به گزارش ایسنا، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، سید محمد بهشتی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با تأکید براینکه تعداد کمی مردمشناس داریم که در این رشته تحصیل کردهاند، تخصص و تألیفاتی دارند ولی مردم را نمیشناسند، در مراسم نکوداشت این مردمشناس پیشکسوت همچنین بیان کرد: میر شکرایی از جمله آن دسته از مردمشناسانی است که مردم را میشناسد، این یک وجه تمایز بزرگ به حساب میآید چون در روزگاری زندگی میکنیم که بین سواد و شناخت فاصله افتاده است.
بهشتی وجود آدمهایی را که تنها سواد ندارند بلکه مردم را نیز می شناسند، در این روزگار گرانبها دانست و افزود: البته این امر در همهی حوزهها و نه تنها مردم شناسی امری گرانبهاست، به خصوص در حوزههای فرهنگی این قضیه وضعیت خاصی پیدا میکند، یعنی در حوزههای فرهنگی و رشتههایی که با موضوع میراث فرهنگی سر و کار دارد، تفاوت میکند .
وی با بیان اینکه شناخت مردم موکول به خواندن کتاب و سواد نیست بلکه وابسته به انس است که میتواند منجر به تقرب شود، ادامه داد: هماناندازه که نمونهای مانند میر شکرایی بسیار ارزشمند است نقطه مقابلش هم از نظر نادر بودن خیلی ارزشمند است که میتوان روی آن مطالعه کرد که این چه موجودی است که میتواند راجع به مردم مطالعه کند و بوی این فرهنگ را نگیرد و به آن تعلق خاطر نیابد .
انس و الفت گودار با معماری ایرانی
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در ادامه به تأثیرمردم شناسی در رشتههای دیگر مانند معماری، بهترین اثر معماری که در یک قرن اخیر ساخته شده و هم معاصر و هم ایرانی است را مقبره حافظ دانست و بیان کرد: از عجایب روزگار اینکه سازنده حافظیه ایرانی نیست،
وی با طرح این پرسش که چطور آندره گودار فرانسوی توانسته حافظیه را به این زیبایی بسازد و فروغی در کنارش سعدیه را طوری بسازد که هیچ چنگی به دل نمیزند؟ گفت: دلیل این امر انس و الفتی است که گودار با معماری ایرانی یافته چون دلش از سنگ نبوده و متأثر شده است .گودار به عنوان یک معمار وقتی میخواهد اثری بیافریند حافظیه را میسازد ولی فروغی این انس و الفت را ندارد در عین اینکه در مقبره سعدیه از گنبد و کاشی استفاده کرده اما هنگام مشاهده آن به انسان احساس ایرانی بودن دست نمیدهد و به گونهای سخن نمیگوید که بتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم، در حالیکه با مقبره حافظ ارتباط برقرار میکنیم چون انگار با زبان خودمان با ما سخن می گوید به همین دلیل هم استقبال مردم از مقبره حافظ بیشتر از سعدی است با اینکه سعدی مقامش کمتر از حافظ نیست و نقشی که در فرهنگ ما دارد بسیار بالا ست .
او میر شکرایی را از این جنس آدم ها دانست وافزود: کافی است که دلتان از سنگ نباشد آن وقت است که در اثر همنشینی با او شما هم مبتلا میشوید.
وی میر شکرایی را به مثابهی آیینهای دانست که میتوان در وجود، زندگی، سلوک وفعالیتهایی که انجام داده تا حد زیادی قد و بالای فرهنگ ایرانی را دید و با طرح این پرسش که فرهنگ ایرانی چه ویژگیهایی دارد؟ گفت: یکی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی رِندی است، میر شکرایی نیز رِند است. او کیمیاگر است، فرهنگ ایرانی را دوست دارد و در حوزه کاریاش کیمیاگری میکند.
بهشتی با اشاره به تلاشهایی که میرشکرایی برای ثبت جهانی نوروز انجام داده است، ادامه داد: وقتی میر شکرایی برای اینکه نوروز را در مقامی قرار دهد که بتوان سخن از جهان نوروز و ثبت جهانی آن به میان آورد، تلاش کرد شماتت میشد که چرا به این موضوع توجه کرده ولی او مانند آبی که برای رسیدن به مقصد از سنگها میگذرد از تمامی سختی ها گذشت .
