پنجشنبه، آخرین روز تابستان، بهترین فرصت برای سینما رفتن است. اما بیایید این بار کمی متفاوت به سینما برویم. جریان اکران هنر و تجربه همیشه مظلوم واقعشده است. فیلمهای هنری و تجربی که جایی در جریان اصلی ندارند اما بیشتر اوقات ارزش دیدن بالایی دارند. مشکل خیلی از ما هم سانسها و سینماهای پراکنده است که نمیتوانیم به دیدن فیلمهای این جریان برویم. پنجشنبه میتوانیم از خلوتی خیابانها و تعطیلی روز جمعه استفاده کنیم و به تماشای یک فیلم متفاوت برویم و با جریانی از فیلمسازی در ایران آشنا شویم که گرچه در حاشیه قرارگرفته، اما پویا و فعال است.
5 پیشنهاد برای تعطیلات آخر هفته – چهارشنبه سری به شبکه نمایش خانگی بزنیم
جریان هنر و تجربه باوجودآنکه سانسهای زیادی ندارد، اما همیشه انتخابهای بیشتری به مخاطب میدهد. از میان همه فیلمهای هنر و تجربه چندتایی از جدیدترینهایشان را برای معرفی به شما انتخاب کردهایم. اما شما میتوانید با سر زدن به سایت این جریان، با بقیه فیلمهایی که روی اکران هستند آشنا شوید.
1- بهارستان خانه ملت
اولین پیشنهاد ما برای شما یک مستند است. مستندی ملی و جذاب که شمارا به میان هزارتوی تاریخ سیاسی ایران میبرد. «بهارستان، خانه ملت» تاریخ سیاسی و جغرافی خیابان و باغ بهارستان، مجلس و مسجد سپهسالار را بررسی میکند. محدودهای که شاهد برخی از مهمترین تحولات سیاسی تاریخ معاصر بوده است. «بهارستان، خانه ملت»، روایتش را از دوره مشروطه آغاز میکند، به دوران حکومت پهلوی اول و دوم میپردازد و به انقلاب اسلامی میرسد. «بهارستان، خانه ملت»، از تأسیس اولین مجلس قانونگذاری ایران در این خیابان میگوید، حوادث سی تیر و کودتای بیستوهشت مرداد را با مرکزیت این خیابان بررسی میکند. این فیلم بیننده را به سفری تاریخی اما کوتاه میبرد و قصه آدمهای سیاسی مهمی را که به این خیابان رفتوآمد داشتهاند را تعریف میکند.
2- صدای آهسته
آخرین ساخته افشین هاشمی هم در مقایسه با اولین کار او متفاوت است هم با در مقایسه با استاندارد سینمای ایران. «صدای آهسته» فیلمی است درباره تغییر جنسیت. موضوعی خط قرمزی و تابو که نهتنها در ادبیات سینمایی ما جایی ندارد که در فرهنگمان هم خیلی قابلقبول نیست.
هاشمی عمدتاً از بازیگران غیر ایرانی کمک گرفته است و اشکان خطیبی تنها بازیگر ایرانی شناختهشده فیلم است. در حقیقت «صدای آهسته» در نیویورک فیلمبرداری شده و بازیگران اصلی، بازیگران تئاتر نیویورک هستند. هاشمی توانسته دغدغه اجتماعیاش را با نیمنگاهی فلسفی، به سینماییترین شکل ممکن بازتاب دهد. «صدای آهسته» علاوه بر اینکه روایتی دارد که بیننده را همراه میکند و با روانی پیش میرود تمام مختصات سینمای تجربی را هم دارد. فیلم هاشمی پر است از پلانهای ناب و تجربی و تصاویری که بسیار بیشتر از دیالوگها بیننده را درگیر میکنند و او را به بطن اثر میبرند.
3- مهین
«مهین» دیگر پیشنهاد ما برای مستند دوستان است. «میهن» اما هیچ شباهتی با «بهارستان، خانه ملت» ندارد. بااینکه هر دو بر مبنای واقعیت روایت خود را بنیان مینهند، اما «بهارستان، خانه ملت» مستند گزارشی است و «میهن» بیشتر حال و هوای یک تریلر جنایی و هیجانی را دارد. «میهن» در عین مستند بودن، قصهگو هم هست و با موضوع جذابش مخاطب را میخکوب میکند.
«میهن» به بررسی زندگی و جنایات میهن قدیری، تنها زن قاتل سریالی ایران میپردازد. قتلهای زنجیرهای همیشه موضوعی جذاب برای سینماگران بودهاند. اینگونه قتلها در ایران بر خواسته از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده است و مهین قدیری هم از این موضوع مستثنا نبوده است. بااینحال، موضوع چنین قتلهایی در ایران کمتر به سینما راهیافته است.
«مهین» هم به پرونده قتلهای مهین قدیری میپردازد و هم با بررسی شخصیت وزندگی او، تصویری روشنتر از چرایی اعمال او به بیننده میدهد. درعینحال، «میهن» با تزریق روح زنانه به اثر، بیننده را به میان زندگی زنی میبرد که روزی مادر بوده است و روزی دیگر قاتل.
4- کارت پرواز
«کارت پرواز» فیلمی زنانه و اجتماعی است. فیلم قصه دختری است که با بلعیدن مواد مخدر قصد ترانزیت آن را دارد. «کارت پرواز» به مشکلات اقتصادی و تنگناهای مالی میپردازد و شرایطی را ترسیم میکند که قربانی را وارد قمار مرگ وزندگی میکند.
«کارت پرواز» هم از آن دسته فیلمهای جسورانهای است که هیچوقت نمیتوانست در جریان اصلی جایگاهی داشته باشد.فیلمی با نگاهی تلخ و قصهای تلختر.
«کارت پرواز» شروعی غافلگیرکننده دارد و بیننده را یکسره به میان جهان داستانی فیلم میبرد. فیلم ماجرای مشابه دختر و پسری را تعریف میکند که مسیری مرگبار را در پیش میگیرند تا از زندگی و مشکلاتش فرار کنند. ریتم فیلم کمی کند است و نماهای طولانی میتواند بیننده را خسته کند. اما «کارت پرواز» موضوع جذابی دارد و ندا جبرئیلی در نقش اول بسیار درخشان ظاهرشده است.
5- در جستجوی فریده
درحالیکه عادت داشتیم روزهای پایانی شهریور و اوایل مهرماه به حدس و گمان درباره گزینه ایران برای معرفی آکادمی اسکار بپردازیم، امسال هیئت انتخاب، خیلی زودتر از موعد «در جستجوی فریده» را بهعنوان گزینه سینمای ایران معرفی کرد.
انتخابی که با انتقادهای بسیاری همراه بود و بیشتر این انتقادات بهتعجیل در تصمیمگیری بازمیگردد. بههرحال، «در جستجوی فریده» که از موفقترین اکرانهای جریان هنر و تجربه بود، مستندی قصهگو و روان است که میتواند با مخاطبش ارتباط خوبی برقرار کند.
«در جستجوی فریده» قصه فریده است. دختری ایرانی که وقتی ششماهه بوده در حرم امام رضا رهاشده است و بعدها توسط خانوادهای هلندی به فرزندخواندگی گرفتهشده و به هلند رفته است. فریده حالا پس از سالها به ایران بازگشته و به دنبال خانواده واقعیاش است.
تلاش فریده او را به سه خانواده دیگر و قصههای آنها پیوند میزند و فریده را با دنیای ناشناختهای آشنا میکند. «در جستجوی فریده» فیلمی است که تلاش نمیکند اشک شمارا درآورد اما حتماً این کار را خواهد کرد. دلیل آنهم احساسات بکر و سانسور نشده انسانی است که در فیلم تجلی مییابد.
به بهانه معرفی این فیلم به آکادمی اسکار و همه انتقاداتی که به این تصمیم میشود، میتوانید بهجای رفتن به سینما، در خانه «در جستجوی فریده» را تماشا کنید. فقط فراموش نکنید که به تعداد بلیت بخرید.
در یادداشت بعدی، به سوگواری پایان تعطیلات مینشینیم و غم خود را با سینما اندکی تسکین میدهیم. همراه ما باشید.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
22