فرقه ازارقه

فرقه ای از خوارج هستند که نام خود را از پیشوای خویش نافع بن ازرق که ابو راشد کنیه داشت گرفتند و گویند: مخالفان ایشان از اهل قبله مشرکند و هر که به مذهب ایشان در نیاید ریختن خون او و زن و فرزندش جایز است.

فرقه ای از خوارج هستند که نام خود را از پیشوای خویش نافع بن ازرق که ابو راشد کنیه داشت گرفتند و گویند: مخالفان ایشان از اهل قبله مشرکند و هر که به مذهب ایشان در نیاید ریختن خون او و زن و فرزندش جایز است.

پس از کشته شدن نافع، پیروان او با عبیدالله بن ماحوز بیعت کردند و تا شوال سال 66 ه. که در سلبری کشته شد پیشوای ایشان بود.

پس از کشته شدن زبیر بن ماحوز، ازارقه با قطری بن الفجاه که از دلیران زمان خویش بود بیعت کردند. بعد از قتل قطری، ازارقه پراکنده شدند. (1)

ازارقه سنگسار (رجم) کردن را منکر شدند و خیانت در امانت را روا دانستند و گفتند مخالفان ما مشرکند و ادای امانت ایشان جایز نیست و حد شرعی را درباره کسی که قذف مرد زن دار می کرد روا ندانستند، ولی حد شرعی را بر کسانی که قذف زنان شوهردار می نمودند جاری می کردند.

دست دزد را در بیش و کم می بریدند و اندازه ای در مال دزدی در نظر نمی گرفتند.

ازارقه چون با نافع بن ازرق بیعت کردند او را امیرالمؤمنین خواندند و خوارج عمان و یمامه نیز به ایشان پیوستند.

حجاج بن یوسف، مهلب بن ابی صفره را به جنگ ایشان فرستاد و از آنان کشتار بسیار کرد.

ازارقه علی(ع) را کافر شمردند و عبدالرحمن ملجم را در شهید کردن آن حضرت بر حق می دانستند.

ایشان خوارجی را که از جنگ با مخالفان خودداری می کردند کافر شمردند و ریختن خون اطفال و زنان مخالفان را جایز می دانستند و می گفتند که اطفال مشرکان در دوزخند و نیز می گفتند که جایز است خداوند پیامبری بفرستد در حالی که می داند پس از نبوتش کافر خواهد شد و جایز است که پیغمبری بفرستد که پیش از نبوتش کافر بوده و از وی گناهان کبیره و صغیره صادر شده باشد و نیز گویند که: مرتکبان کبیره جملگی کافرند و با دیگر کفار به دوزخ اندر افتند.

الفرق بین الفرق، ص 50 - 52.

ملل و نحل، شهرستانی، ص 109 - 110.

مقالات الاسلامیین، ج 2، ص 126 و 137.

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 2، ص 136.

4. E. I (new) vol.1, p. 833 - 834.

پی نوشت:

(1) در سال 68 هجری میان خوارج ازرقی، به رهبری زبیر بن ماحوزی، و قطری بن الفجاة، و سپاهیان حجاج بن یوسف که اغلب تحت فرماندهی مهلب (از قبیله ازد) سردار فعال و آزموده خراسان بودند، جنگهایی طولانی و دشواری در جریان بود که از فارس پیوسته به خوزستان و بین النهرین و همچنین به اصفهان و سیستان و کرمان سرایت می کرد. اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه جواد فلاطوری، ص 32.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان