برهانی بر توحید / دو خدا در یک عالم نمی گنجد
مگر می شود قائل به توحید و وحدانیت خداوند نبود؟ اگر دو خدا در جهان خدایی کنند عالم به هم می ریزد و کم کم از بین می رود.
ممکن است برای هر کدام از ما سوال شده باشد که آیا عالم تحت مخلوق و تحت فرمان یک خدا قرار دارد یا بیش از یک خدا.
بسیاری از مشکرکین تاریخ عالم را تحت فرمان خدایان می دانستند و برای هر پدیده ای یک اله و خدا تصور می کردند.
قرآن مجید این موضوع را مورد بررسی قرار داده و با بیانی یک خطی و کوتاه این تفکر را مورد مناقشه قرار می دهد.
با دو خدا عالم از بین می رود
آیه لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ : اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانى [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مىشد پس منزه استخدا پروردگار عرش از آنچه وصف مىکنند. ( انبیاء / 22)می فرماید اگر در عالم دو خدا وجود داشته باشد عالم به هم می ریزد و از بین رفته و فاسد می شود. اگر از علت این امر سوال کنید باید بگوییم:
هر گاه بر زمین و آسمانها دو آفریننده حکومت نمایند، این دو خداوند یا مماثل و همانند یکدیگرند، یا با یکدیگر اختلاف و تباین کلی دارند هر گاه مماثل و همانند یکدیگر باشند، مانند دو انسان که براثر شباهت کامل و جهت اشتراکی که در میان آن دو وجود دارد مثل یکدیگر شمرده می شوند در این صورت باید در یک قسمت شبیه و همانند یکدیگر باشند. اما در یک قسمت دیگر باید با هم اختلاف داشته باشند زیرا معنی ندارد که دو موجود از هر جهت مانند یکدیگر باشند و هیچ گونه تفاوتی در بین آنان نباشد، حتی دو برادر دو قلو همزاد، که از نظر شکل و قیافه و رنگ و اندازه قامت و آهنگ صدا و... مانند یکدیگر باشند باز در جهاتی با هم و لااقل لحظه تولد و مکان و ماده سازنده بدون روح و... با هم فرق خواهند داشت. و نتیجه چنین فرض، ترکیب یافته از دو امر و دو جهت : 1- از جهت اشتراک و لو در اصل هستی و وجود و 2- از جهت اخلاف که موجب تعدد دو گانگی آنان می باشد.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور می فرمایند:
«اگر فرض شود که براى عالم آلهه متعددى باشد، ناچار باید این چند اله با یکدیگر اختلاف ذاتى، و تباین حقیقى داشته باشند، و گر نه چند اله نمىشدند، و تباین در حقیقت و ذات مستلزم آن است که در تدبیر هم با یکدگر متباین و مختلف باشند، و همین که پاى اختلاف در تدبیر به میان بیاید، تدبیر هر یک تدبیر دیگرى را فاسد مىکند، و آسمان و زمین رو به تباهى مىگذارند، و چون مىبینیم نظام جارى در عالم نظامى است واحد، که همه اجزاى آن یکدیگر را در رسیدن به هدف خود یارى مىدهند، و با رسیدن اجزاى دیگر به هدفهاى خود سازگارند، مىفهمیم که پس براى عالم فقط یک اله است، و همین هم مدعاى ما است.»
کمی عرفانی تر
کلام قرآن کریم ناظر به این است که اگر حقیقتا در عالم دو خدا در عرض هم و در کنار هم مشغول خدایی باشند عالم به فساد کشیده می شود.
اما آدم ها معمولا به این فکر نمی کنند که آیا یک خدا در عالم است یا دو خدا، بلکه بسیاری از آن ها در جریان زندگی خود بدون آنکه متوجه باشند به دو یا حتی بیشتر از دو خدا اعتقاد دارند. شاید تعجب کرده باشید. بله همینطور است بعضی از مردم پول و ثروت را هم معبود خود ساخته اند، برخی دیگر هم جاه و مقام را ، و معبود هایی دیگر از جنس ماده و جسم را در کنار خدای حقیقی قرار داده اند.
شاید بد نباشد که بگوییم این نوع باور به دو خدا هم فساد آور است. گرچه عالم را فاسد نمی کند و آن را از بین نمی برد، اما قطعا عالم درون انسان را از بین می برد و این موضوع کمی نیست چراکه اگر عالم درون انسان فاسد شود عالم خارج از انسان نیز فاسد می شود چراکه گفته اند انسان همین جهان است اما در مقیاسی کوچک تر.
سخن پایانی
معلوم شد که وجود دو خدا در عالم منتفی است. عالمی که دو خدا دارد نمی تواند اینقدر یکپارچه و دارای نظمی واحد باشد. عالم اگر تحت تدبیر دو خدا اداره شود عالم به هم می ریزد و فاسد خواهد شد.
منابع:
سایت پرسمان
تفسیر المیزان
اسلام کوئست
منبع : پایگاه تبیان