سالانه صدها هزار عنوان رمان در دنیا نوشته و منتشر میشود، ولی از میان آنها تعداد کمی این شانس را مییابند که با اقبال عمومی روبهرو شوند و به شمارگان بالا برسند و سرمایه زیادی را عاید نویسنده و ناشر سازند. از نویسندگان پیشرو و آنان که بدون در نظر گرفتن تعداد مخاطب تنها به خلق فضاهای شخصی علاقهمندند که بگذریم، اغلب داستاننویسان علاوه بر لذت خلق ادبیات در آرزوی مطرح شدن و تیراژ بالای آثارشان و به تبع آن، ثروتمند شدن دست به قلم میبرند؛ بهویژه در جوامع غربی که بر جنبه سرگرمکنندگی رمان توجه بیشتری میشود. با این حال و با وجود این میل شدید، گویا گذشته از تکنیکها و فنون رایج داستاننویسی، رمز و رازهایی وجود دارد که تنها برخی نویسندگان بر آن آگاهی دارند و بقیه با تعداد مخاطبان ثابتی از امتیاز جهانی شدن و یافتن بازاری گسترده باز میمانند. شاید برخی عامل شانس را در موفقیت این گروه دخیل بدانند و بر این باور باشند که اینکه نویسندهای اثری را در زمان و مکانی درست ارائه کرده باشد، از بختهای او محسوب میشود. بهترین راه برای درک رازهای موفقیت این آثار کندوکاو در نمونههای موفقی است که در چند سال اخیر منتشر شده و یافتن نقاط مشترکی از دلایل شهرت آنها.
گستردگی فرهنگی
انسانها با همه تفاوتهای محیطی که در آن زندگی میکنند در احساسات و عواطف دارای نقاط اشتراکند، از اینرو نویسندهای که توانسته باشد بر این نکات تمرکز کند احتمال اینکه بتواند مخاطبان بیشتری را با شخصیتهای رمانش به همذاتپنداری وادارد بیشتر است. همانطور که این موضوع درباره رمان «مردی به نام اوه» صدق میکند. پس از اینکه «فردریک بکمن» کتابش را برای ناشران متعدد ارسال کرد، با واکنشهای منفی بسیاری روبهرو شد. بعضی از ناشران کارش را نادیده گرفتند و بعضی دیگر آن را رد کردند. او پس از چند ماه و واکنشهای منفی مختلف احساس کرد شاید بازار کتاب جایی برای داستانی که در آن یک مرد تنهای59 ساله سوئدی که در زندگی شکست میخورد و تصمیم به خودکشی میگیرد، نداشته باشد. او میگوید: «یکی از ناشران به من گفت نوشته تو پتانسیل خوبی دارد، اما نمیتوان روی این کتاب مانور تبلیغاتی داد!»
بعدها همگان دریافتند این حد از انتقادها پایه و اساسی ندارد؛ زیرا حالا کتاب «مردی به نام اُوِه» با بیش از 3 میلیون نسخه به فروش رفته و به یکی از محبوبترین آثار کشور سوئد و دنیا تبدیل شده است. کتاب درباره پیرمردی سختکوش است که فکر میکند فقط احمقها به رایانه اعتماد میکنند. او 6 ماه پس از مرگ همسرش تصمیم میگیرد خودکشی کند بنابراین شوفاژهای خانهاش را خاموش و اشتراک روزنامهاش را لغو میکند، اما هر بار یکی از همسایهها به دلایلی به خانه او میآیند و بهطور غیرمستقیم مانع کار او میشوند. در این میان او با مردی ایرانی و دو دخترش آشنا میشود و داستانهای دیگری برای او رخ میدهد. به گزارش خبرگزاری کتاب «مردی به نام اُوِه» فقط در سوئد حدود 840 هزار نسخه به فروش رفت و حتی نسخه سینمایی آن نیز تولید شد.
نسخه سینمایی که در مراسم اسکار سال 2017 نامزد جایزه بهترین فیلم در بخش غیرانگلیسیزبان شد، اما نتوانست برنده جایزه شود و جایزه بهترین فیلم به «فروشنده» به کارگردانی «اصغر فرهادی» از ایران رسید. اما پس از مدتی به 38 زبان زنده دنیا ترجمه شد و حتی در «کره جنوبی» به یکی از آثار پرفروش تبدیل شد. رمان «مردی به نام اُوه» با دو ترجمه به فارسی عرضه شده است. ترجمه حسین تهرانی از این رمان در نشر چشمه منتشر شده و ترجمه فرناز تیمورازوف از سوی نشر نون عرضه شده است. «فردریک بکمن» نویسنده و وبلاگنویس سوئدی پس از چندی کار در روزنامه، کتاب «مردی به نام اُوِه» را نوشت. همسر وی ایرانی است و همین موضوع سبب شده او با فرهنگ و رسوم ایرانیها آشنا شود و چند شخصیت ایرانی را نیز در کتابش خلق کند.
حساسیتهای اجتماعی و موضوعات روز
اگر کتاب و رمان را نوعی کالای فرهنگی بدانیم، بیشک چنین کالایی نیازمند مخاطب و مخاطبسنجی است. از اینرو توجه به نیازها، علایق و خواستههای عمومی لازمه به دست آوردن بازار است. البته بیشک نویسنده از میان همه خواستههای رمانخوانها آن را بر میگزیند که با فکر و نگاه او نزدیکی بیشتری دارد و موضوعات را از صافی اندیشه خود میگذراند. همانطور که الیف شافاک نویسنده معروف ترکیه در پاسخ به پرسش خبرنگار «گاردین» درباره کتاب «عشق» (در ایران با عنوان «ملت عشق») و پرفروش شدن این اثر در «ترکیه» و برخی کشورهای جهان میگوید: «در دنیای امروز دو گرایش مختلف وجود دارد. از یک طرف علاقه به «مولانا» و بهطور کل «فلسفه» و «شعر» فزونی گرفته است. از طرف دیگر کلیشههای بسیاری درباره اسلام در دنیا وجود دارد. من در این کتاب در پی توبیخ این کلیشهها هستم. هنگام نگارش کتاب مخاطب خاصی در ذهن نداشتم. در داستان من به روی همه مردم فارغ از سن، نژاد یا مذهبی خاص باز است. این کتاب در «ترکیه» مورد استقبال مخاطبها در ردههای سنی مختلف قرار گرفت و من از این موضوع بسیار خرسندم.»
او همچنین درباره نقش برجسته آموزههای عرفان اسلامی – تصوف در آثارش توضیح میدهد: «علاقه من به صوفیگری از دوره کالج شکل گرفت. در این سالها علاقه من به این موضوع بیشتر شد و مطالعههای تاریخی بسیاری انجام دادم. از دیدگاه من این مکتب فقط در حد حرف و کلمههای قشنگ نیست، بلکه به شما انرژی زندگی و صلح میدهد. بهنظر من صوفیگری در دنیای مدرن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دلم میخواست به همه بگویم که اعجاز «مولانا» در زمانه ما بسیار چشمگیر است و مهم نیست که ما قرنها با او فاصله داریم.» بسیاری از آثار این نویسنده به فارسی نیز ترجمه شده است. «آینههای شهر» با ترجمه «تهمینه زاردشت» و از انتشارات «نیلوفر»، «اسکندر» با ترجمه «مریم طباطبایی» از نشر «قطره» و «ملت عشق» توسط «ارسلان فصیحی» و در انتشارات «ققنوس» منتشر شد و در بازار کتاب ایران موجود است.
شفافیت زبان و تکیه بر احساسات
جوجو مویز، روزنامهنگار انگلیسی است که از سال ٢٠٠٢ تماموقت پای نوشتن رمان نشست. تا سال ٢٠١٢ هشت رمان نوشت که با استقبال روبهرو نشد اما با انتشار رمان «من پیش از تو» در ژانویه ٢٠١٢ بلافاصله نام او در صدر جدول پرفروشترینهای انگلستان جای گرفت. چنین موفقیتی از سویی به شکل روایت ساده و صمیمی نویسنده باز میگردد و از سوی دیگر بر تجربیات شخصی او تکیه دارد. مویز سپتامبر ٢٠١٥ دنباله این رمان را تحت عنوان «پس از تو» روانه کتابفروشیها کرد که آن نیز پرفروش شد. با این همه این موفقیتها در کتابفروشیها، او فرقی میان اثر پرمخاطب و رمانی که برای بازار نوشته میشود، قائل است و عنوان میکند: «چیزی که یاد گرفتم این است که باید داستانی را بنویسی که در ذهنت جای گرفته است. نمیتوانی داستانی بدبینانه بنویسی. نمیتوانی داستانی بنویسی که فکر میکنی برای بازار است.»
یوسف علیخانی ناشر ترجمه آثار این نویسنده نیز در گفتوگو با خبرگزاری ایبنا درباره دلایل استقبال از کتابهای جوجو مویز در دنیا عنوان کرده است: چند وقت پیش داشتم از یک پژوهشگر حوزه ادبیات سوال میکردم که چرا کتابهای جوجو مویز با استقبال مخاطبان روبهرو شده و او در جواب گفت که وی به این دلیل موفق است که دقیقا روی موضوعاتی دست میگذارد که مردم در سراسر جهان با آن مواجه هستند. وی ادامه داد: از طرفی شاید دلیل علاقه مردم به این نویسنده این باشد که او توجه بسیار زیادی به پاکیزهنویسی دارد و ماجراهای عاشقانه او درد تن ندارند. بهنظرم مویز به ما یاد داد که رمان خواندن تنها یک تفریح نیست و میشود درسهای زیادی از آن آموخت.
رمانهای جوجو مویز در ایران نیز با استقبال زیادی مواجهند. «من پیش از تو» و «پس از تو» با ترجمه مریم مفتاحی از سوی انتشارات آموت منتشر شدهاند که رتبههای اول و دوم جدول پرفروشهای رمان خارجی این نشر را به خود اختصاص دادهاند. از دیگر آثار پرفروش بازار میتوان به «شازده کوچولو» شاهکار دو سنت اگزوپری، «هنر شفاف اندیشیدن» اثر رولف دوبلی با ترجمه عادل فردوسیپور، «بیشعوری» نوشته خاویر کرمنت با ترجمه محمود فرجامی و «جزء از کل» اثر استیو تولتز با برگردان پیمان خاکسار اشاره کرد که به دلیل قرابتهای فرهنگی با مردم کشورمان در ماههای اخیر همواره با استقبال مواجه شدهاند.