Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
انسان
همیشه به دنبال کسب نایافته ها و معلومات نامعمول می باشد. یکی از این تحصیلات
بشری، دستیابی به مدرنیزم و پست مدرنیزم است. بشر وقتی به عرصه مدرنیزم راه یافت،
برخی ارزشهای خود را از دست داد و آنگاه که با انقلاب الکترونیک روبرو شد بر گذشته
خودباخته و اسفناک خویش گریست تا اینکه توانست برخی حقایق از دست رفته این زندگی
را دوباره به دست بیاورد و یا حداقل بر آنها حسرت بخورد.
در انقلاب
الکترونیک، ارزشهای بشر در مادیات و بهره کشی از سایر انسانها و پدیده های عالم
نیست بلکه در این عصر، بشر از کرده های شرم آور گذشته خویش احساس ندامت می کند و
برای جبران آنها سعی دارد به ارزشهای قدیمی خود و فرهنگ زندگیش توسل جوید و اما
بحث اصلی این است که چگونه می توان بشر ماشینی و صنعتی امروز را با همین زبان
امروزی به سوی ارزشها و هنجارهای فراموش شده خودش هدایت کرد؟ بهترین ابزار در این
راه پست مدرنیزم است.
پست مدرن
معنی ترکیبی فرامدرن را می دهد. امروزه شاهد رسوخ پست مدرنیزم در تمام وجوه زندگی
بشر هستیم. البته مصداق بارز این بحث کشورهای صنعتی هستند و کشورهای درحال توسعه
هنوز نتوانسته اند قدم چندانی در این عرصه بردارند; مثلا ما شاهد سبک اکسپرسیونیسم
درنقاشی "سالوادر دالی" می باشیم ولی بشر به این سبک فوق العاده مدرن
اکتفا نکرده و در نقاشی نیز به سبک پست مدرن رو کرده است ; چرا که انسان امروز به
دنبال اندیشیدن به نکات و موضوعاتی است که با یک نگاه ساده قابل درک و به قولی سهل
الوصول نباشد; بنابراین از سبک مدرن پا به عرصه پست مدرن نهاده تا از فکر و شعور
خود بهره بیشتری ببرد و نگذارد تواناییهایش در راه کسب معلومات ساده به هدر رود.
این است که امروزه می بینیم هر چقدر که زبان به سمت سادگی می رود و ارتباطات
سریعتر و کوتاه تر می شود، هنر، فلسفه، ریاضی و... به سمت پیچیدگیهای خاص می روند;
یعنی بشر به دنبال نکات مجهول و جدید است تا بلکه در این مسیر پرده از آنها
بردارد; بنابراین تفکر و اندیشیدن از خصیصه های بارز انقلاب الکترونیک و یکی از
پایه های پست مدرنیزم می باشد; مثلا وقتی در مقابل یک تابلو پست مدرن یا طرح خاص و
دکور پست مدرنی قرار می گیرید بسادگی نمی توانید دریابید مثلا تصویر صندلی است یا
کوه و باید نهایت ابتکار، ذوق و اندیشه خود را به کار بگیرید تا دریابید که این
تصویر چه چیزی را به شما نشان می دهد و یا این نوشته با این سبک چه نکته ای را به
شما می آموزد. از دیگر ویژگیهای پست مدرنیزم، آفرینش و ابتکار معانی است یعنی شما
با خواندن یک نوشته پست مدرن نه تنها با اندیشیدن می توانید هدف نویسنده را
دریابید بلکه با ابتکار خود می توانید برای آن نوشته معنی و نکته دیگری بیافرینید.
بنابراین دنیای امروز دنیای فکر و اندیشیدن و حرف نو زدن است. ارتباطات نیز زاییده
همین ابتکارها و نوآوریهاست. یعنی شما هرچه حرف جدیدتری بزنید بیشتر می توانید با
دیگران مخصوصا افرادی که در این گونه فرهنگها زندگی می کنند، ارتباط برقرار کنید.
مهم ترین
هدف نگارنده از این بحث، نحوه همین ارتباطات و چگونگی اشاعه فرهنگ است. همانطور که
گفتیم دنیای امروز، دنیای تازه ها می باشد یعنی حرفهای نو و بکری که بتواند ذهن و
توجه شنونده را به خود جلب کند; زیرا موضوعات قدیمی جز خسته کردن افراد ثمره دیگری
ندارد; از این رو، ارتباطات و چگونگی انتقال پیام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی
باید طوری صورت بگیرد که ذهن مخاطب را به خود مشغول سازد تا در حین بررسی آن، در
ذهن مخاطب جرقه ای تولید کند و باعث تشویق او به بررسی و پیگیری آن شود. مثلا در
انتقال یک پیام مذهبی و اخلاقی مثل پوشش و حجاب به شخصی که خودش و تمام مردم کشورش
در بی حجابی زیسته اند و در فرهنگ وی جایی برای حجاب و پوشش وجود نداشته، باید
نکته ای در حجاب انتخاب کرد که ذهن و فکر آن شخص را به خود مشغول سازد چرا که بشر
امروزی به دنبال تفکر و آفرینش و خلاقیت می باشد و در صدد تکرار حرفهای گذشته
نیست; بنابراین برای ارتباط برقرار کردن و اشاعه و انتقال فرهنگ نیاز به وسایلی
داریم که مخاطب را بیش از هر موضوع دیگری به فکر وا دارد و در ذهن او کلیدهایی
ایجاد کند تا مخاطب به دنبال آنها برود.
