او در سال1835 در روستایی در نزدیکی شهر «تورینگن» در شرق آلمان زاده شد. از کودکی او آگاهی زیادی در دست نیست؛ اما همین اندازه میدانیم که در شرکت انگلیسی «تلگراف هند و اروپا» دوره تلگرافچیگری دید و در 27سالگی به استخدام دولت انگلیس درآمد و ماموریت یافت که به ایران سفر کند.
35ساله بود که با یک ایرانی ازدواج کرد و به این خاطر تا پایان عمر در آنجا ماند. هولتزر در میانه اقامت خود در ایران به آلمان برگشت و یک دوربین عکاسی و وسایل ظهور عکس خرید و به اصفهان آورد و عکاسی در ایران را آغاز کرد.
عکسهایی که او در طول 20سال اقامتش در ایران برداشت منظرهها، بناها و مردم ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار را نشان میدهد.
او بیشتر از مراسم مذهبی، طرز پوشش و جشنهای ارامنه عکس گرفته اما عکسهایی هم از تهران، قم و کاشان دارد که تقریبا همه باقی مانده و از اسناد مهم آن دوره به شمار میآیند.
در این عکسها صحنههایی از بازار، سینهزنی به هنگام محرم، نقالی شاهنامه و... را میتوان دید. او خود در یادداشتهایش نوشته است: «ایران و اصفهان در آستانه یک تحول فرهنگی قرار گرفتهاند و از چند سال پیش به این طرف بسیاری از عوامل بیگانه اغلب به سبک اروپایی دارند در این کشور نفوذ میکنند.
عمارتهای کهن، عادات و آداب و رسوم تدریجا از بین میروند؛ بهطوریکه تا چند سال دیگر آنچه را که شاردن و تاورنیه به وصف آوردهاند، پیدا نتوان کرد.
از این گذشته طی دوران اقامتم فرصت یافتم از منظرهها و ساختمانها و میدانهای جالب عکسبرداری کنم و خوشحالم که این عکسها یادگاری از بسیاری از عمارتهای کهن است که بعدها خراب شدند و از بین رفتند.» به دنبال درگذشت هولتزر در تاریخ 3ژوئیه1911، تمام دارایی وی به یکی از دخترانش به نام لینا رسید که در سال1903، با یکی از ارامنه جلفا بهنام اسکندر خان داویدخانیان ازدواج کرده بود. در آن هنگام لینا در تهران میزیست و دو دختر به نامهای ری کولتا و هیلدگارد داشت. پس از جنگ جهانی، ری کولتا با یک آلمانی ازدواج کرد و درست یک قرن پس از ورود هولتزر به ایران،
درحالیکه بازمانده متعلقات پدربزرگش را به همراه داشت، به آلمان کوچید.او در مونستر اقامت ورزید و پنج صندوق بزرگ چوبی هولتزر را در زیرزمین خانه خود جای داد. در سال 1348/1969، ترکیدن لوله و جاری شدن آب زیرزمین خانه سبب شد صندوقها را بیرون بیاورند،
باز کنند از آنجا که هولتزر، تمام این صندوقها را با یک لایه اندود کرده بود؛ این حادثه به محتویات آن آسیبی نرساند.
صندوقها حاوی تعداد قابل توجهی جعبههای چوبی و این جعبهها نیز حاوی صدها شیشه نگاتیو قدیمی، از هولتزر بود که پس از گذشت یک قرن در مقابل دیدگان شگفتزده حاضران خارج میشد به غیر از شیشههای عکس کتابچههای حاوی دستورالعملهای شیمیایی، یادداشتها و خاطرات روزانه هولتزر در صندوقها به چشم میخورد و بهزودی اقدام برای چاپ شیشههای عکاسی صورت گرفت.
ابتدا رولاند هن، دوست خانوادگی ری کولتا چاپ این مجموعه را آغاز کرد؛ اما با مرگ او ادامه کار متوقف شد.
اولینبار ضیاء رضوی با چاپ مطلب کوتاهی با عنوان «کشف یک گنجینه پر بهای تاریخی»، در شماره چهلم ماهنامه کاوه در فروردین1351 به معرفی تصاویر مهم و ارزشمند
هولتزر از ایران پرداخت.
در سال1354 نخستینبار تعدادی از عکسهای هولتزر به نمایش عمومی درآمد و یک مجموعه شامل صد قطعه عکس در جلفای اصفهان، به نمایش گذاشته شد.