ازدواج در کودکی به ازدواجی گفته میشود که در آن فرد قبل از رسیدن به 18 سالگی وارد پیمان زناشویی میشود. با ازدواج در سنین پایین، کودک بدون آمادگی روحی و ذهنی و فیزیکی وارد زندگی متأهلی شده و دنیای کودکی در لباس عروس فراموش میشود.
در ادامۀ بحث ازدواج کودکان و کودکهمسری به آمار آن در جهان و ایران و دلایل منجر به این ازدواجها میپردازیم. در این بخش به آسیبهای ناشی از ازدواج در کودکی خواهیم پرداخت. با حقوق کودک روزچین همراه باشید.
آسیبهای جسمی بر دختران
ازدواج در کودکی بهدلیل آمادهنبودن دختر بهلحاظ جسمی آسیبهای خطرناکی در پی دارد. دختران بهخاطر بارداری و زایمان و شیردهی، آسیبهای جدی و ویرانکنندهای در انتظارشان است؛ پیامدهای جسمی مانند افزایش سقط، زایمان زودرس، افزایش تولد نوزادان کموزن در سنین نوجوانی، فشار زیاد برای بارداری، حاملگی، بیماریهای مرتبط با HIV مثبت، افزایش آسیبپذیری در برابر انزوای اجتماعی، بلوغ زودرس، سوءتغذیه، شاخص و تودۀ بدنی پایین، قد کوتاه، لگن باریک، زایمان طولانی، خونریزی شدید، عدم آگاهی از بهداشت باروری، تنظیم خانواده و… .
آسیبهای روانی ازدواج کودک
شیوع اختلالات خلقی از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی، وسواس و اختلالات پانیک، نرسیدن به استقلال شخصی و بلوغ فکری، جدایی از خانواده و دوستان، ازدستدادن حمایت خانواده، ازدستدادن آزادی تعامل با همسالان و عدممشارکت در فعالیتهای اجتماعی، تضعیف فرصتهای رشد و توسعه و طیکردن ناقص مراحل رشد روانی اجتماعی از پیامدهای روانی ازدواج در دورۀ کودکیست.
رابطۀ ازدواج کودکان و خشونت خانگی
میزان تجربه خشونتهای خانگی در دخترانی که در کودکی ازدواج کردهاند زیاد است. این کودکان بهدلیل نداشتنِ علم لازم برای حل مسئله، قانعکردن همسر یا فهماندن منظور خود و در کنار همۀ اینها ضعف فیزیکی، در معرض خشونت خانگی قرار دارند. بسیاری از این دختران کوفتگی بدن، جراحت، شکستگی و نقص عضو را نیز تجربه کردهاند.
آیا بلوغ جنسی کافی است؟
طبق آنچه در پیماننامه جهانی حقوق کودک آمده است افراد زیر ١٨ سال کودک محسوب میشوند و جغرافیا و تغییرات اقلیمی تأثیری بر این مسئله ندارند. آب و هوا شاید در رشد جسمی کودک تأثیرگذار باشد، اما مطمئناً نمیتواند ملاک مؤثری بر بلوغ عقلی محسوب شود. یکی از بهانههای افرادی که دختر خود را زود شوهر میدهند، رشد فیزیکیِ اوست. اما آیا بلوغ جنسی برای ازدواج کافیست؟ در تشکیل خانواده، بلوغ در تمام جنبهها باید شکل گرفته باشد و بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسیترین و انسانیترین شروط برای تشکیل خانواده است.
چطور برای گرفتن گواهینامه که مسلماً از تشکیل یک خانواده مسئلۀ کماهمیتتریست، سن قطعی 18 سال تعیین شده است و پایینتر از این سن به افراد اجازه رانندگی داده نمیشود، اما برای مسئله مهم ازدواج بهراحتی تصمیم گرفته شده و کودکان زیر 18 سال با مجوز قانون و تشخیص ولی درحالیکه آمادگی جسمی و ذهنی کافی ندارند، وارد زندگی زناشویی میشوند و زیر بار مسئولیت قرار میگیرند؟!
قانون افزایش سن ازدواج در مجلس
سن ازدواج برای دختران 13 سال و برای پسران 15 سال است. در سال 1379، در مجلس شورای اسلامی تلاشی برای افزایش سن ازدواج انجام گرفت که بر اساس آن سن ازدواج برای دختران و پسران هجده سال پیشنهاد شد. این قانون در مجلس به تصویب رسید، اما توسط شورای نگهبان بهدلیل مخالفت با شرع تأیید نشد و درنهایت بهشکل امروزی خود موردتصویب قرار گرفت. اما مسئله مهمی که اینجا موردتوجه قرار نگرفته است پویابودن فقه اسلامیست که میتواند باتوجهبه مقتضیات زمان تغییر کند. درهمینحال نزدیک به یک سال است که فراکسیون زنان مجلس در تلاش است تا قانونی برای مقابله با ازدواج کودکان وضع کند که در آن سن ازدواج برای دختران به 15 سال تمام و برای پسران به 18 سال تمام افزایش یابد، اما این تلاشها تاکنون به نتیجه نرسیده است.
فتوای آیتالله مکارم شیرازی برای ازدواج افراد زیر 13 سال
در گذشته این اجازه به والدین داده میشد که حتی برای صغیر همسر انتخاب کنند و معمولاً مشکلی ایجاد نمیشد، ولی در عصر و زمان ما عملاً ثابت شده است که این ازدواجها بهمصلحت دخترها و پسرها نیست و مفاسدی دارد و باتوجهبه اینکه غبطه و مصلحت باید رعایت شود، اینگونه ازدواجها باطل است و اعتباری ندارد. اما نسبت به آنچه در گذشته انجام شده اگر در آن زمان واقعاً مفسدهای نداشته و غبطه صغیر رعایت شده، محکوم به صحت است.
منبع: وبسایت آیتالله مکارم شیرازی
راهکارها برای توقف ازدواج در کودکی
برای جلوگیری از بروز و شیوع این آسیب در کشور میتوان فرهنگسازی از طریق رسانه و آموزش و پرورش، ایجاد زیرساختهای آموزشی، ضمانت اجرایی برای تحصیل کودکان و ارائه پیشنهادهای کاربردی و تخصصی در راستای اصلاح ساختارهای اجرایی و سنتها را در دستور کار قرار داد.
راهکار دیگر مشخصکردن سنی قطعی و قانونی برای ازدواج است تا از ازدواج کودکان زیر 10 سال جلوگیری شود. نمیتوان در پایتخت شعار ممنوعیت ازدواج کودکان را سر داد و بعد انتظار تغییر دیدگاه در شهرهای دور را داشت. باید برای تغییر، آگاهی و امکانات را وسعت بخشید. توسعه و تقسیم عادلانه امکانات آموزشی و فرهنگی و مادی منجر به توسعۀ عدالت و درنهایت زمینهسازیِ اصلاح فرهنگی خواهد شد. بافت جغرافیای سنتی نمیتواند خودش را بهسرعت با قانون هماهنگ کند و نیاز به پیشآگاهی دارد. بههمیندلیل تلاش برای تغییر قانون و فرهنگ راهکار منطقیتری به نظر میرسد. تا زمانی که مردم و مسئولین کشور ازدواج کودکان را بهعنوان یک مشکل قبول نکنند، بهدنبال راهحلی برای آن هم نخواهند بود.