ایران بهصورت تاریخی همواره جزو کشورهایگرم و خشک محسوب میشده است. همین مساله باعثشده که کشاورزان ایرانی در طول تاریخ ابتکارات مختلفی برای مصرف بهینه منابع آب مدنظر داشته باشند که قنات یکی از مهمترین آنهاست. در سالهای اخیر، محدودیت منابع آبی، از یک معضل محدود به صنعت کشاورزی به یک مشکل سیاسی-امنیتی تبدیل شدهاست که عدمتوجه و برنامهریزی مناسب برای آن میتواند تمدن چندهزارساله ایران را تهدید کند. یکی از مهمترین راهکارها برای جلوگیری از تعمیق بحران آبی کشور، توجه به تجارت آبمجازی است. آب پنهان، آبمجازی یا آب نهفته به مجموع حجم آبی گفته میشود که در مراحل مختلف تهیه، تولید و ارائه یک محصول (غذا، کالا، انرژی یا خدمات) بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم استفاده میشود، بهعبارت دیگر آبمجازی مقدار آبی است که یک کالا یا یک فرآورده، طی فرآیند تولید مصرف میکند تا به مرحله تکامل برسد و مقدار آن معادل جمع کل آب مصرفی در مراحل مختلف زنجیره تولید از لحظه شروع تا پایان است.
با توجه به پیشبینیهای صورتگرفته تا سال2025 میلادی، 50 تا 60درصد مردم جهان با تنش آبی و مشکلات ناشی از کمآبی مواجه میشوند. همین مساله باعثشده، بسیاری از کشورها، حتی آن گروه که به بحران آبی یا تنش آبی دچار نیستند اقدام به تهیه نقشهراه برای کشاورزی خود کرده و تلاش کنند تا محصولات آببر را وارد کرده تا از این طریق از منابع آبی خود محفاظت کنند.
وضعیت تجارت آبمجازی در جهان
بر اساس گزارش سازمان غذا و کشاورزی مللمتحد (فائو) که در سال2022 میلادی منتشر شدهاست، سالانه بین 70 تا 80درصد از منابع آب شیرین جهان به کشاورزی اختصاص مییابد. تجارت بینالمللی مواد غذایی اجازه میدهد تا عرضه محصولات کشاورزی به یک منطقه جغرافیایی خاص، وابسته نباشد. تجارت مواد غذایی میتواند با تقویت تخصص و صرفهجویی کلی در آب، کارآیی جهانی را افزایش دهد. بین سالهای 2000 و 2015 میلادی، تجارت مواد غذایی 65درصد رشد کرده است، اما سهم آبیاری محصولات 18درصد افزایش یافتهاست که نشان میدهد تجارت میتواند راهکار مناسبی برای صرفهجویی در مصرف آب باشد. در بین کالاهای کشاورزی، صادرات و واردات گندم، سویا و برنج 60درصد از حجم تجارت آبمجازی را به خود اختصاص دادهاند. بیشتر ادبیات علمی تولیدشده در حوزه آبمجازی بر اثر مثبت تجارت بینالملل بر جهان توافق دارند. نکته مثبت تجارت مواد غذایی آن است که با تقویت تجارت، عرضه محصولات کشاورزی در آینده، کمتر تحتتاثیر تغییرات اقلیمی قرار خواهدگرفت. همچنین تجارت آبمجازی باعث یکپارچگی در بازار تولیدات کشاورزی میشود که این مساله منجر به تمرکز تولید در کشورهایی میشود که هزینههای فرصت نهادهها و عوامل تولید در آنها کمتر است.
برای محاسبه میزان صرفهجویی آب ناشی از تجارت آبمجازی روشهای مختلفی وجود دارد. با توجه به شیوههای متفاوت محاسبه این صرفهجویی، بهطور متوسط در جهان بین 164میلیارد مترمکعب در سال (بهعلاوه 112میلیارد مترمکعب ناشی از کاهش مصرف آب ناشی از بهبود شیوه آبیاری) تا 455میلیارد مترمکعب ارزیابی شدهاست. همچنین در سال2019 این رقم بین 250 تا 350میلیارد مترمکعب تخمین زده شدهاست. مناطقی که در جهان صادرکننده عمده آبمجازی هستند شامل: آمریکایشمالی، آمریکایجنوبی، کشورهای آ.س.آن و آسیای جنوبشرقی هستند. آمریکایشمالی (ایالاتمتحده آمریکا و کانادا) بزرگترین صادرکنندهای آبمجازی هستند. فقط خالص صادرات آبمجازی از ایالاتمتحده بالغ بر یکسوم آب برداشتشده از منابع آب در آن کشور است. در بین کشورهای جهان هند، چین، پاکستان و ایالاتمتحده آمریکا بزرگترین صادرات آبمجازی را دارند. برخی از منابع، ایران و اندونزی را به این لیست اضافه میکنند. مناطق عمده واردکننده آبمجازی شامل مناطق آسیایجنوبی و مرکزی، غرب اروپا، آفریقای شمالی و خاورمیانه است. دلیل این امر آن است که بیشتر جمعیت جهان در این مناطق متمرکز شدهاند.
با وجود این، برخی از محققان نسبت به افزایش تجارت آبمجازی نگران هستند. یکی از مهمترین دلایل این گروه از متخصصان آن است که در نتیجه صادرات آبمجازی، منابع طبیعی، اعم از آب یا زمین، بسیار متمرکز شدهاست که نشان میدهد تنها چند کشور بهطور فزایندهای در ارائه محصولات کشاورزی به بازارهای جهانی تخصص یافتهاند و این روند میتواند فشار به منابع آبی این کشورها را افزایش دهد. دومین مشکلی که تجارت آبمجازی ایجاد میکند، کاهش قابلتوجه آبهای زیرزمینی است. تقریبا 50درصد جمعیت جهان در مکانهایی زندگی میکنند که سفرههای زیرزمینی بیش از حد مورد بهرهبرداری قرار میگیرند که محرک اصلی آن آبیاری محصولاتی است که 70درصد مصرف آب زیرزمینی را به خود اختصاص میدهند؛ در واقع تقریبا 40درصد غذا از زمینهای آبی بهدست میآید که باعث تنش آبی در 30درصد این مناطق شدهاست. نگرانی دیگر، توقف فرآیند تجارت آبمجازی است. اگر زمانی برخی از کشورهای پرآب تصمیم بگیرند صادرات آبمجازی را متوقف کنند، فشار تولید به کشورهای کم آب منتقل میشود که این مطلب تعمیق تنش آبی جهانی را سرعت میبخشد. در نهایت این گروه از دانشمندان محافظهکار معتقدند که گرچه تجارت محصولات کشاورزی باعث پایداری آبی در یک نقطه از جهان خواهد شد، اما به ناپایداری در نقاط دیگر دامن خواهد زد. بهعنوان مثال واردات سویا در چین از نظر آب و زمین کارآمد است اما به کاهش ناپایدار آب در ایالاتمتحده آمریکا کمک میکند و با از دستدادن تنوعزیستی و جنگلزدایی در آسیا و برزیل همراه است.
بهبود نسبی وضعیت تجارت آبمجازی در ایران
درحالیکه در سطح جهانی نزدیک به 70درصد از منابع آبی در بخش کشاورزی مصرف میشود در ایران این رقم بیش از 90درصد است. این مطلب بیانگر آن است که تولید کشاورزی در ایران از نظر آبی به شکل بهینه انجام نمیپذیرد. این مساله در کنار خشکشدن بسیاری از دشتهای کشور و فشار بیشتر بر منابع آبی، تمرکز بر مساله صادرات آبمجازی را به یک مساله ضروری تبدیلکرده است. بر اساس گزارش مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران، طی سالهای 1390 الی 1398، پسته بالاترین آبمجازی صادراتی در بین محصولات کشاورزی صادراتی را به خود اختصاص دادهاست؛ بهطوریکه مقدار آبمجازی صادراتی پسته از 1521میلیون مترمکعب سال1390 به 1207میلیون مترمکعب در سال1398 رسیده و بهطور متوسط طی 9 سالاخیر، پسته سالانه 1382میلیون مترمکعب آبمجازی از کشور خارج کردهاست. بعد از محصول پسته، خرما رتبه دوم صادرات آبمجازی طی دوره 1390 الی 1398 با متوسط سالانه 811میلیون مترمکعب را دارد. در دوره مذکور بهطور متوسط سالانه، سبزیها 340، سیب 330، گوجهفرنگی 308، هندوانه و خربزه 230، زعفران 214، سیبزمینی 173، قند و شکر 117، حبوبات 106، خیار تازه 93، پیاز و موسیر 59، انواع روغن 47، مرکبات 30، انگور خشککرده 20، کیوی تازه 14، گندم 14 و چای 6میلیون مترمکعب در سالصادرات آبمجازی داشتهاند. در مقابل صادرات آبمجازی، واردات آبمجازی است.طی بررسیهای صورتگرفته و محاسبات انجامشده، طی سالهای 1390 الی 1398، ذرت بیشترین واردات آبمجازی را به خود اختصاص دادهاست بهطوریکه در سال1390، 5453میلیون مترمکعب آبمجازی از طریق ذرت واردشده که این مقدار در سال1398 به 14.627میلیون مترمکعب افزایش یافتهاست. بهطور متوسط سالانه شاهد واردات 10.325میلیون مترمکعب از طریق ذرت بودهایم.
بعد از ذرت، محصول برنج با متوسط سالانه 3252میلیون مترمکعب دومین محصول آبمجازی وارداتی است. است. بهطور متوسط طی دوره مذکور، سالانه گندم با 3023، شکر 2698، جو 2447، حبوبات 1000، انواع میوه 510، پنبه 299 و چای با 68میلیون مترمکعب از جمله محصولات اساسی هستند که واردات آبمجازی داشتهاند. این آمار چند نکته قابلتوجه را به تصویر میکشد. نکته اول آن است مسوولان کشور در حال حرکت به سمت خوداتکایی هستند که روند مثبتی است. 10 کالای اولی که ایران از طریق آنها صادرات آبمجازی داشتهاست در سال90، 3576میلیون مترمکعب بوده که این رقم در سال98 به 5008 میلیون مترمکعب رسیده است. همچنین 10 محصول اولی که از طریق آن واردات آبمجازی انجام پذیرفته است در سال90، معادل 15.909میلیون مترمکعب بوده که در سال98 با رشد نزدیک به 100درصدی، رقم 30.762میلیون مترمکعبی را نشان میدهد. این آمارها بیانگر آن است که ایران از نظر تجارت آبمجازی در وضعیت بسیار خوبی قرار دارد. واردات آبمجازی از طریق کالاهایی همچون ذرت، برنج، شکر و جو نشان میدهد که مسوولان به واردات بخشی از نیاز کشور از این کالاها رضایت داده و شرایط آبی کشور را درک کردهاند. همچنین مجموع صادرات آبمجازی از طریق کالاهای استراتژیک گندم و قند و شکر از 197میلیون مترمکعب به 8میلیون مترمکعب در سال98 رسیده است. این کاهش قابلتوجه گرچه میتواند با موضوع تحریمها مرتبط باشد، مجموعا برای ذخایر آبی ایران اتفاق بسیار مثبتی است، در مقابل این گزارش حاوی یک نکته منفی نیز هست. در سالهای گذشته، صادرات کالاهای آببری همچون سیب، سبزیها، هندوانه و خربزه رتبه بالایی در صادرات آبمجازی دارند که باید به این مساله توجه شود.
برای بررسی وضعیت تجارت آبمجازی، تنها بررسی حجم آب واردشده به کشور و صادرشده از کشور تصویر روشنی را به نمایش نمیگذارد. شاخص بسیار مهم در بررسی میزان موفقیت در حوزه تجارت آبمجازی، میزان ارزآوری به ازای هر واحد صادرات آبمجازی است. طبق بررسیهای صورتگرفته برای ارزش هر واحد آبمجازی صادراتی، مشخص میشود که طی دوره 1390 الی 1398، کیوی تازه با متوسط سالانه 4/ 4دلار بر مترمکعب، بیشترین ارزآوری را به ازای هر مترمکعب آب داشتهاست. بعد از کیوی، زعفران با 1/ 1دلار، پیاز و موسیر 04/ 1دلار، خیار تازه 93/ 0دلار، مرکبات 9/ 0 دلار، سیبزمینی 78/ 0دلار، سیب 75/ 0دلار، پسته 69/ 0دلار و مجموع هندوانه و خربزه و خرما به ترتیب 6/ 0 و 34/ 0دلار به ازای هر مترمکعب آب برای ایران ارزآوری داشتهاند. همچنین آمارها نشان میدهد که در دوره سالهای 90 تا 98، ارزش دلاری صادرات آبمجازی کالاهای ایرانی از طریق محصولات کشاورزی کاهش قابلتوجهی داشتهاست. بهعنوان مثال ارزش صادرات هر مترمکعب آب به ازای صادرات خرما از 4/ 0دلار در سال90 به 2/ 0دلار در سال98 و برای زعفران از 9/ 1دلار در سال90 به 7/ 0دلار در سال98 کاهش پیدا کردهاست. آمارها برای دیگر کالاهای کشاورزی هم بیانگر همین تغییر است. ارزش آب مصرفشده برای کالاهای کشاورزی افت بین 20 تا 100درصدی را برای عمده محصولات صادراتی ایران در حوزه کشاورزی را نشان میدهد.
تحلیل دقیقتر آمارهای تجارت آبمجازی واقعیتهایی را به تصویر میکشد که باید موردتوجه مسوولان وزارت جهادکشاورزی و دیگر نهادهای متولی قرار گیرد. نکته مثبت آمارها آن است که در دههگذشته تجارت آبمجازی از نظر حجم آب ورودی به کشور و خروجی از کشور وضعیت مناسبی را نشان میدهد که با توجه به وضعیت آبی ایران، ادامه این روند ضروری بهنظر میرسد. از سوی دیگر باید به این مساله توجه کرد که در دهههای گذشته، تنها نکته مهم در صادرات کشاورزی، ارزش دلاری کالاها (و نه آب) بود، اما در حالحاضر مسائل مهمتری مانند تغییرات اقلیمی و محدودیت منابع آبی وجود دارد که در میانمدت و بلندمدت بسیار مهمتر از ارزش دلاری مبادلات تجاری است. در سالهای 90 تا 98، ارزش دلاری آب تجارتشده تغییرات قابلتوجهی را تجربه کردهاست. در گذشته محصولاتی مانند پسته، سایر آجیلها، خرما و زعفران به دلیل آنکه میتوانستند برای کشور ارزآوری داشته باشند، مهمترین محصولات صادراتی محسوب میشدند، اما اگر توسعهپایدار و عدالت بیننسلی محور برنامهریزی در کشور باشد، صادرات این کالاها چندان بهصرفه نخواهد بود. در حالحاضر ارزش آب صادراتی از طریق کیوی، 6برابر پسته و بیش از 25درصد خرمای تازه است. همچنین ارزش آب صادرشده از طریق مرکبات بیش از 30درصد بیشتر از خربزه و هندوانه است. با درنظر گرفتن این نکته که بازار منطقه خاورمیانه قدرت جذب صادرات مرکبات و میوه تولیدی ایران را دارد، بازنگری در اولویت محصولات صادراتی و تغییرنگرش سنتی به تولیدات کشاورزی، با حفظ منابع آبی کشور، تمدن ایران را از مشکلات ناشی از خشکسالی محافظت میکند.