غذاهایی، مربی‌های ورزشی هنرمندان

با هم به بررسی یک روز از ندگی خانم آنا کایزر، مربی ورزشی کلی ریپا، SJP و ستاره‌های دیگر دنیای هنر می‌پردازیم.وقتی که مشغله‌های زندگی ما را در محاصره خودش قرار می‌دهد، پیدا کردن و اختصاص دادن زمانی برای رفتن به باشگاه یا آماده کردن یک وعده غذایی کار بسیار سختی است. برای الهام گرفتن و تغییر رویه زندگی خود، از چند تن از زنان در رشته‌ها و زمینه‌های کاری مختلف درخواست کردیم تا برنامه روزانه غذایی و ورزشی خود را در اختیار ما بگذارند تا ببینیم که آنها چگونه از پس این مشکل برآمده و توانسته‌اند میان سبک زندگی خود و برنامه کاری شان تعادل برقرار کنند. خانم آنا کایزر، موس باشگاه AKT و از فعالان شرکت Essentia با مربیگری هنرمندانی همچون کلی ریپا، سارا جسیکا پارکر و امی روسوم برای خود نامی دست و پا کرد. او به طور میانگین در روز می‌تواند 4 ساعت تمرین کند. در ادامه فهرستی از سبک زندگی او را به شما ارائه می‌دهیم، سبک زندگی‌ای که به او کمک می‌کند تا با قدرت به حرفه و زندگی خود ادامه دهد.
من تازگی و طراوتی که صبح با خود می‌آورد را دوست دارم: حس مبارزه با رختخواب، تلالو نور خورشید در پنجره، رایحه قهوه تازه در آشپزخانه، آواز صبحگاهی پرندگان، همه اینها به من برای شروع روزی تازه انرژی می‌دهد. من به شخصه آدم سحرخیزی نیستم و عاشق دکمه چرت زدن (Snooze Button) ساعتم. معمولا قبل از اینکه به طور رسمی روزم را شروع کنم چند بار این دکمه را می‌زنم و هر بار حدود صد گرم از آب قلیایی Essentia یک لیتری که کنار تخت خوابم همیشه هست می‌خورم. با اینکه چند بار دکمه چرت زدن ساعت را می‌زنم اما به هیچ عنوان دوباره نمی‌خوابم. شوهرم قبل از اینکه من بیدار شوم روز خود را شروع می‌کند و به سر کار می‌رود (او دقیقا یک شخص سحرخیز است- آه از دست این آدم‌های سحرخیز، خیلی سر و صدا می‌کنند)، بنابراین صبحانه گرم من هم حاضر و آماده است.

بطری 1 لیتری Essentia را با خودم به آشپزخانه می‌برم تا پروبیوتیک خام، مولتی ویتامین و مکمل‌های اسید فولیک خود را بخورم. سپس یک اسموتی مرکب از مواد غذایی پر انرژی (ماکا، چیا، گوجی، گرده زنبور عسل، اسفناج، کلم پیچ، موز، شیر بادام، پودر سبزیجات، کره بادام، توت‌های یخ زده)، یا نان تست مورد علاقه‌ام را با روغن نارگیل، آووکادو، گوجه، تخم چیا و نمک خام دریایی درست می‌کنم. بر اساس برنامه‌ای که برای هر روز خود دارم، صبحانه ام را یا با یک فنجان قهوه تازه یا چای ماته می‌خورم. 

حالا وقت رقتن به سر کار است. به یکی از باشگاه هایم در سطح شهر نیویورک می‌روم و کارم را با قرار ملاقات‌هایی که از قبل تنظیم شده‌اند شروع می‌کنم. حدود ساعت 11 صبح یک میان وعده شامل 2 عدد تخم مرغ آب‌پز سفت و تربچه تازه می‌خورم تا قبل از تمام شدن تمرین انرژی ام را حفظ کنم. 

بعد از صرف میان وعده کلاسم را با یکی از مشتری‌های فوق العاده ام که برای ادامه روز به من انرژی می‌دهند شروع می‌کنم. بعد از اتمام این کلاس احساس سرزندگی و شادابی زیادی می‌کنم. در این ساعت از روز، هدف من مصرف 2 لیتر آب قلیایی است.

بعد از گذشت 45 دقیقه پس از جلسه تمرینم، یک وعده ناهار متعادل که از فروشگاه‌های اطراف باشگاهم سفارش می‌دهم می‌خورم. خیلی خوش شانسم که اطراف باشگاهم فروشگاه‌های مواد غذایی سالم وجود دارند. بنابراین یک خورش گیاهی تند با یک سالاد بروکلی و لیمو و سالاد کلم پیچ سزار یا یک ظرف بزرگ سالاد سبزیجات با روغن زیتون و لیموی تازه سفارش می‌دهم. معمولا همراه با وعده ناهارم از مکمل‌های منیزیم یا کلسیم و گاهی هم ویتامین C استفاده می‌کنم.

بعد از ناهار هم برای ملاقات‌های دیگر به بخش دیگر شهر می‌روم، البته در این سفرهای درون شهری همیشه همراه خودم مقداری سیب زمینی کبابی و مغز بادام و یا مخلوطی از کشک و آب نارگیل دارم تا از آنها به عنوان وعده غذای عصرانه ام استفاده کنم. من باید روزانه 3 لیتر آب قلیایی بخورم، پس متعهد ماندن به این امر درحالیکه پیاده روی‌های زیادی دارم کمی سخت است اما برای تناسب اندامم باید این کار را انجام دهم.

روزی شخصی به من گفت برای رسیدن به شادی واقعی به 3 چیز نیاز داری:

1. کسی که عاشقش باشی

2. کاری که انجامش بدهی

3. هدفی که در جستجویش باشی

وقتی که در ساعتی از روز احساس سر در گمی می‌کنم، جایی را برای نشستن پیدا می‌کنم، یک نفس عمیق می‌کشم و سعی می‌کنم قبل از ادامه مسیر، ارتباط بین مغز و جسمم را دوباره برقرار کنم. چیزهای بسیاری وجود دارد که من نسبت به آنها احساس خوشایندی دارم و همچنین افراد زیادی در زندگی ام وجود دارند که عاشقشان هستم، اینها به من کمک می‌کنند تا به یاد بیاورم که باید شکرگزار زندگی باشم که اجازه نمی‌دهد وارد جزئیاتی شوم که شاید فکر کردن به آنها تمرکز و قدرتم را از من سلب می‌کند. تعادل. همیشه تمام تلاشم را کرده ام که میان زندگی عادی، زندگی ورزشی، غذا خوردن و انرژی ام تعادل برقرار کنم.

غروب‌ها را دوست دارم. قبلا به من لقب جغد شب داده بوده‌اند و حالا وقتی غروب از راه می‌رسد برای من خوشحال‌کننده است. من و همسرم آشپزی را دوست داریم اما بخاطر مشغله کاری مان کمتر شانسی برای این کار پیدا می‌شود. به همین دلیل مواد غذای مان را روز یکشنبه از فروشگاه سفرش می‌دهیم چون در این روز خانه هستیم و با خیال راحت می‌توانیم این کار را انجام دهیم. یکی از وعده‌های غذایی مورد علاقه من ماهی سالمون (آزاد) با برنج گل کلم و سس گوجه تازه است. درست کردن سس کمی وقت نیاز دارد اما صرف مقداری زمان برای این کار سرگرم کننده است. 

یک ساعت قبل از خواب گوشی تلفنم را خاموش می‌کنم و یک کتاب یا یک مجله برای خواندن انتخاب می‌کنم. گاهی اوقات هم همراه با همسرم و سگم درحال خوردن چای قدم می‌زنیم. زمان قدم زدن تقریبا تنها زمانی است که می‌توانیم برای لذت بردن از هوای آزاد نیویورک و پیوند دوباره با طبیعت که منجر به آرامش روانی و نهایتا خوابی آرام می‌شود پیدا کنیم. هیچ حسی بهتر از خوابیدن در رختخوابی گرم و نرم نیست. هدف نهایی روز من، یک خواب 7،8 ساعته بدون مزاحم است. حتما امتحان کنید!


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر