U+263F
در چهارمین روز از بررسی اجراهای جشنواره تئاتر فجر با شما مخاطبین کافه هفت هستیم.
نخستین اجرایی که با نگاهی تحلیلی به تماشایش نشستیم، اثر برگزیدۀ جشنواره تئاتر دانشگاهی یعنی U+263F به نویسندگی و کارگردانی پریسا میرعلی بود که در تالار قشقایی مجموعۀ تئاتر شهر به اجرا درآمد. در همان لحظات ورود به سالن قشقایی، با وجود صدای تلاوت قرآن از رادیو و بوی کافوری که در فضا پیچیده بود، مخاطب با شگفتی و کنجکاوی روی صندلیاش مستقر میشود. پس از استقرار تمام تماشاچیان، نور به صحنه آمد و دکوری کاملاً از یک غسالخانه (که در آن سه غسال زن مشغول شستوشوی مردهای هستند) نمایان شد.
با گذشت دقایق نخستین و بازسازی عینبهعین شرایط یک غسالخانۀ زنانه، با بیان ارتباط سه غسال با یکدیگر و معرفی کوتاهی از گذشتۀ مشترک و جداگانه هریک از آنها، دو نفر از آنها برای انجام کارهایی از صحنه خارج شدند. در همین لحظه، جنازۀ جدیدی وارد غسالخانه میشود که تمام گره روایت در حول محور این جنازه تازه شکل گرفت.
پریسا میرعلمی با طراحی بسیار هوشمندانه و تماماً واقعگرایانهاش در متن و اجرای این اثر جذاب، مجموعه موقعیتهایی را فراهم کرد که طی آن سه شخصیت داستان به بروز مشکلات فردی، اعتقادی و اجتماعیشان بپردازند و طی یک ساعت اجرایی که گاه بسیار تند و گاه کند میگذرد، نمایندگانی از بهنوعی از افراد خاص جامعه باشند. اثر u+263f، نمایشگر نسل جوانی از کارگردانان و نمایشنامهنویسان بود که میتوانند راحت و بیپرده از آنچه به شخصه یا در محیط لمس کردهاند، بگویند و در پرداخت آثارشان نگاهی کاملاً دراماتیک و متفکرانه دارند.
هملت
دو سال قبل، از کمپانی مشابهی از کشور آلمان، هملت درخشانی به دراماتورژی و کارگردانی توماس اوستر مایر در جشنواره تئاتر فجر و در تالار وحدت اجرا رفت که نقطۀ عطفی بر اجراهایی خارجی چند سال اخیر جشنواره محسوب میشد. اما در دورۀ حاضر، دوره سیوششم، اینبار کارگردان آلمانی دیگری با نام کریستف روپینگ در سالن اصلی مجموعۀ تئاتر شهر اجرایی از اثر جاودان تدارک دیده بود.
با ورود به سالن خاطرهانگیز اصلی تئاتر شهر، صحنهای در مقابل مخاطب قرار گرفته بود که خبر از اجرایی متوسل به تکنیکهای فاصلهگذاری و تئاتر روایی برتولد برشت (مولف تئاتر نوین آلمان) میداد. طراح موسیقی در حالی که هدفون بر گوشش گذاشته بود، در آرامش کامل با لبخندی بر لب، رو به تماشاگران در حال گوشدادن به موسیقی ایستاده بود. سپس با استفاده از بانگ شیپور، شروع نمایش را اعلام کرد.
اجرا با ایدههای دستاول و قرن بیستویکمی، روایت هملت شاهزادۀ دانمارک است که برای گرفتن انتقام دست به اعمال جنونآمیزی علیه عمویش میزند – عمویی که به جانشینی پدرش در پادشاهی و همسری مادرش درآمده است. پیش از شروع نمایشنامه، شکسپیر تا پایان نمایشنامه پیش میرود و در صحنه مشهور مونولوگ هملت (بودن یا نبودن) تمام ابزار بصری و صوتیاش را به کار میگیرد تا همانند آموزههای برشت تفکر مخاطب را نسبت به وضع کنونی مستبدانۀ جهان برانگیزد.
در نهایت، کریستوفر روپینگ درحالیکه تمامی بار شخصیتهایش را به دوش سه بازیگر (یک زن، یک مرد جوان و یک پیرمرد) در وضعیتی گذاشته بود که هریک میتوانستند هملت، اوفلیا، هوراشیو و سایر اشخاص نمایشنامه را بازی کنند. او توانست اجرای درستی از این متن ابدی به مخاطب ارائه دهد. هرچند نتوانست به درخشش اجرای اوستر مایر نزدیک شود.
این بود گزارش ما از چهارمین روز از جشنواره تئاتر فجر برای شما خوانندگان عزیز. در ادامه روزهای اجرای جشنواره با ما همراه باشید.