![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/01/1857540858.jpg)
معمر خلیلویچ، مدیر گروه تمدنپژوهی مرکز علوم دینی بلگراد در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به نقش حوزههای علمیه در تمدنسازی اسلامی، گفت: برای تمدنسازی اسلامی باید ابتدا مفهوم تمدن را مورد واکاوی قرار داد؛ مفهومشناسی تمدن نیز به دلیل هویتیابی رویکرد تمدنی است؛ دلیل اصلی هویتیابی رویکرد تمدنی ارائه نقشه راه واضح و روشنی است تا در فضای آن علوم دینی کاربردی قابلیت ایجاد یابند.
تولید علوم دینی متوقف بر تبیین و تحلیل رویکرد تمدنی است
وی افزود: تولید علوم دینی متوقف بر تبیین و تحلیل رویکرد تمدنی است؛ از سویی، علوم دینی نرمافزار و نسخه علمی تمدن توحیدی و اسلامی است؛ به عبارت دیگر، هدف نهایی ما از تولید علوم دینی ماندن در ساحت نظر نیست؛ بلکه قصد اصلی ما از این کار، تبدیل آن به تمدن توحیدی و اسلامی است؛ بدین ترتیب، اگر ما تولید علوم دینی کاربردی را نیز مبتنی بر ارائه الگوی نظری از تمدن توحیدی و اسلامی بدانیم، مرتکب دور صریح خواهیم شد.
مدیر گروه تمدنپژوهی مرکز علوم دینی بلگراد، یادآور شد: به منظور رهایی از این دور، باید یک راهکار عملی و روشی ارائه کنیم؛ در تبیین این راهکار عملی و روشی باید گفت که ما ابتدا بر اساس مفهوم عامی از تمدن (که تمدنهای مختلفی را شامل شود) رویکرد عام تمدنی را استخراج کرده سپس بر اساس این رویکرد تمدنی، به تولید علوم دینی میپردازیم؛ نتیجهای که حاصل خواهد شد، نتیجهای بسیار مبارک است.
وی افزود: علوم تولید شده در فضای تمدنی قابلیت کاربرد یافته، و رویکرد تمدنی در آن جلوه تامی خواهد یافت؛ ولی هنوز هم نسخه کاملی از علوم دینی توحیدی نخواهد بود؛ چرا که رویکرد تمدنی آن، رویکرد تمدنی عام بوده است؛ به همین دلیل، در عین این که این نسخه استخراج شده از علوم دینی، از کمال بسیار زیادی برخوردار است و خواهیم توانست آن را به عنوان خیزش اسلامی و توحیدی در ساحت علم و تمدن بنامیم، ولی به هر حال، سعی میکنیم پردازش تمدنی و علمی خود را ادامه دهیم.
استخراج رویکرد تمدنی نوین از علوم دینی
خلیلویچ یادآور شد: علوم دینی تولید شده با رویکرد تمدنی عام، به عنوان نرمافزار و نظام علمی تولید تمدن توحیدی و اسلامی خواهد بود؛ چرا که بنیانهای حکمی اسلامی را داراست؛ اینک این تمدن، تمدنی اسلامی و توحیدی خواهد بود، که تبدیل به سختافزار شده است؛ حال، با داشتن چنین نظامی از تمدن توحیدی و اسلامی، چرخه خود را باری دیگر جهت تعالی نظام عینی تمدنی و نظام علمی و نرمافزاری علوم دینی آغاز میکنیم؛ بنابراین در این دور، رویکرد تمدنی نوینی را از نظام تمدنی توحیدی و اسلامی استخراج کرده، و بر پایه آن به تولید نوین علوم دینی میپردازیم.
وی افزود: مسلماً این نسخه دوم از علوم دینی تعالی بیشتری داشته، و قابلیت بسیار کاملتر و والاتری را برای تولید نظام تمدن توحیدی و اسلامی خواهد داشت؛ لذا این چرخه را همچنان ادامه میدهیم، تا این که همواره در حال اوج و تعالی باشد.
نقش اساسی حوزههای علمیه در تمدنسازی
این کارشناس دینی، یادآور شد: اکنون، با این مقدمه، به پاسخ سؤال مورد نظر بازمیگردیم و بیان میکنیم که حوزههای علمیه میتوانند در چرخه مذکور نقش اساسی و محوری داشته باشند، چرا که این حوزهها جایگاه اصلی و بنیادینی هستند که علوم دینی حقانی با رویکرد تمدنی باید در آن تولید شود به همین دلیل، سرمایهگذاری اساسی در جهت ایجاد و تحقق تمدن توحیدی و اسلامی را باید در حوزههای علمیه اعمال کرد.
