اشاره:
یکی از مهم ترین اصل های شیعه که استمرار تعلیمات ناب اسلامی را در جوامع اسلامی، سبب شده است، ایده ی مهدویت است .
ایده ی مهدویت را از دیدهای گوناگونی می توان بررسی کرد . یکی از آن دیدها، تحلیل این عقیده از منظر جامعه شناختی است .
این نوشتار، آثار جامعه شناختی عقیده به منجی جهان را در سه بعد «دینی - اجتماعی » ، «تربیتی - اجتماعی » ، «سیاسی - اجتماعی » بررسی کرده است .
مقدمه
یکی از مهم ترین اصل های اندیشه ی تشیع که در عصر غیبت، استمرار تعلیمات ناب اسلامی و شیعی را در جوامع مسلمان سبب شده و راه پیش روی بشریت و آینده ی آنان را تا پایان تاریخ روشن ساخته، اصل اصیل مهدویت است . این اصل امید بخش، حرکتی است از سرچشمه ی توجه به امام و هادی و راهبری زنده و آسمانی اما در پس پرده ی غیب .
با تمسک به این اصل روشن، مؤمنان و مسلمانان، هرگز، در دنیای مدرن و صنعتی و بی خدایی معاصر، تنها و سرگشته نمی مانند و در هر فتنه و مصیبتی - آن گونه که در بیان زیبای روایات آمده است - به حصن حصین این اندیشه ی الهی (انتظار فرج) پناه می برند و برای حل مشکلات فردی و اجتماعی خود از آن یار غایب از نظر، چاره جویی می کنند .
اینک، در دنیایی که در آن، حکام و سیاست مداران، در پی اجرای دستورها و فرمان های الهی نیستند، بلکه می خواهند هر چه بیش تر به مطامع مادی خویش دست یابند، اندیشه ای که می تواند به معنای واقعی کلمه «منجی » و نجات بخش بشریت از آلام بی خدایی و افسردگی باشد، همانا اندیشه ی مترقی «مهدویت » است .
پرداختن به این اندیشه و کاویدن زوایای گوناگون آن، اندیشه ی احیای مجدد دین در عصر کفر را به ارمغان می آورد .
آن چه ضرورت پرداختن به این مبحث مهم را دو چندان می کند، لزوم تدارک تئوریک برای حکومت دینی جمهوری اسلامی ایران است . حکومت دینی ما بر طرح تئوریک «تبیین و ترویج فرهنگ مهدویت » و پژوهش در عرصه های گوناگون مرتبط به این امر، متولد شده است .
در تبیین تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت بر جامعه، ابتدا می توان دو نوع کلی تاثیر اجتماعی را بازشناسی کرد . نوع یکم «تاثیر غیر مستقیم » بر جامعه است .
در این بخش، فرایند عینی اعتقادات، از جمله اعتقاد به مهدویت، مجموع جامعه، اعم از معتقدان و غیر معتقدان، را متاثر می سازد; یعنی، بسیاری از فرایندهای جمعی و گروهی در جامعه، پس از ایجاد، دارای انعکاس و بازتابی وسیع تر از حیطه ی گروه ایجاد کننده است . در بررسی تاثیرهای اجتماعی مهدویت، از این نوع تاثیرها نمی توان غافل بود . البته، توضیح بیش تر این ها، در بخش «تاثیرهای مستقیم » بیان می گردد .
تاثیرهای مستقیم هر فرایند آگاهانه، عمدتا، از اتخاذ مبانی بینشی و نگرشی خاص در مورد موضوع مورد نظر و در افراد و گروه های مرتبط، شکل می پذیرد . این نگرش و بینش را می توان در حیطه ی امور دینی، به "اعتقاد" تعبیر کرد .
شکل گیری بینش و نگرش در درون افراد، واکنش هایی را در حیطه ی رفتاری آنان به وجود می آورد که می توان از آن به "کنش های رفتاری" تعبیر کرد . آن گاه که کنش های رفتاری از حد فرد گذشت و به گروه ها منتقل شد و واکنش های رفتاری به نحو جمعی صورت پذیرفت، فرایند «تاثیر و تاثر اجتماعی » آغاز می گردد .
اعتقاد به مهدویت نیز آن گاه که از حد بینش و نگرش می گذرد و به حیطه ی رفتاری - و خصوصا رفتار فردی - سرایت کند، دارای تاثیرها و نمودهای عینی بر جامعه ی دینداران خواهد بود .
برای بررسی تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت، از منظر جامعه شناختی، لازم است در ابتدا به ابعاد گوناگون این تاثیرها اشاره شود .
ابعاد اجتماعی تاثیرهای اعتقاد به مهدویت، عمدتا، به سه گروه «دینی - اجتماعی » و «تربیتی - اجتماعی » و «سیاسی - اجتماعی » تقسیم می شود .
الف) تاثیر دینی - اجتماعی
تاثیر دینی - اجتماعی مهدویت، عمدتا، شامل رفتارهای دینی می گردد که به نحو جمعی صورت می پذیرد . به عنوان شاخص هایی از این بعد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- گرامی داشت مراسم نیمه ی شعبان
نیمه ی شعبان، عید انتظار، عید نور، عید عدالت جهانی، عید اعلام نشاط، آگاهی، روشنی ضمیر، توجه به منتظران، و نمایش شادمانی ها و زوال تاریکی ها و امنیت و وحدت در جامعه ی جهانی اسلام است .
2- برگزاری ادعیه ی خاص حضرت
در حقیقت، دعا و توسل، دو نیاز آدمی و دو بال پرواز او برای فرار از دل مردگی حاکم بر فضای زندان دنیا هستند . همین امر، انسان را بر آن می دارد تا در پی دستیابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم ادعیه و زیارت، یاری می رسانند . در یک کلمه باید گفت، ترتیب و فراز و نشیب دعا با نیازهای پیچیده ی روح انسانی، هماهنگ است .
3- توجه به اماکن ویژه ی حضرت
مسجد جمکران، در حال حاضر، میعادگاه میلیون ها انسان عاشق و علاقه مندی است که به شوق دیدار و توسل و ایجاد ارتباط در آن گرد هم می آیند تا با مقتدای خویش تجدید میثاق کنند .
امام مهدی (عج) به حسن جمکرانی فرموده اند: «به مردم بگو، به این مکان (مسجد مقدس جمکران) رغبت کنند و آن را عزیز دارند .» . این مکان مقدس، تحت توجهات خاصه ی حضرت بقیة الله الاعظم، ارواحنا فداه، قرار دارد .
4- صدقه دادن به قصد سلامتی امام عصر (عج)
صدقه دادن برای سلامتی حضرت، از جمله تکالیفی است که منتظران آن امام بزرگوار، در عصر غیبت بر عهده دارند . بدون شک، آن حضرت، بی نیاز از آن است که منتظران، برای سلامتی اش صدقه بدهند، ولی ابراز ارادت به آن بزرگوار و اعلام تبعیت از آن حضرت، نشانه ها و علایمی دارد که از آن جمله می توان علاقه به سلامتی حضرت اش را عنوان کرد .
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که «هیچ بنده ای ایمان نیاورد، مگر آن که من، نزد او، از خودش محبوب تر باشم، و خاندان ام، از خاندان اش، نزد او محبوب تر باشند، و عترت من، نزد او، از عترت خودش محبوب تر باشند، و ذات من، از ذات خودش، نزد او محبوب تر باشد» (1) ، با این حساب، اگر برای سلامتی خود یا خانواده ی خودمان صدقه می دهیم، باید برای سلامتی کسی که از ما و خاندان مان عزیزتر است، صدقه بپردازیم .
مرحوم سید بن طاووس به فرزندش چنین سفارش می کند:
. . . پس در پیروی و وفاداری . . . نسبت به آن حضرت به گونه ای باش که خداوند و رسول او و پدران آن حضرت و خود او از تو می خواهند . حوائج آن بزرگوار را بر خواسته های خود مقدم بدار، هنگامی که نمازهای حاجت را به جای می آوری . صدقه دادن از سوی آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوی خودت و عزیزان ات قرار بده . (2)
هدیه دادن ثواب اعمال مستحب به آن امام شریف، از دیگر مصادیق ابراز ارادت به آن حضرت است . در زندگی روزمره، هدیه و چشم روشنی، گذرگاهی برای اعلام دوستی و نیز رفع کدورت ها است . روایات فراوانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خصوص وارد شده است در روایت آمده است:
به هم دیگر هدیه بدهید تا رشته ی محبت تان استوار شود; زیرا، هدیه، محبت را بیفزاید و کینه و کدورت را از میان ببرد . (3)
هدیه کردن پاداش اعمال به امام عصر علیه السلام منحصر به ثواب نماز نیست، بلکه ثواب و پاداش هر عمل خیری را می توان مشمول این نکته قرار داد . مرحوم نوری طبرسی در النجم الثاقب، حج کردن به نیابت از سوی آن حضرت را مثال زده است و گفته، این کار، از قدیم، در میان شیعیان، امری مرسوم بوده است . (4)
هدیه ی پاداش اعمال نیک به ساحت قدسی حضرت مهدی علیه السلام امر پیچیده ای نیست و به مقدمات عریض و طویلی نیاز ندارد، بلکه همین که انسان نیت کند ثواب فلان عمل نیک، هدیه ای به امام عصر علیه السلام باشد، کفایت می کند .
هدیه دادن پاداش اعمال نیک به حضرت ولی عصر علیه السلام، قبولی و ازدیاد پاداش را به دنبال می آورد .
5- توجه به نظارت حضرت در شب های قدر بر کارنامه ی سالیانه ی افراد
شب قدر، همان شبی است که در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن، بهتر از عمل در هزار ماه است . در آن شب، امور سال، مقدر می شود و ملائکه و روح - که اعظم ملائکه است - به اذن پروردگار، در آن شب به زمین نازل می شوند و به خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و آن چه برای هر کس مقدر شده است، بر امام علیه السلام عرضه می دارند .
6- توسل های جمعی به حضرت
ما، در توسل ها که واژه ی «شفیع » را به کار می بریم، ابعاد فردی و شخصی و انسانی آن را در نظر می گیریم، اما هنگامی که واژه ی «منجی » و «موعود» را به کار می بریم، رسالت اجتماعی را در نظر می گیریم . «منجی » جمع و جامعه و روابط اجتماعی و . . . را نجات می دهد . چون در روابط اجتماعی، تعدی وجود دارد، استثمار و استعباد به وجود می آید و عده ای، برای همیشه، از حقوق انسانی محروم می شوند . در این جا «منجی » ، معنا دارد . رسالت اجتماعی این است که انسان های مستضعف را که نظام های اجتماعی، به دلایل مختلف، آنان را اسیر خود و خواسته های مادی شان کرده اند، برهاند . او، بندهای استعمار و . . . را پاره می کند و زمینه را برای رشد و استفاده از قابلیت های انسانی فراهم می کند .
در حدیث آمده است که «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» . قسط و عدل، واژه های اجتماعی اند، نه فردی . ایشان می آید تا جوامع را نجات بدهد و روابط قدرت را که نامتعادل است، تعادل بدهد و روابط ثروت را که نامتوازن است، موزون کند و روابط منزلت و حیثیت را که نامتوازن است، سر و سامان دهد .
از حقایق تاریخی و بیانات روایی و نظایر آن، استفاده می شود که حضرت حجة بن الحسن (عج) پیوسته، پناه بیچارگان اند و هرگاه شخصی درمانده شود و از ایشان استمداد کند، به فریادش خواهند رسید .
این مسئله، از دو جهت اهمیت دارد: یکی این که امام زمان (عج) پناه و فریاد رس همگان است و دیگر این که از وظایف شیعیان، این است که در شداید و گرفتاری ها، به آن حضرت توسل جویند تا آنان را از دشواری ها برهاند و مشکلات شان را چاره سازد .
بحث گسترده درباره ی این دو جهت و شرح حال نجات یافتگانی که در طول زمان غیبت به آن قدرت الهی رو آورده و از لطف اش بهره مند گشته اند، از حوصله ی این نوشتار خارج است، اما به اختصار، مطالبی را یادآور می شویم:
منصب پناهگاهی و فریادرسی
از مناصب الهی و شئون ولایی امام عصر (عج) پناه دادن درماندگان و فریادرسی بیچارگان است . در زیارتی که سید بن طاووس نقل کرده، خطاب به آن حضرت می خوانیم:
سلام الله و برکاته و تحیاته و صلواته علی مولای صاحب الزمان و صاحب الضیاء و النور . . . . والکهف و العضد
یکی از القاب آن بزرگوار، «کهف » است . کهف، به معنای پناهگاه است . او، ملجا هر دردمند و پناهگاه هر گرفتاری است که به حضرت اش پناه آورد و به آستان اش دست نیاز برآورد .
در همان زیارت آمده است:
السلام علی مفرج الکربات (5) ;
سلام بر گشاینده ی سختی ها و دشواری ها .
در دعای بعد از نماز زیارت آن حضرت نیز چنین عرضه می داریم:
اللهم! صل علی حجتک فی ارضک . . . . و مفرج الکرب و مزیل الهم و کاشف البلوی (6) ;
پروردگارا! درود و رحمت فرست بر حجت ات در زمین ات . . . . که گشاینده ی رنج و مشقت و بر طرف کننده ی اندوه و غم و دافع بلیات است .
یکی دیگر از القاب حضرت مهدی (عج)، «غوث » و «غیاث (فریادرس)» است . در زیارت آل یاسین می گوییم:
السلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث والرحمة الواسعة (7) ;
سلام بر شما ای پرچم برافراشته شده و ای دانش سرشار (ریخته شده) و ای فریادرس و رحمت گسترده
آری، او، «کهف » و پناهگاه است، «غوث » و فریادرس است، «مفرج الکرب » و گشاینده ی رنج است و «مزیل الهم » و زداینده ی غم است، «کاشف البلوی » و برطرف کننده ی بلا است .
راه رهایی از دشواری ها
شیعه، هرگز در برابر دشواری ها و مشکلات زندگی، از پای در نمی آید و به هنگام سختی ها و شداید، خود را نمی بازد و در هجوم درد و رنج، از درون نمی شکند، بلکه به صاحب امر خویش، یعنی حضرت مهدی (عج) متوسل شده و شفای درد و حل مشکلات را از آن چشمه ی رحمت و معدن مهربانی و فتوت می جوید . چه بسا اگر انسان در موقع اضطرار و گرفتاری از امام زمان اش غافل بماند و به جای استمداد از او به دیگران - که خود، محتاج لطف و نیازمند فیض وی هستند - دست نیاز دراز کند، در انجام دادن وظیفه کوتاهی و به ولی نعمت و مولای خویش بی اعتنایی کرده باشد، و از این رو، سزاوار نکوهش است .
از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام روایت شده است که فرموده اند:
اذا نزلت بکم شدة فاستعینوا بنا علی الله و هو قول الله: «و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها» ;
هرگاه سختی و دشواری به شما رو آورد، به واسطه ی ما از درگاه الهی کمک بخواهید . همین است مراد سخن خداوند که فرموده: «و برای خدا، نام های نیکو است پس او را به آن نام ها بخوانید .» .
گر چه برای استمداد از امام زمان (عج) دعاها و نمازهای مخصوصی وارد شده و توسلات و عریضه نگاری ها و زیارت هایی نقل گردیده که هر یک نیز در تقرب به آن حضرت و نجات از اندوه و پریشانی، تاثیر به سزایی دارد، ولی آن چه سبب عنایت خداوند و لطف مولا می گردد، پیوند قلبی و ارتباط روحی با حضرت اش است . از این رو، کمک خواستن از آن بزرگوار، منحصر به الفاظ و کیفیت مخصوص و زمان و مکان ویژه نیست، بلکه هر وقت و هر جا دل سوخته ای از ژرفای جان و از صمیم قلب، حجت خدا را بخواند و به حقیقت دست نیاز به سوی وی دراز کند و دل از هر چه غیر او است، برگیرد و مضطر لطف و عنایت اش گردد، قطعا، مورد توجه آن بزرگوار قرار می گیرد و از گرفتاری و رنج و محنت رهایی می یابد .
ب) اثرات تربیتی - اجتماعی
انتظار امام و امت
«امام و امت هر دو منتظرند: امت، در انتظار امام و منتظر خویش است و امام نیز همواره در انتظار به سر می برد . پس منتظر امت خود منتظر است; یعنی، چشم به راه فرشته ی حق است که در رسد و پیام قیام را برساند و او را به ظهور فراخواند تا او در پهنه ی آشکار زندگی، گام گذارد و رستاخیز خویش را بیاغازد و انقلابی اصولی و فراگیر در کار زندگی انسان درافکند و آن همه کوشش های نافرجام برای ساختن جامعه ی انسانی را به فرجامی راستین برساند و رسالت الهی خویش را که برای آن ذخیره شده است، به انجام برد .
انتظار، در روان ژرف و بیکران امام منجی - که قلب جهان است - حالتی ویژه دارد و با انتظارهای دیگر تفاوتی اصولی . انتظار ما، به فراخور روان ها و اندیشه هایی که در انتظار به سر می برند و با شور و سوز و احساس هایی که منتظران دارند، ارتباط دارد و ژرفایی و گستردگی آن در همین رابطه مشخص می گردد . هر کس، در ارتباط با پایگاه فکری و آرمانی و نوع هدف ها و احساس هایی که دارد، در انتظارهایی متناسب به سر می برد . هدف و آرمان، هر چه والاتر باشد، انتظار تحقق آن و فرا رسیدن روزگار شکوفایی آن نیز بیش تر و شورانگیزتر است . بنا بر این اصل، انسان های بزرگ و احساس مندی که در اندیشه ی ساختن جامعه ی انسانی اند و به آرمان والای حقوق انسان و ارزش انسان فکر می کنند و همواره تفسیر درست و معقول انسان را در کتاب تکوین و تدوین می جویند و در راه این هدف بزرگ از احساس های الهی - انسانی پر شوری برخوردارند، انتظاری متناسب با این آرمان بزرگ دارند و آمادگی و تلاش ها و کوشش هایشان، هماهنگ با عظمت آرمان شان است . از این رو چنین انسان هایی، تمامی نیروها و امکانات خود را بر سر این آرمان می نهند و تا واپسین لحظات حیات، دست از تلاش بر نمی دارند و سرانجام، زندگی را نیز فدا می کنند . !
نمونه های کامل این انتظارها و آمادگی ها و آرمانگرایی ها را در زندگی پیامبران علیهم السلام می بینیم . پیامبران، با همه ی تفاوت هایی که در محیطها و جریان مبارزات خویش داشتند، در اصول و هدف ها و نوع فداکاری هایی که برای دستیابی به آن انجام می دادند، مانند هم بودند . پیامبران الهی، در هر دوره ای که رسالت یافتند، به سعادت انسان ها اندیشیدند و برای این مهم، کاملا آمادگی داشتند و در انتظار چنین هدفی به سر می بردند . سراسر تاریخ، گواه راستین چنین انتظارها و آمادگی ها و احساس های پر شور و فداکاری های بی نظیر و هدفداری های بی مانند است .
پیروان پیامبران و دیگر انسان های دل سوز نیزهمواره در راه آرمان هاشان تلاش کردند و در انتظار پیدایی و تحقق هدف های والا، زندگی خویش را به سر آوردند .
بنابراین، همه ی انسان های صالح و هدفدار، در همه ی دوران زندگی، دارای خصلت انتظار بوده اند، و انتظار، تحقق بخش جوهر اصلی حرکت و عمل ایشان بوده است . لذا می توان گفت، انتظار، مفهومی جامع و فراگیر در همه ی ادوار تاریخ انسان بوده است .
امام مهدی (عج) می داند که با قیام خود چه حوادثی پدید می آورد و چه تحول و دگرگونی در زندگی ما ایجاد می کند و انسان ها را به چه اوج و فرازی می رساند و چه موانعی از سر راه انسان برمی دارد و چه دردها و رنج ها و نادانی ها و گمراهی ها و محرومیت ها و دیگر نابه سامانی هایی را ریشه کن می کند، از این رو، همواره و هر لحظه، انتظار به وقوع پیوستن آرمان های بزرگ الهی و انسانی را دارد . این انسان صالح و نمونه ی الهی که نسخه ی دومی ندارد، به هدف های خود عشق می ورزد، و عشق او به هدف هایش، شایسته ی والایی مقام و بی کرانی روح با عظمت او است . رسالت او و فلسفه ی غیبت او، همه و همه، دراین خواست الهی نهاده شده است .
وجود او و آرمان ها و عشق ها و مهربانی های او، همه، خدایی است . او، جز به حق و رضای او، به چیزی نمی اندیشد و به سعادت انسان و نجات اجتماعات بشری نیز عشقی الهی دارد، و انتظار او برای تحقق این آرمان ها نیز خدایی است .
در برخی از احادیث، انتظار فرج، برترین کارها به شمار آمده است . شاید یکی از علل این گونه آموزش ها، این بوده است که پیروان امام مهدی (عج) بکوشند تا خود را به امام شان نزدیک کنند و مانند او بیندیشند و امت با امام، در انتظار به سر برند . در حالت انتظار، بهترین شیوه ی پیوند و همسویی و همدلی با امام نهفته است، و غفلت از انتظار و معنای صحیح آن، باعث بی خبری و بی احساسی نسبت به سوزها و شورهای امام موعود است .
شاید در دوران غیبت انتظار راستین برای فرج، نخستین راه بیعت و هم پیمانی با امام موعود باشد; زیرا، انتظار، حضور در متن جریان ها و حوادث پیش از ظهور است و مایه ی یادآوری هدف ها و آرمان های امام موعود (عج) و زمینه ی آگاهی و هوشیاری و بیداری همیشگی است . در حال انتظار نبودن، به معنای غفلت و بی تفاوتی و بی خبری است، پس چه سان می توان خود را منتظر دانست و در انتظار مقدم گرامی امام بود، و محضر او را درک کرد؟
از این نظر، جامعه ی منتظر، باید چون خود امام، منتظر باشد و هر حادثه ی عظیم و ویران کننده و هر بازدارنده و یاس آفرینی، او را از تحقق هدف های مورد انتظار مایوس نکند و در راه آن هدف ها از پویایی و تلاش بازندارد و همواره به امام خود اقتدا کند .
تاثیرهای تربیتی - اجتماعی مهدویت بر جامعه، شامل شاخصه هایی می گردد که به نوعی در ابعاد تربیتی انسان های جامعه اثر می گذارد . بارزترین نمونه ی تاثیرهای تربیتی - اجتماعی مهدویت، عبارت است از:
1- ایجاد روحیه ی امیدواری به آینده ای روشن
ما، انسان ها، منتظر تحقق ارزش ها هستیم، ولی به طور فردی و به طور نوعی، آن ها را نمی بینیم; یعنی، نوع انسان متعارف، در تحقق این ها در زندگی جمعی، شکست خورده است . حال آیا باید انسان، دچار یاس شود و خود را ببازد؟ انتظار مهدی موعود، عجل الله تعالی فرجه، پیام امید است و به بشر سرخورده، امید می بخشد و می گوید، روزی، یک مرد الهی، آن چه را آرزوی تو است، یقینا، براورده خواهد کرد .
یکی از ویژگی های نسل منتظر، امیدواری و نگرش مثبت به آینده ی جهان است . اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم و تصور کنیم که منتظر دادگستر و عدل گستر جهان هستیم، برای برپایی آن اهداف تلاش خواهیم کرد . اگر امید نباشد، انسان، دچار افسردگی خواهد شد . اگر باور داشته باشیم جهان آینده، به دست نا اهلان اداره خواهد شد، احساس ناامیدی و خطر خواهیم کرد .
بنابراین، اعتقاد به مصلح جهانی، از نظر روانی هم برای جامعه ی بشری، ارزش عظیم و فراوان دارد; زیرا، اگر ناامیدی و یاس، در فردی زنده شود، سعادت و خوش بختی آن فرد، در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت .
مفهوم امیدواری، دارای دو بعد «ذهنی » و «عینی » است . منظور از امیدواری در بعد ذهنی، مجموعه تفکرات، تمایلات، انگیزه ها، عادات، خوی های مثبت است که شخصی امیدوار، در حیطه ی ذهن خود از آن برخوردار است .
منظور از امیدواری در بعد عینی، مجموعه اعمال، رفتارها، کنش ها، واکنش هایی است که شخص امیدوار، به نحو مثبت و جهت دار و فعال، در مواقع گوناگون، از خود نشان می دهد .
هر یک از این ابعاد، خود دارای مؤلفه هایی است که با بررسی آن مؤلفه ها، می توان به میزان وجود روحیه ی امیدواری در اشخاص پی برد . نمودار زیر، این مؤلفه ها را نشان می دهد .
(؟)
2- غایت مند سازی خلقت
در تربیت، بر این نکته تاکید می شود که زندگی بی هدف، قطعا، به پوچی و به بحران هویت می انجامد . برای جلوگیری از شیوع این روحیه، خصوصا در جهان صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی انسان ها قرار می دهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد . اندیشه ی مهدویت، می تواند به انسان بیاموزد که جهت رسیدن به «جامعه ی آرمانی به محوریت امام مهدی (عج)» ، همواره باید به این کانون فکر کرد و فعالیت های خود را بدان سو معطوف ساخت . طبیعی است که این فعالیت، انسان، را از پوچی می رهاند و به سوی زندگی مالامال از حرکت و نشاط سوق می دهد . از دیدگاه چنین انسانی، عدالت، نه تنها در قیامت و جهان واپسین، بلکه در همین دنیا هم جاری خواهد شد . بدین ترتیب، انسان، خود را در سرنوشت جهان، مؤثر می بیند و بنابراین می کوشد به دست خود بهترین جهان را بسازد .
ادیان، همواره، عنصری دارند که در دین شناسی به آن «اسکاتولوژی (غایت شناختی)» می گویند . ادیان، بلکه همه ی مکاتب، همواره، غایتی را برای بشر ترسیم می کنند . غایت شناختی، جزء عناصر اساسی ادیان است .
از دیدگاه جامعه شناختی، ادیان، برای استحکام بخشیدن به اخلاق، نیاز به پشتوانه ای در انتها و آن سوی این زندگی دارند . به بیان دیگر، این جهان، زمان مند است و روزگاری به پایان خواهد رسید، پس برای بررسی اعمال و داوری درباره ی آن ها، باید دنیای دیگری باشد . دقیقا، در این وضع است که نیک و شر معنا می دهد . بنابراین، اخلاق، در چنین شرایطی معنا می دهد و ارزش های اخلاقی به کمک چنین غایت شناختی، تحکیم می شوند .
عناصر غایت گرایانه در ادیان
به نظر می رسد که دو عنصر غایت گرایانه در ادیان وجود دارد:
الف) روز داوری و روز بازپسین;
در این روز، حساب اعمال بشر رسیده خواهد شد و اعمال شر را جزا خواهند داد و خیر را پاداش .
ب) موعود گرایی;
موعودگرایی نیز نوعی غایت شناختی ادیان است . موعود گرایی، نهایتی را برای حرکت جوامع ترسیم می کند .
نه تنها در اسلام، بلکه در ادیان دیگر نیز ما شاهد پیدایش و رشد این عنصر هستیم . موعودگرایی و هزاره گرایی را در پایان سال دو هزار شاهد بودید . با شکوه ترین جشن ها، در این روز بود . این جشن، برای جهان غرب، فقط یک تفریح نبود . بسیاری از مسیحیان و یهودیان، چشم انتظار پایان این هزاره بودند; زیرا، در پایان این هزاره، وعده هایی به بشر داده شده بود.
در اسلام، غایتی داریم به نام «روز داوری » یا «روز بازپسین » ، که اعمال در آن روز، داوری خواهند شد . نکته ای که جای دقت دارد، این است که «موعودگرایی و انتظار منجی، چرا حلقه ای از آن است؟» . باقی گذاشتن یک حلقه در انتهای این سلسله، نشانه ی چیست؟
به نظر می رسد که این حلقه ی پایانی می خواهد به ما بگوید، این ایده، در تاریخ پاسخ گوی نیاز انسان ها است . اگر ما، عدل علی علیه السلام و تمام فضایل را در یک جامعه ی کوچک می بینیم، مهدویت، نهایت این فضیلت ها است . مهدویت، معنایی نزدیک به معنای روز داوری یا روز بازپسین دارد . مهدویت، در این جا، تجلی والاترین و برترین نمونه ی عدالت، شفقت، رحمت، برادری، مساوات، زیبایی، خردورزی است، نهایتی که برای جامعه ی بشری ترسیم شده است . (8)
ج) تاثیرهای سیاسی - اجتماعی
مراد از تاثیرهای سیاسی - اجتماعی مهدویت، مجموعه ی فرایندهای سیاسی است که به سبب اعتقاد به مهدویت در جامعه ایجاد می گردد .
اعتقاد به مهدویت، تاثیرهای سیاسی فراوانی بر جوامع گوناگون داشته است . برخی از نمونه های این تاثیرها بر جامعه عبارت است:
1- ایجاد جنبش ها و قیام های دینی علیه ظلم و ستم با محوریت اندیشه ی مهدویت;
برخی از جنبش هایی که با محوریت موعود گرایی به نحو عام، در جهان صورت پذیرفته است، عبارت است از جنبش های هزاره گرا در کنگوی بلژیک و فرانسه، ولتای علیا، سیرالئون، تانگانیکا، فیلیپین، اندونزی، ویتنام، هاییتی، برزیل، آرژانتین، پرو، جاماییکا، . . .
به اعتقاد شیعیان و اغلب دانشمندان و علمای اهل سنت و نیز واقعیت تاریخی، پس از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و به ویژه پس از شهادت مولای متقیان امیر مؤمنان علیه السلام، اسلام، از مسیر اصلی و مستقیم خود خارج شد و تعصبات نژادی و اشرافیت، دربار خلفا را فرا گرفت و روز به روز جامعه از شعائر اسلامی فاصله گرفت و عدالت اجتماعی رخت بربست و تفاخرات قومی و مذهبی و به دنبال آن تبعیض های اجتماعی، سراسر جامعه ی اسلامی را فراگرفت .
رهایی از ظلم و جور حکام ستمگر به ظاهر مسلمان و بازگشت به دوران معنوی و بی آلایش و مساوات اسلامی صدر اسلام، آرمان همه ی دردمندان مسلمان از عالم و عامی بود، اما واقعیت آن بود که پیامبر صلی الله علیه و آله رحلت کرده بود و جامعه ی اسلامی به دلیل سال ها و قرن ها دوری از زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله احیای آن دوران محال می نمود، ولی خاطره ی دوران کوتاه و طلایی صدر اسلام، آرمان اجتماعی همه ی مصلحان و رهبران نهضت های سیاسی - اجتماعی در جهان اسلام بوده است .
در این میان، شیعیان، به دلیل اعتقاد به ظهور امام دوازدهم، حضرت مهدی (عج) که از نسل پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و منجی دین و آیین او است، این آرمان را نه یک رؤیا، بل واقعیت می دانند و دوران سیاه ظلم و شقاوت ستمگران را ناپایدار و زود گذر می پندارند و با امید به ظهور آن امام همام و پیروزی وی بر ظالمان، در انتظار گرفتن انتقام مظلومیت خود و همنوعان خویش، آرزوی «فرج » می کنند و آلام خود را تسکین می دهند .
