کاش آنزمان، سرادق گردون، نگون شدی وین خرگه بلند ستون، بیستون شدی
کاش آنزمان در آمدی، از کوه تا بکوه سیل سیه که روی زمین، نیلگون شدی
کاش آنزمان ز آه جهانسوز اهلبیت یک شعله، برق خرمن گردون دون شدی
کاش آنزمان که این حرکت کرد آسمان سیماب وار، گوی بی سکون شدی
کاش آنزمان که پیکر او شد درون خاک جان جهانیان، همه از تن، برون شدی
کاش آنزمان که کشتی آل عبا، شکست عالم تمام، غرقه ی دریای خون شدی
آن انتقام گر نفتادی، بروز حشر با این عمل، معامله ی دهر چون شدی
آل نبی (ص) ، چو دست تظلم بر آورند ارکان عرش ار، به تلاطم درآورند
منبع : تبیان