نظام آموزشی حوزههای علمیه دارای راهبردهای تمدنی شوند
وی گفت: بیش از این که آموزشهای خاصی در زمینه تمدنسازی اسلامی صورت گیرد، لازم است که نظام آموزشی حوزههای علمیه دارای راهبردهای تمدنی شوند؛ به منظور ایجاد این مهم، لازم است که نهادی علمی این وظیفه را بر عهده بگیرد؛ همان گونه که عنوان شد، جایگاه حوزههای علمیه در مسیر ایجاد و تحقق تمدن متعالی اسلامی بسیار مهم و محوری است به همین دلیل، مأموریت این نهاد علمی نیز به مراتب سنگینتر و مهمتر خواهد بود، وظیفه اساسی آن نیز باید القای رویکرد غلیظ تمدنی در قالب راهبردهای آموزشی کاربردی در نظام آموزشی-تربیتی حوزههای علمیه باشد.
خلیلویچ بیان کرد: انقلاب اسلامی، به حول و قوه الهی جریان بسیار مبارکی را در زمینه تلاش به منظور ایجاد و تحقق تمدن اسلامی به راه انداخت، بحمدالله، این جریان، اثرات خود را بیش از قسمتهای دیگر در حوزههای علمیه بروز داد؛ همچنین فرمایش گهربار مقام معظم رهبری در سالهای اخیر مبنی بر دقت و شدت بیشتر در جنبش نرمافزاری نیز در این مسیر بسیار راهگشا بوده است؛ ولی باید توجه داشت که این مهم هنوز به سرمنزل اساسی خود نرسیده است؛ از اینرو، اهمیت و نیاز ایجاد نهادی علمی که راهبردهای ایجاد رویکرد تمدنی در نظامهای آموزشی حوزههای علمیه را تأمین نماید، در این مسیر بیش از همیشه احساس میشود.
محوریت قرآن یکی از مشخصات اصلی تمدن توحیدی اسلامی است
مدیر گروه تمدنپژوهی مرکز علوم دینی بلگراد در خصوص نقش قرآن در روند تمدنسازی نوین اسلامی تصریح کرد: بیشک، قرآنمحور بودن باید یکی از مشخصات اساسی تمدن توحید اسلامی متعالی باشد. دلیل آن نیز حقانیت قرآن است؛ مسلماً اگر بخواهیم تمدن مذکور یارای مقاومت در برابر آسیبهای معاصر را داشته باشد و بتواند نیازهای بشریت را در مسیر اعتلای کلمه حق و ایصال آنها به سعادت کبری تأمین کند لازم است که این تمدن بر بنیادهای حقانی پایهریزی شود؛ ملاک اتکای آن به قرآن نیز بدین جهت است که قرآن کتابی آسمانی و حقانی است، به همین دلیل، «حقانیت» مؤلفه اساسی قرآنی این تمدن است.
حقانیت و عقلانیت؛ مولفههای قرآنی تمدن نوین اسلامی
وی افزود: از سوی دیگر، باید توجه داشت که «عقلانیت» مؤلفه دیگر قرآنی این تمدن است؛ این دو مؤلفه موجب خواهند شد تا نه تنها وحدت بین مسلمین، بلکه وحدت در بشریت نیز در ساحت این تمدن موج بزند؛ در این میان، مؤلفههایی همچون «ایمان»، «تقوا» و «اخلاقمحوری» را نیز نباید از یاد برد.
لزوم تولید نظاممند و سازوار علوم دینی برای تحقق تمدن اسلامی
این کارشناس دینی یادآور شد: در سالهای اخیر، در حوزههای علمیه تلاش زیادی در ارتقا و تعالی فقه حکومتی یا فقه سیاسی به عمل آمده است؛ در این راستا، سعی بر این است که امتداد فقه اسلامی را در احکام اجتماعی اسلام دنبال کنند؛ برخی نیز این امتدادها را با کاوش تحلیلی در مبادی فلسفه اسلامی مورد ارزیابی قرار میدهند؛ مسلماً اینگونه اقدامات لازم و ضروری بوده، ولی کافی نیست؛ دغدغه اساسی علمای اسلامی در هنگام پایهریزی نظام نرمافزاری تمدن توحیدی اسلامی، باید تولید نظاممند و سازوار علوم دینی باشد؛ تنها در صورت این اقدام مهم است که ظرفیت لازم جهت تحقق تمدن اسلامی بروز یافته و بشریت این امکان را خواهد یافت تا در سایهسار این تمدن متعالی به دنبال تحقق سعادت کبری باشد.
وی گفت: یکی از نهادهایی که با این هدف ایجاد شده است، مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد، پایتخت جمهوری صربستان است، این مرکز در قالب سه گروه پژوهشی «فلسفه دینی»، «تمدنپژوهی دینی» و «اندیشهی معاصر دینی» اقدام به انجام پژوهشهای گستردهای در زمینه تولید علوم دینی کرده است؛ مجله علمی-پژوهشی علوم دینی «قم» یکی از محصولات این مرکز است که در کنار برگزاری نشستهای علمی، سمینارهای تخصصی و کنفرانسهای ملی و بینالمللی قابل ذکر است.