ماهان شبکه ایرانیان

گرایه به جای ترند؛ نکاتی در باب واژه‌گزینی و رواج آنها

روزگاری واژگانی چون دانشگاه، واژه، ارتش، پدافند و دادگستری را بزرگانی مانند عباس اقبال، تقی‌زاده، فرشید‌ورد، جعفر شهیدی و عبدالله مستوفی دست می‌انداختند ولی اکنون کاملا مرسوم است.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- فرهنگستان زبان و ادب پارسی واژۀ «گرایه» را به جای «ترِند» پیش‌نهاد کرده است.
  
   خانم نسرین پرویزی معاون واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در توضیح این انتخاب گفته چون ترند شدن به معنی آن است که امری در کوتاه مدت مورد علاقۀ مردم قرار می‌گیرد و به همین خاطر از «گرایش» استفاده کردیم و «گرایه» را ساختیم. گرایه دقیقا به معنی «ترند» است یعنی مورد علاقه مردم و مشخصا در شبکه های اجتماعی و فضای اجتماعی.

قابل حدس است که در مقابل این واژه گزینی موضع گیری منفی صورت پذیرد با این دلایل:

1.‌ این اصطلاحات، بین‌المللی است و نسل زد و آلفا زیر بار نمی‌روند.

2. ‌برای جای‌گزینی دیر شده و قبل از رواج ترند باید می‌جنبیدند و همین تأخیر سبب می‌شود جا نیفتد.

3. ‌زبان وسیلۀ ارتباطی است و چه تفاوت می‌کند از چه واژه‌ای استفاده کنیم. مهم این است که منظورمان را منتقل کنیم. گرایه شبیه کرایه است و به سرنوشت رایانه دچار می‌شود که چون شبیه یارانه بود جا نیفتاد.

4. ‌فرهنگستان یک تشکیلات حکومتی است که برای تحمیل واژگان از مرکز ایجاد شده است. زبان باید از درون خود بجوشد و اگر قرار است واژه‌ای ساخته شود به دست نویسندگان و شاعران باشد مانند «ضرباهنگ» یا «سُم‌ضربه» که شاملو ساخته و رایج شده.

5. ‌این جور واژه سازی‌ها مثل کش‌لقمه بیشتر اسباب خنده است و مردم به کار نمی‌برند.

6. ‌مردم غم نان دارند و بیم مسایل منطقه. فکر نان باشیم که خربزه آب است. 

دربارۀ گزاره اول می‌توان گفت درست نیست چون اگر چنین بود ژاپنی ها و چینی ها و اعراب و ترک‌ها هم به کار می‌بردند حال آن که می‌بینیم معادل‌سازی می‌کنند.

  مورد دوم از یک نظر درست است و مثال «ماهواره» بهترین نمونه است. هر چه زودتر باشد بهتر جا می افتد ولی ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.

نکته سوم را برخی در توجیه دایرۀ محدود واژگانی یا کم‌خوانی و اکتفا به گشت زدن در دینای اینترنت به جای مطالعه عمیق مطرح می‌کنند و وارد نیست. حال آن که مترجمان که تسلط بیشتری بر زبان های دیگر دارند نه.

   درباره موضوع چهارم می‌توان گفت شاید در زمان رضاشاه چنین انگیزه‌ای بوده و به دنبال پارسی سره بودند و اکنون نیز نسبت به لغات انگلیسی و فرنگی بیشتر حساسیت دارند تا عربی اما فرهنگستان از همکاری متخصصان برجسته بهره‌مند است.

 درباره نکته پنجم هم این اشاره لازم است که کش لقمه را فرهنگستان نساخت بلکه زاده ذهن نویسنده برنامه طنز تلویزیونی و البته بامزه است و مقصود را می رساند. هر چند در نام های خاص برخی قایل به این هستند که نیاز به واژه گزینی نیست. اتقاقا اگر رسانه ها به کار ببرند مردم به کار می برند. نگاه کنید به دو واژۀ سامانه و یارانه که نسل قبل به کار نمی برد و می گفت سیستم یا سوبسید وحالا اگر بگویی سوبسید تعجب می کنند.

 روزگاری واژه های دانشگاه، واژه، ارتش، پدافند و دادگستری را بزرگانی ( به ترتیب) چون عباس اقبال، حسن تقی‌زاده، خسرو فرشید‌ورد، جعفر شهیدی و عبدالله مستوفی دست می انداختند اما اکنون هر 5 واژه کاملا مرسوم است. 

   دست آخر این که واژه سازی ربطی به کنترل نرخ تورم ندارد. این گونه نیست که اگر نگوییم ترند نرخ تورم از 50 درصد به 3 درصد کاهش نیابد!

  این سخن شاهرخ مسکوب را فراموش نکنیم که «ایرانی بودن با همۀ مصایب آن به زبان فارسی‌اش می‌ارزد». اگر زبان فارسی هم آسیب ببیند چه بگوییم؟! 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان