اندر حکایت ازدواج‌های آدامسی

در زندگی مشترک، تنها گفت و گوی دو نفره است که می‌تواند منجر به حل مشکل و تعارض شود، اما گفت و گو کردن آداب و شرایط خاصی دارد. در یک گفت و گو شما باید هم گوینده خوبی باشید و هم شنونده خوبی.

سرویس سبک زندگی فردا:  ازدواج و زندگی‌های آدامسی در اصطلاح به ازدواج‌هایی گفته می‌شود که ابتدای آن همه چیز خوب و شیرینی است، ولی به نقل از بیتوته بعد از گذشت مدتی و با برخورد کردن با یک سری مشکلات، ازدواج بی معنی شده و از هم می‌پاشد.

 

اندر حکایت ازدواج‌های آدامسی

 

ازدواج‌های امروزی چرا دوام ندارد؟

«با یک راننده تاکسی درباره بهتر بودن ازدواج‌های سنتی و زندگی شیرین و پایدار نسل قدیم حتی در سخت‌ترین مشکلات صحبت می‌کردیم. واژه سازی قشنگی کرد. گفت: زندگی‌های الان شده زندگی‌های آدامسی. اولش شیرین است، اما بعد که بی مزه شد آن را دور می‌اندازند.» در ادامه نگاهی روان شناسانه به چرایی این موضوع و راه حل‌های مدیریت آن خواهیم داشت.

 

دلایل کم دوام‌تر شدن زندگی‌های مشترک امروزی

درباره عشق و علاقه در زندگی مشترک، باور‌های فرهنگی زیادی وجود دارد از جمله این که ازدواج باعث از بین رفتن عشق می‌شود یا رابطه همه زن و شوهر‌ها بعد از گذشت چند سال سرد می‌شود یا حتی همین اصطلاح زندگی آدامسی که درباره زندگی‌های امروزی استفاده می‌شود. اما آیا واقعا عشق بعد از چند سال زندگی مشترک تمام می‌شود؟

پاسخ به این سوالات نیازمند داشتن یک دیدگاه چند جانبه به مسئله عشق و ازدواج است. برای مثال شاید یکی از علل این که زندگی‌های امروزی کم دوام‌تر و سست‌تر به نظر می‌آیند، تغییر سطح توقعات و آگاهی همسران به خصوص زن ها، درباره زندگی مشترک و از بین رفتن تدریجی تابوی طلاق و جدایی باشد. احتمالا چند دهه قبل، اگر زن و شوهر‌ها از زندگی مشترک شان ناراضی بودند، به خاطر هنجار‌های سفت و سخت اجتماعی کمتر به سمت جدایی و طلاق کشیده می‌شدند.

تصور‌های اشتباه درباره کاهش عشق با گذشت زمان

آیا واقعا ازدواج و گذشت چند سال از زندگی مشترک، منجر به کاهش عشق بین افراد می‌شود؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است اشاره‌ای داشته باشیم به یک نظریه درباره عشق. عشق مفهومی انتزاعی است و بدون شک تعریف آن با استفاده از واژه‌ها یکی از دشوارترین کارهاست. این در حالی است که حتی درباره ماهیت عشق هیچ نظریه مشترک و عموماً پذیرفته شده‌ای وجود ندارد. در این میان نظریه عشق «رابرت جی استرنبرگ» بیش از دیگر نظریات مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. «استرنبرگ» نظریه‌ای ارائه داده است که در آن عشق را به شکل یک مثلث تصور می‌کند. او می‌گوید که عشق مرکب از سه بخش است: صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم (تعهد).

جالب است بدانید بیشتر مردم تنها مولفه شور و شوق را نشانه عشق می‌دانند و، چون به صورت طبیعی در ابتدای زندگی مشترک این مولفه پررنگ‌تر و قوی‌تر است، این برداشت را دارند که اوایل زندگی بیشتر عاشق یکدیگر بوده اند و به مرور زمان از عشق آن‌ها کاسته شده است. این در حالی است که معمولا به مرور زمان دو جنبه دیگر عشق یعنی صمیمیت و تعهد پخته‌تر و قوی‌تر خواهد شد و آن چه تعیین کننده یک رابطه مشترک موفق است، تعادل بین این سه مولفه است.

