ماهان شبکه ایرانیان

نامه ها

سردبیر محترم
سلام علیکم
ضمن عرض ارادت و آرزوی سلامتی و سعادت برای همه دست اندرکاران فعالیتهای علمی و فرهنگی، وصول نشریه مرحمتی را اعلام می دارد.
خوشوقتم به عرض برسانم که با علاقه تمام و یک نفس مباحث آن مطالعه شد. نوعا مسائلی است که جای خالی بحث و حلاجی آنها احساس می شد و انتظار می رفت که با دید علمی و فارغ از ملاحظات مورد مداقه قرار گیرد، و نشریه شما به احسن وجه این هدف را برآورده می سازد.
آنچه در نقدونظر، چه در سرمقاله و چه محتویات آن، جلب توجه می کند، حریت فکر و سماحت نظر است که البته در فرهنگ ما سابقه دیرینه دارد و قرآن و سیره معصومین(ع) نیز آن را تایید می نماید. ان شاء الله همین روش و منش را حفظ بفرمایید.
یکی از راههای تداوم و گسترش و تعمیق این روحیه در مجله شما و در فضای فرهنگی کشور ایجاد امکانات واقعی مشارکت دانشوران، از هر سنخ، در بررسی مطالب علمی است; به طوری که ضمن حفظ سطح قابل قبولی برای نوشته ها و گفته ها، منحصر در دایره متخصصان نباشد. یعنی ضمن آنکه سطحی و مبتذل نباشد، سهل التناول باشد. در این صورت است که نواندیشی و پاسخ دادن به نیازهای مبرم و راستین روز مجال ظهور می یابد.
با آرزوی توفیقات هرچه بیشتر
علیرضا ذکاوتی قراگزلو
73/10/22
ک با سلام و تقاضای سلامتی و موفقیت برای شما و همکارانتان، شماره اول مجله رسید و ممنون هستم. نمی دانم آقایان چه گروهی و یا مستقل، یا وابسته به چه طیف خاصی می باشند. منظور این است که مجله هدفی عالی و بودجه کافی داشته باشد، و بتواند بدون حب و بغض به حیات خود ادامه دهد و پیوسته هم در پیشرفت باشد. درباره کلام جدید آقای سبحانی هم این راه را با شاگردانی دنبال می کند، ولی گمان نمی کنم هماهنگ با سیر زمان ثمربخش باشد. آقای سید فضل الله روحانی بزرگوار لبنانی درکنگره جهانی اهل بیت در این باره سخنرانی بسیار جالبی کرد که خوب است همان را (البته ترجمه آن را) عینا در یکی از شماره های مجله چاپ کنید و تحقیقات پیرامون کلام جدید از آن راه باشد که بسیار جالب بود.
راجع به مسائل نو فقهی یا مبتلا به با تحقیقات عمیق، هم در مجله رهنمون و هم مجله فقه که با توصیه مقام معظم رهبری انتشار می یابد، مطالبی نوشته می شود. اولا خوب است هر سه مجله کاری هماهنگ کنند، و ثانیا موضوعات تکراری نباشد که این روزها بسیار اتفاق می افتد.
نقد کتاب هم جنبه خودنمایی و «خالف تعرف » نداشته باشد، و آثار و افکار دیگران ضایع نشود. آنچه جای آن خالی است، نوآوری در هر علم و فن، خواه کلام، و فقه و اصول، یا حدیث، و تفسیر، و رجال و تراجم و غیره باشد.
اظهارات دانشمندان رهگشای بینش نسل نو در حوزه ها و دانشگاهها باشد، و آنها را با دید نو و نیاز عصر و زمان با علوم اسلامی و انسانی مرتبط سازد. به عبارت بهتر فقه و اصول و کلام و حدیث و تفسیر را هماهنگ با سیر زمان و نیاز عصر مطرح کنند; نه اینکه در همان چهار چوب و تعبیرات معمول حوزوی باشد. یعنی فقه و اصول و کلام و حدیث گویا و تامین کننده نیاز عصر و زمان در چهارچوب مذهب و حوزه های علمی شیعه باشد تا خود کمک مؤثری در تحول حوزه و نوآوریهای آن کند که مورد سفارش اکید مقام محترم رهبری حفظه الله و مورد انتظار همه بوده است.
با تشکر و تقاضای موفقیت بیشتر برای شما
علی دوانی
اولین شماره مجله وزین نقدونظر واصل گردید. از مطالعه سرمقاله و برخی مقالات آن چنین به دست آمد که نشر امثال آن گامی بزرگ در راه شناساندن معارف و فقه شیعه به معنای وسیع آن، به دانشجویان و طلاب جوان حوزه های علمیه است. اثر این گونه مجلات در روشن بینی و وسعت دید و اندیشه، که در جامعه باز اسلامی امروز ضروری است، مورد اذعان همگان است. البته مستحضر هستید مجله در ضمن اینکه میدانی ست برای بروز استعدادها و نظریات طلاب جوان و گمنام که بحمدلله نادر نیستند برای رسیدن به اهداف یادشده در سرمقاله راهی طولانی و لغزنده در پیش دارد که جز با استمداد از صاحب شریعت و همراهی و راهنمایی خبرگان و محققان و اساتید طی نخواهد شد.
توفیقتان را در راه رسیدن به هدف از پروردگار خواستارم.
علی الحسینی الشهرستانی
سلام علیکم، انتشار نخستین شماره این مجله را، که امیدواریم راه خود را بین دیگر نشریات علمی پژوهشی کشور بازنماید و به انتشار منظم خود ادامه دهد، به جنابعالی و همکاران محترمتان تبریک می گوییم. از خداوند متعال توفیق همگان را در خدمت به آرمان مقدس اسلام اصیل و حکومت اسلامی تقاضا می کنیم.
سیدعلی مؤمن
سردبیر مجله التوحید
سلام علیکم، شماره نخست سال اول مجله را که به همت جناب عالی انتشار یافته دریافت کردم و از مطالب آن فراوان بهره مند شدم. کوششی که در انتشار مجله فرموده اید و بحثهای ارزنده ای که در این شماره مطرح ساخته اید شایسته تقدیر است. بنده از تذکر یک دو نکته ناگزیرم; امید است بر من مگیرید. خدای نخواسته قصد عیبجویی ندارم، آنچه به خاطرم رسیده است با شما درمیان میگذارم.
سنت چنان بوده است که بحثهای فقهی در حضور طالبان علم آغاز می شده است، و اگر طرح بحث مستلزم دقت و وسعت اطلاع بود فقیهان به کمال رسیده عهده دار آن می شدند، و اگر نتیجه بحثها بصورت مکتوب (تقریرات یا کتاب) به چاپ می رسید جز خاصان (طالبان علم و فقیهان) از آن باخبر نمی شدند و عامه را بر آن وقوفی نبود، و این عدم وقوف بجا می نمود. چرا که بیشترآنان قدرت درک مطالب آن بحثها را ندارند. دیگر نکته که مهمتر است اینکه ممکن بود با نداشتن قدرت درک، از نظریه ای صرفا فقهی و اجتهادی دریافتی نادرست کنند.
با عرض این مقدمه، اگر این مجله تنها برای دست اندرکاران مساله های فقهی فرستاده می شود و به عبارت دیگر اگر خوانندگان آن طالبان علم فقه و یا استادان این علم هستند، انتشار آن بجاست و کوششی است در راه گسترش میراث آل محمد علیهم السلام اما می ترسم برخی ازاین بحثها در اختیار ناصالحان قرار گیرد واز آن سوءاستفاده کنند. مثلا در بحث طهارت ونجاست، صدها سال است عامه مردم پذیرفته اند که نجاست با زدودن عین ازمیان نمی رود (جز در برخی موارد)، اماحالا که از چنین بحثی آگاه شوند شاید ندانند طرح این مساله صرفا جنبه اجتهادی دارد و نظری شخصی است و بسا که مورد عمل هم نیست، از آن سوء استفاده کنند و مساله ای شرعی که مورد عمل بوده است رنگ دیگری به خود بگیرد. اگر به همین جاختم می شد شاید زیان چندان نداشت، امامی دانید طبیعت عامه بر آن است که اگر درموردی دچار تزلزل عقیده شدند آن تزلزل را در دیگر موارد هم تسری می دهند. سخن را کوتاه می کنم و از خداوند توفیق همه دست اندرکاران انتشار این مجله را می خواهم.
دکتر سید جعفر شهیدی
رئیس مؤسسه لغت نامه دهخدا
با سلام و تقدیم ارادت و تشکر از مراحم آن جناب، وصول شماره نخست مجله نقدونظر را اعلام می نماید. جای چنین نشریه سودمند و تحرک برانگیز در حوزه مقدسه علمیه خالی می نمود. خدای را باید سپاس گفت که به پایمردی عزیزانی محقق و نقاد چنین سفر قیمی در آسمان فقاهت حوزه مقدسه علمیه قم با چهره ای دل انگیز به سان مهری درخشنده طلوع کرد. ان شاءالله طلوعی بی غروب بوده و درجهت نقد و تخلیص آراء فقهی گامهای بلندتر و سازنده تری بردارد. هرچند که در لابلای آن حرارتهای فزون از حد انتظار احساس می شود، امید است با نقد و نظرهای فرزانگان فقه و فقاهت به تعادل بازآید و بتواند ان شاءالله برای علاقه مندان کارساز باشد و شبهه ها و ابهامات را از چهره فقه آل محمد بسترد. توفیق و کامیابی سرکار و همه دست اندرکاران تهیه این سفرقیم را از حضرت باری تعالی درخواست می نمایم.
با احترام
سید محمدباقر حجتی
احتراما، مجله اهدائی عز وصول بخشید و مایه مسرت شد. اولا لازم است تولد مولود مبارک و نوپا را تبریک گویم و از ذات لایزال احدی مسئلت دارم شما را توفیق روزافزون عنایت فرماید و ثانیا بر همت شما درود فرستم.
در عرصه اندیشه اسلامی هرچه کار کنیم کم است و هرقدر گام برداریم ناچیز است. امروز که به یمن انقلاب کبیر اسلامی و افکار بلند و متعالی رهبر کبیر آن اسلام بیش از پیش در منظر و مرئی همگانی است و جهان تشنه معنویت محتاج آبشخوری چنین زلال و پاک است بر همه اندیشوران و اندیشمندان و اسلام پژوهان و اسلام شناسان و دل آگاهان و دردمندان و روشن بینان و روشنفکران و فقیهان و... است که اهتمام کنند. و چقدر مایه سرور است که قم مرکز صدور این همه برکات است و هر روز تحفه ای و هدیه ای خوش عطر و منظر از آن راهی اقصا نقاط میهن عزیز و اقالیم قبله و جهان امروز می شود.
من نیز چون همه تشنگان شیرینی از لب لعل این یاران می نوشم و وامدار ایشانم. سخن فراوان است و دیگران نیز خواهند گفت و خواهند نوشت. من به اقتضای حرفه ام (پزشکی) شائق و مایل به دانستن ابعاد و نکات نو فقهی در این عرصه هستم و به اقتضای حساسیتهای زمانی به مسائل جدید کلامی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و حقوقی و اجتماعی نیز علاقه مندم.
اگر شما بکوشید محورهای کلامی مورد نظر خود (ص 8) را در عرصه نقدونظر طرح کند ابواب جدیدی خواهد گشود و کاری بس بزرگ خواهید کرد و بی تردید نباید از های و هوی ترسید.
بحثهای آقایان درباره مبانی اجتهاد بسیار جالب بود; بویژه مسائلی چون بیع کالی به کالی در زمان حاضر یا نظریات استاد آیت الله معرفت.
آراء استاد حکیمی هماره خواندنی است و این بار نیز چنین بود; به امید تداوم انتشار آراء ایشان.
بحث اجتهادی در طهارت و نجاست خوب است و پرسش برانگیز; مانند اینکه چرا روغن روان با یک قطره نجاست نجس می شود با آنکه از نظر شیمی روغن، هیدروفوب (آب گریز) است; اما آب کر این طور نیست; یا شاید اینجا هم قانون کثرت حاکم است؟ ضمنا در بحث تنفر ناشی از قوه واهمه نویسنده محترم تحت تاثیر آراء فلسفی قدیم بود. همچنین از عدم ادغام ذرات سخن گفته اند که مطلب این طور نیست. به هرحال توفیق ایشان را مسئلت دارم.