او سپس به تحقیقهای دیگر این مردمشناس مانند بررسی در حوزه « انسان و آب» اشاره کرد و گفت: نه هواشناس بود نه هیدرولوژیست، او مردم شناس است، رشتهای که خیلی جدی نیست و اگر نباشد مشکل جدی پیش نمیآید ولی معلوم شد که اگر مردمشناس نداشته باشیم و به مردم شناسی رجوع نکنیم مشکل حیات پیدا میکنیم و او زمانی که این امر خریدار نداشت با دوراندیشی این نگاه را مطرح کرد.
وی سپس ادامه داد: فرهنگ ایرانی زندگی بین دو بحران است که متأسفانه نه مدیران و نه تحصیلکردهها متوجه این نیستند که یکی از ویژگی های مهم فرهنگ ایرانی تربیت شده سرزمینی است که برای زیستن در آن شرط لازم زیستن به دو بحران نظیر سیل ، زلزله ، خشکسالی و... است برای همین در فرهنگ ما روز مبادا و صندوقخانه داریم .
او با بیان اینکه امروز درکِ تفاوت پستو و صندوق خانه کار مشکلی است گفت: فرق این دو را مردمشناسان میدانند، پستو جای آشغالها ولی صندوقخانه آنجایی است که تمام آنچه برای روز مبدا و ارزشمند است را نگه میداشتیم .
به گفته بهشتی، میر شکرایی در اثر انس با فرهنگ ایرانی متوجه شد که فرهنگ ایرانی آنچیزی است که قرار است در صندوق خانه روز مبادا به کمک ما بیاید، همان چیزی که دیگران آن را دم در گذاشتند تا رفتگر بیاید و آن را ببرد و حتی جا برای پستو باز کنند .
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: میر شکرایی نه تنها صندوق خانه اش را بیرون نریخت بلکه تلاش کرد با همه کارهایی که در حوزه مردم شناسی انجام داد برای جامعه صندوق خانهای تدارک ببیند .او به گذشته نزدیک توجه کرد وبه آن توجه داد چون مردم شناسی علمی راجع به گذشته نزدیک است که امروز نفس میکشد.
وی با بیان این مطلب که باستانشناسان در مورد ریشهها کار میکنند ولی مردمشناسان و زبانشناسان با این بخش سرو کار دارند و میتوانند تضمین کنند که در چه حالی هستیم و چکار کنیم که بهتر شویم، به ناراحتیهای در مورد شکلگیری جابجاییهای قومی و وضعیت نابهنجاریهایی که در آینده ایجاد میشود، پرداخت و آن را بیتدبیریهایی دانست که مدیریت کشور با در نظر نگرفتن زمینه فرهنگی به آن دامن میزند.
وی خطاب به محمد میرشکرایی گفت: شما اندوخته زیادی در زندگی جمع کردید، من غبطه میخورم به زندگی شما و آنچه برای جامعه و فرهنگ خودتان به یادگار گذاشتید، بخشهای مغفول مانده را مورد توجه قرار دادید سعی کردید آن را به خودآگاه جامعه بیاورید .
او افزود : درست زمانیکه هنوز عید غدیر را به رخ نوروز می کشند و گمان میکنند که نوروز مغایر عید غدیر است و سواد ندارند که بدانند غدیر در نوروز اتفاق افتاده است و گمان می کنند که این دو در مقابل هم هستند و در این روزگار شما توانسته اید کارهای بزرگ انجام دهید .
میر شکرایی مشعل مطالعات مردم شناسی را روشن نگه داشته است
علیرضا حسن زاده رییس پژوهشکده مردم شناسی نیز در سخنانی، میر شکرایی را یکی از اعضای برجسته مرکز مردم شناسی ایران دانست که پس از انقلاب مشعل مطالعات مردم شناسی را در تداوم فعالیتهای این مرکز روشن نگه داشته و حضوری برجسته در شکل گیری پژوهشکده مردم شناسی و فعالیتهای علمی آن داشته است.
