شده باشد، این مسئله توسط برخی از اساتید در حال پیگیری است. این حوزهها بسیار بکر است.
برنده جایزه کاظمی آشتیانی تصریح کرد: موضوع بکری که ما در دانشگاه شهید بهشتی در حال فعالیت روی آن هستیم، فعالیت در حوزهای میانرشتهای و بین مطالعات قرآنی و کامپیوتر و بهطورخاص هوش مصنوعی است که به نوعی ارتباط میان علوم انسانی و علوم تجربی یا فنی است.
وی ادامه داد: چنین چیزی برای اولین بار است که در ایران در قالب یک رشته علمی اتفاق میافتد. در این خصوص بیشتر برخی فعالیتهای کاربردی در جهان وجود داشته است از جمله پروژه کورپوس کورانیکوم که در آلمان توسط خانم نویورث در حالی انجام است. برخی از آن پروژه نیز به بررسی نسخههای خطی توسط ابزارهای جدید رایانهای اختصاص دارد. اما اینکه در قالب یک رشته علمی و بهشکل سیستماتیک مطرح شده باشد، من جایی سراغ ندارم و ما برای اولین بار در حال پیشبرد این پروژه هستیم.
درزی با بیان اینکه ما در دانشگاه بهشتی با موضوعات و مسائل نابی روبرو هستیم که امکان کار زیادی دارد، گفت: استخراج سیستمهای قرآن با توجه به ارتباط میان هوش مصنوعی و مطالعات قرآنی به راحتی امکانپذیر است و کارهای کاربردی بسیار دیگر مانند پروژههای پردازش تصویر وجود دارد که نسخههای خطی را با این امکان میتوان پردازش کرده و به تعیین عمر آنها پرداخت. تمرکز ما الان معطوف به بخش محتوایی قرآن و تبیین سیستمهای قرآن، ترسیم شبکههای معنایی قرآن و ... است.
اساتید برنامه پژوهشی داشته باشند
این پژوهشگر قرآنی در پاسخ به این پرسش که نقش کنونی دانشگاه در ایران در ایجاد وضعیت کنونی پژوهش چیست؟ گفت: نکته مهمی وجود دارد و آن این که دانشگاههای ما چقد برنامهمحور هستند و به چه میزانی میتوان از حاکم بودن برنامه بر نهادهای علمی سخن گفت. امروز بسیاری از دانشگاهها به دنبال این هستند که خود را برنامهمحور کنند و بگویند که ما برنامه های پژوهشی کلان مد نظرمان است و اساتید به دنبال سوق دادن فعالیتهای علمی به سمت این برنامهها هستند.
وی ادامه داد: یک مشکلی در این میان وجود دارد این است که لزومی ندارد اساتید دانشگاه خود را محدود به برنامه دانشگاه کنند. یک استاد باید برای خود برنامه پژوهشی مستقلی هم داشته باشد که مطابق با استعدادها، توانائیها و امکاناتی باشد که در اختیار اوست. ممکن است یک استاد سعی کند برنامههای دانشگاه را نیز پیش ببرد، اما اینکه بگوییم لزوماً باید دانشگاه برنامههای دانشگاه را هدایت کند، خیلی درست نخواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی افزود: بنابراین آنچه که از اهمیتِ اصلی و اساسی برخوردار استاین است که اساتید برنامهمحور باشند. اگر بخواهیم به تولید علم برسیم، باید به این سمت برویم، در حالی که یکی از بزرگترین مشکلاتی که در جامعه علمی ما وجود دارد این است که اساتید برنامهمحور نیستند. معمولاً اگر از اساتید کشور بپرسیم برنامه پژوهشیشان برای ده سال آینده چیست، شاید نتوانند پاسخی بدهند و بگویند چه دستاوردهایی برای پروژه علمی خودشان متصورند. البته مسلماً اساتیدی هم هستند که برنامه پژوهشی خوبی مد نظر دارند. مسلماً این یک آسیب است. حتی باید پایاننامههای کارشناسیارشد و دکتری نیز در راستای برنامه پژوهشی استاد باشد. دانشجویان باید از برنامه پژوهشی اساتید آگاهی داشته باشند تا بدانند چه کمکی میتوانند در انجام آنها داشته باشند.