خوب است در نقدونظر به آراء رجالیون نیز پرداخته و در این وادی مهم نیز گام زنید. اگر توفیقی بود بعدها در باب این مسائل نکاتی عرضه خواهم داشت.
پیشنهاد می کنم برای امکان تبادل نظر از آراء عالمان ادیان دیگر بهره بریم. مثلا فتوای اخیر پاپ و رساله ای را که وی در باب مسائل روز جهان ارائه کرده ست به بحث گذارید.
اگر ممکن باشد آراء نقادانه ای را که در طول تاریخ ارائه شده و هربار با مخالفت مواجه و سپس پذیرفته شده و به کرسی نشسته است استقصا کنید و هربار یکی از آنها را عرضه نمایید که هم تاریخی است و هم خواندنی و هم عبرت آموز.
آراء نقادانه عالمان اهل سنت و متفکران معاصر را ارائه فرمایید; ولو به اختصار و اجمال.
بخشی مخصوص برای جدیدترین آراء و نقدها و نظرها و نکات دینی در نظر گرفته شود.
امروزه در همه ادیان وحیانی و غیر وحیانی و حتی افکار غیردینی تحولات نقادانه سیری شتابگیر یافته است. آیا برایتان امکان عرضه اخبار آنها، ولو به اجمال، و معرفی نشریات مربوط هست؟ برای مثال مسیحیان آراء نقادانه زیادی عرضه کرده اند، بررسیهای جدید در عهد عتیق، نظریات عالمان ادیان بودائی و هندو و... همه قابل تامل است و برای ما فرصت ارائه زلال اندیشه اسلامی.
این سخن را پایانی نیست; اما چاره ای جز پایان نیست. هماره مؤید و موفق باشید.
دکتر محمدهادی مؤذن جامی
73/11/7
با تشکر فراوان وصول مجله را به اطلاع می رساند و برای شما توفیق بیشتر آرزو می نماید.
بنده تاکنون توفیق پیدا کرده ام سرمقاله مجله را که به قلم توانای سردبیر است مطالعه کنم و نیز مقاله احکام دین و اهداف دین را که به قلم استاد محمدرضا حکیمی نگاشته شده است.
از سرمقاله لزوم مجله ای با محتوای نقدونظر در مسائل دینی، کلامی، عقیدتی و... به خوبی توصیف شده است و جای شک برای خواننده باقی نمی ماند که چنین مجله ای و بهتر بگوییم مجلاتی ضرورت دارد; آن هم در جهان امروز با تهاجمی که غرب در پیش گرفته است.
مقاله استاد محمدرضا حکیمی هم ضمن این مطلب که احکام دینی برمبنای اهداف اسلامی بوده و هست شرایط بسیار دقیق و دشواری برای مجتهد و اجتهاد تعیین کرده اند که واقعا باید بدان عمل کرد والا...
اما در سرمقاله نوشته اید: می دانیم که در غرب، علم وظیفه شناسی پا به عرصه گذاشته است که...
منظورتان از علم وظیفه شناسی چیست که پا به عرصه گذاشته است; مگر وظیفه شناسی غربی با فقه شیعه مرتبط است. یا فرض براین است که مرتبط باشد (در آینده) و نام خارجی این علم چیست و سابقه آن کدام است؟
در چند سطر پایین تر باز مرقوم فرموده اید: آیا نباید به منطق «بایدها» که در غرب پا به عرصه گذاشته است، آگاهی پیدا کنیم. منظورتان از منطق «بایدها» چیست که در غرب پا به عرصه گذاشته است؟ ما چقدر بی خبریم؟! بنده که چیزی نفهمیدم و شاید به علت عدم سابقه ذهنی هم حیرت کردم. لطفا مسائل و مطالب خود را روشنتر بنویسید. علاوه براین در صفحه 10 استحاله در «دهکده جهانی مک لوهان » چه صیغه ای است. شما اگر سابقه ذهنی دارید تقصیر بنده که اطلاعی از «دهکده جهانی...» ندارم چیست؟ و برخی اشارات دیگر هم در سرمقاله هست که کمی گنگ و نامفهوم است.
احمد احمدی بیرجندی
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان