هفته گذشته همزمان با بیست و یکمین جشن خانه سینما از سیروس الوند بهپاس فعالیتش در سینمای ایران تقدیر به عمل آمد. سیروس الوند که طی سالهای گذشته فیلم درخشانی نداشته است و هیچکدام از فیلمهایش در گیشه هم چندان موفق نبوده است، کارنامه کوتاه اما پرباری دارد.
الوند هیچگاه فیلمساز جریان سازی نبوده است. همیشه پیرو جریان فیلمسازی اصلی بوده اما کارهایش، حداقل بهجز کارهای اخیرش، استانداردهای قابل دفاعی داشتهاند. قابلانکار نیست که الوند بیشترین تأثیر را از مسعود کیمیایی و سینمای او گرفته است.
همچنین بخوانید:
مروری بر پنج نقش آفرینی برتر اکبر عبدی به مناسبت تولدش
از سالهایی که در سینمای فیلمفارسی با فیلمنامهنویسی مشغول به کار بود تا زمانی که برخی از درامهای بحثبرانگیز دهه هفتاد را ساخت، همیشه رد پای سینمای کیمیایی در آثارش مشهود بوده است. الوند انگار نسخهای تعدیلشده از کیمیایی است. اما آنجایی که کیمیایی با کارگردانی بینظیر و دیالوگهای ماندگارش میدرخشد، الوند با ریزهکاری و دقتش در جزئیات، توجهش به فیلمنامه و قصههایی عامهپسندتر مطرح میشود.
بااینکه عمده فعالیت الوند، به سینمای بعد از انقلاب بازمیگردد، اما او سالها در سینمای فیلمفارسی به فیلمنامهنویسی مشغول بود. فیلمنامههای الوند، از جنس سینما عامهپسند و گیشهای آن روزها، اما با نگاهی متفاوت بود. الوند همیشه میتوانست کلیشههای مرسوم را به خدمت روایتش درآورد و با کاراکترهای جذاب مردش قهرمانهای دوستداشتنی بیافریند.
سه فیلم آخر الوند، از دنیای سینمایی او فرسنگها فاصله دارد. «این سیب هم برای تو»، «پرتقال خونی» و « زن دوم» عاشقانههای بیآبورنگی بودند که نه فیلمنامه قوی داشتند و نه ازلحاظ کارگردانی چندان قابلتوجه بودند. «آنجا همان ساعت»، آخرین اثر الوند هم که از فیلمهای رزرو جشنواره سی و هفتم بود، تاکنون به نمایش درنیامده است. اما به بهانه تقدیر از او در جشن خانه سینما، بد نیست نگاهی به بهترین فیلمهای سیروس الوند بیندازیم.
1- فریاد زیرآب (1356)
«فریاد زیرآب»، اولین تجربه کارگردانی الوند است. او بعد از نگارش فیلمنامه آثاری چون «میعادگاه خشم» به کارگردانی سعید مطلبی و همکاری در چند فیلم با مهدی ژورک، ازجمله «حیدر» که در نگارش فیلمنامه آن با فریدون گله همکاری کرده بود، و ارائه طرح اولیه فیلم «بتشکن» به کارگردانی شاپور قریب، فیلمنامهنویس نسبتاً شناختهشدهای محسوب میشد.
الوند، بهمثابه بسیاری از کارگردانان جوان زمان خود، با تأثیر گرفتن از «قیصر» به سراغ «فریاد زیرآب» میرود. «فریاد زیرآب»، با قصهای که کاملاً کلیشهها و قواعد سینمای فیلمفارسی را رعایت میکند، یکی از اکرانهای موفق زمان خود بود. الوند، با طرح قصهای از عشق، خیانت و دروغ، کاراکترهایی ملموس میآفریند و در پس قصه بهظاهر سادهاش، به شرایط اجتماعی روزگارش هم نیمنگاهی میاندازد. نکته مهم و برجسته «فریاد زیرآب» نگاه نو و جدید الوند به موسیقی فیلم است. «فریاد زیرآب» جز فیلم فارسیهایی محسوب میشود که استفاده درستی از موسیقی میکند.
سیروس الوند با «فریاد زیرآب» نشان میدهد که میتواند فیلمساز خوشقریحهای باشد.
2- یکبار برای همیشه (1371)
بیشک بهترین و ماندگارترین اثر کارنامه کاری الوند، «یکبار برای همیشه» است. فیلمی که در پرداخت به جزئیات سنگ تمام میگذارد. قهرمانپرور است و تمام ویژگیهای یک سینمای قصهگو را دارد. الوند، قصهاش را از بستر جامعه بیرون میکشد. مهاجرت به ژاپن، مشکلات اقتصادی و ناتوانی از ادامه از زندگی مشترک، «یکبار برای همیشه» را به اثری زنده و پویا تبدیل میکند.
الوند، در «یکبار برای همیشه» هم با کلیشهها بازی میکند و آنها را در خدمت روایت درمیآورد. یک درام زناشویی را عمق میبخشد و با کاراکترهای ملموس و دوستداشتنی، قصهای جذاب میآفریند. کاراکتر محمود، با بازی درخشان خسرو شکیبایی که بهتازگی از پس حمید هامون برآمده بود، دقیقاً کاراکتری است که از مرز کلیشهها رد میشود و به شخصیتی قابلباور تبدیل میشود.
الوند در «یکبار برای همیشه» که درامی است متکی بر کاراکترها، به بازیگرانش اجازه خودنمایی میدهد و آنها هم بهخوبی از عهده این کار برمیآیند. از سوی دیگر، تکتک سکانسها و پلانها فکر شده و حسابشده هستند. لحظات حساس فیلم مثل رویارویی محمود با مردی که همسرش را ازدستداده، گلدرشت نیستند، اما بیننده را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهند.
تنها ایراد «یکبار برای همیشه» پایان خوش آن است که سنخیتی باکلیت فیلم ندارد و برعکس باقی روایت یکسره به دام کلیشههای تکراری و زرد میافتد. بااینحال، «یکبار برای همیشه» با نامزدی در شش رشته در جشنواره فجر و کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن، به اثری تکرار نشدنی در کارنامه کاری الوند تبدیل میشود.
3- دستهای آلوده (1378)
از میان آثار الوند، «دستهای آلوده» بیشترین قرابت را با جهان داستانی کیمیایی دارد. برخلاف آثار دیگر الوند که نوع نگاه او بیننده را به سینمایی کیمیایی میبرد، در «دستهای آلوده» او مشخصاً قدم در جهان داستانی کیمیایی میگذارد. قصه رفاقتها، عشقهای ناتمام و خیانتها، «دستهای آلوده» را به یکی از متمایزترین آثار الوند تبدیل میکند.
الوند در «دستهای آلوده»، با انتخاب کاراکترهایش از میان جوانان و با پرداخت قصهای عاشقانه که تمام حوادث در بستر آن اتفاق میافتند، بار دیگر تواناییاش را در نگارش فیلمنامهای دقیق نشان میدهد. «دستهای آلوده» هم مانند سایر آثار الوند، پر است از ریزهکاری. همین ریزهکاریها هم بیننده را به کاراکترهای فیلم و حوادث عاشقانهشان نزدیک میکند. الوند، در «دستهای آلوده» با کاراکتر سیامک با بازی درخشان ابوالفضل پور عرب دست به قهرمان سازی میزند. سیامک که ورژن امروزی قهرمانهای فیلمفارسی است، در میان دیگر کاراکترها، پرداختی دقیقتر دارد. او با ماجرای عاشقانهاش با دیبا و ازدواجش با نسرین، بیننده را وادار میکند که دوستش داشته باشد.
«دستهای آلوده» بار دیگر نشان میدهد که الوند چقدر خوب میتواند از موسیقی برای فضاسازی و روایت گری استفاده کند. موسیقی بابک بیات هم که مثل همیشه شاهکار است.
4- مزاحم (1380)
در «مزاحم» هم میتوان نشانههایی از نفوذ نگاه کیمیایی دید. اما «مزاحم» با قصهای متفاوت، تعلیق، دلهره و غافلگیری را به فیلمنامهاش میآورد و در فضای یکنواخت آن سالهای سینمای ایران اثری متفاوت میشود. الوند بعد از «یکبار برای همیشه» دوباره با خسرو شکیبایی همکاری میکند. امین حیایی هم که در «دستهای آلوده» در نقش مکمل حضور داشت، در «مزاحم» فرصتی برای درخشیدن دارد و بهخوبی از آن استفاده میکند.
«مزاحم» هم قصهای عاشقانه دارد. اما عاشقانهای که از جنس عاشقانههای معمول سینمای ایران نیست. الوند در «مزاحم» عشق را به انتقام گره میزند و مخاطب را با نشانهگذاریهای درست بازی میدهد تا در فینال نهایی حسابی غافلگیر شود.
5- برگ برنده (1381)
بیتعارف، «برگ برنده» آخرین برگ برنده سیروس الوند در سینمای ایران است. گرچه «برگ برنده» بهاندازه باقی آثار الوند جذاب و دوستداشتنی نیست، اما ویژگیهای سینمایی او را دارد. بعدازاین فیلم، الوند، هیچگاه بهروزهای اوجش و زمانی که «یکبار برای همیشه» را ساخت بازنگشت. درواقع «برگ برنده» آخرین فیلم با هویت الوند محسوب میشود.
الوند در «برگ برنده» سعی میکند قصهای متفاوت را در فضایی شبیه «مزاحم» یا «دستهای آلوده» تعریف کند. اما قصهاش برش همیشگی را ندارد. فیلمنامهاش مثل همیشه دقیق و حسابشده به نظر نمیرسد و خبری از ریزهکاریهای همیشگی الوند هم نیست. بااینحال، «برگ برنده» در کلیت خودش، قصه جذابی دارد که میتواند بیننده را همراه کند. علاوه بر اینها، یک باران کوثری تازهکار دارد و فریبرز عرب نیا در نقش قهرمان خاکستری الوند حسابی میدرخشد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
0