درزی با بیان اینکه یکی از شاخههای پروژههای اساتید میتواند رساله دکترا یا ارشد دانشجویان باشد، گفت: چنین دیدی وجود ندارد و غالبا در جامعه علمی ما این گونه است که دانشجو به یک ایدهای میرسد و آن را با استاد در میان میگذارد و اگر استاد توانایی داشته باشد او را راهنمایی میکند. این کار درست نیست و اگر بخواهیم سیستماتیک عمل کنیم، باید دانشجو با برنامه مطالعاتی اساتید همراه شوند و این جاست که استاد راهنما معنا پیدا کرده و راهنمایی دانشجو را بر عهده خواهد گرفت و به او خواهد گفت که از کدام مسیرها حرکت کند و از طرح چه مسائلی اجتناب کرده و یا چه مسائلی را پیگیری کند.
برنده جایزه آشتیانی ادامه داد: به خاطر فقدان این رویه صحیح، عمدتاً اساتید راهنما کار خاصی برای دانشجویان انجام نمیدهند و گله دانشجویان نیز این است که اساتید تنها موضوع را تصحیح کرده و نهایتا نظراتی در خصوص ویراستاری پایاننامه میدهند. عملاً اساتید راهنما در پایان نامهها درگیر نشده و در نتیجه رساله به درد جایی هم نمیخورد زیرا در راستای یک طرح پژوهشی نوشته نشده است. البته مسلماً اساتیدی نیز وجود دارند که وظیفۀ راهنمایی دانشجویان را به-خوبی و بهدرستی انجام میدهند.
وی در پاسخ به این پرسش که شما به عنوان نخستین استاد علوم قرآنی که جایزه آشتیانی را دریافت کرده است معتقدید چه حوزهای در علوم قرآنی جای کار بیشتری دارد؟ گفت: حوزههای پژوهشی در علوم قرآن بسیار است و امکان شمردن آنها در این فرصت محدود وجود ندارد و اساسا موضوع دادن نیز کار غلطی است.
درزی ادامه داد: پژوهشگری که اهل مطالعه باشد در موضوعاتی که ما فکر کنیم روی آنها بسیار کار شده و دیگر جای کار ندارد نیز مسائل بسیاری را مطرح خواهد کرد. شاید در خصوص موضوعی مانند حجاب گفته شود در این مورد زیاد کار شده است و علمای بسیاری در این خصوص پژوهش کردهاند و به درد پژوهش نمیخورد اما فردی مانند آقای ترکاشوند در این موضوع به ظاهر تکراری با رجوع به منابع دست اول کاری انجام میدهد که در جهان اسلام کمنظیر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی افزود: پس اگر پژوهشگر با هر موضوعی درگیر شود، امکان اینکه مسائلی از آن استخراج شود و به پژوهشی بکر منجر شود وجود دارد، من حیطه خاصی را نمیتوانم مشخص کنم، اما این مسئله مهم است دانشجویی که به دنبال موضوع میگردد یعنی علم کمی به او انتقال داده شده است و در این جا هم جامعه علمی مقصر است که نتوانسته مسائل را صید کند و هم خود دانشجو مقصر بوده است که نتوانسته مطالعه کرده و موضوع مناسب خود را بیاید. متاسفانه این معضل و آسیب حتی در میان دانشجویان دکتر پر رنگ شده است و خیلی از دانشجوهای دکترا به دنبال موضوع هستند و این کار ازمنظرِ روششناسانه غلط است و به نتیجه نخواهد رسید. اینکه یک دانشجوی دکتری به دنبال موضوع میگردد حاکی از آن است که دورههای آموزشیِ پیشین که گذرانده است عقیم و ناکارآمد بوده است.
قهوهچیان