ماهان شبکه ایرانیان

ضرورت پاسداری از موسیقی مذهبی محرم در گفت‌وگو با علی مغازه‌ای

زمانی تصنیف و آوازهای استادان موسیقی ایران در تعزیه‌ ریشه داشت

«برخی از سازندگان مرثیه‌ها به دلیل نداشتن خلاقیت و دانش کافی و با علم بر اینکه در زمان حاضر یک سری ملودی‌ها که در ژانرهای دیگر موسیقی از جمله موسیقی عامه‌پسند طرفداران بیشتری دارند، کلام و پیام مذهبی را روی آن ملودی‌ها سوار می‌کنند، بدون اینکه توجه باشند جامعه ملودی و ریتم اصلی را به خاطر می‌آورد.»

زمانی تصنیف و آوازهای استادان موسیقی ایران در تعزیه‌ ریشه داشت

در پی گفت‌وگوی پیشین در راستای پیشینه موسیقی مذهبی در ایران و روندی که از گذشته تا به امروز طی کرده است، این بار تصمیم گرفتیم با علی مغازه‌ای ـ کارشناس موسیقی ـ درباره‌ی علت استفاده از ملودی ترانه‌های نامربوط با نوحه و عزاداری حسینی و استفاده از سازهای پر سرو صدا در مراسم‌ عزاداری صحبت کنیم.

او می‌گوید این بحث از دو منظر قابل بررسی است؛ یکی تغییراتی است که در شیوه اجرای مراسم‌ آیینی عزاداری به دست آمده و دیگری ضرورت‌هایی است که در عرصه‌های فرهنگی، آیین‌ها را دستخوش دگرگونی کرده است.

مغازه‌ای در بررسی بحث شیوه‌های اجرای مراسم‌ آیینی می‌گوید: در گذشته سوگ موسیقی‌ها چند شکل مشخص داشته که یکی از آنها برآمده از دستگاه و ردیف موسیقی ایرانی بوده است. رپرتوار موسیقی مذهبی بنا بر دلایل فرهنگی زیادی از جمله معماری شهری و ساختار خانواده با موسیقی ردیف و آوازی عجین بوده و جایگاه خاصی داشته است. در گذشته‌ی نه چندان دور خرده‌فرهنگ پدرسالاری حاکم بود و معمولاً چند خانواده مرکب از پدر، مادر و فرزندان در کنار نوه‌ها و نتیجه‌ها در یک بنای بزرگ به نام قلعه گِرد هم زندگی می‌گذراندند و مراسم‌ خود را در اعیاد و سوگواری‌های رسمی مذهبی و رسوم خانوادگی، در همان ارگ یا قلعه خانوادگی خود برگزار می‌کردند. همچنین سالی یکی ـ دو بار مراسم‌ مذهبی و ملی مانند محرم را که کاملاً آمیخته با موسیقی ردیف و دستگاهی سنتی بوده، برگزار می‌کردند و استادان آواز و مداحان سخندان و عالم در چنین رسومی جایگاه خاصی داشتند.

او همچنین اظهار می‌کند که ما از گذشته‌های بسیار دور یک ژانر موسیقی به نام تعزیه داریم که بیشتر به صورت نمایش موزیکال است که اگرچه در آیین سوگ سیاوش ریشه دارد، در پس از اسلام به مناسبت قیام عاشورای حسینی در ایران رایج می‌شود که هنوز شکل سنتی و مردمی آن اجرا می‌شود.

این کارشناس موسیقی درباره سازهایی که در گذشته در مناسبات مذهبی یا عزا استفاده می‌شده، بیان می‌کند: در گذشته سازهایی از جمله نی یا فلوت و برخی سازهای بادیِ برنجی که از پس جنگ جهانی دوم در کشورهای مختلف از جمله ایران رایج شد، در مراسم‌های سوگواری به کار می‌رفت. همچنین سازهای خودصدا یا سازهای ایدیوفون مانند سنج و زنجیر در کنار پوست‌صداها یا ممبرانوفون‌ها از جمله طبل و دهل به کار گرفته می‌شدند.

