به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نشست «آشنایی با اندیشههای تفسیری آیتالله طالقانی» با سخنرانی سید محمدمهدی جعفری، پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه، علیاکبر احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و یوسف خانمحمدی، استاد دانشگاه مفید قم، روز گذشته در باشگاه اندیشه برگزار شد.
«پرتوی از قرآن» موضوع سخنرانی سیدمحمد مهدی جعفری بود. وی درباره پیام تفسیر «پرتوی از قرآن» گفت: باید دید که زمینه تاریخی و شرایط به چه صورتی بوده است که وی به قرآن تمسک کرده و با چنین روشی قرآن را تفسیر میکند.
جعفری ادامه داد: زمینه توجه آیتالله طالقانی به تفسیر قرآن به بعد از مشروطیت بر میگردد؛ وقتی که جریانهایی در استبداد صغیر روی داد و جنگهایی بین موافقان و مخالفان مشروطه به وجود آمد که شیخ فضلالله نوری با مشروطه مخالف و به دنبال مشروعه بود و از آن طرف مرحوم نایینی از مشروطیت دفاع میکند تا اینکه اختلاف بین موافقان و مخالفان ادامه پیدا میکند و به ناکامی مشروطه میانجامد.
استاد سابق دانشگاه شیراز تصریح کرد: در کنار این مسئله، دیکتاتوری رضاخان نتایج فراوانی داشت. رضاخان نه تنها نگذاشت شخصیتی شکل بگیرد بلکه، شخصیتهای موجود دینی و سیاسی را از بین برد. دوران رضاخان تأثیرات زیادی بر دینداران که به دنبال اجرای برنامه دینی بودند داشت.
جعفری اظهار کرد: آیتالله طالقانی به اقتضای زمانه به قرآن پناه برد و تنها راه حل در مقابل دیکتاتوری، سکولاریسم و ایدئولوژیهای مخالف را آن میدانست که به قرآن تکیه کند. ایشان در آن شرایطی که افکار مختلف با هم برخورد دارند و دیکتاتوری به اوج خودش رسیده است قرآن را به دست میگیرد و به صحنه میآورد.
جعفری ادامه داد: آیتالله طالقانی هر فرصتی که برای بیان رهنمودهای قرآن مییافت از آن بهره میبرد، حتی وقتی که نهضت ملی به وجود آمد با ندای قرآنی و رهنمودهای قرآنی از آن حمایت کرد، زیرا نهضت ملی را یکی از آن عوامل و مقتضیاتی میداند که میتواند رهنمودهای قرآن را در آن عملی کند.
تفسیری که در زندان تدوین شد
جعفری ضمن توضیح درباره داستان زندانی شدن آیتالله طالقانی به مسئله چگونگی ایجاد کتاب «پرتوی از قران» پرداخت و گفت: ایشان در زندان آن یادداشتهای ذهنی خودش را جمعآوری میکند و جلد نخست «پرتوی از قرآن» را تدوین میکند. بعد از انتقال از زندان شماره دو به زندان شماره چهار به ایشان پیشنهاد شد که تفسیر قرآن را ادامه بدهد. ایشان تأکید داشت که جزء سی قرآن را تفسیر کند، چرا که این جزء پیامهایی دارد. وی این کار را انجام داد و بعد از زندان سوره آلعمران و آیه 24 سوره نساء را تفسیر کرد.
این پژوهشگر قرآن گفت: آیتالله طالقانی تمام راه حل را در بازگشت به قرآن و اسلام میدید اما مقصود وی اسلام سنتی نبود، بلکه بازگشت به فطرت مد نظر وی بود.
جعفری در پایان سخنانش به قرائت بخشهایی از کتاب پرتوی از قرآن پرداخت که بیانکننده روش تفسیر آیتالله طالقانی بود. بهعنوان نمونه، در بخشی از کتاب آمده است: «این روش را در بیان هدایت قرآن در پیش گرفتم تا شاید برای فارسیزبانان بیشتر چهره قرآن هویدا شود که به جمال هدایت و کمال قرآنی آراسته گردند و مسلمانان را از خودباختگی و فلسفه حیات و دلبستگی به تمدن بیثبات که ساخته خردهای کوتاه بشری است به هوش آیند و راه خیر و صلاح را در پیش گیرند.»
سنخشناسی تفسیر آیتالله طالقانی
بر اساس این گزارش، علیاکبر احمدی به موضوع نوعشناسی تفسیر آیتالله طالقانی پرداخت و گفت: مسئله سنخشناسی تفسیر آیتالله طالقانی از تفاسیر دیگران مهم است، زیرا در نهایت به نوعی مرزبندی در تفسیر وی با تفاسیر دیگران میرسیم و احیانا نور و پرتویی به دست میآید که در حل مسائل کشور از آن بهره میبریم.
احمدی اظهار کرد: درباره نوع تفسیر آیتالله طالقانی باید گفت که برخی تلقی او را از قرآن یک تلقی سنتی به شمار میآورند و معتقدند که طالقانی در چارچوب مألوف میاندیشید و پیام قرآن را در چارچوبهای سنتی بیان میکند. این دیدگاه، رأیی مطابق با متن نیست و اگر کسی به تفسیر طالقانی رجوع کند متوجه میشود که طالقانی در چارچوب اندیشههای سنتی گام بر نمیداشت و برداشت او از قرآن چنان نیست که در گذشته مطرح بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص مواردی که در آثار آیتالله طالقانی در جهت تأیید این دیدگاه وجود دارد، تصریح کرد: مؤیداتی که از آثار آیتالله طالقانی برای این رأی قابل برداشت است ضمن اینکه گزینشی هستند، جامع و پوششدهنده نیستند. با اینکه ایشان از مثنوی استفاده میکرد اما این استفاده بهگونه ای نیست که گفته شود که پرتوی از قرآن از سنخ آثار عرفا است، چراکه او به انتقاد از عرفا میپردازد. بهعنوان مثال در آیهای که به بنیاسرائیل دستور داده میشود که گاو را ذبح کنید، آیتالله طالقانی میگوید چرا اینطور تفسیر شده است منظور از بقره، بقره نفس است؟ به بیان دیگر، از نظر ایشان چرا باید چنین تفسیر صوفیانهای از قرآن شود. پس تفسیر وی یک تفسیر عرفانی نیست و نمیتوان او را در عداد متکلمان، فیلسوفان و فقهای گذشته قرار دارد.
وی ادامه داد: نمونههایی مانند اینکه ایشان در زندان، مارکسیستها و مخالفان را نجس نامید یا حکم به قطع دست سارق داد، نمیتوانند به اثبات برسانند که وی در چارچوب فقه سنتی میاندیشیده است، زیرا در پرتوی از قرآن تأکید میکند که فقه در چارچوب عدالت حرکت کند. نتیجه اینکه اگر تفسیر پرتویی از قرآن در چارچوب سنتی دانسته شود، چنین رأیی، جامع نیست و نمیتواند مطابق با متن آثار طالقانی باشد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش به دومین دیدگاه درباه نوع تفسیر آیتالله طالقانی پرداخت و اشاره کرد: رأی دیگر آن است که تفسیر ایشان قرائتی انسانی از دین است و طرفداران این دیدگاه خواستند که آثار وی را در عداد لیبرالها بدانند و او را مدافع ارزشها و اندیشههای لیبرالی قلمداد کنند. در این زمینه نمونههایی همچون اینکه او بر حقوق بشر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی احزاب و به ویژه مسئله شورا، دخالت بشر در تعیین سرنوشت تأکید داشته است از آثار و اقوال آیتالله طالقانی قابل برداشت است، ولی نمیتوان گفت که طالقانی با روح لیبرالیسم پیوند برقرار کرده است. او صراحتا در جایی مجله حقوق بشر را نقد میکند که این نظریه با مصالح واقعی کارساز نیست. این نقد بسیار مهم است، زیرا لیبرالها وقتی که از حق سخن میگویند، این حق را محصول خودپنداری عقل بشر قلمداد میکنند، بشر خودش نظریه حق را تضمین میکند و اعتقاد ندارند که نظریه حق بر اساس مصالح واقعی بشر باشد.
احمدی تصریح کرد: از سوی دیگر، اومانیسم خاصی در لیبرالیستها وجود دارد که مد نظر آیتالله طالقانی نیست و اگر وی از شورا و آزادی اندیشه صحبت میکند از چارچوبهای قرآنی و مبانی فلسفی خاص و انسانشناسی خاصی که در قرآن وجود دارد استفاده میکند و این طور نیست که از مبانی فلسفی لیبرالی بهره ببرد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: اگر بخواهیم پرتوی از قرآن را نوعی همراهی با مکاتب رادیکالی قلمداد کنیم، این اشتباه محض است. متفکران در این زمینه مواردی را در تأیید این اندیشه بیان کردهاند؛ مانند اینکه او به سوسیالیست و عدالت شورا، دخالت و نظارات دولت در تحقق مصالح جمعی نظر داشته است و معتقد بود که مالکیت فردی از یک حالت خاص فراتر رود. نقد اساسی به این رویکرد ارائه شده آن است که در این تفسیرها جامعیت طالقانی از بین رفته است و نگاه این تحلیلگران به طالقانی و پرتوی از قرآن یک نگاه جامع نیست.
احمدی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه باید به دنبال ارائه یک تئوری جامع از پرتوی از قرآن بود، اظهار کرد: تفسیر پرتوی از قرآن معتقد است که یک نظریه رهایی را مطرح میکند و قرآن کتابی است که به بشر یک نظریه رهایی را ارائه میدهد. پس، میتوان تفسیر آیتالله طالقانی را یک تفسیر رهاییبخش قلمداد کرد.
وی افزود: نظریه رهایی که به قرآن نسبت داده میشود چیزی نیست که در سنت وجود داشته باشد و در آثار گذشتگان مطرح بوده باشد بلکه، یک اصطلاح کاملا دقیق است و پس از مدرنیته مطرح شده است. این نظریه، یک نظریه فلسفی و یک نظریه علمی به معنای رایج نیست.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مکاتب و فرقههای خاصی میگویند که ما باید به سمت نظریه رهایی حرکت کنیم. حال باید دید که معنای رهایی بشر چیست و رها شدن در گرو چه چیزی است؟ معتقد نیستم که آنچه طالقانی در نظریه رهایی بر اساس قرآن مطرح کرده است همان چیزی است که در مکتب فلسفی کانت و هگل مطرح شده است، بلکه آنها تفاوت ماهوی دارند. بهدنبال صحبت از اصالت نظریه رهایی طالقانی هستم و تأکید کنم که آن یک نظریه قرآنی است و شباهت آن با نظریه رهایی متجددین شباهت ظاهری است و شباهت ماهوی نیست.
وی افزود: غربیان رهایی را در آن میبینندکه انسان از موانع بیرونی بگسلد و بلکه بیش از این هم قائلند که اگر انسان زورگویی و استبداد سیاسی و فساد طبقاتی را پس بزند، در این صورت باید به عقل عملی بیشتر از عقل نظری توجه کند. به بیان دیگر، شرط رهایی از موانع آن است که از مباحث انتزاعی خارج شده و به مباحث متافیزیکی توجه نکند و رهایی یک نظریه مربوط به عمل در حوزههای اقتصاد، سیاست و اجتماع است.
احمدی تصریح کرد: از نظر طالقانی این دیدگاه غربیها درباره نظریه رهایی صحیح نیست؛ درست است که وی میگفت که قرآن کتاب هدایت است اما این قرآن برای هدایت ذهن هم برنامه دارد. قرآن استقلال ذهن (عقل نظری از عقل عملی) را پذیرفته است؛ ذهن بشر از مبدأ تا معاد باید هدایت شود و از نظر طالقانی هدایت فقط از آسمان میآید و پی بردن به مبدأ و معاد از طرف علم و فلسفه به دست نمیآید، زیرا اینها محدودند بلکه باید از مدرسه انبیاء آن را آموخت. پس، از نظر طالقانی، تئوری رهایی در واقع، رهایی ذهن است؛ به این صورت که انسان بداند در کجاست و چرا خلق شده است و سپس وارد عمل شود.
وی ادامه داد: طالقانی در عین حال که اعتقاد دارد قرآن کتاب هدایت است، میگوید که این هدایت و رها شدن از تعلقات دنیوی در مرحله اول در ذهن پایهریزی میشود و سپس به مرحله عمل میرسد و این ربطی به نظریه رهایی مارکسیستی و طرفداران رهایی ندارد. سخن طالقانی آن است که ذهن انسان باید نسبت به مبدأ و معاد باز شود و وقتی باز شد باید در وضع درونی و بیرونیاش تحول ایجاد کند.
احمدی اظهار کرد: تفسیر صحیح از نظر طالقانی آن است که ما در نهایت تحولی در خودمان به وجود آوریم. اگر قرآن خواندن به تحولی در مسیر زندگی ما منجر نشود این چیز درستی نیست. در نظریه رهایی که طالقانی آن از قرآن استنباط میکند نوعی وحدت ارگانیک وجود دارد. وی معتقد است که قرآن یک نظریه دارد و قرآن بهطور واحد عمل میکند و آن نظریه رهایی توحیدی است که قرآن آن را مطرح میکند. به بیان دیگر، تمام مطالبی که در قرآن است در خدمت بیان نظریه رهایی است.
احمدی گفت: بسیاری از مفسران وحدت چند آیه را میتوانند توضیح دهند ولی وحدت آیات سورههای بزرگ را مانند بقره، آلعمران و کل آیات قرآن را نمیتوانند توضیح بدهند، طالقانی این را بر عهده میگیرد که این وحدت را توضیح بدهد.
وحدت آیات قرآن؛ پاسخی به نظریه رؤیاهای رسولانه
احمدی تأکید کرد: اگر امروزه برخی از قرآنپژوهان به این نتیجه رسیدهاند که قرآن رؤیایی بیش نیست یکی از استدلالهای این نظریه آن است که قرآن دارای پراکندگی است و این پراکندگی حکایت از ذهن رؤیابین میکند. پس باید این وحدت ارگانیک را به اثبات رساند و نشان داد که یک انسجام سیستماتیک میان آیات قرآن وجود دارد. طالقانی مورد به مورد متوجه این وحدت و نظم منطقی آیات قرآن است و از این منظر، پرتوی از قرآن یک شاهکار میتواند به حساب آید.
روششناسی و نتایج تفسیر آیتالله طالقانی
بر اساس این گزارش، یوسف خانمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، سخنران بعدی این نشست بود که در سه محور سخنرانی کرد. وی در بخش ابتدایی سخنانش گفت: فهم جدید از قرآن روش جدید میخواهد و از روش و سؤالات کهنه به جواب جدیدی نمیتوان رسید.
خانمحمدی در ادامه به بیان مشکلاتی که باعث شد آیتالله طالقانی به تفسیر قرآن روی آورد، پرداخت و تصریح کرد: «فقدان جامعنگری دینی»، «گسترش مکتب مارکسیسم و لیبرالیسم در ایران و جهان اسلام»، «تقدیرگرایی»، «فقدان آگاهی»، «کمکاری فرهنگی» و «گسترش روابط ناسالم اقتصادی» از مهمترین مشکلاتی است که زمینه را برای تفسیر آیتالله طالقانی فراهم کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در بخش دوم سخنانش به روششناسی تفسیر آیتالله طالقانی اشاره کرد و گفت: مواردی همچون: «اتخاذ روش تاریخی که در بستر تاریخ خودش را نشان میدهد»، «پرهیز از روشهای عرفانی و فلسفی»، «تفسیر قرآن به قرآن»، «نامگذاری آثار قرآنی»، «توجه به واقعیتهای سیاسی اجتماعی قرآن»، «فارسینویسی قرآن»، «عقلگرایی» و «توجه اهداف و مقاصد قرآن» از مهمترین ویژگیهای روش تفسیری آیتالله طالقانی است.
خانمحمدی در بخش پایانی سخنانش به نتایج تفاسیر آیتالله طالقانی در ایران و جوامع اسلامی اشاره کرد و گفت: «تقدیرگرایی»، «شکلگیری نو اندیشی با گسترش نهادین قرآن در دانشگاهها»، «خودآگاهی»، «ارائه مدل حکومتی از قرآن» و «شکلگیری قرائت اسلام اعتدالی» نتایج تفسیر آیت الله طالقانی در ایران و سایر جوامع اسلامی بهشمار میآید.
یادآور میشود، نشست «آشنایی با اندیشههای تفسیری آیتالله طالقانی» با سخنرانی سید محمدمهدی جعفری، پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه، علیاکبر احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و یوسف خانمحمدی، استاد دانشگاه مفید قم، روز گذشته 18 شهریور در باشگاه اندیشه برگزار شد.