دکتر رامش خرسند؛ دندانپزشک
یکی از معضلاتی که والدین امروزی با آن مواجه هستند مسئله مراجعه فرزندانشان به پزشک و دندانپزشک است. این معضل گاه با تدابیری بسیار ساده و گاه با راهکارهای بسیار وقتگیر و انرژیبر قابل حل است. برای کمک به حل این مشکل چند راهکار پیشنهاد میگردد.
رفتن به محیطهای درمانی و آماده کردن کودک اصولا دارای دو مرحله اساسی است: 1) آماده کردن کودک قبل از رفتن به مطب و کلینیک 2) طرز برخورد با کودک در مطب و کلینیک و بعد از آن. ابتدا به بحث آمادگی کودک قبل از رفتن به مطب میپردازیم: آیا کودک شما جزء آن دسته از کودکانی است که وقتی به وی میگویند وقت رفتن به دکتر است فرار میکند و میگریزد؟ در این صورت آیا به دنبال او میدوید و متحیرید که آیا روشی آسانتر برای متقاعد کردن وی وجود ندارد؟
متخصصان اطفال، دندانپزشکان کودک و روانپزشکان چند پیشنهاد اصولی و خلاصه برای آماده کردن کودک قبل از معاینه و درمان دارند. الف) صداقت متناسب با سن کودک داشته باشید. ب) شخص تصمیمگیرنده باشید. ج) آرام باشید صحبت طولانی و دادن پند و اندرزهای بسیار نه تنها کمککننده نیست بلکه اصولاً پیشنهاد نمیشود.
به طور مختصر با کودک در مورد مراجعه به پزشک و دندانپزشک صحبت کنید و اگر فرزند شما تجربههای دردناکی در گذشته داشته تنها در راه مراجعه به کلینیک با وی صحبت کنید گاهی اوقات تجربه تلخ گذشته خود والدین به کودکان القا میشود و ممکن پدر و مادری که تجربه دردناکی از دندانپزشکی داشتهاند با طرح این مسئله که فرزندمان از دندانپزشکی میترسد این ترس را به فرزند خود القا کنند.
باید اذعان داشت که کار دندانپزشکی یک کار خوشایند برای فرزندان و والدین نیست، ولی از طرفی باید در نظر داشت که دندانپزشکی کودکان در طی سالیان متمادی دستخوش تغییرات شگرفی شده و کودکان میتوانند مراجعهای خوشایند و دلپذیر داشته باشند.
آماده کردن کودک قبل از رفتن به مطب و کلینیک
خلاصهگو باشید
صحبت طولانی و بسیار واضح میتواند باعث ایجاد ترس و وحشت در کودک شود. صبح روزی که میخواهید مراجعه دندانپزشکی داشته باشید و یا در طول مسیر، با فرزند خردسال خود صحبت کنید. در مورد بچههای بزرگتر میتوانید از یک روز قبل وی را آماده کنید.
درمورد درد صحبت نکنید
اکثر کودکان و اطفال رفتن به پزشک و دندانپزشک را معادل تزریق آمپول میدانند. اگر شما به فرزند خود بگویید که میخواهیم به دکتر مراجعه کنیم و من قول میدهم که دردناک نباشد تنها ارتباط درد و پزشک را به او یادآوری نمودهاید.
صادق باشید
اگر به کودک خود بگویید که هیچ آمپولی در کار نیست تنها او را گمراه کردهاید. در این صورت وی حتماً برای مراجعه بعدی مقاومت میکند. اصلاً در مورد آمپول و درد صحبت نکنید و تنها اگر کودک از شما میپرسید «آیا به من آمپول میزنند؟» به او جواب دهید که من دقیقا نمیدانم ولی این را میدانم که اگر آمپولی در کار باشد مثل یک نیشگون کوچک یا نیش یک پشته است.
در مورد اتفاقی که میافتد شرح مختصر بدهید
اگر فرزندتان از شما پرسید «آیا دردناک خواهد بود؟» جوابی متناسبی با سن او بدهید ولی ابدا به او دروغ نگویید. شرح طولانی درد، خود میتواند دردناک باشد. میتوانید در جواب به سوال او بگویید که «من نمیدانم، میتوانی در مطب از دکتر خود بپرسی».
به کودک اطمینان ببخشید
به کودک در هر سنی که هست یادآوری کنید که همراه او خواهید بود تا او راحت باشد. اجازه دهید که کودک از ترسهایش با شما صحبت کند. جملات خود را اینگونه آغاز کنید: «میدانم که ممکن است تو ترسیده باشی ولی دکتر به تو کمک میکند تا بهتر شوی» و یا بگویید «ما به دکتر میرویم تا از سلامتی تو مطمئن شویم».
در مورد رفتن یا نرفتن بحث نکنید
برای مراجعه به پزشک یا دندانپزشک با وی بحث و مجادله نکنید و تنها به وی بگویید« من میدانم که تو ممکن است دوست نداشته باشی که به دکتر بروی ولی ما مجبور به رفتن هستیم و نمیتوانیم تغییری در برنامه خود بدهیم.
به جای وعده خرید یک جایزه، پیشنهاد یک تفریح بعد از پایان کار را بدهید...
برای خواندن بخش دوم- دلبندم؛ دکتر که ترس نداره- اینجا کلیک کنید.