بخش عمدهای از اهداف، ایدهها، پیامها و آموزشهای مقدّس امام حسین (علیهالسلام) و یارانشان در قالب شعارها و کلمات زرّین عاشورائیان به قلب تاریخ سپرده شده است. این کلمات زرّین و شعارها، پیامهای اسرارآمیز و سمبلیکی میباشند که باید به صحنهی زندگی ما وارد شوند و جزء فرهنگ عمومی کشور ما و بلکه جهان اسلام و فراتر از آن یعنی جهان بشریت قرار گیرند.
مقدّمه
بخش عمدهای از اهداف، ایدهها، پیامها و آموزشهای مقدّس امام حسین (علیهالسلام) و یارانشان در قالب شعارها و کلمات زرّین عاشورائیان به قلب تاریخ سپرده شده است. این کلمات زرّین و شعارها، پیامهای اسرارآمیز و سمبلیکی میباشند که باید به صحنهی زندگی ما وارد شوند و جزء فرهنگ عمومی کشور ما و بلکه جهان اسلام و فراتر از آن یعنی جهان بشریت قرار گیرند.
این شعارها لازم است خوانده شوند، نوشته شوند، تحلیل و تفسیر شوند تا همواره زنده بماند و بیشتر و بهتر فهمیده شود تا به صورت تابلوی راهنمای زندگی جزء اصول فکری و رفتاری جامعه درآیند؛ این شعارها نه تنها لازم است در محافل و مجالس عزای حسینی (علیهالسلام) نصب شوند و بر منابر و تریبونها فریاد زده شوند، که باید روی میز کار سیاستمداران، متولیان و برنامهریزان فرهنگی به عنوان دستور کار قرار بگیرند، چرا که این شعارها، فرمولهایی تربیتی، حیاتبخش و تحرکآفرین برای جامعهی بشریت است.
از آنجا که متأسفانه، این شعارها پرمحتوا و پر شعور، حتّی در سخنرانیهای مذهبی، مراثی، مدیحهسراییها و نیز مجالس عزاداری مربوط به خود امام حسین (علیهالسلام) هم کمتر مورد توجه قرار میگیرد، بر آن شدیم تا با جمعآوری و ارائه این شعارها، ضمن توجه دادن اذهان عمومی به سوی پیامهای عاشورا، مجموعهای جهت بهرهبرداری از معارف عمیق این شعارها در محافل مذهبی و بویژه جلسات جوانان و شیفتگان حضرت سیدالشّهدا، (علیهالسلام) را آماده کرده و در اختیار همگان قرار دهیم تا بدینوسیله شور و احساس پاک عزاداران حسینی (علیه السلام) هر چه بیشتر با گوهر معرفت و شعارهای پرشعور آمیخته گردد و نه تنها جلسات مذهبی، بلکه همهی عرصههای زندگی را با این کلمات زرّین زینت بخشیم و از این رهگذر آمادگی بیشتری در خویش برای ایجاد زمینههای ظهور امام عصر (علیهالسلام) فراهم آوریم.
تعریف شعار
* شعار در لغت به معنای علامتی است که در جنگ یا غیر آن استفاده میشود. (1)
سخنی است که در جنگ خطاب به دشمن گفته میشود تا یکدیگر را بشناسند. (2)
در جنگهای قدیم معمولاً رسم بر این بود، هر یک از طرفینِ نبرد که پا به میدان میگذاشت در ضمن کلامی (شعاری) که غالباً به صورت نظم و شعری مطرح میشد، خود را معرفی کند تا علاوه بر تقویت روحیه لشگریان خود تضعیف روحیه دشمنان (جنگ روانی) هماوردی همتا و در شأن خود را به میدان بطلبد.
از آنجا که در جنگهای اسلام، اساساً مسلمین با اعتقاد به دین و قرآن به جنگ میپرداختند، شعارهای آنان بار معنایی و معرفتی ویژهای داشت و در این میان هر چه ایمان و معرفت جنگجویی بیشتر بود، شعار او از غنای افزونتری برخوردار میشد. در میان نبردهای طول تاریخ، از آنجا که بهترین و والا مقامترین جنگجویان، اصحاب با وفای امام حسین (علیهالسلام) بودند، شعارهای جنگی ایشان نیز از غنای معرفتی بالایی برخوردار است که میتواند مورد بهرهبرداری و الگوگیری برای نبرد در همهی عرصههای نظامی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... باشد. شهید آیتالله مطهری (رحمه الله) میفرمایند.
* «کلمهی «شعار» در اصل عبارت بوده است از شعرها یا نثرهائی که در جنگها میخواندند. افراد که در میدان جنگ وارد میشدند، هر دستهای شعار بالخصوصی داشت. جنگها معمولاً تن به تن بود. دو دسته که با یکدیگر میجنگیدند، افراد، همه مسلح، همه خود پوشیده، همه زره پوشیده، همه چکمه پوشیده، همه شمشیر به دست و همه سپر به دست بودندو صورتشان از پائین، تقریباً تا بینی و از بالا تا روی ابرو پوشیده بود به طوری که هر مرد مبارزی فقط چشمهایش پیدا بود.
این بود که هر قومی و هر لشکری یک شعار مخصوص به خود داشت، جملهای را انتخاب میکردند که در حین جنگ احیاناً آن را تکرار میکردند و شعار میدادند برای اینکه دانسته بشود که این، جزء لشکر مثلاً (الف) است، و آن، که شعار دیگری داشت، جزء لشکر مثلاً (ب) است. این کار لااقل این مقدار فایده داشت که افراد لشکرها اشتباه نمیشدند و کسی همرزم خودش را نمیکشت.» (3)
دیرینه شعار در اسلام
با پیدایش اسلام و علنی شدن دعوت پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم)، آن حضرت با استفاده از کلمات کوتاه، پر محتوا و تأثیرگذار عصارهی اندیشههای اسلامی و برنامهی تبلیغی خود را به مردم اعلام میکرد. این شعارها، جملاتی نغز و روشنگر بود که برای همیشه قابلیت ماندگاری در ذهن تاریخ را داشت.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گاهی بر فراز کوه صفا میایستاد و با شعار: «قُولُوا لا إلهَ الاّ اللهُ تُفلِحُوا» (4) که خلاصهی همه ایدهها و آمارنهای حضرتش بود، همگان را به اسلام و توحید فرا میخواند.
برخی از عبادات در اسلام نیز با گوهر شعار آراسته شده است، چنانچه شعار حاجیان در حجّ: «لَبیّکَ اللّهمّ لَبیّک» است و یا شعار آنان در عید قربان: «الله اکبر، الله اکبر، لا اله الاّ الله و اللهُ اکبرُ و للهِ الحَمد، اللهُ اکبرُ عَلی ما هَدانا و اللهُ اکبرُ ما رَزَقنا مِن بَهیمَةِ الأنعام... میباشد.
نماز نیز به عنوان عمومیترین جلوهی عبادات با شعار اذان همراه شده است.
* اذان از جمله شعارهای زیبای اسلام است، هر چند این مجموعه شعار برای دعوت به سوی نماز است، امّا در واقع اذان خلاصهی همه پیامهای دین میباشد که هر صبح و شام در مأذنهها فریاد زده میشود تا از این رهگذر، گوشها و جانها با اصول دینداری اُنس بیشتری بگیرند.
* پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام ساختن مسجدالنبی این شعار را سر میدادند:
أللّهمَّ لا خَیرَ إلاّ خَیرُ الآخِرَةِ ... فَاغفِر لِلأنصارِ وَ المُهاجِرَةِ (5)
«خداوندا! هیچ خیری جز خیر آخرت وجود ندارد، (الهی!) أنصار و مهاجرین را بیامرز...»
نیز شعار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام ساخت مسجد قبا این بیت بود:
قَد أفلَحَ مَن بَنَی المَساجِدا ... وَقَرَأ القرآنَ قائماً و قاعداً (6)
«به یقین آمرزیده شد کسی که مساجد را بنا کرد و در حالت ایستاده و نشسته قرآن را تلاوت نمود.»
در جنگها مسلمانان برای ایجاد شور و حماسه و تقویت سلحشوری در میان یاران و تضعیف روحیهی دشمنان (جنگ روانی) و نیز اعلام مواضع و معرفی خود و طلب همآوری هم شأن، شعارهایی در قالب رجز میخواندند و یا با انتخاب جمله یا کلمهای مشترک، شعار دستهجمعی سر میدادند، چنانچه «الله اکبر» به عنوان شعاری عمومی در بسیاری از جنگها استفاده میشد.
در جنگ اُحُد در مقابل شعار: «أعلُ هُبَل، أعلُ هُبَل» (بزرگ باد بت هُبَل) از سوی مشرکین مسلمانان به فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، شعار: «والله أعلی وَ أجَلّ» سر دادند.
شعار مسلمانان در جنگ بدر: «یا نَصرَ الله إقتَرب»، در جنگ بنی نضیر: «یا روحَ القُدس أرح» در جنگ طائف: «یا رضوان»، در جنگ أحزاب: «حم، لا یبصرون» و در فتح مکّه: «نَحنُ عبادُ الله حَقّاً حَقّاً» بوده است. البته گاهی به طور خاص برخی شعارها توسط فردی مورد استفاده قرار میگرفت، مانند شعار: «لا فتی إلاّ علی لاسَیفَ إلاّ ذوالفقار» که فریاد جبرئیل در روز جنگ اُحُد بود، آن هم به دنبال مشاهدهی رشادتها و ایثار حضرت علی (علیهالسلام) و یا شعارهای شخصی حضرت علی (علیهالسلام) در جنگها که عبارت بود از:
«الله اکبر»، «کهیعص»، «یا الله یا أحَدُ یا صَمدُ لاحَولَ و لا قوَّةَ إلاّ باللهِ العَلّی العَظیم.» (7)
تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که دائره استفاده از شعار تنها محدود به عالم دنیا نیست، بلکه مؤمنین در روز قیامت نیز شعارهایی دارند، چنانچه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
(شُعار المُسلمین علی الصّراط یَومَ القیامَةِ: «لا اله الاّ الله» و «عَلَی اللهِ فَلیَتَوکَّلِ المُؤمِنُون».)
«شعار مسلمانان روی پل صراط در روز قیامت: «لا اله الاّ الله» و «علی الله فلیتوکَّلِ المؤمنون» است.» (8)
موضوعات و ویژگیهای شعارهای امام حسین (علیهالسلام)
از جمله اقتضائات نهضت و قیام جهادی، سیاسی و اجتماعی امام حسین (علیهالسلام) با توجه به شرایط حاکم بر فضای جامعهی آن روز، بیان دیدگاهها، اعتقادات و شعارهای پر محتوا در قالب جملات کوتاه و روشنگر بوده است.
امام حسین (علیهالسلام) در بیان اهداف، ایدهها و مرام خویش وحتّی در مقام معرّفی یاران خویش، از کلمات فشرده و رمزگونه استفاده میکردند که هر یک قابلیت تفسیر، تحلیل و رمزگشایی (9) برای بهرهبرداری هر چه بیشتر دارد. این شیوه در ابراز جهانبینی آرزوها، افکار و احساسات پاک در سخنان و شعارهای اصحاب امام نیز به چشم میخورد؛ همانند آن تشبیهی که حضرت قاسم (علیهالسلام) در پاسخ به دیدگاهش دربارهی مرگ ابراز کرده و فرمود:
«أحلی مِنَ العَسَل.»
[ (مرگ در نظر من) شیرینتر از عسل است.]
مجموعهی این شعارها بیانگر روح نهضت، آرمانها، اهداف و چکیدهی شخصیت آن رادمردان الهی است و در یک نگاه کلّی دارای موضوعات گوناگونی میباشد که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
1. آخرتگرایی:
* قال الحسین (علیهالسلام) - لاصحابه-: (اِرفَعُوا رُؤُسَکُم وَانظُرُوا فَجَعَلُوا یَنظُروُنَ إلی مَواضِعِهم وَ مَنازِلِهِم مِنَ الجَنَّةِ..» (10)
«امام حسین (علیهالسلام) به اصحابشان (در شب عاشورا) فرمودند: سرتان را بالا بگیرید و نگاه کنید، آنان به جایگاه و منازلشان در بهشت نگریستند...»
* قالالحسین (علیهالسلام) - للقاسم بن الحسن (علیهالسلام): (یا بُنَیَّ! کَیفَ الموتُ عِندک؟ قال: یا عَمَّ! أحلی مِنَ العَسَلِ...)
«امام حسین (علیهالسلام) به قاسم بن الحسن (علیهالسلام) فرمودند: فرزندم! مرگ در نظر تو چگونه است؟ عرضه داشت: عموجان! شیرینتر از عسل است».
* قال الحسین (علیهالسلام): (مَن کان باذِلاً فینا مُهجَتَهُ مُوَطِنّاً علی لِقاءِ اللهِ نَفسَهُ فَلیَرحَل مَعَنا فَإنّی راحِلُ مُصبِحاً إن شاءَاللهُ...) (11)
«هر که آهنگ جانبازی در راه ما و سر دیدار با خداوند دارد، باید با ما کوچ کند و من صبح هنگام کوچ خواهم کرد أنشاءالله...»
* قال الحسین (علیهالسلام): (صَبراً بَنی الکِرام فَما المَوتُ إلاّ قَنطَرَةُ یَعبُرُ بِکُم عَنِ البُؤسِ والضَّرّاءِ إلی الجنِانِ الواسِعَةِ...) (12)
«ای بزرگ زادگان! مرگ جز پلی که شما را از سختی و ناراحتی به سوی بهشت وسیع الهی عبور میدهد، چیز دیگری نیست...»
2. اخلاق محوری:
* قال الحسین (علیهالسلام): (واللهِ لا اُعطیکُم بِیَدی إعطاءَ الذَّلیلِ وَ لا أفِرُّ فِرار العَبیدِ...) (13)
«به خدا سوگند همچون انسان ذلیلی به شما دست بیعت نمیدهم و چون بردگان فرار نمیکنم...»
3. دینیاوری:
قال العباس (علیهالسلام): (وَاللهِ إن قَطَعتُمُوا یَمینی إنَّی اُحامی أبداً عَن دینی.) (14)
«به خدا سوگند که دست راست مرا قطع کنید، من تا أبد از دینم حمایت خواهم کرد.»
4. حماسهسازی:
قال علی اکبر (علیهالسلام) - لِلأعداء -:
أضربُکُم بِالسَّیفِ أحمی عَن أبی... ضَربُ غلام هاشمی علویّ (15)
«شما را با شمشیر میزنم و از پدرم حمایت میکنم، ضربه زدن یک نوجوانان هاشمی علوی تبار.»
5. خانواده محوری:
* قال الحسین (علیهالسلام): (هَیهاتَ مِنّا الذَّلَّةً یأبی اللهُ ذلک لَنا و رَسُولَهُ و المُؤمِنون وَ حَجُورُ طابَت وَ طَهُرَت.) (16)
«ذلت و خواری از ما دور است و خداوند و رسول او و مؤمنین و دامنهای پاک (پرورش دهندهی ما) این خواری را برای ما نمیپذیرند...»
* قال الحسین (علیهالسلام): (هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُ ذُرّیَتَهُ الأطهار؟ هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رسولِ اللهِ؟) (17)
«آیا یاوری هست که فرزندان پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را یاری کند؟ آیا مدافعی هست تا از (اهل) حرم رسول خدا دفاع کند؟...»
6. سیاسی و اجتماعی:
(مَن رَأی سُلطاناً جائراً مُستَحِلاًّ لِحُرُم اللهِ ناکِثاً لِعَهدِاللهِ مُخالِفاً لِسُنَّةِ رسول اللهِ یَعمَلُ فی عِبادِاللهِ بِالإثمِ وَالعُدوانِ ثُمَّ لَم یُغََیِّر بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقیقاً علی اللهِ أن یُدخِلَهُ مَدخَلَهُ..) (18)
«هر کس سلطان ستمگری را ببیند که حرامهای الهی را حلال میشمرد، عهد الهی را میشکند با سنّت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مخالفت میکند و در میان بندگان خدا به گناه و دشمنی دامن میزند و سپس نه با سخن و نه با عمل با او مخالفتی نکند، بر خداست که این فرد (ساکت) را به محل همان طغیانگر در جهنم داخل کند...»
شهید مطهری (رحمه الله) در خصوص موضوعات و ویژگیهای شعارهای امام حسین (علیهالسلام) میفرماید:
* «ابا عبدالله (علیهالسلام) در روز عاشورا شعارهای زیادی داده است که در آنها روح نهضت خودش را مشخّص کرده که من برای چه میجنگم، چرا تسلیم نمیشوم، چرا آمدهام که تا آخرین قطرهی خون خودم را بریزم؟ و متأسفانه این شعارها در میان ما شیعیان فراموش شده و ما شعارهای دیگری به جای آنها گذاشتهایم که این شعارها نمیتواند روح نهضت ابا عبدالله را منعکس کند.» (19)
* «باید دید شعارهای حسین بن علی در روز عاشورا چیست؟ همین شعارها بود که اسلام را زنده کرد، که چنانچه نهضت اباعبدالله نبود، بنی عباس اگر پانصد سال خلافت کردند، حزب اموی که به قول عبدالله علائینی و خیلی افراد دیگر با برنامه آمده بود تا به سرنوشت کشورهای اسلامی مسلّط شود، شاید هزاران سال حکومت میکرد.» (20)
* «ما در روز عاشورا دو نوع شعار میبینیم. یک نوع شعارهائی که فقط معرّف شخص است و بیش از این چیز دیگری نیست. ولی شعارهای دیگری است که علاوه بر معرّفی شخص، معرّف فکر هم هست، معرّف احساس است، معرّف نظر و ایده است؛ و اینها را ما در روز عاشورا زیاد میبینیم؛ هر دو نوع شعار را میبینیم.» (21)
* «آقایان سر دستهها که برای دستههای خودتان شعار میسازید، ببینید شعارهایتان با شعارهای حسین میخواند یا نمیخواند.» (22)
* «عظمت اباعبدالله چیز دیگری است. او چیزی است، ما چیز دیگری. شعارهائی که در سینهزنیها و نوحهسرائیها میدهید، شعارهای حسینی باشد. نوحه، بسیار بسیار خوب است. ائمه اطهار دستور میدادند افرادی که شاعر بودند، نوحهخوان بودند، نوحهسرا بودند، بیایند برای آنها ذکر مصیبت بکنند؛ آنها شعر میخواندند و ائمه اطهار گریه میکردند. نوحهسرائی و سینهزنی و زنجیرزنی، من با همهی اینها موافقم، ولی به شرط اینکه شعارها، شعارهای حسینی باشد، نه شعارهای من درآوردی: «نوجوان اکبر من»، «نوجوان اکبر من» شعار حسینی نیست. شعارهای حسینی شعارهائی است که از این تیپ باشد: فریاد میکند: (اَلا تَرَونَ اَنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بِهِ، وَ اَنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ لِیَرغَبِ المُؤمِنُ فی لِقاءِ اللهِ مُحِقّاً) «مردم! نمیبینید که به حق عمل نمیشود و کسی از باطل روگردان نیست؟ در چنین شرایطی، مؤمن (نگفت حسین یا امام) باید لقاء پروردگارش را بر چنین زندگیای ترجیح بدهد.» و یا: (لا اَرَی المَوتَ اِلاّ سَعادَةً، وَ الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الاّ بَرَماً) هر جملهاش سزاوار است که با آب طلا نوشته شود و در همهی دنیا پخش گردد، و این، باز هم کم است.» ) «من مرگ را جز خوشبختی نمیبینم، من زندگی با ستمکاران را جز ملالت و خستگی نمیبینم.
مرا عار آید از این زندگی ... که سالار باشم کنم بندگی
شعارهای حسین (علیهالسلام) شعارهای مُحیی بود.» (23)
* «شعارهای اباعبدالله (علیهالسلام)، شعار احیای اسلام است؛ اینست که چرا بیتالمال مسلمین را یک عدّه به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال میکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند، مردمی که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمی که از پرخوری نمیتوانند از جایشان بلند شوند؟» (24)
* «پس اینست مکتب عاشورا و محتوای شعارهای عاشورا. شعارهای ما در مجالس، در تکیهها و در دستهها باید مُحیی باشد نه مخدّر؛ باید زنده کننده باشد نه بیحس کننده. اگر بیحس کننده باشد، نه تنها اجر و پاداشی نخواهیم داشت، بلکه ما را از حسین (علیهالسلام) دور میکند.» (25)
* «شعارهائی که اصحاب اباعبدالله میدادند، شعارهای عجیبی است. حادثهی کربلا طوری وقوع پیدا کرده که انسان فکر میکند اصلاً این صحنه را عمداً آنچنان ساختهاند که همیشه فراموش نشدنی باشد. عجیب هم هست! اباعبدالله گاهی شعار معرّفی خودش را میداد:
اَنّا الحُسَینُ بنُ عَلی ... آلَیتُ اَن لا اَنثَنی
اَحمی عِیالاتِ اَبی ... اَمضی عَلی دین النَّبی
شعارهای ایشان با آهنگهای مختلف است. وقتی که در میدان جنگ تنها میایستاد، شعارهای بلند میداد، شعاری را میخواند که با وزن طولانی بود:
اَنَابنُ عَلیِّ الطُّهر مِن آلِ هاشِم ... کَفانی بِهذا مَفخَراً حینَ اَفخَر
اما وقتی که حمله میکرد، شعارهای حملهای میداد مثل: اَلمَوتُ اَولی مِن رُکوبِ العارِ یا همان شعری که قبلاً خواندم. (26)
درسهایی از پیامها و شعارهای عاشورائیان:
1. استفاده از منطق گفتگو و روشنگری به عنوان یک اصل حتّی در میدان جنگ
2. گزیدهگویی و زبدهگویی
3. جمع بندی و بیان اهداف و ایدهها در کلمات کوتاه و نغز
4. استفاده از هنرهای کلامی و قلمی و نامهنگاری برای ماندگار کردن پیامها و شعارها. (27)
5. استفاده از تمثیل و تشبیه برای فراگیر نمودن شعارها و پیامها
6. آیندهنگری و ارسال پیامهای انقلابی در قالب شعر و نثر برای نسلهای آینده
7. معرفی شخصیت، معرفت و بصیرت اصحاب و ثبت سخنان زرّین آنان برای تمام تاریخ (28)
8. تقدیر از فداکاری و وفای یاران در قالب کلمات کوتاه (مثل آنجا که امام حسین (علیهالسلام) در کنار حرّ فرمودند: أنتَ الحرُّ کما سَمَّتکَ اُمُّکَ «تو آزادهای همانطور که مادرت نامت نهاده.»
9. جدال أحسن و مبارزهی کلامی با دشمنان در قالب سخنان کوتاه و پر معنی
10. معرفی شخصیت بیمقدار و صفات منفی دشمنان. (29)
11. آموزش بالاترین معارف عرفانی و اخلاقی برای تمامی انسانها (30)
12. بیان دیدگاههای سیاسی، انقلابی و دینی خویش
13. ایجاد هیجان مثبت دینی و حماسی در دیگران
14. تبیین ارکان و اصول فکری و اعتقادی خود در خصوص مبدأ، معاد، امامت و...
15. دشمن ستیزی و دشمنکوبی و اعلام مبارزه با او (31)
منبع مقاله :
نیلی پور، مهدی؛ (1388)، شعارهای عاشورا، اصفهان: انتشارات مرغ سلیمان، چاپ اول
منبع : راسخون