شرکتهای فعال در خدمات پرداخت الکترونیک یا همان PSPها خدمات متنوعی در حوزه پرداخت ارائه میدهند، که یکی از مهمترین آنها دستگاه پوز فروشگاهی است که امروز به عنوان یک سرویس کاملا فراگیر و در دسترس همگان، نیاز پرداختهای مالی را رفع میکنند. در کنار این سرویس، سرویسهای دیگری همچون درگاه پرداخت اینترنتی، اپلیکیشنهای پرداخت، کدهای دستوری USSD و... از اصلیترین خدمات این شرکتها هستند. شرکت پرداخت الکترونیک سداد از بازیگران اصلی PSP کشور است که طی یک سال گذشته رشد قابلتوجهی داشته است و توانسته جزو سه شرکت برتر این صنعت به شمار آید. در گزارش آخر شاپرک نیز شرکت سداد، رتبه نخست نرخ رشد سرانه مبلغ تراکنش را از آن خود کرد. محمدحسین کاشی، مدیرعامل سداد در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» از چالشهای صنعت پرداخت میگوید و نسبت به فرسودگی این صنعت هشدار میدهد.
مهمترین چالشهای شما پس از اینکه به سداد آمدید چه بود؟
سداد به عنوان یک شرکت استراتژیک و همراه در حوزه خدمات پرداخت برای بانک ملی جایگاه خاصی دارد. با توجه به اینکه بانک ملی بزرگترین شبکه بانکی کشور را دارد و طیف بزرگی از مردم از این سرویسهای بانکی یا خدمات دولتی که از طریق بانک ملی ارائه میشود، استفاده میکنند. سداد هم در این جایگاه باید ابزارهای پرداخت این سرویسها را فراهم کند و در کنار آن باید ناوگانی که در کل کشور در این حوزه فعالیت میکند را تسهیل کند. پس از ورود به شرکت سداد، مهمترین چالشی که با آن روبهرو شدم، توسعه ناوگان بود که توسعه در زیرساخت ابزارهای پرداخت و زیرساختهای فناوری را شامل میشود تا بتوانیم یک سرویس به صورت یک شبکه یکدست، یکپارچه و با دسترسپذیری بالا ایجاد کنیم. طی این سالها تغییرات متعدد مدیریتی باعث شده بود که در بخشهای مختلف پرداخت الکترونیک به نسبت رقبا، سداد عقبتر باشد.
این عقب ماندن سداد نسبت به باقی رقبا باعث شد بازار را از دست بدهیم و نتوانیم با سرعت لازم به برخی سرویسها هم از لحاظ سختافزاری و هم از لحاظ نرمافزاری ورود کنیم. یک آیتم دیگر که خیلی مهم است، بحث مغزافزار است که این هم به نسبت رقبا در سداد ضعیف عمل شده است. مغزافزار دانشی است که در ذهن افراد کلیدی سازمان است که عنصری بسیار مهم است.
به نظر شما چه چالشی متوجه اکوسیستم صنعت پرداخت است و رگولاتور چه نقشی را میتواند در مواجهه با این چالشها ایفا کند؟
مهمترین چالشی که در حال حاضر متوجه اکوسیستم است، عدماصلاح سیستم کارمزدهاست. با توجه به هزینههای سنگین نگهداری، ایجاد و پشتیبانی شبکه پرداخت در همه شرکتهای پرداخت الکترونیک، مهمترین فاکتور مقابل کارمزد است که متاسفانه کارمزدها پنج سال است که تغییر نکرده است و از آن سمت نیز برخی از شرکتهای پرداخت درگیر فضای رقابتی شدهاند و به خاطر پیشی گرفتن از هم خدماتی مثل کشبک یا خدمات اضافی ارائه دادند که همین امر باعث شده تا سهم بازار را فدای سود کنند. عملا خدمات رایگان ارائه میدهند و از آن سمت نیز از کارمزد خود به سرویسگیرنده پس میدهند. همین امر باعث میشود تا شرکتها سرمایهای نداشته باشند تا شبکه خود را توسعه دهند. در این بین هر سال افزایش هزینههای منابع انسانی، تورم و نرخ دلار را باید اضافه کرد. نرخ دلار از این جهت اهمیت دارد که برخی از اقلام شرکتهای پرداخت وارداتی است که از آن میتوان به دستگاه پوز فروشگاهی اشاره کرد.
همین امر باعث میشود صنعت دچار مشکل شود. این موضوع به سرعت خود را نشان نمیدهد و با فرسایشی مثلا دو تا سه سال مواجه هستید. همین امر باعث شده است که شرکتهایی که در حوزه پرداخت فعال هستند و مخصوصا آن دسته شرکتهایی که بورسی هستند، با چالش سود مواجه هستند و امکان دارد سود عملیاتی نداشته باشند. این به دلیل فرسودگی صنعت پرداخت است. در همین رابطه چالشی با رگولاتور داشتیم و خواهان اصلاح کارمزدها بودیم که نهاد ناظر اعلام کرد شرکتهای پرداخت الکترونیک کش بک دارند، که نشاندهنده آن است که شرکتها درآمد خوبی دارند و کارمزدها پایین نیست. در کنار آن، شرکتها به واسطه رقابتی که برای افزایش تراکنش داشتند، اقدامات هزینهبر تشویقی داشتند که باعث شد تراکنش بالا رود اما سود نداشته باشند و تنها یک یا دو شرکت بودند که توانستند به یک تعادل برسند. میتوان گفت شرکتها با این دست اقدامات، در وضعیت حال حاضر صنعت پرداخت تا حدودی مقصر هستند.
سال 1401 سال خوبی برای سداد بود که سهم بازار شرکت افزایش داشته است، چه برنامههایی برای سال آینده دارید؟
یکی از برنامههای کلان شرکت برای سال 1402 ورود سداد به بورس است که برنامه داریم در بهار 1402 درج نماد بشویم. این باعث میشود تا از لحاظ سیستم حاکمیت شرکتی و اجرایی شرکت به سمت شفافیت برویم. از طرف دیگر با توجه به ابزارهای نظارتی که در سیستم بورس است، شرکت بتواند در یک چارچوب با روشهای مختلف کنترل شود که از این جهت اهمیت دارد شرکت وابسته به یک سهامدار نباشد. در حوزههای مختلفی برنامه داریم که یکی از آن برنامهها این است که ایوا تبدیل به یک SPU شود و بعد از مشخص شدن مدل آن به سمت یک شرکت مستقل پیش رود تا بتواند درآمدها و هزینههای خود را کنترل کند. ابزارها و سرویسهای اپلیکیشن تکمیل شود و خدمات سداد در ایوا بهروز و کامل باشد و از طریق فینوداد بتوانیم امکانات و حلقههای نوآوری را داخل ایوا اضافه کنیم. رسیدن به پرداخت دیجیتال از طریق ایوا از اهداف اصلی سداد است و مدلهای تحول دیجیتال و برنامهریزی به سمت خدمات بهتر پرداخت را در ابزارهای ایوا میبینیم.
بخش دیگر اهداف در IPG است که برای رشد این بخش برنامه داریم. با توجه به اینکه در حوزه کارت خوان فعالتر از قبل اقدام میکنیم، به نسبت باید حوزه IPG را در سال 1402 تقویت کنیم تا جایگاه خود را تثبیت کنیم. با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته در پروژه پذیرنده ملی که با بانک ملی برای چسبندگی بیشتر سداد با بانک داریم، در نظر داریم تا به مجموعههای مختلفی که از ابزارهای پرداخت سداد استفاده میکنند و مشتریان اصلی بانک ملی هستند، خدمات بهتری در سرویسهای مختلف مانند اعطای تسهیلات یا ارزش افزوده بدهیم. این باعث میشود تا مشتریان احساس رضایت بهتری داشته باشند.
پروژه پذیرنده ملی و برنامههای سداد برای بانک ملی را توضیح دهید.
برنامه ما در شرکت سداد این است که به عنوان یک شرکت ابزار پرداخت جایگاه خود را به عنوان یک PSP بهبود بخشیم و در کنار آن به اهداف بانک ملی کمک کنیم. در بحث جلوگیری از خروج نقدینگی کمک کنیم و باعث ایجاد تراز مثبت شویم. به علاوه به مشتریان بانک ملی سرویس دهیم که به عنوان یک بانک با طیف گسترده از مشتریان میتواند بازار خوبی برای سداد باشد. بانک ملی شرایط خاصی دارد که خدمات بر زندگی مردم به صورت مستقیم تاثیرگذار است و این به دلیل گستردگی مشتریان بانک ملی است.
به تازگی گزارشی از عملکرد سال 1401 شرکت سداد منتشر کردید که اتفاق جدیدی در صنعت پرداخت است، دلیل انتشار این گزارش چه بود؟
دلیل انتشار این گزارش ایجاد شفافیت در عملکرد شرکت بود تا این اقدام تبدیل به یک رسم و فرهنگ در صنعت PSP شود. علاوه بر این، میتواند فرصتی باشد تا استارتآپها با نگاه بر این گزارش بتوانند سرویس جدید تعریف کنند. هر روز در شرکت ما میلیونها رکورد اطلاعاتی تولید میشود که این شاید بتواند از طریق یک دادهکاوی منجر به سرویسی جدید شود تا اتفاق مثبتی برای خدمترسانی به مردم رقم بزند. هدف دیگر از انتشار این گزارش ایجاد فرصتی برای رگولاتور، بانک مرکزی و حتی بانک ملی بود که با این گزارش بتوانند نگاه دیگری به این صنعت داشته باشند.
ورود شرکت سداد به بورس چه فرصتهایی را ایجاد خواهد کرد؟
در حال حاضر سداد تک سهامدار است و بانک ملی با شرکتهای مختلف خود مالک اصلی شرکت است و با یک مدل کنترل میکند. وقتی به سمتی میرویم که سهامدار دیگری را میآوریم، تعدد سهامدارها دچار یکسری چالشها میشود. اما به نظر من سودآوری و برنامهریزی مناسب برای ارائه خدمات بهتر به سهامدار آرامش خاطر میدهد. با توجه به اینکه به یک طیف گستردهای از مشتریان بانک ملی خدمات میدهیم، برای سرمایهگذار بیرونی مجموعهای جذاب برای سهامداری هستیم.
در سالجاری رتبه سداد رشد قابلتوجهی داشت، در صورتی که پیش از این سداد رتبه پایین را در بین شرکتهای پرداخت داشت، با توجه به جایگاه سداد در صنعت پرداخت و اهمیت این شرکت در بین شرکتهای پرداخت الکترونیک، دلیل اینکه شرکت سداد از رقبای خود عقب ماند چه بود؟
مهمترین فاکتوری که باعث شد سداد در سالهای گذشته از رقبا عقب بیفتد تعدد و تغییر مداوم مدیرعامل بوده است، مخصوصا در دو تا سه سال اخیر. بخش دیگر این به مسائل حاشیهای و فرهنگ سازمانی برمیگردد که باعث میشد تمرکز شرکت از کسب و کار اصلی دور شود.