ماهان شبکه ایرانیان

گزارش / جشن بیستمین سال تأسیس بنیاد دائرة المعارف اسلامی

مقارن جشنهای ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی، جشن بیستمین سال تأسیس بنیاد دایرة المعارف اسلامی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد

مقارن جشنهای ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی، جشن بیستمین سال تأسیس بنیاد دایرة المعارف اسلامی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد. در این مراسم از مدیران و دست اندرکاران این بنیاد علمی فرهنگی که طی 20 سال گذشته خدمات فرهنگی ارزنده ای به جامعه فرهنگی و مراکز علمی دانشگاهی تقدیم کرده اند، قدردانی شد. و هفتمین جلد دانشنامه جهان اسلام که حاصل تلاش جمعی از محققان و مؤلفان است، به اهل علم و معرفت اهدا گردید.

شایان ذکر است که دکتر غلامعلی حداد عادل مدیر عامل بنیاد، با اشاره به تقارن جشن بیستمین سال تأسیس بنیاد با ایام مبارک دهه فجر، خاطرنشان ساختند که:

«در بیست سال پیش در روز شانزدهم بهمن، مقام معظم رهبری در دومین سال از دوره اول ریاست جمهوری شان حدود 10 نفر از اعضای هیأت امنا را خواستند و نیت خودشان را برای تأسیس بنیاد و تألیف دانشنامه بیان کردند و ما امروز با موفقیت، تولد این نهال بیست ساله را جشن می گیریم.»

یازدهمین دوره جایزه جهانی کتاب جمهوری اسلامی

در یازدهمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران اسامی برگزیدگان و حوزه مطالعات و تحقیقات آنان به شرح زیر اعلام گردید:

الف حوزه مطالعات ایرانی

1 حوزه اروپا آمریکا: فراسوی حجاب (زنان مسلمان ایران)

مؤلف: مری کلودلوتران، بهجت یزدخواستی، هارماتان، 2002

2 حوزه خاور دور ترجمه ژاپنی «رسالة الوجود» و «لوایح»

مجموعه هستی شناسی ایران (ترجمه دو رساله عرفانی از حاجی و جرجانی)، مترجم: آکی روماتسوموتو، 2002

3 حوزه جهان عرب (فلسفة التصوف و الدعوة إلی الله فی کتاب مرصاد العباد من المبدأ إلی المعاد)، محقق و مترجم دکتر علی احمد اسماعیل، قاهره، 2002

4 حوزه آسیای مرکزی تئاتر سنتی تاجیکان، نظام نورجان اف، دوشنبه، 2002

5 حوزه روسیه و قفقاز زبان شناسی ایرانی و اسلاوی، روابط تاریخی، مؤلف: ایدلمان، انستیتو زبان شناسی آکادمی علوم روسیه، 2002

ب حوزه مطالعات اسلامی

1 حوزه اروپا و آمریکا فعل هستی؛ فلسفه وحی نزد ملاصدرا

مؤلف: کریستین ژامبه، فایارد، 2002

2 حوزه جهان عرب (الموسوعة الشاملة فی تاریخ الحروب الصلیبیة)

مؤلف: دکتر سهیل زکار، دارالفکر، بیروت، 2002

همچنین در این دوره تقدیرهایی از پژوهشگران برگزیده طه جابر العلوانی و دکتر جهاد الاسلام از داکا، آریتم أراباجان از مسکو و محمد کانار از ترکیه به عمل آمد.

فرهنگسرای انقلاب و بیست و پنجمین فجر انقلاب اسلامی

همزمان با آغاز جشن های ربع قرن برنامه های خاصی در فرهنگسرای انقلاب برپا شد. این برنامه ها شامل: همایش ارتقای منزلت زن، شب شعر، یک کتاب یک نویسنده، کالبد شکافی یک واقعه، جشن های مذهبی (قربان و غدیر)، کارناوال شادی و مسابقات گوناگون بوده است.

