در این مطلب می خواهیم ایران ار از زاویه دوربین یک توریست خارجی با نام Diaconescu Radu ببینیم. او تا سال 2012 در برلین زندگی می کرد، اما از سال 2014 تصمیم گرفت تا با دوچرخه دنیا را سفر کند. او خودش را فردی کنجکاو معرفی می می کند و می گوید، خوب و یا بد بودن هر چیزی بسته به تجربه ی شما از آن دارد، پس تا زمانی که آن را تجربه نکرده اید نمی توان نظر قطعی داد. پس با این اوصاف باید رفت و همه چیز را تجربه کرد.
او چندین سال است که به سبب همین طرز تفکری که دارد، با دوچرخه به دور دنیا سفر می کند. در سال 2014 هم سفری به ایران داشته، سفری که لحظات آن را در قاب تصاویری جذاب به تصویر کشیده است.
او در این آلبوم که در ادامه با هم می بینیم، از تجربیاتش در سفر به ایران می گوید؛ از ترافیک های وحشتناک و مهمان نوازی های مردم سخن می گوید.
چندی پیش هم ایران را از دید یک توریست لهستانی که به ایران سفر کرده بود، نظاره کردیم : نکات جالب درباره ایران از نظر یک توریست لهستانی
همچنین تصاویر جاذبه های ایران از لنز دوربین توریست بریتانیایی تماشا کردیم.
این بار با کارناوال همراه باشید تا توصیفات عکاس این آلبوم را بخوانیم و از تجربیات او در هنگام #سفر به ایران بیشتر بدانیم.
نظر این توریست خارجی در مورد ایران
پس از عبور از شهر شلوغ تهران، به مدت یک هفته را در هوای سرد رکاب زدم تا به مزارع سبز و شب های با صفای میانه رسیدم. در هنگامه ی شب ناگهان از روستایی با خانه های کاه گلی سر درآوردم. ناگفته هم نماند که آقا هاشم، صاحب خانه از دیدن من بسیار تعجب کرد. تا به این جای سفر اگر بخواهم ایران را توصیف کنم، تنها دو کلمه به ذهنم خطور می کند، ترافیک و مردمی بی نظیر!
در خانه هاشم با غذاهای سنتی به همراه برنج غافل گیر شدم، اعضای خانه و بستگان آنها در مورد زندگی دیگر افراد در کشور های خارجی بسیار کنجکاو بودند و سوال های بسیاری را در این رابطه پرسیدند. قبل از این که به ایران سفر کنم در مورد مهمان نوازی ایرانی ها بسیار شنیده بودم و حالا پس از گذشت تنها یک ماه می توانم این موضوع را تایید کنم. ایرانی ها بسیار مودب هستند و با یکدیگر در کمال ادب و احترام سخن می گویند. از همه بیشتر حس نوع دوستی و مهمان نوازی ایرانی ها ذهن مرا به خود مشغول کرده است.
آنها اگر با درخواست کمک کسی مواجه شوند حتما تا آن جایی که توانش را داشته باشند، کمک خواهند کرد. حتی اگر کمک مالی باشد. با این که از ایران و ایرانی ها تصویر بدی در مجامع بین المللی ساخته اند، اما من خودم به شخصه بعد از سفر به ایران نظرم کاملا تغییر کرد. البته این بدان معنا نیست که همه چیز در ایران خوب و عالی است، اما به نظر می رسد شخصیت ایرانی ها از بسیاری از مردم دیگر در کشورهای مختلف به مراتب بالاتر و پسندیده تر است.
هنگامی از غرب به شرق ایران می رفتم، ترافیک واقعا همه جا بود. به نظر می رسد همه ایرانی ها یک ماشین دارند و وسیله نقلیه جزء ضروریات زندگی آنهاست. به همین دلیل هم هست که ترافیک سنگین است. بنزین هم خیلی گران نیست و تقریبا ارزان است و شما در خیابان ها از پیکان 40 سال پیش تا پژو 405 می توانید ببنید. در طول 2200 کیلومتری که در ایران سفر کردم شاید تنها چند لحظه خیابان ها را بدون ماشین دیدم. همیشه و در هر ساعتی و در هرجایی ماشین های بسیاری در خیابان ها دیده می شد. علاوه بر این ترافیک در طول دریای خزر هم از همه جا بدتر و سنگین تر بود.
ترافیک در تهران شبیه به ترافیک در استانبول بود، تنها با این تفاوت که خطرات کم تری در تهران شما را تهدید خواهد کرد، زیرا در استانبول ماشین ها از فاصله بسیار نزدیک با عابران و با سرعت 70 تا 80 کیلومتر عبور می کنند و جان عابران را به خطر می اندازند.
به صورت کلی آب هوای تهران و ایران گرم بود در ماه آپریل ( اواسط فروردین – اواسط اردیبهشت ) ، تنها در اطراف شهر تبریز هوا سردتر بود. اگر بخواهم گرمی تهران را توصیف کنم می توانم یک فن را با دمای 40 درجه مثال بزنم! گرچه در زمانی به ایران سفر کردم که هوا در گرم ترین حالت ممکن بوده، اما خوب چاره دیگری هم نداشتم تا در فصل دیگری به ایران بیایم.
در ادامه با او در سفر به ایران همراه می شویم
1- ویزای ایرانی
بدون شک بهترین مکان برای گرفتن ویزای ایرانی ترابزن ( Trabzon ) در ترکیه است.
البته برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر می توانید به کاریونستان ( caravanistan ) هم مراجعه کنید.
– پیش به سوی مرزهای طوفانی ایران
– اولین صبح در ایران
– نشانه هایی از بهار
2- پول در ایران
ایران کشوری گیج کننده است و واحد پول آن هم از این قائده مستثنی نیست.
به نظر من بهترین مکان برای تبادل پول هیمن جاست.
واحد پول آنها ریال است اما همه جا به تومان پول رد و بدل می شود و هر تومان معادل با ده ریال می شود.
جالب تر از همه این است که تمام قیمت های آنها با استفاده از نشانه های عربی نوشته شده است!
– لبو ، یکی از خوشمزه های تبریز
3- قیمت های ایران
نسبت به ترکیه ایران کشوری ارزان قیمت است. از همه جالب تر این موضوع است که در ایران هنوز اسکناس 500 ریالی به ارزش حدود 0٫016 دلار وجود دارد.
قیمت وعده های غذایی نصف غذاهای ترکیه است و قیمت ها از 2 تا 3 دلار شروع می شود.
از طرفی هم تنوع بسیار زیاد است و شما می توانید در مهمان خانه های ارزان قیمت تا هتل های گران قیمت بمانید.
– نمازخانه ای در هتل های ایران
4- مردم ایران
مردم ایران بسیار خونگرم و مهمان نواز هستند و این ویژگی آنها تنها دلیلی است که باعث می شود من دوباره سفری به ایران داشته باشم.
هاشم آقا هم بسیار خونگرم و مهمان نواز بود، هنگامی که من برای بازرسی به استگاه پلیس رفته بودم من را همراهی کرد و سعی می کرد حرف های مرا به مامور پلیس بفهماند.
تفاوت مردم ایران و ترکیه بیشتر در تسلط بر زیان انگلیسی و قوانین آنها حس می شود.
– هاشم و مادرش
– مسافران ایرانی و صبحانه در سفر
– شام در گاراژ
– مهمانِ خانه بایرام
5- موبایل و اینترنت
دسترسی به شبکه اینترنت در همه جا وجود دارد و با این که برخی شبکه های اجتماعی فیلتر شده اند اما هنوز مردم با استفاده از وی پی ان به آنها دسترسی دارند.
در ابتدا برای استفاده از تلفن یک سیم کارت ایرانسل خریدم و به این خاطر که تنها در محدوده ایران کاربرد داشت دوباره یک سیم کارت همراه اول تهیه کردم.
6- مکان های دیدنی
فرهنگ و تاریخ ایران بسیار شگفت انگیز است و من آرزو داشتم زمان بیشتری در قسمت های مرکزی و جنوبی ایران باشم.
عبور از کوچه های تنگ و تاریک تبریز و گنبد عظیم سلطانیه مرا به یاد داستان های هزار و یک شب می انداخت و برایم بسیار جالب و سحر انیگز بود.
– گنبد سلطانیه
– روستای زیبای کنگ ؛ ماسوله خراسان
– گنبد دل های شکسته، مشهد
– کاروانسرای باستانی
– زمستان در ایران
– بازار گردی با دوچرخه
– کمپ زنی در مرز ترکمنستان، خراسان
– مزارع بی پایان گندم
– بعد از 230 کیلومتر طی کردن در صحراهای ایران
– درختان سرسخت
سخن آخر
این آلبوم و توصیفات آن همگی از زبان یک توریست خارجی بیان شده بود.
تصاویری که با هم تماشا کردیم ایران مان را از زاویه ای دیگر به ما معرفی کرد.
اگر شما یک ایرانی نبودید از تماشای این آلبوم چه حسی داشتید؟
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.