ماهان شبکه ایرانیان

نقدی بر مقاله « نشست اقتصادی، بررسی اقتصاد ایران در۲۴سال گذشته»*

فراز اول سخن این دو بزرگوار، پیرامون وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قبل از انقلاب اسلامی ایران است که در نهایت اختصار و دقت مطرح وگوشه هایی از پس ماندگیهای نظام را بر شمرده است و مختصری به پس از انقلاب که سیاست اقت خصوصاً دهه اول آن پرداخته شده است

فراز اول سخن این دو بزرگوار، پیرامون وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قبل از انقلاب اسلامی ایران است که در نهایت اختصار و دقت مطرح وگوشه هایی از پس ماندگیهای نظام را بر شمرده است و مختصری به پس از انقلاب که سیاست اقت خصوصاً دهه اول آن پرداخته شده است. مشخصه اقتصاد ایران درآن زمان تمرکز سیاست اقتصادی در دولت هشت ساله اقای هاشمی بوده است و هر چند در گفتار، سخن از عدم تمرکز بود ولی در کردار سهم دولت در این مدت بیشتر از قبل نیز شد که در این نشست به مقدار کافی به آن پرداخته شد.

درفراز دوم سخن، مطالب تحریف گردیده و موضوع اقتصاد فلش آمریکایی مطرح شده است. آقای دکتر نجفی علمی مثال بارز اقتصاد آزاد یا اقتصاد بازار را آمریکا قلمداد کرده و خو ب و بد و زشت وزیبای اقتصاد را با آمریکا مقایسه فرموده اند. این بدان می ماند که کسی اسلام را با حکومتهای اموی و عباسی و عثمانی مقایسه کند و به نظرمی رسد این سخنان کمی فرار از پاسخ است. همه سلطه گران در طول تاریخ و امروز به خصوص برای پیشبرد امورشان، مکاتب، ادیان، اندیشه های ناب و شعارهای مردم پسند را به استخدام گرفته و می گیرند و این به معنای بد بودن آنها نیست که اقتصاد نیز ازهمین مقوله است.

اینکه اقتصاد را تعریف نکرده و در مقایسه با یک سلطه گر جبار محکوم کنیم، مانند این است که اسلام را درمقایسه با حکومتهای جور که به نام اسلام حاکم بوده اند محکوم نماییم که این شیوه مقایسه، غلط و نادرست است. دیگراینکه از محتوای کلام آقای دکتر نجفی علمی بر می آیدکه معتقد به اسلام سوسیالیست می باشند؛ زیرا در پایان صفحه 67 می فرمایند: «فقر در اروپا بیداد می کند، تازه اروپاییها آمده اند از آموزه های اسلامی استفاده کرده اند و حالت سوسیالیست مانندی به وجود آورده اند که درونش مالیاتهای وسیعی می گیرند و مالیاتها را به قشرهای ضعیف خود انتقال می دهند» این سوسیالیستی که از اسلام اقتباس شده به نظر می رسد مبین اندیشه آقای دکتر نجفی علمی باشد نه اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله

در صفحه68 حضرت حجة الاسلام مصباحی ضمن تایید مطالب آقای دکتر نجفی علمی می فرمایند: «در آموزش عالی ما اقتصاد اسلامی آموزش داده نمی شود بلکه آنچه آموزش داده می شود اقتصاد لیبرال غرب است». ایشان سپس به بحث بانکداری بدون ربا پرداخته اند و نرخ بهره را نوعی انحراف از اقتصاد اسلامی دانسته اند که باید حذف شود و بعد با تاکید بر اقتصاد اسلامی که به آن عمل نمی شود عناصری که اندیشه و تفکر اسلامی ندارند را موجب این می داند که ما نتوانیم به اقتصاد اسلامی برگردیم و آن را پیاده کنیم. در ادامه ایشان سوء تدبیر در مسائل اقتصادی را نیز در همین راستا قلمداد فرموده اند و یک تعریف غیر واقعی از خصوصی سازی بانکها ارائه نموده اند و افزوده اند که تاسیس بانک خصوصی 20 میلیارد تومان سرمایه می خواهد و کسانی که الان بانک خصوصی تاسیس می کنند اول انقلاب این پولها را نداشته اند و از این قبیل سخنان که به نظر بنده شعارهای سوسیالیستی است ولی در عمل با تاسف مطلبی مبتنی بر استدلال فقهی و علمی یا تعریفی جامع و کامل از اقتصاد اسلامی ارائه نفرموده اند.

جناب آقای مصباحی با تایید سخنان آقای دکتر نجفی سرمایه را عامل فساد می دانند (معمولا ثروت فساد هم می آورد) صراحتا سرمایه های بزرگ را نامشروع می دانند بدون اینکه حد بزرگ و کوچک را مشخص فرمایند.

ایشان در ادامه بحث(صفحه 69) بدون اشاره به نرخ تورم که بروز عینی آن درکاهش ارزش پول می باشد مسأله بهره 17% و 19% اوراق مشارکت و بانک را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده اند، که همه مطالبشان به نظر بنده شعاری، غیر علمی و غیر واقعی است، چرا که بانکها با همین بهره ها، وام می دهند و تولید کنندگان وتجار نیز برایش سرودست می شکنند و همه اعتراض بنگاه های اقتصادی کشور این است که چرا اعتبارات محدود است.سپس اصولاً بانکداری را در قالب سرمایه داری قلمداد کرده و سخت برآن حمله نموده و آن را محکوم کرده اند

جناب آقای مصباحی در صفحه 70سرمایه داران کشور را کسانی معرفی فرموده اند که از راه زدو بند و رانت خواری ثروت به دست آورده اند و در حال راه اندازنی بانکهای خصوصی هستند. اصل سرمایه آنان را نامشروع می دانند که نباید امنیت برایش ایجاد نمود بلکه بایستی نا امن باشد و موضوع مشروع ونامشروع بودن سرمایه را مطرح فرموده اند که فاقد دلیل مستند و وجاهت شرعی است وبالاخره آقای نجفی با نقد عملکرد بانکهای کشور واستناد به نظریه(هانت) یک هجمه بزرگی به سرمایه داران بزرگ کرده که از نظر فرهنگی تجانسی با ایران ندارد و حتی بدون آنکه معلوم کنند سرمایه بزرگ و کوچک چقدر است و چرا سرمایه کوچک که به زعم ایشان مباح است، اگر بزرگ شود حرام است ؟ واینکه ثروتمندان قدرت و حکومت را می گیرند و بقیه را در فقر و محرومیت نگه می دارند و از این مقولات: ایشان اصولا هیچ تجزیه و تحلیل علمی روی قضیه اقتصاد وچگونگی آن نداشته اند و گرایشات سوسیالیستی را اسلامی قلمداد فرموده اند.

به نظر اینجانب اگر ده ها حزب کمونیست و سوسیالیست فعالیت آزاد وصریح کنند وکتابها ومقالات بی شمار منتشر نمایند به اندازه یک روحانی مسلمان که با حدیث وروایت وتفسیر قرآن استدلال می کند وعنوان جامعة الامام صادق را پشتوانه دارد در جامعه اثر نخواهد داشت و تفکر و اندیشه سوسیالیستی را در جوانان مسلمان تزریق نمی تواند کرد .والسلام

مرداد1382

جناب آقای دکتر الویری

مدیر مسؤل و سردبیر مجله اندیشه صادق

باسلام و احترام، ضمن تشکر از ارسال نامه شماره 342 مورخ25/8/82 به ضمیمه نقدی بر مقاله نشست اقتصادی؛ بررسی اقتصاد ایران در 24 ساله گذشته نظر به اینکه مرقوم فرموده اید با توجه به اینکه این متن در شماره 11مجله به چاپ خواهد رسید لطفا پاسخ خود را در اختیار مجله قرار دهید ضرورتا یادداشت ذیل را با فرصت کم نوشتم.

نویسنده محترم در نقد کوتاه خود توجهی به جهت گیری کلی گفتگو و آمار و اطلاعات ارائه شده در آن و درستی و نادرستی نقد عملکرد دولتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نکرده است. تکیه گاه عمده این نقد دیدگاه کلی گفتگو کنندگان درباره اندیشه و عمل سرمایه داری و مواضع آنان در نقد حاکمیت سرمایه و عملکرد سرمایه داران در ایران است.

ایشان پنداشته است که هر کس از آثار زیان بار اندیشه سرمایه داری و اقتصاد لیبرال سخن بگوید یا نسبت به وجود بهره وآثار آن در یک کشور اسلامی اعتراض کند و یا نسبت به بالا بودن نرخ سود پول در تسهیلات بانکی انتقاد کند یا مالکیت بزرگ خصوصی و فردی را نقد کند دچار تفکر سوسیالیستی شده است و از باب دلسوزی برای اسلام و به ویژه جوانان کشور لازم دانسته اند گفتگو کنندگان را به داشتن اندیشه سوسیالیستی و ترویج آن متهم سازند. انشاءالله نیت ایشان خیر است و خداوند متعال به ایشان جزای خیر دهد. امیدوارم مطالب ذیل برای ایشان و دیگران مفید باشد:

1- نوشته اند: حضرت حجه السلام مصباحی ضمن تأیید مطالب آقای دکتر نجفی علمی می فرمایند که: درآموزش عالی ما اقتصاد اسلامی آموزش داده نمی شود، بلکه آنچه آموزش داده می شود اقتصاد لیبرال غرب است، و نرخ بهره که انحراف از اقتصاد اسلامی است باید حذف شود.

اولا؛ در سخن بنده تأیید همه مطالب آقای دکتر نجفی علمی نیست، بر فرض همه مطالب ایشان را تایید کرده باشم، در گفتار ایشان نشانه ای از تفکر و مواضع سوسیالیستی دیده نمی شود. آنچه مورد توهم قرارگرفته است باکمی دقت خواننده محترم معنای مورد نظر منتقد را نمی رساند.

ثانیا ؛آیا منتقد محترم تصور می کنند آموزش اقتصاد در دانشگاه های ما لیبرالی نیست؟ اگر چنین تصوری دارند نشان عدم آگاهی ایشان از آموزشهای مزبور است.

ثالثا؛ آیا منتقد محترم معتقدند که نرخ بهره نباید از بانکداری حذف شود ؟! آیا چنین موضعی با قرآن و سنت و فقه و دیدگاه فقها و مراجع بزرگ اسلام سازگاری دارد؟!

2منتقد محترم نوشته اند: یک تعریف غیر واقعی از خصوصی سازی بانکها ارائه نموده اند و افزوده اند که تاسیس بانک خصوصی 20 میلیارد تومان سرمایه می خواهد و کسانی که الان بانک خصوصی تاسیس می کنند اول انقلاب این پولها را نداشته اند و از این قبیل سخنان که به نظر بنده شعارهای سوسیالیستی است ولی در عمل با تاسف مطلبی مبتنی بر استدلال فقهی و علمی یا تعریفی جامع و کامل از اقتصاد اسلامی ارائه نفرموده اند .

دربررسی اقتصاد ایران در 24سال گذشته تعریف اقتصاد اسلامی یا خصوصی سازی بانکها ارائه شود. معمولا در نگارش کتاب و مقاله تعاریف به کار می آیند نه در گفتگویی که موضوع آن درسی نیست .

در آثار منتشر شده ازاینجانب اقتصاد اسلامی به دقت تعریف شده است. به علاوه دراین گفتگو از خصوصی سازی بانکها تعریفی ارائه نشده که به غیر واقعی موصوف شود.

ثانیا ؛ آیا به نظر منتقد محترم عده ای ازمتقاضیان راه اندازی بانکهای خصوصی همان هایی نیستند که درآغاز انقلاب سرمایه ای نداشتند وامروزه از راه رانت خواری میلیاردر شده اند؟! .یا اینکه سرمایه آنان از راههای کاملا مشروع کسب شده و نباید به آنها گفت زیر چشم شما ابرو است ؟ وآیا سخن مزبور به معنای نفی اهمیت سرمایه های مشروع است و گوینده، شعار سوسیالیستی داده است ؟ و آیا چنین اظهار نظری استدلال فقهی و علمی می طلبد ؟!.

3- در سطور بعد نوشته اند: جناب آقای مصباحی با تأیید از سخنان آقای دکتر نجفی علمی، سرمایه را عامل فساد می دانند ( معمولا ثروت فساد هم می آورد ) و نه در پرده که صراحتا سرمایه های بزرگ را نامشروع می دانند ، بدون اینکه حد بزرگ وکوچک را مشخص نماییند . اولا ؛ همان طور که در پرانتز از قول اینجانب آورده ام گفته ام :«معمولا ثروت فساد هم می آورد » نه اینکه همواره سرمایه راعامل فساد بدانیم . بین این دو جمله از نظر منطقی تفاوت بسیاراست . قید معمولا نشان دهنده ارائه نکردن یک قاعده کلی در موردثروت است. به علاوه ثروت با سرمایه مساوی نیست. اکنون نیز تاکید می کنم که معمولا ثروت فساد می آورد واین را با استفاده از مطالعات دقیق خوداز کتاب، سنت و تاریخ مطرح می کنم . تعابیر مترفین ، مسرفین، فرح فخور ،و … در قرآن در مقام نکوهش ثروتمندان و فساد ناشی از ثروت است . همین جا متذکر می شوم که فقر نیز فساد آور است .