او همچنین درباره ریشه‌ها و تاریخ و کاربرد سازهای کوبه‌ای در آیین‌های ایرانی، سازهایی که شاهنامه به آن پرداخته را مورد توجه قرار داده و می‌گوید: در شاهنامه سازهای بسیار مختلف و متنوعی مورد توجه فردوسی قرار گرفته است. تعدادی از آن سازها، کوبه‌ای‌های عظیم مانند کوس و گاودم و روبینه‌خُم و تبیره یا نوعی دهل دوسر هستند که فردوسی به فراخور صحنه‌های کارزار و نبرد و لشگرکشی سپاه ایران از این سازها سخن به میان آورده است؛ به طور مثال بیش از 100 بار نام کوُس یا طبل بزرگ در شاهنامه آمده است. همچنین از تاثیر و کارکرد موسیقی از جمله طبل‌های عظیم و کرنا و کره‌نای و بوق‌های هراس‌افکن سپاهیان ایران، در نوشته‌های هرودوت نخستین مورخ یونان باستان سخنان شگفت‌انگیزی نقل شده است.

مغازه‌ای ادامه می‌دهد: موسیقی سوگواری محرم روندی مشخص و ثابت داشت، تا آنکه در چند دهه اخیر سازهای جدیدی مانند سازهای کوبه‌ای بزرگ وارد رپرتوار موسیقی مذهبی شد؛ چراکه با مشاهده‌ی آیین‌های نمادین و نمایشی خارجی مانند جشن‌ها و اعیاد ملی در چین و برخی کارناوال‌های اروپا که از طبل‌های بزرگ استفاده می‌کردند، و پیدایش تکنولوژی تولید ارزان قیمت این قبیل سازها میل به بهره‌گرفتن از چنین قابلیتی رشد فزاینده‌ای یافت. در حالی که در ایران باستان همین دسته از سازهای عظیم تنها برای جنگ و کارزار و ایجاد ترس و ناامیدی در دل سپاه مقابل به کار می‌رفته‌اند.

او در ادامه به شیوه تشکیل هیئت‌ها و برگزاری مراسم‌های مذهبی می‌پردازد و می‌گوید: گویا هر چه عزاداری‌ها پر سرو صداتر و پرطمطراق‌تر باشند، اعضای برگزارکننده احساس رضایت‌مندی بیشتری دارند و احساس می‌کنند این‌گونه، صدای رساتری را در آیین عزاداری خود به نمایش خواهند گذاشت و چه بسا ثواب بیشتر دنیوی و اخروی حاصل خواهد شد.

مغازه‌ای ادامه می‌دهد: روش عزاداری و موسیقی که امروزه در دسته‌ها و هیئت‌ها به کار می‌رود، سوگواره‌های ملی را به نوعی کارناوال و آیین‌های نمایشی و نمادین تبدیل ‌کرده است؛ به گونه‌ای که در این حالت می‌بینیم نمایش خود به خود جنبه‌های عرضه‌کننده و مخاطب را دستخوش تحول می‌کند، ارائه‌دهندگان کم کم از معنویت دور می‌شوند و به مرور زمان جنبه‌های نمایشی آن برای مخاطبان نیز جذاب‌تر خواهد بود.

او درباره رویکردهای مختلف افرادی که در این مراسم شرکت می‌کنند، می‌گوید: در این نمایش هرکسی رویکردهای مختلفی دارد. در کنار افرادی که بر اساس ایمان و باورهای ایدئولوژیک خود در چنین مراسمی حضور پیدا می‌کنند، عده‌ای ممکن است صرف دیدن یک کارناوال یا یک آیین نمایشی خیابانی حضور پیدا کنند، برخی از مخاطبان به دنبال مسائل شخصی هستند. این مسائل باعث شده شکل و ساختار موسیقی مذهبی در محرم و اربعین از ساختار و ساز و کار قبلی خود که با ریشه‌های تاریخی این واقعه ارتباط داشت دور شده و به سمتی برسد که مخاطب احساس کند با شکلی نمایشی روبه‌رو شده است؛ البته شاید همین ویژگی، یعنی نمایشی بودن این رویداد به گونه‌ای شده که سالانه رسانه‌های غربی به جنبه‌های مختلف آن توجه زیادی می‌کنند و خبرنگارها از خبرگزاری‌های مختلف می‌آیند و عکس‌ها و فیلم‌های بسیار متنوعی هم از این آیین‌ به ثبت می‌رسانند.

سازندگان مرثیه‌ها خلاقیت ندارند

از مغازه‌ای درباره تقلید مداحان از ملودی‌ها آهنگ‌های بی‌ارتباط سوال می‌کنیم. می‌گوید: برخی از سازندگان مرثیه‌ها به دلیل نداشتن خلاقیت و دانش کافی و با علم بر اینکه در زمان حاضر یک سری ملودی‌ها که در ژانرهای دیگر موسیقی از جمله موسیقی عامه‌پسند طرفداران بیشتری دارند، کلام و پیام مذهبی را روی آن ملودی‌ها سوار می‌کنند، بدون آنکه توجه باشند جامعه ملودی و ریتم اصلی را به خاطر می‌آورد. قبلا هر چیزی جایی داشت. در قدیم ترانه‌سراها و ملودی پردازها از تعزیه بهره می‌گرفتند، اکنون مرثیه‌خوان‌ها و نوحه پردازان از ترانه‌ها و ملودی‌های عامه‌پسند بهره می‌گیرند. اگر در جست و جوی معنویت هستیم باید ببینیم که چرا این اتفاق افتاده است؟ استاد ابوالحسن صبا (موسیقیدان) می‌گوید که تعزیه موسیقی ایران را حفظ کرده است. یعنی از نظر او موسیقی در ایران طی چند قرن محرمات و ممنوعات، زیر سایه تعزیه زنده مانده است. دلیل استاد صبا این بود که بسیاری از تصانیف و آوازهای استادان موسیقی ایرانی در تعزیه‌های مذهبی ریشه داشتند اما الآن می‌بینیم که برعکس شده و این بار سازندگان نوحه‌ها و مرثیه‌ها به ترانه‌های عامه‌پسند و نه حتا موسیقی جدی کلاسیک ایرانی رجوع می‌کنند که این طنز تاریخی عجیبی است.

او می‌گوید که در این عرصه از ریشه‌ها و عمق فکری موضوع فاصله گرفته‌ایم. درواقع تقریباً از محتوا به دور افتاده‌ایم. در تذکرة‌الاولیا روایتی هست که می‌گوید «زمانی بود که آنچه می‌کردند به ریا می‌کردند، امروز بدانچه نمی‌کنند ریا می‌کنند.» واقعیت این است که بین باور و عمل برخی فاصله افتاده است.

این کارشناس موسیقی در پایان درباره راه حل این امر می‌گوید: به نظر در این شرایط با رویکرد موجود فعلا وضع به همین روال خواهد بود، مگر اینکه سیاست‌گذاری‌های فرهنگی دچار تحول شود و اجازه داده شود افراد دلسوز و کارشناسان بتوانند فعالیت کنند. گمانم بر این است که در آینده نه چندان دور این شیوه پر سر و صدای موسیقی مذهبی جای خود را به اجراهای بی‌ادعای خودجوش خواهد داد.

معتقدم این اتفاق دور نیست مگر آنکه رویکرد کلی به آیین‌های مذهبی در همین جهت بماند و تمایل به نمایشی بودن قضیه افزایش پیدا کند که در چنین حالتی عامه‌پسندترین و حتا ترانه‌های بی‌محتوا می‌تواند جایگزین عمیق‌ترین مفاهیم فرهنگی شوند؛ ولی اگر رویکرد فرهنگی به اصالت و معنویت میل پیدا کند، روشی که شاهد آن هستیم ماندگار نخواهد بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان