برخی از کارشناسان معتقدند که اگر آموزش پزشکی از وزارت بهداشت جدا و مانند سالهای دور به وزارت علوم بازگردد علاوه بر حل مسئله کمبود نیروی انسانی، کیفیت آموزش تغییر میکند و هزینههای نظام سلامت کم میشود و از سوی دیگر با کوچکسازی وزارت بهداشت و آموزش پزشکی و جدا شدن آموزش پزشکی از آن تمرکز اصلی مسئولان آن بر سلامت، پیشگیری و درمان خواهد بود.
به گزارش به نقل از روزنامه همشهری ،هماکنون بودجهای که برای این وزارتخانه درنظر گرفته میشود صرف بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میشود. بررسی دقیق ایده بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم فعلی که سالها پیش در مجلس رأی نیاورد نیاز به بررسی دقیق و موشکافانهای داردغلامرضا ظریفیان، معاون اسبق وزیر علوم در گفتوگو با همشهری گفت: طرح بازگشت آموزش پزشکی به آموزش عالی در دوره دوم وزارت دکتر معین در وزارت علوم یعنی در دوره اول ریاستجمهوری آقای خاتمی مطرح شد. در آن زمان من معاون پارلمانی وزارت علوم بودم و از این طرح در مجلس دفاع کردم. این طرح صبح در صحن علنی رأی آورد ولی پس از تشکیکی که ایجاد شد، بعدازظهر رأی نیاورد. در آن زمان طرح ادغام در هیأت دولت نیز موضوع پذیرفته شدهای بود و اگرچه لایحه نبود ولی بهصورت طرح از سوی کمیسیون آموزش عالی مطرح شده بود و سرانجامی یافت که ذکر کردم.
ما برای بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم باید چند نکته را درنظر بگیریم؛ واقعیت این است که غیر از 2، 3 کشور جهان که آنها هم چندان پیشرفته بهحساب نمیآیند، آموزش پزشکی جدا از سایر آموزشهای عالی نیست. تجربه جهانی نشان میدهد که مدیریت و سیاستگذاری علوم در اساس در عین تنوع و تکثر و حوزهبندیهای متفاوت در یک نهاد صورت میگیرد. منطق هم همین را میگوید؛ اگر بحث تفاوت باشد مگر بین فیزیک و ادبیات، جامعهشناسی و مکانیک شباهتی وجود دارد که در حوزه قلمرو، موضوع و روش آنها را زیر یک ساختار مدیریتی قرار دهیم. اگر این منطق حاکم باشد که آموزش بهداشت و درمان با سایر علوم فرق میکند، پس چنین ادعایی را نیز مکانیک میتواند نسبت به ادبیات بکند و یا فلسفه نسبت به کشاورزی داشته باشد. بنابراین سیاستگذاری علوم عموما در همه جای دنیا در یک مرکز واحد قرار میگیرد.وی با اشاره به اینکه چنین تصمیمی نیاز به مصوبه مجلس دارد، گفت: اینکه چرا آموزش پزشکی از وزارت علوم جدا و به وزارت بهداشت داده شد دلایل بسیاری داشت ولی در مورد اینکه چرا دوباره به وزارت علوم بازنگشت باید به چند نکته اشاره کرد. برخی مباحث در کشور به جای اینکه کارشناسی و علمی باشد، وجوه حیثیتی و صنفی بهخود میگیرد. بهنظر میرسد که به دلایلی وجه صنفی به ماجرای بازگرداندن آموزش به وزارت علوم گره خورد. بررسی این بخش نیاز به فرصت بیشتری دارد. اما بهنظرم این مهمترین عاملی بود که فضا را برای بازگرداندن آماده نکرد.
وی در مورد اینکه آیا در شرایط فعلی بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم کار صحیحی است یا خیر، گفت: بهنظرم این کار ضروری است. اگرچه باید به دانش و تجربه بومی توجه کرد ولی باید به تجربه جهانی در مورد سیاستگذاری در حوزه آموزش پزشکی نیز توجه کنیم. آن تجارب چنین کاری را تأیید میکند. اما ممکن است در شرایط کنونی، بهدلیل ایجاد پیوندهای عمیق در ساختار قبلی این کار دشوار و غیرممکن بهنظر بیاید. بدون شک برای اینکه بخش جدا شده به جایگاه گذشته ادغام شود، نیاز به زیرساختهای بسیار و تمهیدات گستردهای دارد و شاید برای دولتی که الان حدود دو سال و اندی تا پایان دورهاش باقی مانده کار دشواری باشد. بهطور مثال وزارت فرهنگ و آموزش عالی در ابتدای دولت اصلاحات به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شد بنابراین 8 سال برای تغییرات ساختاری فرصت وجود داشت. تغییرات ساختاری در آموزش عالی نیاز به وفاق درون و برونبخشی دارد و برگزاری گفتوگوهای ابتدایی زمانبر است. این کار بهنظرم باید به دولتی محول شود که فرصت لازم را دارد. گاهی اقدام نابهنگام میتواند خسارتهای زیادی برجای بگذارد که نیاز به بحث تخصصی است. بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم اگرچه سخت است ولی آثار مثبتی نیز به همراه خواهد داشت.
غلامرضا ظریفیان تأکید کرد که بحث «اغنا» برای چنین جابهجایی بزرگی بسیار اهمیت دارد. اگر اغنای نیروی انسانی صورت نگیرد، ممکن است برای مدتهای مدید تطابق با سیستم جدید صورت نگیرد. به هر حال چنین تغییری میتواند موجهای مختلفی را در کشور ایجاد کند.
ظریفیان در مورد اینکه موافقان و مخالفان جابهجایی، در نیمههای دهه 70 چه میگفتند، گفت: در آن زمان عدهای که در کار تدریس بودند ترجیح میدادند که آموزش در یک بسته واحد و زیر مجموعه وزارت علوم ارائه شود. برخی که در بیمارستانها مشغول کار بودند این کار را مضر به حال بیمار میدانستند ولی در نهایت با آن موافقت نشد.
بهنظرم میتوان تنشهای احتمالی را مدیریت کرد و به سمت ادغام رفت. این یکی از کارهایی است که وزارت علوم در دستور کار خود قرار داده و بخشهایی از آن را هم اجرایی کرده است. بدون تردید این کار سادهای نخواهد بود. اگر یک دانشکده کوچک را از یک شهر کوچک با شهری بزرگتر ادغام کنید چنین تنشهایی وجود خواهد داشت و مسئولان آنجا نیز نسبت به تغییرات واکنش نشان خواهند داد. چون تصور میکنند امکانات و ظرفیتهایی از شهرشان کم میشود. اگر نگاه ملی به مسئله داشته باشیم باید به سمت کاهش تکثر غیراصولی و افزایش کیفیتبخشی به آموزش برویم. هر سیاستگذاری کلان مثل یک جراحی سختیهای خاص خود را دارد و باید آن را عاقلانه و مدبرانه کارشناسی کرد.
جدا کردن آموزش پزشکی از وزارت بهداشت نشدنی است
مهدی برزگر، دکترای مدیریت بیمارستانی و دبیر ستاد راهبری بیمارستانهای مستقل دانشگاه علومپزشکی ایران در گفتوگو با همشهری در مورد جداسازی آموزش پزشکی از وزارت بهداشت گفت: جداسازی آموزش پزشکی از وزارت علوم در سال 64 انجام شد. آن زمان دلیل اصلی کمبود نیروی انسانی در حوزه سلامت بود. مسئولان وزارت بهداشت معتقد بودند که میتوانند در بیمارستانهای دولتی بیشتر و بهتر پزشک تربیت و نیاز کادر درمان را برطرف کنند. با الحاق آموزش پزشکی به وزارت بهداشت این هدف محقق شد و دانشگاههای علوم پزشکی توانستند نقص کمبود نیرو را برطرف کنند. در آن زمان بخشی از نیاز به پزشکان از خارج تامین میشد ولی توانستیم علاوه بر تامین نیاز داخلی به مناطق خارج از کشور نیز پزشک ارسال کنیم. بهطور کلی آموزش در بسیاری از کشورها بهصورت یکپارچه ارائه میشود منتها در ایران ما پس از سال 64تجربهای را کسب کردیم که دستاوردهای آن را نمیتوان نادیده گرفت. این پیشرفتها ارزشمند است و باید از آن به خوبی استفاده کرد. اگر میخواهیم به عقب برگردیم باید دلایل منطقی و ملموسی داشته باشیم.
به نظر دبیر ستاد راهبری بیمارستانهای مستقل دانشگاه علومپزشکی ایران در شرایط فعلی جدا کردن آموزش از وزارت بهداشت نشدنی است. او گفت: آموزش در کنار بالین به نفع حوزه سلامت است. عدهای از موافقان بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم معتقدند که با این کار میتوانیم بخشی از تولیدات علمی در حوزه پزشکی را با سایر حوزهها یک کاسه کنیم و از این طریق، در دنیا هم مطرح شویم و شاید کمبود وقت در وزارت بهداشت را نیز جبران کنیم بهطوری که این وزارتخانه به وظیفه اصلی خود که بهداشت و درمان است، رسیدگی کند. ولی با برگشت این بخش به وزارت علوم هم بعید است اتفاقات خوبی در این زمینه بیفتد. ما نمیتوانیم دستاورد اثربخشی آموزش در کنار بالین را نادیده بگیریم. این نکتهای است که مقامات فدراسیون جهانی آموزش پزشکی نیز سالها قبل در بازدید از دانشگاههای علومپزشکی ایران تأیید کردند. دانشجویان پزشکی که در بیمارستانها تربیت میشوند بیشترین مهارتشان را در کنار بالین بهدست میآورند.
به اعتقاد مهدی برزگر «ابر روندهای آینده» در حوزه سلامت، ازجمله دلایلی است که مانع چنین جابهجایی میشود. وی در اینباره گفت: با توجه به تحولات کلانی که در پیش روی سلامت در دنیاست، بهتر است رویه ایران برای آموزش پزشکی برقرار بماند. آموزش پزشکی از 4گذرگاه اساسی در آینده گذر خواهد کرد؛ اول اینکه آموزش در دانشکدههای پزشکی از شکل طولانیمدت به کوتاهمدت تغییر خواهد کرد. دوم اینکه آموزش پزشکی چه در بیمارستان و چه در مراکز آموزشی به سمت آموزش بالینی خواهد رفت و اهمیت بالینی پیدا خواهد کرد. سومین گذرگاه یکپارچهسازی است.
در آینده بخشهای دیگر درمان و خدمات پزشکی مانند پرستاران، داروسازان، کارکنان امور اجتماعی بهصورت یکپارچه آموزش میبینند. هماکنون این بخشها بهصورت جداگانه آموزش میبینند. در آینده ادغام این صنوف با دانشجویان پزشکی در قالب آموزش تخصصی چندگانه صورت خواهد گرفت و اگر تجربهای باید کسب کنند لازم است در مراکز بالینی باشد. چهارمین گذرگاه آینده، ادغام سلامت جمعیت و مهارتهای مدیریتی و ارتباطی است و یکپارچگی در این حوزهها بیشتر خواهد بود. ضمن اینکه همزمان با مطرح شدن بحث پزشکی فردگرایانه که از مباحث مهم سلامت است، دستاوردهای فناورانه مثل ژنومیکس (آنالیز در مقیاس بزرگ توالیهای DNA) بیشتر خود را ملموس میکند. این خدمات آیندهنگرانه در قالب بیمارستانها قابل آموزش و ارائه است. در واقع بهدلیل دستاوردهایی که در پژوهشهای علمی در سالهای قبل در این زمینه بهدست آوردهایم و آینده تحولات نظام سلامت در دنیا نمیتوان چنین انتقالی را انجام داد.
وی افزود: در موقعیت فعلی بهنظر من به صلاح نیست آموزش را از بالین جدا کنیم. چنین پروژهای وقفه در ارائه خدمات ایجاد و هزینههای زیادی تحمیل خواهد کرد. ضمن اینکه آموزش و بالین کنار هم میتوانند برای خدمات اثر بخش مفیدتر باشند. اگر قرار است اتفاقی بیفتد با یک اجماع و خارج از دیدگاههای صنفی و غرضورزی موضوع بررسی و مشخص شود دستاورد ملموسی که پس از بازگرداندن بهدست خواهد آمد چیست که در شرایط کنونی آن را نداریم.
مهدی برزگر در مورد دلایل برخی از کارشناسان موافق بازگرداندن آموزش پزشکی به وزارت علوم که ناظر بر کمبود بودجه در نظام سلامت هستند، گفت: خاصیت حوزه سلامت این است که روند افزایش هزینهها نسبت به بودجه بیشتر است. در کل دنیا نیز چنین است. هیچ نظام سلامتی در دنیا وجود ندارد که فاصله بین بودجه سلامت با هزینه سلامت را بردارد. نظامهای سلامتی موفقترند که این فاصله را کم کنند. هیچ نظام سلامتی نتوانسته این فاصله را حذف کند. تنها راه کاهش هزینهها صرفهجویی و برنامهریزی است.