برترینها: آیا بدون اینکه متوجه باشید فرزندتان را بیش از اندازه تروخشک میکنید؟ آیا تمام مدت مراقب تمام چیزهایی هستید که به فرزندتان مربوط میشود؟ در جامعهی امروز «والدین هلیکوپتری» بودن یا تمایل پدر و مادر به رسیدگی بیش از حد به فرزند و نظارت بر تمام کارهای او، حتی در شرایطی که خود کودک به تنهایی کاملا قادر به انجام خیلی از کارهایش است، یک مشکل رو به رشد و انگار مُد روز است.
پژوهشها نشان میدهند بچههایی که والدین آنها بیش از حد دوروبرشان هستند نسبت به همسالان خود، استقلال و شایستگی کمتری دارند و رضایتشان نیز از زندگی کمتر است و بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند. در ادامه به شما خواهیم گفت پدر و مادرها با چه رفتارهایی در تلهی محافظت و نظارت بیش از حد در مورد فرزندشان گرفتار میشوند و چه باید بکنند.
لباس به تنش میپوشانید
اگر هنوز هم لباسهای فرزندتان را شما از تنش درمیآورید، کمکش میکنید لباسهایش را بپوشد، در باز و بسته کردن زیپ و دکمهها کمکش میکنید، یا جورابها و کفشهایش را شما به پاهایش میکنید، پس شما هم والدین هلیکوپتری هستید.
هر چند کودک شما ممکن است در بستن دکمهها هنوز به کمک شما نیاز داشته باشد، اما در واقع فرزند دلبند شما باید بتواند در سه سالگی، خودش لباسش را به تن کند. به جای اینکه شما تصمیم بگیرید فرزندتان چه لباسی بپوشد، دو یا سه انتخاب برایش بگذارید و اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد. با بزرگتر شدن فرزندتان، انتخابهای بیشتری به او بدهید تا زمانی که در انتخاب پوشش، خودش کاملا مستقل شود.
ما همیشه هم با انتخابهای فرزندانمان موافق نیستیم، اما سعی کنید این را به یاد داشته باشید که پوشش او، شیوهای برای ابراز خودش است. تا زمانی که پوشش فرزندتان تمیز و شایسته است، اجازه بدهید هر چه دوست دارد بپوشد (حتی اگر خوشتان نمیآید).
وسایلش را که خراب یا گم کرده برایش جایگزین میکنید
گاهی اسباب بازیها یا وسایل شخصی کودکتان به طور تصادفی خراب یا گم میشوند، اما اگر فرزندتان نسبت به وسایلش بیدقت است و اغلب آنها را خراب یا گم میکند، در برابر تمایلتان به فورا جایگزین کردن آنها مقاومت کنید. البته ناراحت دیدن فرزندان طبیعتا برای شما خوشایند نیست، اما اگر به فرزندتان نشان بدهید که باید از وسایلش مراقبت کند و به آنها اهمیت بدهد، او نیز یاد میگیرد احساس مسئولیت کند و خودش مواظب وسایلش باشد.
این، درس خوبی برای بچهها بزرگتر و نوجوانان نیز هست. گوشیهای همراه و سایر ابزارهای الکترونیک، یک امتیازند، نه ضرورت. اگر فرزند نوجوان شما، وسایل الکترونیکیاش را مرتبا خراب یا گم میکند، به او بگویید باید با پول خودش آن را جایگزین کند و با این کار، ارزش وسایلی که در اختیار دارد را به او بفهمانید.
ریخت و پاشهایش را جمع و جور میکنید
فرزندتان در خانه شما زندگی میکند و باید در تمیز و مرتب نگه داشتن آن نقش داشته باشد. بچهها از دو سالگی باید بتوانند اسباب بازیهای خود را طبق دستوری که به آنها میدهید جمع و جور کنند، و با رسیدن به سن پیش دبستانی باید بدانند که مسئولیت گذاشتن وسایل سر جای خودشان با آنهاست.
با بزرگتر شدن فرزندتان او باید مسئولیت بیشتری در کارهای خانه بپذیرد، مثلا کمک در نظافت خانه، مرتب کردن کمد لباسها و یک سری از کارهای روزمره در خانه. مسئولیت پذیری و از عهدهی کارهای روزانه برآمدن، درس مهمی است که وقتی فرزند شما به سن نوجوانی میرسد باید آنها را به خوبی فراگرفته باشد.
خورد و خوراکش را کنترل میکنید
درست است که رژیم غذایی سالم برای برای کودکتان مهم است، اما کنترل هر چیزی که او در دهان میگذارد باعث ایجاد عادتهای غذایی ناسالم شده و ممکن است جنگ و جدالهایی بر سر خوردن و نخوردن میانتان راه بیندازد. انواع و اقسام غذاهای سالم را در اختیارش قرار دهید، اما اجازه دهید خودش انتخاب کند.
فرزند شما در سن ده سالگی باید به اندازه کافی مهارت داشته باشد تا یک سری از غذاهای ساده را برای خودش تهیه کند. با رسیدن به نوجوانی او باید بتواند چند مدل غذا درست کند. فرزند شما با کمک کردن به شما در کارهای آشپزخانه، همزمان با ریزه کاریهای تغذیهای نیز آشنا خواهد شد.
این را نیز به یاد داشته باشید که گاهی کمی هله هوله خوردن آسیبی به سلامتی فرزندتان نمیزند. زندگی فرزند شما باید سالم و متعادل باشد، اما دلیلی هم ندارد او را بابت خوردن یک چیزکیک سرزنش کنید. گاهی اجازه دهید فرزند شما خوراکیهایی را از خوردنشان لذت میبرد امتحان کند تا در زمانهای دیگر هم نسبت به خوردن غذاهای سالمی که برایش تهیه میکنید رغبت نشان بدهد.
در دعواها و اختلافات با همسالانش دخالت میکنید
آیا وقتی فرزندتان سر اسباب بازیهایش با دوستانش دعوا میکند شما فورا وارد اختلافشان میشوید و سعی میکنید مشکل را حل کنید؟ اما باید بدانید تا زمانی که خطری کسی را تهدید نمیکند، بهتر است صبر کنید و اجازه دهید بچهها خودشان اختلاف پیش آمده را حل کنند.
فرصت فراگرفتن این درس ارزشمند، یعنی حل مسئله، را از فرزندتان نگیرید. اگر هم لازم شد دخالت کنید، سعی کنید راه حل ارائه ندهید، بلکه فقط واسطهای باشید که کمکشان میکنید خودشان به یک راه حل برسند. شاید تعجب کنید از اینکه خود بچهها چگونه میتوانند راه حل مناسب پیدا کنند. بچهها از همان سنین پایین باید یاد بگیرند چگونه چالشها و اختلافات را حل و فصل کنند تا در سالهای بعدی زندگی، در مواجهه با مشکلات بزرگتر، به مهارت حل مسئله مجهز باشند.
بیش از اندازه به او پاداش میدهید
تشویق و پاداش نقش و تاثیر بسیار مهمی در تقویت اعتماد بنفس و رفتارهای خوب کودک دارد و شما به عنوان پدر و مادر وظیفه دارید فرزندتان را با تشویقهای بجا به سمت رفتارهای خوب سوق دهید، اما برخی از والدین عادت دارند کودک را بیش از اندازه تشویق کنند، حتی زمانی که تلاش کودک کافی نیست.
ایراد چنین رفتاری این است که کودک ممکن است هرگز احساس نکند برای رسیدن به نتیجه «باید» زحمت بکشد و تلاش کند. مطالعهای در دانشگاه کلمبیا دریافت بچههایی که مدام به آنها گفته میشد باهوش و زرنگاند، اغلب از انجام فعالیتهایی که در آنها خیلی موفق نبودند، به دلیل ترس از شکست، خودداری میکردند.
این بار که فرزندتان به دلیل کم کاری موفق نشد، به جای اینکه بیخود تشویقش کنید، با او در مورد کارهایی که میتواند انجام دهد تا نتیجهی بهتری بگیرد و چه چیزهایی را باید تغییر دهد صحبت کنید. به یاد داشته باشید که شکست به ما یاد میدهد چطور ناامیدی را بپذیریم و مهارتهای کنترل احساسات و غلبه بر موانع را برای سالهای بعدی زندگی یاد بگیریم.
دوستیهایش را مدیریت میکنید
هر چند به عنوان پدر و مادر گاهی واقعا دوست دارید در انتخاب دوست برای فرزندتان دخالت کنید و از این بابت نگرانیهایی دارید، اما قبول کنید که نمیتوانید انتخاب کنید فرزند شما با چه کسانی دوست باشد. فرایند انتخاب دوست و حفظ این دوستی، درسهای زیادی از زندگی یاد میدهد و برای کودک لذتبخش است و به او کمک میکند خویش آگاهیاش را شکل داده و مهارتهای ارتباطیاش را تقویت کند.
بعضی از دوستیها مثبت و برخی دیگر منفیاند و این کاملا طبیعی است. به جای اینکه با مراقبت و محافظت زیاد از فرزندتان مانع تجربهی دوستیهای بد و منفی او شوید یا حتی از او بخواهید یک رابطه دوستی بد را پایان بدهد، با او در مورد احساسی که نسبت به دوستانش دارد و علت آن حرف بزنید.
به او توضیح دهید در دوستیهای خودتان چه چیزهایی برایتان ارزش است و به دنبال چه هستید. تجربهی دوستیها بد، بخشی نرمال از زندگی است و به فرزندتان درس خودشناسی میدهد و یاد میگیرد به دنبال چه خصوصیات ارزشمندی در دیگران باید باشد.
تمامِ وقت او را با برنامه ریزیهایی طبق سلیقه خودتان پُر میکنید
والدین هلیکوپتری گاهی هدفهای ورزشی و آموزشی و هنری غیرواقعی برای فرزندانشان دارند که باعث میشود برنامهای پُر از مشغله برای بچهها درست شود. ایراد چنین رفتارهایی این است که فرزند شما ممکن است هیچ وقت آزادی برای بازی و کشف علاقه مندیهایش و پرورش آنها نداشته باشد، در نتیجه خلاقیت او از بین خواهد رفت.
اجازه دهید فرزند شما برای پرداختن به فعالیتهایی که دوست دارد وقت صرف کند. سعی کنید فعالیتهای بعد از مدرسهی او محدود به تنها یک فعالیت در هر فصل شود و مجبورش نکنید در کلاسی شرکت کند و چیزی را یاد بگیرد که خودش دوست ندارد؛ و یادتان باشد، وقت آزاد به فرزندتان اجازه میدهد مطالعه کند، بازی کند، بچهگی و تخیلاتش را به کار بگیرد. کجای این کار ایراد دارد؟!
قوانین سفت و سخت تعیین میکنید
بچههای کوچکتر نیاز دارند که برنامهی نسبتا مشخصی برای روزشان داشته باشند مثلا هر شب سر ساعت مقرر بخوابند، اما وقتی به 12 سالگی میرسند باید کمی آزاد باشند و در مورد زمان انجام کارهایشان خودشان تصمیم بگیرند.
به فرزندتان اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد چه وقت تکالیفش را انجام دهد، اوقات فراغتش را چگونه بگذراند و چه زمانی به رختخواب برود تا بتواند مهارتهای مدیریت زمان را یاد بگیرد و متوجه شود برای کارهایش چگونه برنامه ریزی کند.
سعی کنید میان دادن ِ اختیار کامل به فرزندتان و نظارت بر هر دقیقه از روز او، حد وسط را بگیرید. البته باید محدودیتهای زمانی را برایش مقرر کنید، مثلا طی ساعتهای بخصوصی از روز، تماشای تلویزیون یا بازیهای ویدیویی ممنوع باشد، تا او تشویق شود از زمانی که دارد هوشمندانه استفاده کند، و به او یاد دهید قبل از خواب، زمانی را برای آرام کردن ذهن و بدنش بگذارد، مثلا کمی مطالعه کند یا یک فعالیت آرامشبخش دیگر که دوست دارد انجام دهد. ابزارهای الکترونیکی و سایر محرکهای عصبی را در شبها ممنوع کنید تا به عادات خواب سالم خو بگیرد.
منبع: familyeducation