ثانیا در هیچ جای این گفتگو سرمایه های بزرگ نامشروع شمرده نشده است بلکه راه تشکیل سرمایه بزرگ از طرق مشروع و از پس اندازهای کوچک عامه مردم نیز مورد اشاره قرار گرفته است . آری معتقدم که سرمایه بزرگ خصوصی به صورت فردی در یک جامعه اسلامی سالم و ملتزم و متعهد به ارزشهای اسلامی از راه مشروع شکل نمی گیرد .ضمنا برخی مفاهیم مانند کوچک وبزرگ گرچه قابل تحدید وتعین دقیق نیستند ولی در هر عرصه ای عرف عام آن را به خوبی درک می کند ، مثلا گفته می شود فلانی خانه ای بزرگ یا کوچک دارد و عرف معنای آن را می فهمد.

امام خمینی (رحمه الله علیه) نیز ازاین گونه تعابیر داشته اند ازجمله در جمع اعضای شورای نگهبان در سال 1360 فرموده اند : « امروز ما گرفتار دو جریان هستیم یکی آن جریانی است که همین که به نفع مستضعفین و محرومین سخن گفته می شود و از کاخ نشین ها و غاصبین حقوق مردم صحبتی بشود می گویند این همان کمونیسم است و جریان دیگراینکه وقتی گفته می شود خودسرانه اقدام به تقسیم زمین یا گرفتن اموال نکنید ، می گویند طرفداری از سرمایه دارها و فئودالها شده است ،در حالی که همان طور که می دانید اسلام نه با سرمایه داری موافق است ، نه باکمونیسم . اسلام راه و رسم دیگر غیر از اینها دارد000 اما ببینید این ثروتهای بزرگ چطور انباشته شده است ؟ .» صحیفه نور .ج 21.ص292.

4- منتقد محترم مرقوم فرموده اند : ایشان در ادامه بحث بدون اشاره به نرخ تورم که بروز عینی آن درکاهش ارزش پول می باشد ، مسأله بهره 17% و 19% اوراق مشارکت و بانک رامورد تجزیه و تحلیل قرار دادندکه همه مطالبشان به نظر بنده شعاری و غیر علمی و غیر واقعی است ،چرا که بانکها با همین بهره ها ،وام می دهندو تولیدکنندگان و تجار نیز برایش سرو دست می شکنند. اصولا بانکداری را درقالب سرمایه داری قلمداد کرده و سخت بر آن حمله نموده و آن را محکوم کرده اند.

اولا نرخ تورم تابع عواملی از جمله نرخ بهره بانکی و اوراق قرضه است . نمی توان به دلیل وجود تورم بالا ، نرخ بهره را نیز بالا برد زیرا نتیجه آن معمولا بالا رفتن نرخ تورم خواهد بود .

ثانیا؛ در بانکداری بدون ربا باید بهره به کل حذف شود،زیرا بهره سود پول است ، حتی بهره 1% نیز مشروع نیست تا چه رسد به بهره 17و19%، اشکال دیگر این است که نرخ بهره بانکی درکشور ما بالاتر از نرخ بهره معمول در کشور های دیگر است ، به استثناء اندکی از کشورها.

ثالثاً ؛ اشکال این است که این نرخ بهره مانع سرمایه گذاری مولد و مفید است .البته برای بازرگانی داخلی وخارجی که زود بازده است و معمولاً سود آن بیش از سود صنعت ، معدن و کشاورزی است ،قابل تحمل است ولی به هر حال قیمت کالاهای تجاری را نیز همین نرخ بهره افزایش می دهد ،زیرا در تولید و تجارت نرخ بهره یکی از هزیه هابه شمار می رود .

رابعاً ؛ سر و دست شکستن تولید کنندگان و تجار برای نرخ بهره ، آن را مشروع نمی سازد و وجود تورم نیز بنا به نظر مشهور فقهی از جمله نظرحضرت امام ( ره) مجوز پرداخت بهره برای وامها نمی شود.

خامساً ؛ بر اساس قانون عملیات بانکی بدون ربا ،آنچه بانکها می تواننداز استفاده کننده تسهیلات سرمایه گذاری مطالبه کنند ، درصدی از سود حاصل از تولید و تجارت است که سود مشروع حاصل از سرمایه گذاری است ، نه درصدی قطعی به عنوان بهره یا کارمزد یا سود پول .

سادساً ؛ در هیچ جای این گفتگو بانکداری به طور کل مورد حمله قرارنگرفته و در قالب سرمایه داری قلمداد نشده است . بلکه بانکداری مبتنی بر بهره ، مورد حمله قرار گرفته است. ظاهر داوری منتقدمحترم ناشی از بی دقتی ایشان در مطالب است.

5- نیز نوشته اند: جناب آقای مصباحی در صفحه 70 سرمایه داران در کشور را کسانی معرفی فرموده اند که از راه زدوبند و رانت خواری ثروت به دست آورده اند که در حال راه اندازی بانکهای خصوصی هستند …و موضوع مشروع و نامشروع سرمایه را مطرح فرموده اند که فاقد دلیل مستند و وجاهت شرعی است .

پاسخ این بخش از نقد را با ذکر متن گفتگوی چاپ شده می دهم تامعلوم شود چقدر بی دقتی فرموده اند: « ما هیچ مخالفتی نداریم که کسی کارخانه بزندو از تولید خودش درآمدبه دست آوردو لو اینکه میلیاردر شود، نمی گوییم ثروت این فرد را باید مصادره کرد . ما می گوییم این کسانی که دارند بانکها را راه می اندازندچه کسانی هستند ؟ کسانی که از راه فکر، تدبیر، زحمت کشی و سرمایه گذاری درآمدبه دست آورده اند یا کسانی که از راه زد وبند و رانت خواری چنین ثروتی را به دست آورده اند ، بد نیست مطالعه شود… . اما آنچه امروز رخ می دهد این است که عده ای با استفاده از منابع مالی عمومی و دولتی توانسته اند ثروتی را به هم بزنند .اینها در حال راه اندازی بانکهای خصوصی اند. اینها اتفاقاً کارخانه راه نمی اندازند… .

آیا شما معتقدید باید امنیت چنین سرمایه ای حفظ شود ، در حالی که اصل سرمایه مشروعیت ندارد .کسانی که در پروژه های اقتصادی بجا سرمایه گذاری می کنند، بایداحساس کنند سرمایه شان امن است . اینها نباید منافعشان تضمین شده باشد ،ولی مالیات حق را باید بپردازند» .

6- در پایان نوشته اند: به نظر اینجانب ، اگر دهها حزب کمونیست و سوسیا لیست فعالیت آزاد و صریح کنندو کتابها و مقالات بیشمار منتشر کنند، به اندازه یک روحانی مسلمان معتقد که با حدیث و روایت و تفسیر قرآن استدلال می کند و عنوان “جامعه الامام الصادق” راپشتوانه دارد، در جامعه اثر نخواهد گذاشت و تفکر واندیشه سوسیالیستی را در جوانان مسلمان تزریق نمی تواند کرد.

از ایشان سپاسگذارم که کار مرا آسان ساختند ،زیرا اگر روحانی مسلمان با استناد به کتاب و سنت بتواندبرای نسل جوان بیان کند که اسلام با سرمایه داری و سوسیالیزم ناسازگاری بنیادی دارد(این کار رادر کتاب مبانی اقتصاداسلامی انجام داده ام )و بیان کند که اقتصاد امروز کشور مابا اسلام ناب فاصله بسیار دارد و تحت تاثیر آموزه های اقتصاد لیبرال دچار مشکل تورم ، بیکاری ، فقر، توزیع بسیار نابرابردرآمدو ثروت و پیدایش طبقه متکاثر ثروت و مرفه بی دردو پر توقع و فساد آفرین وادامه وابستگیهای اقتصادی گردیده است وهمه اینها معلول عمل کردن به اندیشه های اقتصاد لیبرال وفاصله گرفتن از آموزه های دین مقدس اسلام واقتصاد اسلامی است ، از بزرگترین خدمت ها را به اسلام و افکار پاک نسل جوان جامعه کرده وآنها را ازکج اندیشی وانحراف فکری وبیگانگی با اسلام ناب محمدی(صل الله علیه وآله) دور ساخته است.

امام خمینی (رحمة الله علیه) در پیام به مراجع و روحانیون سراسر کشور در تاریخ 3/12/67 فرمودند: «روحانیت متعهد به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتی نداشته و نخواهد داشت» .صحیفه نور .ج21.ص90. غلام رضا مصباحی

* این نشست با حضور جناب آقای دکتر نجفی علمی و حجة الاسلام مصباحی صورت پذیرفته است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان