او بیان کرد: زمانی که موسسه اطلاعات به من سپرده شد به حاج
احمد آقا گفتم من تجربهای برای کار مطبوعاتی ندارم و امثال آقایان بهشتی و
باهنر و خامنهای و هاشمی را پیشنهاد دادم. بعد از قبول مسئولیت پیش شهید
بهشتی رفتم و راهنمایی گرفتم و از طریق ایشان با آقای محمدجواد مظفر آشنا
شدم. فرد دیگری که مرحوم بهشتی به من معرفی کردند میرحسین موسوی بود که
ایشان آن موقع سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بودند. دیگر کسی که به ما کمک
زیادی کرد شمس الاحمد بود که سردبیری اطلاعات را عهدهدار شد.
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات یادآور شد: میخواهم شهادت بدهم
درتمام دوران حیات امام مورد تاکیدی قرار نگرفتم که فلان مطلب را بنویس یا
ننویس. فقط یک بار امام مدیران مسئول روزنامهها را خواستند و گفتند شما
دیگر حق ندارید خبر من را در صفحه اول بیاورید. بروید سراغ کسانی که به
مملکت خدمت میکنند مثل پلیسی که در سرما و گرما در خیابانهاست یا مسئول
اورژانسی که برای مردم زحمت میکشد.
چرا کتاب گلزادهغفوری را در روزنامه چاپ کردیم؟
دعایی با ذکر خاطرهای از دوران فعالیتش در روزنامه اطلاعات
اظهار کرد: یک بار به مقام معظم رهبری گفتم آقای گلزادهغفوری در زمینه
توحید کتاب خوبی نوشته چه اشکال دارد ما آن را منعکس کنیم. ایشان گفتند
اشکالی ندارد. وقتی که چاپ شد خود آقای گلزادهغفوری به خاطر فاصلهای که
از نظام گرفته بودند تعجب کرد.
او ادامه داد: رسانهای که کمتر عذرخواهی کند دلیل بر آن است که بهترین راه را رفته که اطلاعات هم خوشبختانه همین طور بوده است.
دعایی با اشاره به اینکه در این سالها به طور رسمی دوبار به دادگاه احضار شده است، گفت: یک بار در انتخابات سال 76 آقای حجتی در مقالهای از آقای خاتمی تعریف و از آقای ناطق نوری انتقاد کرد که ستاد آقای ناطق نوری به حق از ما شکایت کرد اما دریادلی آقای ناطق باعث شد تا ایشان دستور دهند که این شکایت پس گرفته شود. یکی دیگر هم در دفاع از خاتمی در مقابل دادستان مطلب نوشتیم و باز هم احضار شدیم. در این باره ما نمیخواستیم این مساله رسانهای شود که آقای اژهای مطرح کرد که ما با قرار کفالت آزاد هستیم. به هر حال نظام پذیرفته که ما به «کاکا» وفاداریم.
او درپایان گفت: با امام عهدی داشتم و آن هم وفادار بودن به
اینکه همان طلبه باشیم. به خاطر طلبه بودن هیچگاه کارمند نشدم و از مسیر
طلبگی زندگی خود را اداره میکنم.
23302