او با بیان این که تألیفات ارزشمند وی در شناخت عناصر و جلوههای کلیدی فرهنگ و تمدن ایران جایگاه مهم و برجسته ای دارد و نشان دهنده عشق وی به فرهنگ سرزمین ایران است، افزود: در زمانیکه گسستگی میان فعالیتهای مرکز مردم شناسی و از دست رفتن چهرههای کلیدی مانند هوشنگ پورکریم ، کاظم سادات اشکه وری تنها کسی که ادامه فعالیتها را با عشق زیاد به فرهنگ ایران دوباره آغاز کرد و این جریان را مدیریت کرد میر شکرایی بود .
مردم شناسی ؛ نگاهی عام و جامع در حوزه فرهنگ و تمدن
سید احمد محیط طباطبایی رییس ایکوم ایران نیز در سخنانی با اشاره به زادروز ابوریحان بیرونی که به نام روز ملی مردم شناسی در تقویم رسمی ایران ثبت شده است، گفت: ابوریحان بیرونی در رشتههای زیادی یکی از مفاخر تمدن و فرهنگ ایران و جهان اسلام است .
او بیان این نکته که مردمشناسی یکی از شاخههای علوم اجتماعی، تاریخ و انسانشناسی به شمار میرود، افزود: نگاه مردم شناسان بسیار مهم است و تمامی علوم را از جنبه فرای نگاه سایر رشته ها مورد نقد و بررسی قرار میدهند، همانطور که ابوریحان عالم بزرگ جغرافیا و فرهنگ زمانهاش نوع رفتار مردم آن دوره را برای ما مستندنگاری کرده و به جا گذاشته است.
رییس ایکوم ایران گفت: مردم شناسی نه بصورت یک پژوهشکده و مرکز مستقل و جدا، بلکه هر گروهی که در حوزه میراث فرهنگی کشور ایران فعالیت دارد از این نگاه میتواند به موضوع خود وارد شود، چون مردمشناسی هم یک رشته مستقل و هم یک نگاه عام و جامعه در حوزه فرهنگ و تمدن است.
او با بیان اینکه نکوداشت دکتر میرشکرایی یک اخلاق تاریخی است که باید رسم شود، گفت: افرادی که به گذشته و میراث و حفاظت آن اقدام میکنند افرادی هستند که به آینده توجه دارند و نکوداشت میر شکرایی برای آینده مردم شناسی است برای کسانی که در این زمان وارد این حوزه میشوند و فعالیت میکنند و می توانند از آن به عنوان شاخص یاد کنند .
شبان میر شکرایی، مردمشناس و پسر محمد میر شکرایی - نیز در این آئین با اشاره به حضورش در کنار پدر در موزه پژوهشی مردم شناسی گفت: در این دوران با سه عنوان موزه به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نهادهای اجتماع، پژوهش زیر ساخت و ساختار هر حرکتی و مردم شناسی آشنا شدم که امروز در رأس امور کاریام قرار گرفته است .
وی با اشاره به تحصیلات و سابقه کاریاش در رشته مهندسی معدن گفت: پدرم همیشه میگفت معدن یعنی ارتباط انسان با طبیعت و این یعنی میراث طبیعی و من آموختم که در این حوزه باید مردم معدن را بشناسم و مردمشناسی باشم که دارم مهندس معدن میشوم و نهایتا به این رسیدم که این راه با وجود درآمدِ کم بهتر است و راه پدر را ادامه دهم.
خودم را متعلق به خانواده مردم شناسی می دانم
محمد میر شکرایی مردم شناس پیشکسوت و استاد مردم شناسی در این آئین گفت: این سنت خوبی است که در تقویم سال ایرانی روزهایی را به چهرههای شاخصی از فرهنگ و دانش مردمی و کهن ایران اختصاص یافته است .
او افزود: امروز روز استاد ابوریحان بیرونی و مردم شناسی به حق نام گرفته است البته من ترجیح میدهم از ابوریحان بیرونی به عنوان حکیم نام ببرم و حکیم در فرهنگ ایرانی آن کسی است که به عرصه های مختلف دانش تسلط دارد .
این مردم شناس بیان کرد: من خودم را متعلق به خانواده مردمشناسی میدانم.