به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، یادداشت مشترک کارشناس «اندیشکده کارنگی» و «اندیشکده دیفنس پرایوریتیز» در خصوص اقدام اخیر دولت آمریکا مبنی بر تروریستی خواندن سپاه پاسداران را گام دیگری در مبارزه بی وقفه آمریکا علیه ایران تحت هدایت «جان بولتون» و «مایک پمپئو» می‌خواند.
در یادداشت مشترک این دو تحلیلگر آمده است: معرفی سپاه پاسداران به عنوان گروه تروریستی تصمیمی سیاسی و نمادین است که پیامد‌های بالقوه خطرناکی برای منافع آمریکا در خاورمیانه خواهد داشت. دولت آمریکا که در این اقدام، نظر حامیان تندرو خود را مدنظر قرار داده، باید بداند که تحریم‌های جدید آسیبی بر ایران وارد نخواهد کرد. صرفا افراد یا شرکت‌های خارجی که با ایران کار می‌کنند، احتمالا با مشکلاتی مانند مسدود شدن دارایی، عدم دسترسی به سیستم مالی آمریکا و پیگیرد قانونی مواجه خواهند شد.
این یادداشت می‌گوید: تهران گزینه‌های زیادی در سوریه، عراق، یمن، افغانستان و خلیج فارس برای مقابله به مثل دارد. هزاران سرباز آمریکایی در این مناطق به ویژه در سوریه و عراق حضور دارند. همه این موارد نشان می‌دهد که در صورت تصمیم ایران برای مقابله، تهران به اهداف خود دست خواهد یافت.
وزارت دفاع و جامعه اطلاعاتی آمریکا به دلیل درک این خطرات با این موضوع مخالفت کردهاند. قطعا مقامات نظامی آمریکا به شکل قابل توجهی از در معرض خطر قراردادن سربازان خود به واسطه اقداماتی که درگیری با ایران را تحریک و روابط دیپلماتیک واشنگتن در منطقه را تضعیف کند، مخالف هستند.
این تحریم‌های جدید نیز مانند موارد قبلی ایران را وادار به تبعیت از آمریکا نخواهد کرد. در واقع فشار بیشتر نتیجه معکوس داشته و مقامات ایرانی را مطمئن خواهد کرد که واشنگتن به چیزی کمتر از تسلیم بی قید و شرط رضایت نخواهد داد. کاملا مشخص است که چرا مقامات ایرانی چنین دیدگاهی دارند. هیچ دولتی مذاکره در شرایطی که طرف مقابل راه سازش را بسته، نخواهد پذیرفت.
ضمن این که اقدام اخیر دولت آمریکا افزایش پتانسیل بی ثباتی در منطقه که هم اکنون نیز وجود دارد را در پی خواهد داشت. این امر سبب بروز مشکلات بیشتر در روابط آمریکا و عراق خواهد شد و موقعیت عبدالمهدی را دشوارتر خواهد کرد؛ چرا که بغداد برای حفظ امنیت خود به ایران و نیرو‌های شیعه خود وابسته است. با توجه به وابستگی عراق به ایران برای تامین انرژی، تجارت و کمک‌های امنیتی، بغداد همسایه شرقی خود را انتخاب خواهد کرد.
یادداشت در ادامه این ایده را بخشی از بازی چارچوب بندی شده‌ای می‌داند که چند سال است توسط بولتون و پمپئو در معرض فروش قرار گرفته است. این بازی شامل اعمال فشار اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی لازم برای وادار کردن ایران به پیروی یا تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا است. این دو موفق شدند ترامپ را مجبور به تغییر تصمیم خود مبنی بر خروج از سوریه کنند.
بر این اساس هدف بولتون و پمپئو کاملا مشخص است؛ موضوع نگران کننده‌تر این است که آنان به خوبی می‌دانند که چطور ترامپ را همانطور که در مورد خروج نیرو‌های آمریکایی از سوریه و در مذاکرات خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی رفتار کردند، آلت دست خود کنند.
یادداشت در پایان آورده است: موضوع مبهم در این موضوع این است که آیا ترامپ در نهایت به پمپئو و بولتون یادآوری خواهد کرد که آن‌ها رئیس جمهور نیستند. آیا او تصریح خواهد کرد که نمی‌خواهد کشور را به جنگ مبهم استراتژیکی وارد کند که نتایج مرگبار، غیرقابل پیش بینی و مصیبت بار برای منافع آمریکا در منطقه خواهد شد؟