برگزیدگان کتاب سال 1382

در بیست و یکمین دوره کتاب سال، 9804 عنوان کتاب در موضوعات مختلف داوری و کتاب های برگزیده سال در موضوعات زیر معرفی شدند:

کلیات فلسفه و روانشناسی دین زبان علوم خالص علوم کاربردی هنر ادبیات کودکان و نوجوانان

برگزیدگان این دوره لوح تقدیر و جوایز خود را از ریاست محترم جمهوری دریافت داشتند.

جشنواره مطبوعات اسلامی

نخستین جشنواره مطبوعات اسلامی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شمار قابل توجهی از محققان و نویسندگان علوم دینی در تاریخ 20 بهمن 82 در مدرسه دارالشفاء قم برگزار شد. در این جشنواره که به مناسبت یکصدمین سال فعالیت مطبوعات اسلامی برگزار شده بود، از نشریات شاخص و نویسندگان و محققان برگزیده تقدیر به عمل آمد. آقای مسجد جامعی به عنوان سخنران افتتامیه مراسم با اشاره به اینکه علمای دین همیشه توجه ویژه ای را به دفاع از دین و بیان معارف دین داشته اند و همواره به نوعی با این نشریات همراهی و همدلی کرده اند، یادآور شدند: این همراهی و همدلی علما و مراجع تقلید که با مطبوعات اسلامی به عمل آمده، نکته مهمی در تاریخ مطبوعات دینی و حتی درتاریخ تحولات حوزه های علمیه است. ایشان در ادامه سخن نشریات دینی را تاریخ تحولات اجتماعی و فرهنگی تلقی کردند و اسناد آن را برای محققان و پژوهشگران ارزشمند و گرانقدر دانستند.

سخنران بعدی حضرت آیت الله سبحانی بودند که با اشاره به چهار وظیفه مؤمنین: برگزاری نماز، دادن زکات، امر به معروف و نهی از منکر، خاطرنشان ساختند: امروز یکی از وسایل امربه معروف و نهی از منکر قلم است، که هم وسیله نشر خیر بوده است و هم وسیله نشر شرّ.

آیت الله سبحانی، سپس اشاره ای کوتاه به دوره های مختلف انتشار مطبوعات دینی و اسلامی، از تاریخ 1281 هجری تا سال 1357 داشتند و متذکر شدند: وجود همه این مطبوعات، حاکی از توجه علما به موضوع امربه معروف و نهی از منکر است.

در پایان مراسم، بیانیه هیأت داوران قرائت شد و با معرفی برترین ها، از آنها تقدیر به عمل آمد.

صنعت نفت و انقلاب اسلامی

به کوشش: مریم جوانمردی

یکی از ثمرات خجسته انقلاب اسلامی تأسیس وزارت نفت با هدف اعمال اصل مالکیت و حاکمیت ملی بر ذخایر و منابع نفت و گاز کشور بود.

با تأسیس وزارت نفت، مقدرات نفت ایران که از زمان کشف نخستین میدان نفتی در مسجد سلیمان در دست بیگانگان قرار داشت، به نیروهای هوشمند، توانا و کوشای ایرانی سپرده شد تا ضمن بهره برداری مناسب از منابع نفت و گاز، در جهت توسعه دانش فنی، روزآمدسازی و خودکفایی صنعت نفت تلاش کنند. حاصل تلاش 25 ساله وزارت نفت، دستیابی به موفقیتها و دستاوردهای عظیمی است که به رغم تبعات ناشی از 8 سال جنگ تحمیلی و سالهای بیشتر تحریم، تحقق یافته و حاکمیت کامل صنعت نفت ایران، از ابتدا تا انتهای زنجیره گسترده آن در دستان پر توان فرزندان ایران زمین قرار گرفته است. این صنعت هم اکنون هماهنگ با تحولات جهان و در تعامل آگاهانه با صاحبان فناوریهای روز و هم جهت با منافع ملی، یکی از شکوفاترین دورانهای خود را سپری می کند. نگاهی مقایسه ای به شاخصهای مهم رشد صنعت نفت طی 25 سال اخیر می تواند به روشنی دگرگونیهای عظیم ایجاد شده در این صنعت را نمایان سازد. طبق آمارهای رسمی اعلام شده، میزان ذخایر نفت خام کشور در سال 1358 تنها 3/59 میلیارد بشکه بود که در نتیجه فعالیتهای موفقیت آمیز اکتشافی طی 25 سال گذشته، به بیش از 130 میلیارد بشکه در سال 1381 رسید. در بخش گاز نیز ذخایر کشور طی این دوره از 25/9 تریلیون مترمکعب به 75/26 تریلیون مترمکعب افزایش یافت که از رشدی 300 درصدی حکایت دارد.

تا سال 1357 تعداد شهرهای تحت پوشش شبکه گازرسانی از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی کرد، اما اکنون با بیش از 440 شهر و 675 روستای تحت پوشش، گاز رسانی به اقصی نقاط کشور تحقق یافته است.

پالایشگاههای نفت کشور که در سال 1358 توانایی تصفیه روزانه 837 هزار بشکه نفت خام را داشتند، اکنون به مرز یک میلیون و 600 هزار بشکه دست یافته و ظرفیت پالایشگاههای گازی نیز طی این مدت از 35 میلیون مترمکعب در روز به 268 میلیون مترمکعب رسیده است.

در بخش پتروشیمی، ظرفیت اسمی مجتمعها در سال 1358 حدود 5/4 میلیون تن بود که این رقم به 1/15 میلیون تن در سال 1381 افزایش پیدا کرد و میزان تولیدات مجتمعهای پتروشیمی نیز با رشدی قریب به 800 درصد، از 65/1 میلیون به 11/13 میلیون تن ارتقا یافت.

اگر در مقایسه این ارقام تبعات 8 سال جنگ و سالها تحریم نیز مورد توجه قرار گیرد، آنگاه عظمت دستاوردهای وزارت نفت و نتیجه همت و تلاش کارکنان آن بیشتر آشکار شده و ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی در خودکفایی، رشد و اعتلای صنعت نفت روشن تر خواهد شد.

ارزان تر و پایدارتر بودن گاز طبیعی در مقایسه با نفت خام و تبعیت نکردن قیمت گاز از شرایط و تحولات بین المللی، این محصول را به امتیاز بزرگ در توسعه صنعت پتروشیمی تبدیل کرده است. ضمن آنکه یک سرمایه گذار در درازمدت از بازگشت مناسب سرمایه خود اطمینان خواهد داشت.

طی 25 سال گذشته، صنعت نفت ایران ضمن تجربه فراز و فرودهای بسیار، که از شرایط خاص کشور متأثر بود، گامهای بلندی در جهت پیشبرد و توسعه در همه بخشهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی برداشته است.

احساس خودباوری ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه برنامه ریزیهای وسیع برای دستیابی به اهداف توسعه صنعت نفت، قابلیتها و توانمندیهای مدیران، مهندسان، کارشناسان، کارمندان و کارگران پرتلاش را در مسیر بازسازی، نوسازی و روزآمد کردن صنعت نفت به کار گرفت تا حماسه ای در خور نام ایران بیافریند.

نتیجه این تلاش و تکاپوی 25 ساله، سازماندهی مجموعه ای متکی به خود و در پیوند با صنعت نفت جهان است که به اذعان کارشناسان صاحب نظر، دوره ای سرشار از پویایی و موفقیت را تجربه می کند و آینده ای روشن تر در افق پیش رو دارد.

درخشان ترین دوره شکوفایی صنعت نفت طی ربع قرن گذشته، سالهای پس از 1376 است که از نظر عظمت و گستردگی اجرای طرحها، توسعه و روزآمدی، در تاریخ یکصد ساله نفت ایران بی بدیل به شمار آمده و از آن می توان به «دوران طلایی صنعت نفت ایران» یاد کرد.

