براساس جبرگرایی، انسان ها در کارهایی که انجام می دهند، فاقد اختیارند،
[1]
این خداست که ملک را به کسی که بخواهد می دهد و از کسی که بخواهد می گیرد، یکی را ذلیل و دیگری را عزیز می شمارد و آن که بر قدرت مسلط شده، حق است و خواست خدا و آن که مرؤوس و مظلوم است، محکوم است و خواست خدا چنین بوده، نه ظالم در ظلمش مقصر است و مختار و نه عدالت عادل از روی اختیار است، آن چه خداوند مقدر نموده و از کانال قضا و قدر گذشته، حتمی است و انسان ها به ناچار فرمانبرند!
متاسفانه این بنیان کژ، دیوارهای کج تری برآن بنا شد و هم چنان این خط انحرافی براکثر جوامع اسلامی سنی مذهب حاکم است و این همان مبنایی است که ابوالحسن اشعری، مبانی اعتقادی خویش را بر آن بنا گذاشته است . این تفکر انحرافی، دستاویزی قرار گرفت تا زمینه جنایت هولناک یزید را فراهم آورد و آن گاه توجیه کند، از این رو عمر بن سعد درباره شهادت امام حسین (ع) گفت: «این کار از جانب خداوند مقدر شده بود .» عبیدالله بن زیاد نیز در تعقیب همان هدف، و در ضمن برای تحقیر اهل بیت پیامبر (ص) خطاب به حضرت زینب (س) گفت: «حمد خدای را که شما را رسوا کرد و کشت و سخنگویانتان را تکذیب کرد» .
زینب (س) فرمود: «حمد شایسته خدایی است که به واسطه پیامبرش به ما کرامت داد و از گناه و آلودگی ما را پیراسته ساخت . خداوند، تنها فاسق و فاجر را رسوا می سازد و او غیر ماست » (یعنی خدا شما را رسوا ساخت).
[2]
[2]
.مفید، ارشاد، ج 2، ص 115; ابن طاووس، لهوف، ص 70 .