خواندنی ها برچسب :

داود

مرد جوانى که بسیار خوش‌اندام و خوش‌صورت بود، در نزد حضرت داود(ع) حضور داشت، و مدّت زیادى با سکوت در کنار داود(ع) نشسته بود، ناگهان ملک‌الموت بر داود نازل شد و نظرى به آن جوان‌ انداخت، داود(ع) گفت: چرا به او مى‌ نگرى؟ ملک‌الموت گفت: من هفت روز دیگر روح او را در همین مکان قبض مى‌کنم
مرد جوانى که بسیار خوش‌اندام و خوش‌صورت بود، در نزد حضرت داود(ع) حضور داشت، و مدّت زیادى با سکوت در کنار داود(ع) نشسته بود، ناگهان ملک‌الموت بر داود نازل شد و نظرى به آن جوان‌ انداخت، داود(ع) گفت: چرا به او مى‌ نگرى؟ ملک‌الموت گفت: من هفت روز دیگر روح او را در همین مکان قبض مى‌کنم
مرد جوانى که بسیار خوش‌اندام و خوش‌صورت بود، در نزد حضرت داود(ع) حضور داشت، و مدّت زیادى با سکوت در کنار داود(ع) نشسته بود، ناگهان ملک‌الموت بر داود نازل شد و نظرى به آن جوان‌ انداخت، داود(ع) گفت: چرا به او مى‌ نگرى؟ ملک‌الموت گفت: من هفت روز دیگر روح او را در همین مکان قبض مى‌کنم
مرد جوانى که بسیار خوش‌اندام و خوش‌صورت بود، در نزد حضرت داود(ع) حضور داشت، و مدّت زیادى با سکوت در کنار داود(ع) نشسته بود، ناگهان ملک‌الموت بر داود نازل شد و نظرى به آن جوان‌ انداخت، داود(ع) گفت: چرا به او مى‌ نگرى؟ ملک‌الموت گفت: من هفت روز دیگر روح او را در همین مکان قبض مى‌کنم
مرد جوانى که بسیار خوش‌اندام و خوش‌صورت بود، در نزد حضرت داود(ع) حضور داشت، و مدّت زیادى با سکوت در کنار داود(ع) نشسته بود، ناگهان ملک‌الموت بر داود نازل شد و نظرى به آن جوان انداخت، داود(ع) گفت: چرا به او مى نگرى؟ ملک‌الموت گفت: من هفت روز دیگر روح او را در همین مکان قبض مى کنم
پس از وفات داود بن عجب شاه، بیست و ششمین داعی مطلق، بهره به دو گروه داودی و سلیمانی تقسیم شدند.گروه نخست داود برهان الدین را داعی مطلق دانستند، و گروه دوم سلیمان بن حسن را برگزیدند
پس از وفات داود بن عجب شاه، بیست و ششمین داعی مطلق، بهره به دو گروه داودی و سلیمانی تقسیم شدند.گروه نخست داود برهان الدین را داعی مطلق دانستند، و گروه دوم سلیمان بن حسن را برگزیدند
صهیون، در زبان عبری، به معنای پُر آفتاب و نیز نام کوهی در جنوب غربی بیت المقدس است. کوه صهیون، زادگاه و آرامگاه داود پیامبرـ علیه السلام ـ و جایگاه سلیمان ـ علیه السلام ـ بود
مذهب ظاهریه منسوب به «داود بن علی بن خلف ابی سلیمان» متولد سال 202 ه. ق است؛ او اصفهانی الاصل است، ولی در بغداد می زیسته، و نیز مدتی برای فراگیری تفسیر و حدیث، از «اسحاق بن راهویه» به نیشابور رفته، ولی دوباره به بغداد آمده، و تا پایان زندگی یعنی سال 270 ه. ق در همانجا ساکن بوده است.
و داوود و سلیمان را به یاد آر آن لحظه که در کار زراعتی که گوسفندان قوم شبانه در آن چریدندداوری می کردند و ما گواه داوری کردنشان بودیم(78).
پیشخوان