شور و شوق بعد انگیزشی رابطه است و در واقع، آن چیزی است که باعث می‌شود زن و شوهر‌ها برای یکدیگر جذاب و خواستنی باشند بنابراین بسیار طبیعی است که در ابتدای زندگی، بیشترین بخش رابطه زن و شوهر‌ها را به خود اختصاص دهد. به مرور زمان و با شناخت بیشتر، زن و شوهر‌ها در دیگر جنبه‌ها با یکدیگر صمیمیت پیدا می‌کنند. برای مثال صمیمیت عاطفی، روان شناختی، عقلانی، معنوی، اجتماعی و تفریحی، زیبایی شناختی و ... یعنی زن و شوهر‌ها بدون شور و هیجان اولیه می‌توانند در آرامش از صمیمیت چند جانبه در زندگی شان لذت ببرند و به این رابطه رضایت بخش احساس تعهد و تعلق داشته باشند.

 

احتمالا بعد از گذشت چندین سال و گاهی چند دهه، دیگر تنها شور و هیجان نیست که برای آن‌ها لذت بخش است بلکه صحبت کردن با یکدیگر، درد دل کردن، کمک و همکاری کردن، تفریح کردن، در میان گذاشتن عمیق‌ترین احساسات و نیاز‌ها با یکدیگر، همدل بودن با هم و ... می‌تواند به اندازه شور و شوق اولیه برای زن و شوهر‌ها رضایت بخش و ارضا کننده باشد؛ بنابراین همان طور که گفتم اوضاع دوام عشق آن قدر‌ها هم بد نیست! لازم نیست با از بین رفتن شور و شوق اولیه ناامید شده و احساس کنیم ازدواج مان دارد از دست می‌رود. کافی است دیدگاه متعادل‌تر و منطقی تری درباره عشق و دوست داشتن داشته باشیم و از باور‌های منفی یا باور‌های مثبت غیر واقع بینانه دست بکشیم.

 

توصیه‌هایی برای افزایش رضایتمندی از زندگی مشترک

یاد گرفتیم عشق و دوست داشتن باید چند جانبه باشد و با کم رنگ شدن یک جنبه از آن، نباید از ازدواج مان نا امید شویم، چه کار کنیم که در گذر زمان زندگی مشترک مان رضایت بخش باقی بماند؟

 

گفت و گو کنید:

در زندگی مشترک، تنها گفت و گوی دو نفره است که می‌تواند منجر به حل مشکل و تعارض شود، اما گفت و گو کردن آداب و شرایط خاصی دارد. در یک گفت و گو شما باید هم گوینده خوبی باشید و هم شنونده خوبی. به خصوص خوب شنیدن را تمرین کنید. گفت و گو فرصتی است برای حل مسئله به گونه‌ای که تا حد امکان خواسته‌های دو طرف برآورده شود، نه این که میدانی باشد برای جنگ قدرت.

 

با یکدیگر وقت بگذرانید:

کار زیاد، مشغله فرزندان و ... بهانه‌های خوبی نیستند برای غافل شدن از یکدیگر. فعالیت‌های دو نفره مانند پارک رفتن، فیلم دیدن و هر فعالیتی که برای هر دوی شما جذاب است می‌تواند باعث افزایش رضایتمندی شما از زندگی مشترک شود.

 

ابراز احساسات کنید:

این حرف‌ها که از ما گذشته، من با رفتارم دوست داشتنم را نشان می‌دهم و نیازی به گفتن نیست و ... را فراموش کنید. با گفتن یک جمله محبت آمیز یا قدرشناسانه، خرید یک شاخه گل و ... به همسرتان نشان دهید که چقدر به او علاقه دارید و معجزه آن را ببینید!

 

مهارت آموزی کنید:

زندگی مشترک یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری نیازمند یادگیری است. در این باره می‌توانید به کلاس ها، سایت‌ها و کتاب‌های معتبر رجوع کنید. در هر مرحله و در هر مشکلی به یاد داشته باشید زندگی مشترک، بازی نیست که یک برنده و یک بازنده داشته باشد. در زندگی مشترک یا هر دو نفر می‌برند یا هر دو نفر می‌بازند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان