با شبکههای اجتماعی، حالا راحتتر میتوانید خود را با دیگران مقایسه کنید. هر روز میتوانید استتوسهای دوستان و آشنایان را بخوانید؛ که البته معمولا درباره بهترین لحظات روزشان است. طبیعی است که بخواهید زندگی خود را با آنها مقایسه کنید، بهویژه شغل خود را. مقایسه کارتان با دوستانتان میتواند باعث شود که حسادت کنید و تلاش کنید که رقابت بیشتری داشته باشید، و میتواند جنبههای منفی زیادی هم داشته باشد.
مساله این نیست که نباید به کار دوستانتان توجه کنید. اما وقتی میشنوید یک نفر ترفیع گرفته، حقوقش بیشتر شده یا کار جالبی انجام میدهد ممکن است باعث شود حس کنید که کارتان را در زندگی دارید اشتباه انجام میدهید. این که دوستتان در اولین مصاحبه کاریاش عالی کار کرده باشد و استخدام شده باشد، اما شما 15 مصاحبه انجام داده باشید ولی حتی یک ایمیل هم به شما نزده باشند باعث میشود حس بدی پیدا کنید. دیدن این که یک نفر دارد مرتبا ارتقا میگیرد ولی شما در پست خودتان ماندهاید واقعا سخت است. نشستن در دفتری تنگ و تاریک و سرد، در حالی که دوستتان به دلیل کارش دارد به شهرهای گوناگون سفر میکند تلخ است. اما شما نباید کار خود را با دیگران مقایسه کنید. دلیلش را در این سلسله مقالات میخوانید.
1. شغل آنها ارتباطی با شما ندارد
فردی که شغلتان را با او مقایسه میکنید باید دقیقا در شرکت شما باشد، همان پست شما را داشته باشد، و همان سطح تجربه شما را هم داشته باشد. در غیر این صورت مقایسه بیمعنی است. فرض کنید دوستتان شغلی در پستی متفاوت از شما میگیرد، و یک سطح هم پایینتر از شماست. او شش ماه بعد ترفیع قابل توجهی میگیرد و درآمدش از شما خیلی بیشتر میشود. این ممکن است باعث شود حس بدی داشته باشید، اما مساله این است که شغل شما دو نفر متفاوت است. کاری که او انجام میدهد اثری بر کار شما نمیگذارد. در نهایت شما بابت چیزی احساس ناراحتی میکنید که کاملا بیمعنی است.
2. شما نمیدانید در شغل آنها چه خبر است
شاید یکی از دوستانتان شغل خیلی خوبی دارد و همیشه درباره جذابیتهای شغلش در شبکههای اجتماعی مینویسد. اما شما نباید به او حسادت کنید. اوضاع ممکن است عالی به نظر برسد، اما شما واقعا نمیدانید که او چه مشکلاتی دارد که از آنها هیچ چیز هم نمینویسد. مثلا ممکن است دوستی شغلی داشته باشد که در آن کارهای جالب بسیاری انجام میدهد و مرتبا درباره آنها مینویسد. اما او مدت زیادی را هم به کارهایی میگذراند که ممکن است باعث شود احساس اضطراب کند. اما او درباره این مسائل چیزی نمینویسد، چون نمیخواهد رییسش ببیند و او اخراج شود. ثانیا، یک عکس از لحظات خستهکننده کاری به اندازه یک عکس از لحظات جذاب مخاطب را جذب نمیکند. و او هم به همین دلیل عکس از لحظات خستهکنندهاش نمیگذارد. در این صورت شما شغلتان را با کسی مقایسه کردهاید که در مجموع شغل خیلی جذابی ندارد، و بیدلیل حسادت کردهاید!