منابع مقاله:
کتاب : تواضع و آثار آن
نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان
کاربردترین حال اخلاقى تواضع است.
عموزاده در مسجد به امام زین العابدین علیه السلام توهین کرد، مردم به طرف او هجوم آوردند و از امام خواستند که او را ادب کنند، به امام گفتم: تا کى مى خواهى صبر کنى؟ بى ادبى و بى تربیتى را دیدى. فرمود: صبر نمى کنم. مى روم تلافى مى کنم.
دست ها به طرف خنجرها رفت و مشت ها گره شد، پنج شش نفر دنبال زین العابدین علیه السلام رفتند تا از امام حمایت کنند، مردم با خود مى گفتند: به امام توهین مى کند. در مسجد صداى خود را بلند مى کند، هرکس حرفى مى زند، دیدند زین العابدین علیه السلام زیر لب حرفهایى مى زند، ایشان چه نقشه اى دارد؟ اما بعد متوجه شدند که امام با خود این آیه را تلاوت مى کند،
«وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
جلوى در خانه عموزاده رسیدند، پسر حضرت مجتبى علیه السلام، در زدند، خادم در را باز کرد، فرمود: عمو زاده ام تشریف دارند، عرض کرد: بله، فرمود: اگر مى شود او را صدا کنید، امام علیه السلام فرمود: عموزاده جان، آنچه در مسجد فرمودى اگر در من هست، خدا مرا ببخشد، اگر در من نیست، اشتباه شده، خدا شما را ببخشد. «1» به دست و پاى زین العابدین افتاد، حضرت او را بلند کرد، گفت: من اشتباه کردم. تواضع و سینه سپر نکردن بسیار خوب جواب مى دهد.
به فرمایش رسول خدا توجه کنید، من توضیح نمى دهم، فقط متن را مى خوانم و رد مى شوم.
کسى که با خدا معامله کند، هم براى خدا تواضع کند و هم براى مردم،
«من تواضع للّه رفعه الله ومن تکبّر خَفَضَهُ الله» کسى که براى خدا و مردم سینه سپر کند، خدا پوزه او را به خاک مى مالد، و تا به حال خیلى ها را به خاک مالیده است:
«ومن اقتصد فى معیشته رزقه الله»
کسى که در زندگى مادى میانه رو باشد، در خرج و هزینه ها، افراط و تفریط نکند، پیغمبر صلى الله علیه و آله مى فرماید: درِ روزى خدا به روى او باز است:
«ومن بَذَّرَ حرمه الله»
کسى که اهل اسراف است، خدا هم از او جدا مى شود. مى فرماید: حالا که مى خواهى رزق و روزى مرا حرام کنى، به چه دلیل به تو بدهم، جلوى او را مى گیرم:
«ومن أکثر ذکر الموت أحبّه الله»
و هر کس زیاد به یاد دنیاى بعد از خود باشد، محبوب خدا مى شود.
قدرت و اراده امام زین العابدین علیه السلام
امام باقر علیه السلام مى فرماید: نوجوان ده دوازده ساله بودم، پدرم حضرت زین العابدین علیه السلام با بودن در آن حادثه عظیم کربلا که کوه ها را از بین مى برد، قسمتى از شب، کیسه اى را از خرما، لباس و پول پر مى کرد و روى شانه خود مى گرفت و در خانه مستحق هاى مسلمان شیعه و سنى و یهودى و مسیحى، مى گذاشت و بر مى گشت. مقدارى مى خوابید و بقیه آن را به نماز شب، گریه، دعا و مناجات مى گذراند، بعد اذان مى گفت ونماز صبح را مى خواند و بعد از نماز صبح، صورت مبارک را روى خاک مى گذاشت، خاکى که از کنار قبر أبى عبدالله آورده بود، هزار مرتبه در سجده مى گفت:
«الهى عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک» «2» آفتاب هم که طلوع مى کرد سر زمین مى رفت و کشاورزى مى کرد، و به خانه بر مى گشت، دوباره شروع به عبادت مى کرد، یک روزى در اتاق را باز کردم و رفتم کنار دیوار نشستم و او را نگاه مى کردم، دیدم که بسیار گریه مى کند.
چقدر انسان باید قدرت و توان داشته باشد، که کربلا را ببیند، و بعد از آن واقعه شب ها بار به دوش بکشد، بعد از آن در نماز شب گریه و هزار بار تکرار ذکر کند و بعد در طول روز مشغول کشاورزى شود و دوباره برگردد و مشغول عبادت شود.
امام باقر مى فرماید: «3» او مشغول عبادت بود و من هم بلند بلند گریه مى کردم. وقتى پدر سلام نماز را داد، فرمود: فرزندم، چرا گریه مى کنى؟ گفتم دلم براى شما مى سوزد، چقدر کار، خدمت، عبادت و سجده مى کنید، مگر این بدن چقدر انرژى دارد؟ فرمود: عزیز دلم، روى طاقچه، کتابى است آن را بردار بیاور. کتاب را آوردم و به پدر دادم، باز کرد و جلوى من گذاشت، فرمود: در این صفحات، عبادات و خدمات جدّم على علیه السلام نوشته شده است. عزیز دلم، اگر بخوانى، آن وقت به من نمى گویى چقدر خودت را به زحمت مى اندازى، من کجا و على کجا؟
عمل صالح، ضعف خلقتى انسان را جبران مى کند. انسان با تمرین عمل صالح، عبادات، خدمت به خلق خدا و اخلاق خوش به توان عجیبى در دنیا و آخرت خواهد رسید. «من کان لله کان الله له» «4» ولى باید به این معنا آگاه باشیم که همه این امور، خدمت ها و عبادات در صورتى از افق وجود انسان طلوع مى کند که انسان نسبت به خدا و خلق خدا متواضع و فروتن باشد. وقتى خداوند مى فرماید: نماز بخوانید و روزه بگیرید، شانه بالا نیندازید، با کمال خاکسارى اطاعت نمایید؛ زیرا اگر مقام تواضع نباشد،
«إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِینَ» «5»
نماز، روزه، خدمت و احسان براى انسان سنگین است، وقتى سنگین شد، با داشتن تکبر قبول نمى کند، با کبر از مجموع آثار عمل صالح خودش را محروم مى کند.
وقتى از اویس مى پرسد تو که پیغمبر صلى الله علیه و آله را ندیدى، از فرهنگ، آئین و مدرسه او چه بهره اى بردى؟ مى گوید: هشت بهره، بهره اول: «طلبتُ الرفعة» رسیدن به قلّه مقام، درجات الهى و کمالات انسانى را جستجو کردم، دیدم دین و فرهنگ او مرا راهنمایى کرده،
«فوجدتها فى التواضع»
این مقام و رفعت را با تواضع و فروتنى، مى شود به دست آورد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- آل عمران (3): 134؛ «و خشم خود را فرو مى برند، و از [خطاهاىِ ] مردم در مى گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
(2)- بحار الأنوار: 46/ 75، باب 5، حدیث 66؛ « [الإرشاد] عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّمِیمِیِّ قَالَ سَمِعْتُ شَیْخاً مِنْ عَبْدِ الْقَیْسِ یَقُولُ قَالَ طَاوُسٌ دَخَلْتُ الْحِجْرَ فِی اللَّیْلِ فَإِذَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام قَدْ دَخَلَ فَقَامَ یُصَلِّی فَصَلَّى مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ سَجَدَ قَالَ فَقُلْتُ رَجُلٌ صَالِحٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ الْخَیْرِ لَأَسْتَمِعَنَّ إِلَى دُعَائِهِ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی سُجُودِهِ عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ قَالَ طَاوُسٌ فَمَا دَعَوْتُ بِهِنَّ فِی کَرْبٍ إِلَّا فُرِّجَ عَنِّی.»
(3)- إعلام الورى بأعلام الهدى: 260، الفصل الرابع؛ «دَخَلَ أَبُو جَعْفَرٍ ابْنُهُ علیه السلام عَلَیْهِ فَإِذَا هُوَ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْعِبَادَةِ مَا لَمْ یَبْلُغْهُ أَحَدٌ فَرَآهُ قَدِ اصْفَرَّ لَوْنُهُ مِنَ السَّهَرِ وَ رَمِدَتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ مِنَ السُّجُودِ وَ وَرِمَتْ سَاقَاهُ مِنَ الْقِیَامِ فِی الصَّلَاةِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام فَلَمْ أَمْلِکْ حِینَ رَأَیْتُهُ بِتِلْکَ الْحَالِ مِنَ الْبُکَاءِ فَبَکَیْتُ رَحْمَةً لَهُ وَ إِذَا هُوَ یُفَکِّرُ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ بَعْدَ هُنَیْئَةٍ مِنْ دُخُولِی فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَعْطِنِی بَعْضَ تِلْکَ الصُّحُفِ الَّتِی فِیهَا عِبَادَةُ عَلِیٍّ فَأَعْطَیْتُهُ فَقَرَأَ مِنْهَا یَسِیراً ثُمَّ تَرَکَهَا مِنْ یَدِهِ تَضَجُّراً وَ قَالَ مَنْ یَقْوَى عَلَى عِبَادَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام إِذَا تَوَضَّأَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ فَقِیلَ لَهُ مَا هَذَا الَّذِی یَغْشَاکَ فَقَالَ أَ تَدْرِی لِمَنْ أَتَأَهَّبُ لِلْقِیَامِ بَیْنَ یَدَیْه.»
(4)- بحار الأنوار: 82/ 319، باب 36؛ «أنه من کان لله کان الله له.»
(5)- بقره (2): 45؛ «بى تردید این کار جز بر کسانى که در برابر حق قلبى فروتن دارند دشوار و گران است.»