![](http://static.iqna.ir/1/news/201402/85880972476285648511957687165.jpg)
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، غلامعلی حداد عادل شامگاه، جمعه، 18 بهمنماه، در مراسم دهه مبارک فجر در حوزه علمیه امام مهدی(عج) بیان کرد: بعد از گذشت 35 سال از تاریخ انقلاب، بعد از این که انسان باید شکر نعمت به جای آورد، باید بزرگداشت دهه فجر و این ایام پیروزی انقلاب را مانند دهه اول محرم در جامعه به صورت سنت برگزار کرد.
وی ادامه داد: همانطور که مردم با عزاداری در دهه اول محرم، یاد سیدالشهدا(ع) را حفظ کردند و نگذاشتند حادثه کربلا به فراموشی سپرده شود.به همان صورت باید این دهه را هم به عنوان یک سنت پایدار برای آیندگان قرار بدهند؛ تفاوتش فقط در این است که ما در عاشورا غمگین هستیم، اما در دهه فجر جشن میگیریم، اما همان شور حسینی باعث این حرکت و نهضت شد. این جشن گرفتنها باعث این میشود که پیروزی انقلاب فرهنگ و جشن دائمی شود. این پدیده باید نسل به نسل منتقل و تشریح شود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: ما باید حوادث سالهای پس از پیروزی انقلاب را مرور کنیم. ما باید موانعی که بر سر راه انقلاب پیش آمد، بررسی کنیم که بدانیم نظام ما چگونه با این موانع روبهرو شد و چگونه این موانع را پشت سر گذاشت. مثلاً جنگ تحمیلی و مطالب دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرند.
وی ادامه داد: مطلب دیگر، بررسی و تحلیل آرمانهای امام است که این امام، با این انقلاب چه چیزی از ما میخواستند و چقدر ما به آن اهداف رسیدیم و به مقولات ریزشها و رویشهای انقلاب، رفتارهای دشمنان، ارزیابی جایگاه جمهوری اسلامی در دنیای معاصر و انتقال تجربه نسل اول به دوم و سوم پرداختیم. نباید جوانان ما با انقلاب بیگانه باشند. همانطور که یاد شهدا را زنده نگه داشتیم و سنتی با عنوان یادواره شهدا در جای جای کشورمان به وجود آوردیم، باید درباره مطالب انقلاب هم همینطور عمل کنیم.
حداد عادل تصریح کرد: یکی از مواردی که نباید به فراموشی سپرد، داستان انقلاب و نهضت امام است. حضرت امام در سال 41 در اعتراض به تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی نهضت خود را آغاز کردند. این مطلب منجر به حادثه مدرسه فیضیه در سال 1342 شد. در همان سال هم امام حرکتی را آغاز کردند، مقام معظم رهبری میفرمودند: امام، ما و دیگر روحانیونی را که میخواستند منبر بروند، صدا کردند و گفتند: تا شب هفتم محرم، انتقاداتی که میکنید تند نباشد، اما از شب هفتم به بعد رژیم را مستقیم به باد انتقاد بگیرید؛ چون جمعیت پر میشود و آنها نمیتوانند مراسم را تعطیل کنند.
وی ادامه داد: پیرو این مطلب، در تهران در مقابل مدرسه حاج ابوالفتح دستهجات عزاداری به صورت متحد و یکپارچه، شاید جمعیتی بالغ بر صد هزار نفر با هم تظاهرات کردند. این واقعه بعد از ده سال که هیچ تظاهراتی در تهران نبود، اولین تظاهراتی بود که مردم انجام دادند و مسیری بسیار طولانی را طی کردند که از صبح تا بعدازظهر این برنامه ادامه داشت و مردم فریاد میزدند که نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در دو روز بعد شبانه امام را دستگیر کردند و ایشان را به تهران آورده و به زندان جمشیدیه منتقل کردند. برای اولین بار در تاریخ ایران، یک روحانی تراز اول زندانی شد و بعد از دو سه ماه عقلایی به رژیم توضیح دادند که دستگیر کردن مرجع تقلید به نفع نظام نیست. لذا ایشان را آزاد کردند، اما تحتنظر بودند. تا این که مدتی در تهران بودند و بعد به قم برگشتند. تا آبان 43 در قم، درس و بحث داشتند. اما بعد از تصویب قانون کاپیتولاسیون، امام، مجدداً اعتراض فرمودند که باعث شد ایشان به ترکیه تبعید شدند.
وی ادامه داد: مردم که رهبر و مرجعشان که از مهر 41 تا آبان 43 در مطالب مبارزاتی پیرو ایشان بودند، تبعید شده بود؛ ضربه بدی خورده و بهتزده شدند. امام هم به شهری به نام بورسا در ترکیه تبعید شدند. امام ابتدا تنها بودند، بعد حاج آقا مصطفی به ایشان ملحق شدند و بعد هم به نجف رفتند. رژیم احساس کرد که سر امام به کارهای طلبگی گرم شده و قم را هم تحت کنترل خود گرفته و مردم هم که از ایشان جدا شدند، دیگر خطری آنان را تهدید نمیکند. اما امام از همین فرصت در نجف استفاده فرمودند و روحانیون و طلاب و انقلابیون هر طور که بود، خودشان را به امام رساندند و یک سری هم که در همان جا بودند با امام مأنوس شدند و امام موفق شدند که نظریه ولایت فقیه را به صورت فقهی بیان کنند و آن مطالب به صورت کتاب هم منتشر شد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی ابراز کرد: امام از سال 44 تا 57 در نجف بودند و دستگاه حکومتی در این مدت فکر میکردند مسئله حل شده است و مشغول درگیریهای مسلحانه در داخل کشور بودند که آنها اعم از گروههای مختلف چریکی، مارکسیستها، مجاهدین خلق، کمونیستها و ... بودند. رژیم تا سال 54 اینها را از بین برد و کنترل کرد.
وی تصریح کرد: اما امام در سال 57 دوباره حرکت را آغاز کردند. اتفاق خیلی شگفتآور این بود که رهبری را شبانه دزدیدند و تبعید کردند و این روحانی نه حزب داشت، نه اسلحه داشت، نه روزنامه داشت، نه شبکه رادیو و تلویزیون، نه یک منبع اقتصادی و درآمد نفتی و ... . این روحانی با یک میز کوچک و یک قلم و کاغذ در یک اتاقی در کوچه پس کوچههای نجف حرکت خود را آغاز کرد. اما در مقابل شاهی قرار گرفت که درباری آنچنانی داشت، ارتش و ساواک و پول بیحساب نفت و حمایت آمریکا، انگلیس، مجلس و دولت و ... همهجور امکانات در اختیار داشت. امام بدون هیچ وسیله از دور کاری کرد که آن کسی که داخل کشور حکومت میکرد، به اذن خدا، مجبور به فرار شد و خودشان که در داخل کشور نبودند، حاکم شدند. عظمت این اتفاق را نباید فراموش کرد.
حداد عادل بیان کرد: این مطلب مانند قصه موسی و فرعون میماند که مادر حضرت موسی، فرزندش را با سبدی در رود نیل انداخت؛ چون جان او در خطر بود و فرعون میخواست او را از بین ببرد. لذا مادرش به وحی الهی او را به رود نیل سپرد و در خود کاخ فرعون او رشد کرد و فرعون در نهایت در همان رود نیل غرق شد و حضرت موسی حاکم شد. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم شباهت این قضیه با داستان انقلاب ما زیاد است.
وی ادامه داد: لذا خود سرنگونی رژیم ستمشاهی که جشن دو هزار و پانصد ساله گرفتند، معجزه است. امام میدانستند و هر گاه اتفاقی میافتاد، میفرمودند: این کار خداست و هیچ وقت از خود نمیدیدند. مانند خرمشهر که فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد و همیشه به غیر از خدا فکر نمیکردند.
حداد عادل عنوان کرد: شهید مطهری در سال 56 در نجف خدمت امام رسیده بود، ایشان شاگرد امام بود و امام را میشناخت، اما فرمود: هر چه سن ایشان بالاتر میرود، نماز شبش طولانیتر، انسش با خدا بیشتر، گریه شبانهاش با خدا بیشتر میشود و هر چه انجام میدهد، برای خداست.
وی اظهار کرد: یک دلیل پیروزی انقلاب هم این بود که مردم، امام را قبول داشتند که هر چه میگویند، راست میگویند و حرفی که امام میزدند، هم برای خدا بود و هم از دل مردم حرف میزدند. مردم مسلمان بودند و امام از اخلاق و پاکی و اسلام ناب میفرمودند. امام میخواستند دست اجانب از کشور قطع شود، مردم هم همین را میخواستند و از وضع موجود ناراضی بودند. از سابقه امام هم معنویت، فقاهت، شجاعت و ایمان و توجه به مردم محروم مشهود بود. لذا همه در هر جایی بودند به حرف امام گوش میکردند و با وحدت عجیبی از امام تبعیت میکردند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: وقتی امام خبرهایی مبنی بر تظاهرات مردم حتی در روستاهای بسیار کوچک و دورافتاده را میشنیدند، میفرمودند: این وحدت، کار عادی نیست، کار خداست. لذا امام فقط برای خدا کار میکردند. برای همین دیدیم حتی شبی هم که از پاریس به تهران میآمدند نماز شبشان ترک نشد و وقتی هم خبرنگار پرسید: چه احساسی دارید؟ فرمودند: هیچ! یعنی تو فکر نکن من برای جمعیت و زندهبادها حرکت کردم، آن روزی که من را به تنهایی به زندان بردند، همینطور احساس تکلیف میکردم که امروز همه مردم منتظرند.
وی ادامه داد: لذا امام در طول یازده سالی که بعد از انقلاب زندگی کردند، لحظهای آرام نبودند و دائم مشغول به رفع مشکلات، آن هم با سعه صدر بودند و هشت سال جنگ تحمیلی را با توکل به خدا اداره کردند. در زمان بعد از امام هم خداوند متعال، حضرت آقا را به عنوان رهبری به ما مرحمت فرمود که در علم، فقاهت و سادهزیستی و ... مانند امام هستند. ما تنها کشوری هستیم که حکومت دینی و اسلامی، آن هم اسلام ناب داریم.
حداد عادل تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: آمریکا از ایران هستهای نمیترسد، از ایران اسلامی میترسد. چرا که ایران اسلامی الگوی مسلمانان دنیاست. ما بمب اتم نداریم و این داستان تحریم، بهانه است. آنچه خطر دارد، اسلامی شدن ایران است. لذا هزار راه را برای مقابله با ما شروع کردند. راههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ... . آنها به دنبال این هستند که ایمان جوانان را از بین ببرند. یکصد و اندی شبکه فارسی ماهوارهای و دهها سایت مختلف و فعالیتهای دیگر که میخواهند ریشه اخلاق را در جامعه بسوزانند.
وی عنوان کرد: این انقلاب به همان اندازه که عظمت دارد، به همان اندازه هم دشمن دارد. خداوند هم لطف کرده و این انقلاب از گردنهها عبور کرده و در همه رشتههای علمی و فنی پیشرفت کرده است. لذا ما باید با تمام وجودمان، خود را صرف انقلاب کنیم و گوش جان به دهان مبارک رهبری بدوزیم و یکپارچه مطیع ایشان باشیم.