نقاشی از
طبیعت یکی از زیباترین هنرهای بشر بوده و به تصویر در آوردن یک باغ، دریا، کوهستان
و فصول مختلف، چشم همگان را به زیبایی شگرف خود خیره می ساخته ولی اکنون قوی ترین
لنزها و دوربین ها می توانند ریزترین و ناپیداترین خطوط و سایه روشنهای چنین
تصاویر و مناظری را در عکس ها ظاهر کنند. به همین دلیل دریچه ای تازه در دنیای هنر
باز شد که انسان را با چند خط ساده و شاید در نظر اول بی مفهوم به اعماق معنی و
زیبایی های خفته در آن خطوط می کشاند. انسان نیز بیشتر به دنبال این گونه سبکها
می باشد و می خواهد چیزی را در آنها ببیند که خود می خواهد چون همانطور که گفتیم
سبک پست مدرن اجازه آفرینش معانی تازه و خلاق را نیز به مخاطب می دهد و مخاطب
می تواند پیام را همانطور که می خواهد دریافت کند و اسیر قید و بندهای اضافی سبک
رئالیسم نگردد. همین موضوع از مهم ترین و برجسته ترین نکات موفقیت در ارتباط با
سایرین می باشد; این که اجازه دهیم انسانها از پیام ما آن گونه که در حد درک و
فهمشان می باشد برداشت کنند و چه بسا این پیام بسیار دلپذیرتر از یک پیام سنگین و
ثقیل می باشد. لازم نیست برای ارتباط با دیگران از جملات و عبارات بسیار سنگین
استفاده کنیم تا مخاطب را به تفکر در پیرامون آنها واداریم; بلکه باید با
کوتاهترین و رساترین جمله، خمیر مایه و مهم ترین قسمت پیام را به مخاطب برسانیم تا
هم ارتباط برقرار کرده و هم مخاطب را اسیر قید و بندهای طولانی عبارات و واژه های
ثقیل نکرده باشیم.
پست مدرن
یکی از بهترین و عمیق ترین روشهای انتقال پیام و ارتباط با مخاطب است. وقتی شما در
یک جمله خیلی ساده یک پیام فرهنگی را منتقل می کنید باید به نحوی بگویید که حالت
دستوری به مخاطب نباشد و مخاطب را در انتخاب قبول یا رد پیام آزاد بگذارید.
مهم ترین وظیفه پیام رسان و کسی که می خواهد ارتباط برقرار کند این است که نکته ای
را در آن پیام بگنجاند که مخاطب تا به حال با آن برخورد نکرده باشد و با دیدن یا
شنیدن آن نکته، ذهن او جویای آن مطلب شود; این جاست که مخاطب حتما مایل به بررسی و
در نهایت قبول پیام می شود. ولی اگر با جملات تکراری و معمول بین مردم بخواهیم یک
مطلب را به دیگران برسانیم یا از آن طریق با دیگران ارتباط برقرار کنیم مطمئن
باشید بازار شنونده و مخاطبمان رونقی نخواهد داشت. اما پست مدرنیزم چه نقشی را در
این ارتباط جدید و تازه بازی می کند؟
همانطور
که گفتیم امروزه بشر به دنبال آن نیست که مدام بشنود، فلان چیز ارزش است یا فلان
چیز ضد ارزش. فلان عمل نیک است و فلان عمل ضداخلاقی و... ; امروزه انسان می خواهد
نه فقط با حرف و موعظه; بلکه با فکر و عمل و اندیشه پربار خود این معانی را
دریابد; حرفها و موعظه هایی که فیلسوفان، عارفان، ادیبان و شعرا سالها آنها را
تکرار کرده اند. خطاب من به آن کسانی است که می خواهند اثری را خلق کنند اعم از
مقاله، کتاب، نقاشی، عکس و... . برای این که بتوانیم به انسانهای امروزی و دنیای
امروزی حرفهایمان، ایده هایمان و عقایدمان را نشان دهیم نباید فقط از طریق چند
شعار ساده آنها را به زبان بیاوریم یا روی قلم و صفحه بکشانیم بلکه باید آنها را
در قالب عمیق ترین و ژرف ترین معناها و زیباترین تصاویر و یا جملات برده و برای
تبلیغ و اشاعه فرهنگ و مذهبمان و ارتباطمان به تمامی دنیا ارائه دهیم. ما باید در
تمامی نوشته هایمان، حرفهای تازه ای به دنیای خارج ارائه دهیم که با سلیس ترین و
زیباترین جملات آمیخته شده باشد اما به گونه ای که سیاق آن نوشته یا آن پیام،
معمولی و رایج بین همه مردم نباشد; در غیر اینصورت مثل آثار خشک و تکراری می شود و
هیچ کس نکته جدیدی از آنها نمی گیرد.
ژاک الول
در کتاب خود به نام "جامعه تکنولوژیک" جامعه جدید و تاثیر مخرب آن را
روی انسان توصیف می کند (1) .او ما را با سیمای مخوف این جامعه که خالی
از هر نوع انسانیت است روبرو می کند; در چنین دنیایی ارتباط با انسانها باید از
راه خاصی صورت بگیرد تا ذهن آنها را کاملا متوجه خود سازد و اشاعه فرهنگ باید به
نحوی انجام گیرد تا آنها چنین فرهنگی را بسی غنی تر از فرهنگ خود بیابند تا خود را
برای قبول آن آماده کنند; اما اگر حرفها و پیامهای ما همان حرفهای تکراری همیشه
باشد آنها مسلما دست رد به چنین ارتباطی خواهند زد. به همین دلیل چه در نوشتن
کتاب، چه در طراحی یک آرم یا تابلو و ... از سبکی باید استفاده کرد که زبان دنیای
امروز را هم بفهمد و آن را نیز منتقل کند. از این رو پست مدرنیزم می تواند
گویاترین زبان برای کسانی باشد که غرق تفکرند و هرچه اندیشه آنها بگوید گوش جان به
آن می سپرند. ما نیز باید با این زبان با آنها ارتباط برقرار کنیم یعنی در تمام
نقاشی ها، نوشته ها، عکسها باید نکاتی را مدنظر قرار دهیم و تصاویری را به روی
کاغذ یا عکس بیاوریم که صرف چشم عادی هر بیننده ای نتواند آن را درک کند بلکه با
سلاح مغز و اندیشه بتواند نهایت زیبایی و معنای ژرف آن را دریابد چرا که اگر پیام
ما حاوی مطلب ساده و تکراری باشد به نحوی که هر بیننده یا شنونده ای آن را ببیند و
درک کند مطمئنا عکس العمل او در مقابل چنین پیامی منفی خواهد بود یعنی آن را پس
خواهد زد و بی تفاوت از کنار آن می گذرد ولی اگر پیام و مطلب مورد نظر ما به نحوی
باشد که تفکر و اندیشه بشر را به خود سرگرم کند و کاری کند که شنونده و بیننده.
لحظاتی را به تفکر درباره آن و دریافت آن سپری کند، مقبولیت بیشتری خواهد یافت و
باعث می شود ذهن جستجوگر انسان بیشتر به طرف آن جذب شود تا به سمت یک پیام ساده و
تکراری. در دنیای امروز و انقلاب الکترونیک، دیگر نمی توان ارزشها و هنجارها را
تنها با عبارات ساده و عادی به انسانهای دیگر منتقل کرد بلکه به آنها باید حجم داد
یا این که در قالب زیباترین اشکال و عبارات برد تا مخاطبان را به خود مشغول سازد;
از این رو پست مدرنیزم می تواند بیانگر چنین تصاویر و عبارات زیبا باشد. البته در
این امر نباید پست مدرنیزم سرکوب کننده و نابودکننده ارزشها و فرهنگ خودی شود چرا
که آنگاه خود محتاج فرهنگ بیگانگان می شویم و با پدیده الیناسیون مواجه می گردیم.
باید در حین اینکه بوسیله پست مدرنیزم پیام خود را منتقل می کنیم حتی یکصدم درصد
نیز پیام ما آغشته به فرهنگ یا حتی زبان خارجی نباشد; البته به غیر از موردی که
می خواهیم با زبان بیگانه، با افراد خارجی ارتباط برقرار کنیم که در آن صورت
ناگزیر از استفاده از زبان خارجی هستیم. بنابراین باید در حالی که مطمئن هستیم
خودمان هستیم خود عاری از هرگونه فرهنگ خارجی، زبان خارجی و... - پیام، نوشته و یا
نقاشیمان را در عرصه پست مدرنیزم برده و به زیباترین نحو آن را پیاده کنیم تا این
که آن مطلب فکر و اندیشه انسان را ساعتها مشغول به خود سازد و بدین وسیله روز به
روز راه عقاید و مذهبمان به مغز و قلب تمامی انسانهای دنیا نفوذ بیشتری یابد.
پی نوشت:
113) به
نقل از اریک فروم در کتاب انقلاب امید ترجمه مجید روشنگر، انتشارات مروارید، 1368