اینزومنیا بهعنوان یک بیماری اختلال خواب شناخته شده است که در آن مردم از بیخوابی و اختلال در خواب رنج میبرند. آنها ممکن است در به خوابرفتن یا در خواب ماندن تا زمان مورد نظر مشکل داشته باشند. اینزومنیا معمولا باعث خوابآلودگی روزانه، کم انرژی، تحریکپذیری و خلقوخوی افسرده میشود. ممکن است باعث افزایش خطر تصادفات و همچنین مشکلات تمرکز و یادگیری شود. بیخوابی میتواند بهصورت کوتاهمدت، به مدت چند روز یا چند هفته و یا بلندمدت و ماندگارتر از یک ماه رخ دهد. بیخوابی میتواند بهطور مستقل و یا بهعلت وجود یک مشکل دیگر رخ دهد. با بنیتا همراه باشید.
بیخوابی ناشی از مصرف مواد:
استفاده از الکل و خواب
الکل اغلب بهعنوان شکلی از خود درمانی برای بیخوابی و القاء خواب استفاده میشود. بااینحال، استفاده از الکل میتواند یک علت بیخوابی باشد. استفاده طولانیمدت از الکل با کاهش در (NREM) مرحله 3 و 4 خواب و همچنین سرکوب خواب (REM) و تکهتکه شدن خواب (REM) میشود. حرکت مکرر بین مراحل خواب رخ میدهد و با توجه به بیداری، عوارضی مانند سردرد، نیاز به ادرار کردن، کمآبی بدن و تعریق بیشازحد نیز رخ میدهد. گلوتامین در آشامیدن نقش دارد و الکل باعث مهار گلوتامین میشود که یکی از محرکهای طبیعی بدن است. تشنگی، بدن را وادار به ترشح بیشتر گلوتامین کرده و افزایش سطح گلوتامین در خون باعث بیخوابی میشود.
بیخوابی ناشی از بنزودیازپین
مانند الکل، بنزودیازپین ها، آلپرازولام، کلونازپام، لورازپام و دیازپام، هم معمولا برای درمان بیخوابی در کوتاهمدت استفاده میشوند اما در بلندمدت این داروها باعث تشدید بیخوابی میشوند. درحالیکه بنزودیازپینها میتوانند باعث خواب در افراد شوند، اما همزمان باعث اختلال دیگری میشوند. این اختلالات شامل کاهش زمان خواب، به تأخیر انداختن زمان خواب (REM) و کاهش خواب عمیق و آرام است.
مخدرها
داروهای مخدر مانند هیدروکدون، اکسی کدون و مورفین با توجه به اثرات آرام بخشی در کنار تأثیرات ضد درد، میتوانند در درمان بیخوابی نیز مورد استفاده قرار گیرند. این مواد میتوانند خواب و کاهش خواب (REM) و مرحله 2 خواب را بهوجود بیاورند. با این حال، وابستگی به این مواد میتواند به اختلالات خواب در درازمدت منجر شود.
عوامل خطر
بیخوابی میتواند همه گروههای سنی را تحت تأثیر قرار دهد، اما گروههای زیر شانس بیشتری برای ابتلا دارند: افراد بالاتر از 60 سال سن، افراد دارای سابقهی اختلال در سلامت روان ازجمله افسردگی و غیره، استرس عاطفی، کار در نوبت اواخر شب، سفر به مناطق مختلف
مکانیسم:
دو مدل اصلی بهعنوان مکانیسمهای بیخوابی، یعنی مدلهای شناختی و فیزیولوژیکی وجود دارد. مدل شناختی نشان میدهد که تألمات روحی و هیجانات بالا، مانع از خواب شده و قسمتی از بیخوابی هستند. مدل فیزیولوژیکی بر 3 یافتهی مهم در افراد مبتلا به بیخوابی پایهریزی شده است. در مرحلهی اول، افزایش کورتیزول ادراری و کاتکول آمین اند، نشان میدهد که فعالیت محور (HPA) افزایش یافته و انگیختگی ایجاد شده است. دوم میزان استفاده از گلوکز مغزی در طول بیداری افزایش یافته و باعث بیخوابی میشود؛ و در نهایت افزایش سوختوساز بدن و ضربان قلب در افراد مبتلا به بیخوابی است. تمام این یافته ها با هم نشان میدهد که اختلالات سیستم تحریک، سیستم شناختی و محور (HPA) همه به بیخوابی کمک میکنند. بااینحال معلوم نیست که هیجان بالا، عوارض بیخوابی یا علت بیخوابی است. حدود نیمی از زنان بعد از یائسگی اختلالات خواب را تجربه میکنند. بهطورکلی اختلال خواب در زنان حدود دو برابر بیشتر از مردان است که به نظر میرسد به دلیل تغییرات در سطح هورمونها بهویژه در دوران پس از یائسگی است. تغییرات در هورمونهای جنسی در مردان و زنان با افزایش سن، ممکن است باعث شیوع اختلالات خواب در افراد مسن شود.
قسمت قبل را میتوانید در «مشکلات خواب بانوان: اینزومنیا [قسمت دوم]» ببینید.
منبع: Sleepfoundation، Webmd، Ncbi، Bmcfampract