بالا رفتن سقف توانمندی
وقتی در انجام کاری با شدت و پایداری زیاد عمل میکنیم، توانمندی ما در آن کار خود به خود افزایش مییابد. اگر حد فشار از آستانه تحمل ما بالاتر نباشد، چنین فشاری میتواند باعث شکوفا شدن زاویهای از توانائیهای ما بشود که قبلا امکانپذیر به نظر نمیرسیده است. برای مثال اگر شما امروز مثلا 100 متر بدوید و پایتان کمی درد بگیرد، روز بعد میتوانید 120 متر بدوید و به همین ترتیب مسافت دویدن خود را افزایش بدهید یا اگر مسائل سهلتر درس هندسه را حل کنید بعدا توانائی حل مسائل سختتر را هم پیدا خواهید کرد و مسائل دیگر برایتان خیلی خیلی سادهتر خواهد شد. گاهی مثلا دو ساعت پیادهروی در یک روز با سختی و حتی پا درد همراه است اما اگر آن را ادامه دهیم، در روزهای بعد سادهتر خواهد شد و حتی اگر به دو و نیم ساعت یا بیشتر نیز افزایش یابد به راحتی انجام میشود. وقتی روزه هستیم نه میخوریم و نه میآشامیم و همچنین کوشش میکنیم زبان و کلام و نیات روزانه خود را هم کنترل کنیم. در نتیجه به تدریج توانائی ما در نخوردن و نیاشامیدن افزایش پیدا میکند. وقتی کلام و زبان خود را کنترل میکنیم، بهتدریج در کنترل آنها قویتر میشویم و میتوانیم مهار بیشتری بر کلام و کلا بر نفس خود پیدا کنیم. روزهداری، فرصتی برای انسانها فراهم میکند تا شدت تشنگی و گرسنگی را در فصلهای مختلف سال تحمل کنند و بدین ترتیب خود و توانمندیهای انسانی خود را پرورش و گسترش دهند. در روزهای نخست، زمان به کندی میگذرد اما هر چه توانمندی تحمل گرسنگی و تشنگی بالاتر میرود، زمان با سرعت و آرامش بیشتری سپــری میشود.
پرورش قدرت ذهن با روزهداری
اگر روزهداری درست انجام شود، تنها محدود به بسته شدن دهان و کار نکردن اعضای گوارش در طول روز نخواهد شد. بلکه ذهن نیز تحت کنترل روزهدار قرار میگیرد. کنترل ذهن به قدری در زمان ما اهمیت دارد که برای انجام موفقیتآمیز این کنترل، کتب، کلاسهای آموزشی و فیلمهای آموزشی بسیار تهیه شده است. اگر روزهدار غیر از دهان، ذهن خود را هم کنترل کند میتواند همزمان با نخوردن و نیاشامیدن و کنترلهای دیگر، به ذهن خود هم بگوید به دنبال خوردن نباش! در واقع او میتواند علاوه بر بسته نگه داشتن دهان، ذهن خود را هم از دغدغههای خوردن رها کند. اگر کسی تنها و تنها از عمل خوردن خودداری کند، ذهنش به دنبال غذا است و حتی بیش از آن که میخورد به خوردن فکر میکند و برای خوردن برنامهریزی میکند. متاسفانه همین افراد هستند که بعد از تمام شدن ماه مبارک رمضان، چاقتر شده و مصرف مواد غذائیشان افزایش پیدا کرده است. گرچهاین دسته از افراد هم پاداش روزهداری خود را نزد خداوند محفوظ دارند، اما در واقع کف کنترلهای یک روزه دار را تمرین کردهاند نه سقف آن کنترل را. در حالیکه اگر به درستی ذهن خود را هم وارد فرایند روزهداری کنند، هم تحمل نخوردن و نیاشامیدن برایشان راحتتر خواهد شد و هم قدرتهای روانی و ذهنی آنها پس از خاتمه روزهداری افزایش مییابد. آداب و دستورات دینی مذهبی ما، فواید و سودهای بسیار برای جسم و روح و روان ما دارند. هر چه بیشتراین آثار مثبت را شناسائی و اجرا کنیم، از زندگی متعادلتر و سلامت روانی و جسمیبیشتر برخوردار میشویم.
شناخت مواد غذائی ضروری یا هوسی
متاسفانه ما در طول شبانه روز از برخی مواد غذائی استفاده میکنیم که برای بدن ما ضروری نیستند و حتی گاهی ضرر و آسیب زیادی را به بدن ما وارد میکنند. تنقلات مصنوعی، چربیهای اضافی، شیرینیهای مضر، خوراکیهائی با مواد افزودنی زیاد و بسیاری از غذاهای غیر لازم ذائقه ما را تغییر دادهاند بطوری که به جای انتخاب ماده غذائی لازم برای بدن، از هوسهای غذائی کاذب پیروی میکنیم. همانطور که یک خانم باردار در طول بارداری توسط بدن خود هدایت میشود و میتواند بفهمد بدنش به چه مواد غذائی نیاز بیشتر دارد، انسانهای دیگر نیز اگر تغذیه صحیح داشته باشند میتوانند تشخیص دهند در هر مقطع زمانی بدنشان به چه نیاز دارد، اما اگر به جای پیروی از درخواستهای طبیعی بدن، از هوسهای کاذب پیروی کنیم این قدرت تشخیص به مرور زائل یا کمرنگ شده و فرد با انواع بیماریها یا اختلالهای جسمانی روبرو خواهد شد. روزهداری به فرد کمک میکند تا قدرت تشخیص خود در انتخاب مواد غذائی لازم را بازیابد. به همین دلیل است که برای مثال برخی روزهداران تمایل به خوردن شیرینیهای طبیعی پیدا میکنند یا آب گرم یا آب میوه را به نوشابههای مصنوعیترجیح میدهند.
خود انضباطی
داشتن انضباط و نظم درونی از کلیدهای اصلی رسیدن به خواستهها، نیل به اهداف و به دست آوردن موفقیت در زندگی است. متاسفانه بیشتر ما عادت کردهایم که نظم و انضباط از بیرون به ما تحمیل یا برایمان تعیین شود و خودمان قادر نیستیم در هر زمان که لازم است نظم و انضباط را در کارها و زندگی ایجاد کنیم. برای مثال بسیاری از انسانها به راحتی قوانین راهنمائی رانندگی، مقررات حضور در سر کار و نیز قواعد شرکت در یک مسابقه را یاد گرفته و مراعات میکنند، اما اگر بخواهند برنامهای مثلا برای تحصیل، تحقیق، رژیم غذائی یا داروئی یا هر کار دیگری تهیه کرده و بدان پایبند بمانند، موفق نمیشوند. در واقع خود انضباطی کافی در آنها شکل نگرفته و برای داشتن نظم و ترتیب در انجام کار همیشه نیازمند کنترلهای بیرونیاند. تقریبا همه بزرگان و همه کسانی که در زندگی به کشف یا اختراع یا تحقیقات موثر مشغول بودهاند از خود انضباطی برخوردار بودند و قدرت آنها در رسیدن به اهداف بزرگ تنها به هوش و استعدادهای آنها بستگی نداشته، بلکه آنها با خود انضباطی، قادر بودند پشتکار و نظم کافی برای رسیدن به هر هدف و اجرای هر برنامه را فراهم آورند. به خاطر مراعات خط قرمزهائی که روزه گرفتن داراست، روزهدار میتواند بهتدریج خود انضباطی را افزایش دهد. چون برای پایبند بودن به نخوردن، نیاشامیدن و سایر آداب روزهداری تنها و تنها خود روزهدار است که میتواند خود را بدان پایبند نگه دارد و در نهایت هیچ کنترل یا نظم بیرونی نمیتواند کسی را به زور وادار به روزهداری کند.