در بخشهایی از این نامه اعتراضی که به ایسنا ارسال شده، آمده است: بیبیسی در اقدامی پرسشبرانگیز، نام صفحۀ فیسبوک «بیبیسی افغانستان» را به «بیبیسی دری» تغییر داده و متعاقباً بناست این رویه را در رادیو و وبسایت نیز اجرا کند. ما امضاکنندگان، این اقدام را مغایر با واقعیتهای علمی، فرهنگی و تاریخی میدانیم و به آن معترضیم. اقدام بیبیسی در تشکیل بخشی مستقل برای افغانستان از همان ابتدا با استقبال وسیع مخاطبان آن روبهرو شد؛ اما تلاش مدیران بیبیسی افغانستان برای جداسازی فارسیزبانان افغانستان و تقلیل آنها به جمعیتی منزوی و جداافتاده از پیکرۀ بزرگ فارسیزبانان جهان، به شائبۀ انگیزههای سیاسی و تفرقهافکنانه دامن زده است. سرویس جهانی بیبیسی باید به صورت فوری و قطعی تلاشها برای تغییر نام بخش افغانستان به «بیبیسی دری» را متوقف سازد و دربارۀ انگیزههای واقعی این اقدامات تحقیق به عمل آورد. اعتراضهای روزهای اخیر نشان میدهد که گویشوران زبان فارسی این اقدام بیبیسی را تعرض به همبستگی و پیوند دیرپای تاریخی، فرهنگی و زبانی خود تلقی میکنند.
در این نامه با تاکید بر اینکه زبان فارسی در افغانستان به موضوعی بسیار حساسیتبرانگیز و سیاسی بدل شده عنوان شده است: در حالی که به گواه اسناد تاریخی، تا پنجاه سال پیش نام رسمی این زبان در افغانستان «فارسی» بوده، گروههایی به منظور جداسازی گویشوران فارسی افغانستان از پیکرۀ فارسیزبانان جهان، تلاش کردهاند نام رسمی این زبان را به «دری» (که در واقع نام دیگر همین زبان است) تغییر دهند. مداخلات بیرونی از سوی دولتها، نهادها و رسانهها فقط به تشدید این اختلافات خواهد انجامید.
امضاکنندگان این نامه معتقدند بیبیسی افغانستان با تغییر نام خود به «بخش دری» اصل بیطرفی و توصیههای اصول راهنمای خود را زیر پا گذاشته و با این اقدام، بیبیسی طرف یکی از دو موضع جنجالی زبانی در افغانستان را گرفته است.
آنها همچنین اعتقاد دارند داوری دربارۀ موقعیت زبان فارسی در افغانستان و بحث درباره اینکه آیا این زبان را «دری» باید خواند یا «فارسی»، مبحثی علمی است و بیبیسی در حالی به داوری و صدور حکم قطعی در این زمینه پرداخته که به عنوان یک سازمان خبری مرجعیت علمی لازم برای حل و فصل این موضوع را ندارد.
این نامه میافزاید: اگر بیبیسی نیازی نمیبیند که برای هریک از گویشهای مختلف انگلیسی و عربی و اسپانیایی بخشی جداگانه ایجاد کند، بدیهی است که ایجاد «بیبیسی دری» میتواند از چشم گویشوران زبان فارسی در افغانستان، ایران و تاجیکستان، اقدامی تعجببرانگیز و حتی مشکوک تلقی شود.
در میان 181 نامی که بهعنوان «امضاکنندگان این نامه» در پای آن آمده است، این اسمها به چشم میخورد: داریوش آشوری، گلی امامی، حسن انوشه، واصف باختری، لطیف پدرام، عباس پژمان، محمدرضا پورجعفری، یارعلی پورمقدم، احمد پوری، مهدی جامی، امیرحسن چهلتن، محمود حدادی، بهاءالدین خرمشاهی، ابوتراب خسروی، ابوالفضل خطیبی، مژده دقیقی، محمود دولتآبادی، علی دهباشی، حسن ذوالفقاری، عتیق رحیمی، مجیبالرحمان رحیمی، رهنورد زریاب، فرزان سجودی، شهزاده سمرقندی (نظروا)، رضا شکراللهی، سیدضیاء قاسمی، آزیتا قهرمان، مجتبی عبداللهنژاد، علی عبداللهی، مهدی غبرایی، ناصر غیاثی، کامران فانی، رضا فرخفال، محمدکاظم کاظمی، احمد کریمی حکاک، محمد کشاورز، آبتین گلکار، پرییوش گنجی، نجیب مایل هروی، محمد محمدعلی، حافظ موسوی، علی میرزایی، ابوالحسن مختاباد، محسن مخملباف، سیدرضا محمدی، محمدحسین محمدی، عباس مخبر، شهاب مقربین، ابوالحسن مختاباد، علی میرزایی، خالد نویسا، محمدعلی همایون کاتوزیان و... .