او فرزند على علیه السلام و فاطمه علیها السلام است[1] و مقامى بس والا دارد. القابى همچون «عقیله بنى هاشم » ، «عارفه » ، «عالمه » ، «کامله » و «عابده » نشانگر شخصیت الهى این بانوى بزرگ است.
او از جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام و مادرش فاطمه زهرا علیها السلام حدیث روایت کرده و بانویى است داراى قوت قلب، فصاحت زبان، شجاعت و...
زینب کبرى علیها السلام همواره مورد احترام امام حسین علیه السلام بود و از آغاز تا انجام قیام عاشورا همراه آن حضرت مسؤولیت سرپرستى اهل بیت علیهم السلام، بانوان و کودکان را به عهده داشت و در کنار امام سجاد علیه السلام پرچم پیام رسانى خون شهدا را در دست داشت.
این بانوى بزرگ هم دختر شهید، هم خواهر شهید، هم مادر شهید و هم عمه شهید است. دو فرزند او به نام محمد و عون نیز همراه او در کاراون امام علیه السلام بودند و روز عاشورا به شهادت رسیدند.
صابره کربلا محرم اسرار امامت بود و از حوادث آینده خبر داشت. در یکى از منازل بین راه به نام «خزیمیه » به امام حسین علیه السلام خبر داد که هاتفى به او از سرنوشت کاروان، شهادت یاران و مصیبت هاى آینده خبر داده است. امام در جواب او فرمود: «یا اختاه! کل الذى قضى فهو کائن;[2]
اى خواهر! هر آنچه که خدا مقدر کرده، محقق خواهد شد.»
امام سجاد علیه السلام نقل مى کند: «شب عاشورا شنیدم پدرم در حالى که شمشیر خود را آماده مى کرد، اشعارى در بى وفایى دنیا زمزمه و تکرار مى کرد. وقتى متوجه منظور ایشان شدم، بغض گلویم را گرفت اما عمه ام زینب علیها السلام طاقت نیاورد و با نگرانى فرمود: «واثکلاه! لیت الموت اعدمنى الحیاه، الیوم ماتت امى فاطمه وابى على و اخى الحسن;
واى از این مصیبت سنگین! کاش، چنگال مرگ پرنده زندگیم را نابود مى کرد. امروز دوباره مرگ مادر، پدر و برادرم تکرار شد.» امام حسین علیه السلام او را دلدارى داد و به صبر سفارش کرد و همه اهل بیت علیهم السلام از این صحنه گریستند. امام خطاب به آنان فرمود:
«یا اختاه! یا ام کلثوم! یا فاطمه! یا رباب! انظرن اذا قتلت فلا تشققن على جیبا ولا تغمشن وجها ولا تقلن هجرا; [3]
اى خواهر! اى ام کلثوم! اى فاطمه! اى رباب! متوجه باشید که وقتى من کشته شدم، گریبان ندرید و صورت نخراشید و سخن بیهوده مگویید.»
نافع بن هلال مى گوید:
وقتى امام حسین علیه السلام به خیمه زینب کبرى علیها السلام وارد شد، شنیدم آن بانوى سترگ از حضرت، وضعیت روحى یاران را پرسید که آیا از ثبات و پایدارى آنان اطمینان دارد؟
امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
«والله لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیه دونى استیناس الطفل الى محالب امه; [4]
سوگند به خدا آنان را آزمودم، در میان آنان احدى را نیافتم، مگر شجاعانى استوار که اشتیاق آنان به مرگ در رکاب من همچون انس کودک به سینه مادر است.»
دردناک ترین صحنه براى بانوان، به ویژه زینب کبرى علیها السلام لحظه وداع امام علیه السلام با اهل خیام بود که باز همگى از طرف امام علیه السلام مامور به صبر شدند.
هنگامى که «ذوالجناح » خبر شهادت سیدالشهداء علیه السلام را به خیمه گاه آورد اهل حرم به سوى قتلگاه روانه شدند. زینب کبرى علیها السلام با دیدن صحنه گودال فریاد زد:
وامحمدا! واعلیا! هذا حسین بالعراء صریع بکربلا لیت السماء اطبقت على الارض ولیت الجبال تدکدکت على السهل
با این جملات در حالى که امام در حال جان دادن بود خود را به پیکر برادر نزدیک کرد و عمر سعد با گروهى خود را به گودال قتلگاه نزدیک مى کردند.
«عقیله بنى هاشم » فریاد کشید:
«واى بر شما. آیا مسلمانى بین شما نیست؟»
اما کسى پاسخ او را نداد و عمر سعد به سپاهیان خود دستور داد کار حسین علیه السلام را تمام کنند.
بانویى که شهادت دو فرزند، برادران و برادرزادگان و خویشان را به چشم خود دیده است، تازه رسالت سنگینى را به دوش خود احساس مى کند. او باید برخیزد و بیرق شهدا را تا پایان راه با صبر و پایدارى در دست گیرد.
شام غریبان، حرکت از قتلگاه و حوادث مسیر اسارت هر کدام به تنهایى براى زمین گیر شدن قوى ترین مردان کفایت مى کرد اما زینب علیها السلام بزرگ تر و استوارتر از آن بود که با سیل سهمگین طوفان هاى بلا بر خود بلرزد.
زینب کبرى علیها السلام بااین که دلخراش ترین صحنه ها را دید اما در هر فرصتى پیام عاشوراییان را با اقتدار و صلابت به گوش همگان مى رساند. در مجلس یزید که همه چیز براى تحریف خون کربلاییان فراهم شده بود خطبه آتشین[5] او ورق را برگرداند و جو تبلیغاتى مسموم شامیان را چنان متحول ساخت که دشمن از نگهدارى اسراى سرافراز در آن دیار احساس خطر مى کند. او فاطمه اى بود در شام و زبان گویاى على علیه السلام بود در کوفه. او به حق، زینب بود، زینت پدر...
ما یار قدیم مشکلات و رنجیم
در سنگر صبر و در میان گنجیم
در حادثه هاى تلخ حال خود را
با صابره کرببلا مى سنجیم [6]
پی نوشت:
[1]. پایگاه حوزه، مجلات، مبلغان شماره 16، کربلا و الگوهاى رفتارى 2 (الگوهاى مثبت)
[2].مقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ص 176.
[3].همان، ص 218.
[4].همان، ص 219.
[5].همان، ص 357.
[6].نگارنده (حجت الله بیات)
منبع : سبطین