به گزارش ایسنا، بنا بر اعلام بنیاد هایکو، هفدهم آوریل به عنوان «روز جهانی هایکو» نامگذاری شده است.
نخستینبار در جهان ماسائوکا شیکی گونهای از شعر را «هایکو» نامید. گرچه او به عنوان یکی از چهار هایکوسرای مشهور جهان و هایکونویسی نوگرا شناخته میشود، اما آغازکننده هایکو نبود. هایکو در قرن هفدم از سه بند آغازین شعرهای زنجیرهای پیش از اینکه با این نام شناخته شود، متولد شد.
ترجمه اولین هایکوها به فارسی
«اولین هایکوهایی که به فارسی ترجمه شده، همانهایی است که احمد شاملو به جوانی در کتاب «آهنگهای فراموششده»اش به چاپ رسانده، کتابی که خود نمیخواست آن را به یاد آرد. و این به سال 1326 برمیگردد. از آن زمان بهصورت پراکنده و اندک، ترجمههایی از هایکو به همت کسانی چون سهراب سپهری و دیگران انتشار یافت، تا به سال 1361. سالی که کتاب هایکو با ترجمه احمد شاملو و ع. پاشایی روانه بازار کتاب شد.» این را سیروس نوروزی در پیشگفتار کتاب «هایکونویسی: سیری در هایکو و هایکو ایرانی» نوشته است؛ کتابی که مکمل و ادامه دیگر کتاب این هایکوسرا، «کوتهسرایی: سیری در شعر کوتاه معاصر» است.
شاملو همانطور که در مقدمه کتاب «هایکو: شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» نوشته، در نخستین ترجمههای هایکو به زبان فارسی گرفتاری چندانی نداشته است. او همچنین در بخش دیگری از مقدمه این کتاب که با همکاری ع. پاشایی آن را برگردان و جمعآوری کرده، آورده است: هایکو ساده و بینیاز از پیرایههای زبانی و تعقیدها، ایهام و مداخله امکانات گوناگون دستوری و صوتی و ... است و به عنوان مقایسه باید گفت شعر فارسی در بافت کلام است که متجلی میشود، اما در هایکو ژاپنی نقش تعیینکننده مستقیما بر عهده اشیاء است و کلام در آن نقش رابطه را بازی میکند. در هایکو جان انسان و جهان در امکانات و ظرایف زبان نیست، بلکه به تعبیری هایکو یک راه، یک وجه زندگی و یک دین است.
وقتی هایکو فرصت شکوفایی در ایران را از دست میدهد
مسیح طالبیان، پژوهشگر هایکو درباره گرایش شاعران ایرانی به اینگونه شعری نوشته است: «با مروری کوتاه در فضای مجازی اینترنت متوجه خواهیم شد که جذبههای هایکو گریبان شاعران ایرانی را هم گرفته است و این خود از یک طرف خبر خوشی است اما از طرف دیگر یک اشکال عمده وجود دارد که به دلیل مشخص نبودن معیارها و زیباییشناسی هایکو در اکثر سایتها و وبلاگهای فارسی، سهپارههایی که گاهی در شمایل شعر هستند، به عنوان هایکو معرفی میشوند.
چنانچه شاعر هایکو با پیشینه این شعر و تکنیکهای آن آشنا نباشد در آن صورت به جای شکار لحظه و سرودن آن در قالب هایکو با زبان شعر به سراغ لحظههای ناب هایکو خواهد رفت و روح و جان هایکو را فدای داوریها و کلمات قصار خود میکند و لاجرم این دردانه هنر شرق فرصت شکوفایی در فرهنگ ایرانی را از دست میدهد.
گاهی با دستاندرکاران هایکو فارسی در وبلاگهای ایرانی پیغامی رد و بدل میکنم و شاعران در پاسخ انتقادهایم به این سهپارهها میگویند که: ای آقا ما داریم هایکو مدرن مینویسیم، شما هنوز اسیر هایکو کلاسیک هستید! انگار که شما از زمان عقب افتادهاید!
حالا اگر از این دوستان بپرسیم هایکو کلاسیک چیست؟ پاسخ میدهند که هایکو کلاسیک فصل واژه دارد و ذهنیت شاعر در آن نقشی ندارد! و چنانچه از آنها بپرسیم که شاعران و منتقدین ژاپنی به کدام بخش از هایکو کلاسیک نقد داشتند؟ و چگونه شعری را مناسب قرن بیستم و اینک در قرن بیستویکم مناسب هایکو میدانند چیزی برای گفتن نخواهند داشت.
اصلا اگر از آنها بپرسیم که در حال حاضر چند درصد شاعران ژاپنی هایکو مدرن مینویسند؟ و چند در صد آنها در قالب کلاسیک هایکو مینویسند؟ باز با هیچ پاسخی مواجه نخواهیم شد چون در بطن شعر ژاپن و دنیای غرب نیستند.
به نظر من شاعران ایرانی با ترجمههای ناقص هایکو با این فرم آشنا شدهاند و لذا طبیعی است که همان فرم ناقص حاصل ترجمه را تقلید کنند و کاری به کار ساخت دقیق هایکو نداشته باشند.»
بازار داغ هایکوسرایی
حالا چند سالی است در فضای مجازی، جلسههای شعر و آثار منتشرشده بازار هایکوسرایی برای شاعران داغ است، این درحالی است که برخی از آثاری که به عنوان هایکو خوانده میشوند و مورد تشویق قرار میگیرند از مضامین اصلی هایکو فاصله دارند. از طرف دیگر هایکوسرایی در کنار شناخت هایکو از منظر ادبی، نیازمند شناخت فرهنگ ژاپن است، اما اغلب شاعران شناخت هایکو را تنها به مطالعه آثار ترجمه محدود کردهاند.