انتظار، در تاریخ شیعه و اسلام، صورت ها و جلوه های گوناگونی داشته که در این مقاله، به اجمال، به آن ها اشاره می شود:
1- انتظار توام با صبر;
پس از حملات ویرانگرانه و وحشیانه ی کافران مغول به ایران، و حاکمیت یافتن آنان بر جان و مال و ناموس مردم، شیعیان، نشانه های ظهور را نزدیک می دیدند . یاقوت حموی، مورخ معروف قرن هفتم می نویسد، در سال های نخست حمله ی مغول، در شهر کاشان - از کانون های عمده ی تشیع در ایران - مردم شهر، هر روز، هنگام سپیده دم، از دروازه خارج می شدند و اسب زین کرده ای را یدک می بردند تا حضرت مهدی (عج) در صورت ظهور بر آن اسب سوار شود . (9)
در زمان فرمانروایی سربداران نیز نظیر همین عمل در شهر سبزوار - که یکی از مراکز تشیع شمرده می شد - معمول بوده است و به طوری که میرخواند در روضة الصفا می نویسد: «هر بامداد و شب، به انتظار صاحب الزمان علیه السلام اسب کشیدندی .» .
حسام الدین محمد بن حسام کوهستانی که یک روستایی شاعر پیشه بود و دیرتر از عصر یاد شده می زیست و در حدود 875 ق درگذشت، منظومه ای به نام خورشید نامه، در مدح امیرمؤمنان علیه السلام و امام عصر علیه السلام تالیف کرده است . (10)
2- ادعای مهدویت;
برخی از ناآگاهان، با اطلاع از نارضایی عمومی جامعه و اعتقاد عموم شیعیان به ظهور امام زمان (عج)، ادعای مهدویت کردند تا با بسیج عمومی و غلیان احساسات پیروان خود، بساط ظلم و ستم را برچینند . برخی نیز اعتقادات و احساسات پاک مردم را ابزاری برای کسب قدرت خود کردند .
در سال 665 قمری، قیام بزرگ مردم فارس، تحت رهبری شیخ شرف الدین - که خود را مهدی خوانده بود - به وقوع پیوست که به شدت سرکوب شد . (11)
در سال 845 قمری، نیز قیام مشابهی در خوزستان ایجاد شد که در راس آن سید محمد مشعشع، از شیعیان افراطی (غالی)، قرار داشت . وی، خود را «مقدمه » ی ظهور امام غایب می خواند و پیشگویی می کرد که وی به زودی ظهور خواهد کرد و عدل و داد بر روی زمین برقرار خواهد شد . به گفته ی یکی از مورخان، حدود ده هزار نفر در زیر لوای او گرد آمدند و در محلی میان هویزه و شوشتر، علم عصیان را برافراشتند و امیران و فئودال های محلی را از میان بردند . قیام آنان موجب نگرانی امرای فارس گردید . از این رو لشکر فارس به قصد سرکوب وی آمد، اما از آن رو که پیروان مشعشع، «فدایی » او بودند و مرگ را بر زندگی ترجیح می دادند، مردانه پایداری کردند و لشکر فارس شکست خورد . (12)
گذشته از شیعیان امامیه و سرزمین ایران، نهضت های سیاسی - اجتماعی متعددی به دست شیعیان غیر امامیه و نیز اهل سنت، ضد دولت های وقت به وقوع پیوست که رهبران آن ها، داعیه ی مهدویت داشتند . این قیام ها، غالبا، از پایگاه اجتماعی نیرومند و حمایت های وسیع مردمی برخوردار شدند . در این جا به اختصار، به آن ها اشاره می شود:
1- عبدالله بن میمون (م 251)، از اعراب خوزستان بود . وی، به مقام «داعی » اسماعیلی نایل شد و از طرف امام مستور (امام زمان)، در خوزستان دعوت و تبلیغ می کرد . او، ناگزیر پنهان شد و نخست در بصره پناهگاهی جست و سپس به سلامیه (سوریه) گریخت و در آن جا به تبلیغ پرداخت و مبلغانی به اطراف گسیل کرد . آنان، به مردم می گفتند، به زودی، امام مستور (صاحب الزمان) - که مهدی موعود است - ظهور خواهد کرد .
2- در فاصله ی قرن های سوم و چهارم هجری، در سوریه (شامات)، داعیان اسماعیلی شایعاتی منتشر کردند که مهدی علیه السلام ظهور کرده و او همان عبیدالله، امام اسماعیلی است که نام اش تا آن اواخر، مستور بوده است . مسلم است که عبیدالله، خواست از قرمطیان در عراق و سوریه استفاده کرده، قدرت را در دست گیرد . وی، در سال 287 قمری در راس قیام سوریه قرار گرفت و پس از سرکوب قیام اش، همرزمان و همفکران خود را به دست سرنوشت سپرد و در میان لعنت و نفرین، در سال 289 قمری به مصر گریخت و از آن جا راهی مغرب (مراکش) شد .
مدت ها بود که در مغرب، وقایع سیاسی بسیار مهمی جریان داشت . در سال 282 قمری، از مرکز اسماعیلیه سلامیه (سوریه)، مبلغی جدی و بلیغ به نام ابو عبدالله شیعی - که اصلا از سرزمین یمن بود - بدان جا گسیل شده بود . وی، نخست، محتسب (حسابدار) بصره بود و پس از آن، به اسماعیلیه پیوسته بود . او، در تونس، از نارضایی بربرها از سیاست داخلی دودمان محلی اغالبه (184- 297 قمری) استفاده کرد . بربران، در 297 قمری قیام کردند و سلطنت اغالبه را سرنگون ساختند . عبدالله، در اوایل زمستان 298 قمری، در شهر رقاده، به سمت امامت و خلافت، اعلام شد و امیرالمؤمنین و «مهدی » نامیده شد .
3- در فاصله ی قرن های سوم و چهارم هجری ، رهبران قیام های قرمطی، یعنی حمدان قرمط و عبدان گویا، از طرف رییس پنهانی فرقه که «صاحب الظهور» نامیده می شده و محل اقامت اش مجهول بوده، عمل می کردند . پس از تاسیس دولت قرمطیان در بحرین (286 ق) - که مرکز آن شهر لحسا بوده - ، ابو سعید حسن الخبابی که گویا از طرف «صاحب الظهور» یا رییس مخفی فرقه ی به آن جا گسیل شده بود، در راس آن قرار گرفت . وی، عملا، در حکومت خویش کمال استقلال را داشت .
4- محمد بن عبدالله تومرت، معروف به مهدی اهرعی، مکنی به ابو عبیدالله - که اصل او از جبل السوس در انتهای مغرب (مراکش) بود - به سرزمین های شرقی سفر کرد و به عراق رفت و از ابو حامد محمد غزالی و دانشمندان دیگر دانش آموخت و به زهد و پرهیزگاری و تقوا شهرت یافت . سپس به مصر و شمال افریقا رفت و سرانجام در مغرب سکونت گزید و دولت بزرگی در اوایل قرن ششم تاسیس کرد که به دولت عبدالمؤمن شهرت یافت . (13)
5- عباس فاطمی، در اواخر سده ی هفتم هجری در مغرب ظهور کرد و خود را «مهدی » نامید و هواداران زیادی دور خود جمع کرد و کارش بالا گرفت و شهر مانس را تصرف کرد و بازار شهر را سوزاند و عاملان خود را به اطراف و اکناف فرستاد، لکن پیش از آن که دولتی تشکیل دهد، کشته شد و دعوی او پایان یافت . (14)
6- محمد مهدی سنوسی، در نیمه ی دوم قرن نوزدهم میلادی (سیزدهم هجری) در مغرب، ادعای مهدویت کرد . اصل او از جبل سوس بود . پدرش شیخ محمد در ناحیه ی جغبوب (جربوب)، نزدیک واخه سیوا اقامت داشت . علاوه بر آن جا - که مقر اصلی او بود - نزدیک به سیصد زاویه در بلاد مغرب دایر کرده بود که به نشر تعالیم او پرداختند . وی، پیش از وفات خود، اشاره کرده بود که مهدی منتظر، به زودی، ظهور خواهد کرد و شاید پسرش باشد و ظهور او در آخر قرن سیزدهم خواهد بود . مهدی، مردی خردمند و مقتدر و سخت کوش بود و از کرامات مشهور او خیمه ای جادویی بود که در جنگ ها همراه می برد و پیروان اش معتقد بودند که آن خیمه، هیچ گاه از ذخایر و آذوقه تهی نمی شود .
7- محمد احمد سودانی، معروف به مهدی سودانی (1848- 1885میلادی/1264- 1292 قمری)، از مهم ترین و معروف ترین مدعیان مهدویت بود . وی، از قبیله ی دناقله بود و در سودان به دنیا آمد . پدرش عبدالله نام داشت و به قایق سازی مشغول بود . محمد احمد، به تعلم علوم دینی پرداخت و مراتب طریقت را نیز گذراند و با نرم خویی و تیزهوشی و سخنوری خود و از همه مهم تر، زهد و تقوای خویش - که زبانزد همگان بود - مردم را به خود جذب کرد . او، به امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و مردم را به رعایت موازین شرعی دعوت کرد . در سال 1881میلادی/1297 قمری که زمینه ی دعوت خود را مهیا دید، ادعای مهدویت کرد و خود را همان مهدی منتظر علیه السلام نامید . آن چه موجب دعوی محمد احمد گردید، به طور عمده، به این شرح است:
الف) انتظار اکثر مسلمانان و از آن جمله مردم سودان برای ظهور مهدی علیه السلام;
ب) اعتقاد شیوخ قبایل و فقهای سودان بر این که مهدی علیه السلام از میان آنان ظهور خواهد کرد . آنان، این عقیده را به روایاتی از اهل سنت مستند می کردند;
ج) دریافت مالیات سنگین از مردم سودان که همراه با فشار و آزار و توهین به مالیات دهندگان بود . از زنان و کودکان سودانی نیز، مالیات گرفته می شد . مردم سودان، سالانه، سه بار مالیات می پرداختند: یک بار برای فرماندار، و یک بار برای قاضی، و یک بار برای ماموران مالیات . کشاورزان، برای کشت گندم، استفاده از آب نیل و قایقرانی در نیل نیز مالیات می دادند و خانه های کسانی که در پرداخت این مالیات ها تاخیر می کردند، سوزانده می شد .
د) خرید و فروش مردم سودان به عنوان «برده » ، تجارت پر درامدی برای تجار سودانی بود . صدها هزار نفر از جوانان سودانی، به عنوان کارگر و خدمتگزار، به قیمت نازلی خریداری شده و با قیمت گزافی فروخته می شدند و به کارهای شاق و طاقت فرسا در سرزمین های دور دست می پرداختند . ماموران دولتی از برده فروشان، مالیات مطالبه می کردند . وقتی دعوت محمد احمد سودانی گسترش یافت، تجار ناراضی سودانی، دعوت او را لبیک گفته و در تقویت او کوشیدند . مهدی سودانی، چند بار با نیروهای مصری - انگلیسی جنگید و آنان را شکست داد و شهر خارطوم را به تصرف خود در آورد و دولت مستقلی تشکیل داد . مهدی سودانی، با قدرت تمام، به سازماندهی حکومت خود پرداخت و امور کشور را به سه بخش لشکری و مالی و قضایی تقسیم کرد و فرماندهی لشکر را به خلیفه ی خود، عبدالله تعایشی سپرد . او، از طریق اخذ زکات و فطریه و عشریه، کشور را اداره می کرد و در اجرای شریعت، سختگیر بود . او، پیش از مرگ در 21 ژؤئن 1885 میلادی، عبدالله تعایشی را به جانشینی خود برگزید و از همگان خواست تا با او بیعت کنند . (15)
8- در ایران نیز در سال 1265 قمری، یکی از شاگردان سید کاظم رشتی به نام سید علی محمد شیرازی، خود را نماینده و باب امام زمان علیه السلام دانست و پس از این که گروهی به او گرویدند، دعوی مهدویت کرد . علما، با ادعای پوچ او، مخالفت کردند . او، با فشار علما، در جلسه ی مناظره شرکت کرد، اما از پاسخ های اولیه در ماند و پس از آن که چوب مفصلی خورد، توبه کرد و آزاد شد، اما بار دیگر دعوت اش را ادامه داد و سپس دستگیر و در قلعه ی چهریق زندانی گردید . پیروان اش با حمایت سفرای روسیه و انگلستان، در گوشه و کنار کشور، شورش ضد دولتی به راه انداختند، اما این شورش ها، با هوشیاری و مقاومت مردم و همکاری قشون دولتی، سرکوب گردید و باب نیز اعدام شد . بدین ترتیب، دعوی باب که می رفت تا کشور را به هرج و مرج و دودستگی و نهایتا تجزیه بکشاند، در نطفه خفه گردید . (16)
3- ایجاد انقلاب های سیاسی در جوامع
نمونه ی بارز انقلاب هایی که با توجه و عنایت به بعد موعودگرایی رخ داده است، انقلاب اسلامی ایران است . به اعتقاد شیعه، ظهور حضرت مهدی (عج) و شکل گیری حکومت عدل جهانی، از یک اعتقاد صرف فراتر رفته و هویت شیعی را در طول تاریخ شکل داده است . در نگاه شیعه، حکومت جهانی آن حضرت (عج) تحقق بخش مدینه ی فاضله است .
تاثیر اندیشه ی مهدویت بر انقلاب اسلامی ایران، از چند حیطه قابل بررسی است:
1- علل موجبه ی حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران .
2- علل و رمز موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی .
3- علل تداوم و استمرار انقلاب اسلامی .
علل موجبه ی انقلاب اسلامی
یکی از عوامل مهم شروع حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران، بی تردید، تفکر انقلابی شیعه است که مبتنی بر اصول اعتقادی برگرفته از اندیشه ی دینی، به طور عام، و اندیشه ی مهدویت، به طور خاص است .
از مهم ترین این اصول، نفی ظلم و ستم و نفی سبیل و سلطه ی کفار و نفی حاکمیت غیر الهی و حق مشارکت و حضور مردم و حق نظارت و احساس مسئولیت است .
بر همین اساس، بیش تر فقهای بزرگوار شیعه، از جمله امام خمینی، در دوره ی غیبت، تشکیل حکومت اسلامی را واجب می دانند و بر این باورند که اگر یکی از فقهاء، تشکیل حکومت داد، بر دیگران واجب است تا از او پیروی کنند و اگر تشکیل حکومت اسلامی به جز از راه قیام و اقدام دسته جمعی امکان پذیر نباشد، همگان، باید بدین مهم اقدام کنند و در صورتی که تشکیل حکومت ممکن نباشد، باز هم باید به اندازه ی توان، احکام اسلامی را اجرا کنند . (17)
علل پیروزی و موفقیت انقلاب اسلامی
به اعتقاد اندیشه مندان و تحلیل گران سیاسی، ایمان و اعتقادات دینی مردم ایران و رهبری انقلاب، از جمله عوامل مهم و مؤثر موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است . رابرت گراهام، در این زمینه گوید:
تغییرات انقلاب در ایران تحقق پیدا نمی کند، مگر آن که جامعه ی مذهبی و مرجعیت، از آن پشتیبانی کند . قیام پانزدهم خرداد، به سبب بازداشت آیة الله [ امام ] خمینی، و قیام 1357 مردم ایران به سبب توهین روزنامه ی اطلاعات به روحانیت و امام خمینی، و با انگیزه ی مذهبی و دفاع از رهبری دینی، به وقوع پیوست (18)
آقای فردهالید، در بررسی عوامل پیروزی انقلاب اسلامی چنین گوید: «نخستین جنبه ی انقلاب اسلامی، خصیصه ی مذهبی بودن آن است . . .» . (19)
اندیشه ی مهدویت و اعتقاد به ظهور منجی، به عنوان یک مکتب انتظار فلسفی - سیاسی، خود را نشان داده است; زیرا، انتظار، به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراضی و برای ایجاد وضع بهتر تلاش می کند . از این رو، انتظار، مرکب از دو عنصر سلبی و ایجابی است . عنصر سلبی، همان نارضایتی از وضع موجود و تلاش به منظور از بین بردن آن و ترک هر گونه همکاری با عوامل ظلم و فساد است .
عنصر ایجابی، خودسازی فردی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن حکومت واحد جهانی امام زمان (عج) (20) است .
انقلاب اسلامی، با اعتقاد مردم شیعه ی ایران به پیروی از رهبری امام خمینی (ره) به عنوان نایب امام زمان (عج) و وجوب اطاعت و پیروی از ایشان به پیروزی رسید و هدف اش از بین بردن عوامل ظلم و فساد و تشکیل حکومت اسلامی و زمینه سازی برای تشکیل حکومت واحد جهانی امام زمان (عج) است .
علل تداوم و استمرار انقلاب
مردم متدین ایران، انقلاب اسلامی را زمینه ساز ظهور امام زمان علیه السلام و مقدمه ای برای انقلاب اصلی امام عصر (عج) می دانند . با تفحص در کتاب صحیفه ی نور، سخنان ارزنده ای از حضرت امام خمینی قدس سره، بنیانگذار جمهوری اسلامی، درباره ی انتظار حضرت بقیة الله (عج) به چشم می خورد که دلالت بر این می کند که این مرد بزرگ زمان، خود را به عنوان یک خدمتگزار و سرباز امام زمان (عج) در عصر انتظار معرفی کرده و هدف انقلاب اسلامی را زمینه سازی برای ظهور آن حضرت می داند; زیرا، هدف از تشکیل حکومت اسلامی، گسترش اهداف دین برای رسیدن به حکومت واحد جهانی بوده است .
حضرت امام (ره) می فرمایند: (21)
از خداوند تعالی، مسئلت می کنم که ظهور حضرت ولی عصر، سلام الله علیه، را نزدیک فرماید و چشم های ما را به جمال مقدس اش روشن فرماید . ما، همه، انتظار فرج را داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم . انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید تلاش کنیم تا قدرت اسلام، در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام ان شاءالله، تهیه بشود .
در اندیشه ی مهدویت، لازمه ی انتظار، ایجاد زمینه ی ظهور و انجام دادن اصلاحات سیاسی و اجتماعی و آماده کردن جامعه برای پذیرش انقلاب جهانی امام مهدی (عج) و تحولات اساسی است .
نکته ی آخر
در بررسی بیش تر انقلاب ها، به این نتیجه می رسیم که تاثیرهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن ها بر مجموعه ی جامعه، به عنوان یک کل، اثر می گذارد و این همان، اثری است که در ابتدای بحث، به عنوان «تاثیرهای غیر مستقیم مهدویت بر جامعه » ، از آن نام برده شد . به عبارت دیگر، شاخص های سیاسی که از تفکر مهدویت ناشی می گردد، هم از بازتاب مستقیم اعتقاد به مهدویت متاثر می گردد و هم از بازتاب های غیر مستقیم آن .