کشف منابع نفت و گاز پایه تداوم و پشتوانه موفقیت فعالیتهای صنعت نفت است. صنعت نفت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه از سال 1376 تلاش گسترده ای را برای توسعه مخازن نفتی و کشف منابع جدید نفت و گاز به عمل آورد که کشف میدان عظیم نفتی آزادگان و میدان گازی تابناک، حد نصاب بی سابقه ای در اکتشاف منابع نفت و گاز در کشور به جا گذاشته است.

تنها طی 6 سال 76 تا 81 در بیش از 730 هزار کیلومتر مربع از مناطق خشکی و 195 هزار کیلومتر مربع از مناطق دریایی کشور عملیات زمین شناسی، ژئوفیزیک و حفاری اکتشافی توصیفی انجام شد که حاصل آن کشف حداقل 55 میلیارد بشکه نفت خام و میعانات گازی در جای اولیه و بیش از 27/2 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی بوده است.

در سال 1381 میزان تولید نفت خام ایران حدود 5/2 میلیون بشکه در روز بود که با 250 هزار بشکه افزایش، در سال 1382 به 75/3 میلیون بشکه رسید.

با توجه به پیش بینی رشد تقاضای جهان نفت و رسیدن آن به 3/107 میلیون بشکه در روز برای سال 2020 ایران برای حفظ سهم خود در بازار جهانی باید حداقل 6 میلیون و برای حفظ سهم 3/14 درصدی خود در اوپک حداقل 4/7 میلیون بشکه در روز تولید کند.

برای تحقق این هدف، از سال 1376 تلاش گسترده ای صورت گرفته و از طریق اصلاح ساختار و تقسیم فعالیتها در بنگاههای اقتصادی برای رشد کارایی و بهره وری، در جهت توسعه میدانهای نفتی، به ویژه میدانهای مشترک گامهای مهمی برداشته شده است که حاصل این تلاشها در کنار جذب گسترده تر سرمایه های خارجی برای سرمایه گذاری در بخش بالادستی نفت، جایگاه نفت ایران را در جهان حفظ خواهد کرد. به منظور دستیابی به اهداف توسعه ای تولید نفت، طرحهای متعددی در شرکت ملی نفت ایران به اجرا درآمد که از جمله آنها می توان به تکمیل طرح توسعه میدانهای نصرت و فرزام در سال 1381 و آغاز تولید اولیه از طرحهای توسعه میدانهای سروش، مسلمان، بلال، دورود و فرزندان اشاره کرد. که از جمله طرحهای توسعه شرکت ملی نفت هستند که به نتیجه رسیدن آنها بخشی از اهداف تولیدی صنعت نفت را محقق خواهد ساخت. طرح افزایش تولید 8 میدان نفتی برای نگهداشت توان فعلی تولید نفت خام و افزایش آن از میدانهای گچساران، پازنان، پارسی، رگ سفید، مارون، بنگستان، منصوری، آسماری، کرنج و شادگان و طرح توسعه میدانهای نفتی مرکزی برای افزایش تولید نفت خام در 16 میدان این مناطق به میزان 152 هزار بشکه نیز از دیگر برنامه های توسعه در تولید نفت به شمار می روند.

نگاهی به برخی شاخصهای راهبردی مربوط به صنایع نفت و پتروشیمی بین سالهای 1358 یعنی نخستین سال آغاز حکومت جمهوری اسلامی ایران و عملکرد این صنایع تا پایان سال 81 به روشنی از پیشرفت شایان توجهی حکایت می کند که طی این 25 سال حاصل شده است.

اهمیت این دستاوردها زمانی بیشتر آشکار می شود که در قرائت این مقایسه توجه داشته باشیم که در طول 10 سال نخست پس از انقلاب، کشور به طور پیوسته در جنگ و تحریم اقتصادی به سر برده و در طول جنگ نیز به بخش عظیمی از تأسیسات صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، آسیبهای جدی وارد شده بود. بنابراین می توان گفت: طی چند سال اخیر، جهشهای اصل برای تحقق دوران طلایی صنعت نفت ایجاد شده است.

با سپاس از همه آنان که طی 25 سال پرتلاش، با همت خستگی ناپذیر خود، برگهای زرین بسیاری را در تاریخ صنعت نفت ایران رقم زده اند، بیست و پنجمین سالگرد پیروزی اسلامی را گرامی می داریم و ضمن بزرگداشت نام و یاد رهبر کبیر و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی، در تداوم این راه پرافتخار از روح پرفتوح آنان مدد می طلبیم.

اولین همایش درآمدی بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران

در سالی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، سال خدمت رسانی به مردم نامگذاری شده است و در بیست و پنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مروری بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف گامی شایسته و بایسته است. بدین منظور دفتر هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، باشگاه رادیویی جوان و دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، با همکاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و کانون دانشگاهیان ایران اسلامی اقدام به برگزاری همایش علمی تحت عنوان «درآمدی بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی» نموده است. این همایش در تاریخ 19/11/82 در تالار ابن سینای دانشگاه تهران آغاز بکار نمود.

عناوین مقالات ارائه شده در این همایش به شرح ذیل است:

1 تحکیم سیاست مردمسالار، گوشه هایی از کارنامه سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران (دکتر خواجه سروی)

2 نگاهی کلی به وضعیت توسعه یافتگی کشور (دکتر مرندی)

3 تبیین تئوریهای مختلف توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی در رابطه با کارنامه نظام (دکتر خوش چهره)

4 کارنامه توسعه صنعتی کشور، نگاهی به گذشته، حال و آینده (مهندس سیدعلیرضا شجاعی)

5 کارنامه نظام جمهوری اسلامی در حوزه توسعه سیاسی کشور (دکتر مجیدی)

6 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه دفاعی و نظامی کشور (دکتر کاویانی)

7 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه قضا (دکتر زرنگ)

8 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیت اجتماعی (دکتر عبدی)

9 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در ربع قرن گذشته با تأکید بر عملکرد مجلس شورای اسلامی (دکتر کاظم جلالی)

10 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه توسعه علمی کشور (دکتر میرفضل اله موسوی)

11 کارنامه توسعه صنعتی کشور، نگاهی به گذشته، حال و آینده (دکتر سلیمی)

12 نگاهی به کارنامه نظام جمهوری اسلامی در حوزه دارو و درمان (دکتر روح الامین)

13 مدلهای مختلف در بحث کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران (دکتر افتخاری)

14 تحولات چشمگیر در حوزه علمیه قم در بعد از انقلاب اسلامی (دکتر شجاعی)

15 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه دفاعی و نظامی کشور (امیر سپهبد ناصر شهلایی)

16 کارنامه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک ربع قرن گذشته (دکتر ملکی)

17 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران و مقوله عدالت اجتماعی (دکتر واعظ مهدوی)

18 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه سلامت (دکتر اکبری)

19 نگاهی به کارنامه نظام جمهوری اسلامی در عرصه تکنولوژی (دکتر کاغذیان)

20 کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی کشور (دکتر دهشیری)

21 نگاهی به کارنامه نظام در حوزه توسعه فرهنگی کشور (دکتر مخبر دزفولی)

22 نگاهی به کارنامه نظام در حوزه توسعه فرهنگی کشور (حجت الاسلام پارسانیا)

با توجه به محور مطالب این شماره فصلنامه، متن سخنرانی جناب آقای دکتر محمد خوش چهره، استاد محترم دانشگاه تحت عنوان «تئوری های توسعه و کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران» را از نظر خوانندگان محترم می گذراند:

بسم الله الرحمن الرحیم

با بحث تئوری های توسعه و کارنامه نظام جمهوری اسلامی در خدمت عزیزان هستم، چرا که در بطن تئوری های توسعه، توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی ملحوظ است. به هر حال، بحث درباره چنین موضوعی در زمانی محدود، فوق العاده دشوار است؛ زیرا ابتدا باید مروری بر سیر تحول تئوری های توسعه داشته باشیم و مناقشات و منازعات گسترده ای را که علم «اقتصاد توسعه» و ظهور و بلوغ آن در نیم قرن گذشته، به خصوص درخلال جنگ سرد داشته است را عنوان کنیم. ضمنا بیان این تئوری ها در قالب دیدگاههای نظری اردوگاه شرق یعنی؛ الگوهای توسعه سوسیالیستی و نیز مجموعه ای از نظریات دیگر تحت عنوان سرمایه داری غربی مطرح بوده که بحثی گسترده است از دل آن مشکلات توسعه نیافتگی و الگوی آن در قانون اساسی بیرون می آید و ناگزیر باید به محورهایی که در قانون اساسی و حول اصول اقتصادی به آنان استناد شده و نیز ارتباط آن اصول با این الگوها پی ببریم، که با توجه به زمان اندک، دشوار می باشد. اما با همه این دشواریها ابتدا با تعریف این واژه به پیشواز بحث مذکور می رویم. همانطور که اطلاع دارید توسعه، ترجمه لغت (Development) است که واژه ای مرکب و پیچیده می باشد؛ یعنی چند بعدی است و تغییراتی کیفی و کمی را در بر دارد. تغییرات کمی، در متغیرهای کلان اقتصادی که در رأس آن، تولید ناخالص ملی کشور قابل ذکر است و شیوه های تولید و نیز سازمانها و نهادهای اجتماعی و سایر متغیرها را در برمی گیرد. واژه توسعه که همواره منشاء منازعات بسیاری، چه به لحاظ بنیادی و چه در قلمرو کاربردی بوده است. مثلاً طی سالهای گذشته، دعواهای جدی در محافل سیاسی کشور حاکم بود و بعضا به محافل آکادمیک نیز کشیده شده است که آیا توسعه سیاسی مقدم است، یا توسعه اقتصادی؟ در نهایت نیز اینگونه جمع بندی شد که توسعه واژه ای پیچیده است و نمی توان گفت یک بعد آن ثابت و بعدهای دیگر آن متحرکت می باشد؛ اما به هر حال می توان گفت که واژه توسعه در مسیر تحول چگونه شکل گرفت؛ بنابراین علم اقتصاد از سال 1776 که اولین کتاب علمی در این زمینه، تحت عنوان «ثروت ملل» توسط آدام اسمیت، بینانگذار مکتب کلاسیک شکل گرفت، تبین شد و تقریبا از آن زمان تاکنون، حدود دویست و سی سال را پشت سر گذارده است؛ در حالی که علم «اقتصاد توسعه» بسیار نوپاست و تازه متولد شده است. همانطور که اشاره شد عمدتا پس از جنگ دوم جهانی؛ یعنی در خلال جنگ سرد این علم پا گرفت، اگرچه واژه های مشترکی در این فرآیند وجود داشته است، اما هر یک به نحوی مربوط به شکوفایی و بلوغ اقتصاد توسعه جنگ سرد است که جهان را تحت عناوین؛ جهان اول، دوم و سوم تقسیم می کند. همانطور که می دانید جهان اول در قالب ادبیات سیاسی جای می گیرد و بعدها به تدریج قالب ادبیات اقتصادی نیز به آن علاوه می گردد بنابراین امریکا و اروپای غربی و ژاپن تحت عنوان اردوگاه غرب یا «جهان اول» نامیده می شدند و بلوک شرق به سرکردگی شوروی و اروپای شرقی و کشورهایی چون کوبا کره شمالی و چین که به خاطر عدم تعهدش به شوروی از مدار آن خارج شد تحت عنوان «جهان دوم» و سایر کشورها، تحت عنوان «جهان سوم» نامیده می شدند. آنچه که در فرآیند توسعه نقش اساسی داشت این نکته بود که هر دو اردوگاه تلاش زیادی می کردند که از طریق القا و تبیین مبانی نظری توسعه، کشورهای جهان سوم را به سمت خودسوق دهند و به نحوی یارگیری های مرئی و نامرئی را سبب می شدند. بنابراین، بخش قابل توجهی از کشورهای جهان سوم توانستند از جنگ یعنی فطرت توانمندی قدرتهای استعمارگر استفاده کنند و با حرکات خونبار و نهضتهای آزادی بخش، به استقلال برسند. کشورهای تازه به استقلال رسیده نیز موضوعی جدی شد چرا که می توانستند الگوهای اقتصادی را القا کنند که در بستر آن الگوها، گرایش به یکی از این دو الگوها بشود؛ بنابراین اقتصاد توسعه در فضای یک اقتصاد سیاسی شکل گرفت؛ مثلاً الگوهای سوسیالستی که شامل نظریات مارکیستی و نئومارکیستی است. نظریات مارکس در پنج مرحله تاریخی تبین می شود.

در دهه 1960 مشاور امنیت ملی آمریکا، آقای «والترر روستو» که یک اقتصادان بود نظریه ای را تحت عنوان رشد اقتصادی مطرح کرد، که منشأ تحولات جدی در بسیاری از کشورها گردید. نظریه وی یک نظریه اقتصادی غیر کمونیستی بود که فرآیند رشد را مانند نظام سوسیالیستی که پنج مرحله می دانستند، در پنج مرحله تبین نمود و مرحله مهم آن مرحله سوم است که از جهش اقتصادی سخن گفته است مرحله پنجم «مصرف انبوه» است. در هر حال بسیاری متعقدند که این توسعه شهرنشینی چون الگو روستو حرف این بود که پنج مرحله را قائل بود که جامعه سنتی / مرحله سوم جهش یا خیزش از جامعه سنتی که این خودش دارای مرحله قبل بود که مرحله دوم پیش شرط حرکت به سمت جهش و مرحله چهارم بلوغ اقتصادی و مرحله پنجم مرحله مصرف انبوه بود. که مصداق این مصرف انبوه را توسعه اقتصادی شهرنشینی و کلان شهرها می دانستند، بطوری که بسیاری از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم از این نظام تصمیم گیری و برنامه ریزی و سیاستشان بازی خوردند و در این مسیر افتادند که توسعه شهرها، یک ملاک واقعی برای توسعه یافتگی است بنابراین ما شاهد هستیم که جمعیت و ترکیب جمیعت جهان در این بستر، اگر چه عامل اصلی نبود، اما نقش مهمی ایفا نمود. بنابراین ترکیب جمعیت روستا به شهر از ابتدای تاریخ شهرنشینی تا 1950 که یک زمان طولانی و چند هزار ساله هست بسیار دگرگون شده است، به طوری که 25 درصد جمعیت شهرنشینی و 75 درصد آن روستانشین بودند؛ در حالی که در آمار جمعیت سازمان ملل؛ سال 2001 این امر برعکس شده است، یعنی در یک فرآیند پنجاه ساله این تغییر جمعیت در دنیا رخ نمود که ایران هم از این امر متأثر بوده است؛ یعنی جمعیت کشورما در سال 1334 از 25 درصد شهرنشین و 75 درصد روستایی تشکیل شده بود که امروز برعکس گردیده و 63 تا 64 درصد شهرنشین و 37 درصد روستانشین داریم؛ یعنی ما نیز در راستای همان تحولات قرار گرفتیم. بنابراین تئوری های توسعه و الگوهای رشد، تاثیراتی بسیار جدی بر مقررات کشورهای مختلف گذاشت که در یک زمان محدود نمی توان زاویای آن را شکافت. اما این بحث که در الگوی توسعه سوسیالیستی و الگوی توسعه غربی بر جریان تصمیم گیری سیاستهای جهان مسلط بوده است، واقعیتی است که ما در پنجاه سال گذشته شاهد آن بودیم، البته لازم به ذکر است که تمرکز دولت و مالکیت املاک و نیز تمرکز نظام برنامه ریزی، در برنامه توسعه سوسیالیستی مطرح بود و به نوعی این شعار مطرح بود که نظام بر اساس یک نظام برابری پیش رود و در الگوهای غربی بحث از اهدافی مانند ارتقای سطح رفاه و آزادیهای فردی بود و مکانیسم های انباشت یا تمرکز سرمایه که عامل محرکه و موتور رشد است معرفی شد. این قضیه که انباشت، تمرکز و تزریق سرمایه می تواند توسعه نیافتگی را از بین ببرد، آنها را به حرکت در می آورد. هر دو اردوگاه بحث توسعه نیافتگی را از منظر خودشان تحلیل و تفسیر می کردند و تحت عنوان عوامل درون زا عواملی که از درون باعث توسعه نیافتگی می شوند و عوامل بیرون زا مطرح می کردند در حالی که هر دو دیدگاه، یکی بود؛ مثلاً سوسیالیست ها معقتد بودند عامل توسعه نیافتگی بیشتر کشورهای جهان سوم، عامل بیرونی است و نظام سلطه جهانی و روابط نابرابر و ناعادلانه و نظام نامناسب اقتصاد جهانی این امر را سبب گردیده است و از سوی دیگر، در الگوهای توسعه غربی، عمدتا از عوامل درون زا صحبت می کردند؛ بحثهایی چون سنت، فرهنگ، نژاد و سایر عوامل درونی.

به هرحال با توجه به نوع تشخیصهایی که در این الگوها بیان شده بود، روشها، پیشنهادها و سیاستهای اتخاذی می توانست متفاوت باشدو در نظام جمهوری اسلامی، پس از انقلاب، شاهد هستیم که آن دیدگاه غربی حاکم دچار تحولات جدی شد؛ مخصوصا آن بحث نابرابریهای گسترده ای که بین شهر و روستا از طریق اختصاص منابع قایل بودند؛ یعنی ما در دوره های قبل در بررسی کارنامه رژیم گذشته شاهد چند جهت گیری بودیم که مشخص کننده ماهیت اقتصادی آن نظام بود یعنی در درجه اول بر روی شهرها و کلان شهرها و گروههای خاص اجتمای تأکیدی خاص داشت و از نظر سطح رفاه، سایر ترکیب جمعیتی و جغرافیای، دچار نوعی رهاشدگی و جفا بودند؛ بطوری که توسط یک گروه که یهودیها و سوئدیها درون آن بودند بیشتر مد نظر بود، یعنی نابرابریهای منطقه ای و گستردگی نقاط محروم مشهود بود و بعضا تعداد محدودی از نقاط برخوردار بودند، در حالی که نابرابری بین شهر و روستا ممکن است کشور را به سمت تنشی جدی پیش ببرد و سبب نابسامانی گردد. پس از انقلاب نگرشی جدی به سمت ایجاد برابری و کاهش نابرابری بین شهر و روستا صورت پذیرفت، که عزیزان ماهیت آن را بهتر می دانند.

از ابتدای انقلاب نگرش و هجوم نیروهای انقلابی و مردمی در قالب جهاد به سمت روستاها صورت گرفت در حقیقت، هدف تبین برابری و کاهش نابرابری بود و متعاقبا در قانون اساسی و اصول مترقی آن، شاهد نکاتی از الگوهای موفق چه در اردوگاه غرب و چه در اردوگاه شرق بوده ایم؛ یعنی به نحوی تطبیق لازم را ایجاد کردیم. یکی از اصول محوری که بنده در دوره دکترای مدیریت استراتژیک تدریس می کنم، بحث زیر ساختها است؛ اصولاً بحثها واقدامات عمرانی، فی نفسه فاقد ارزش نیست؛ یعنی احداث سدها، پلها و نیروگاه. آنچه در ادبیات اقتصاد سیاسی به آن ارزش می دهند، جهت گیری این نوع سرمایه گذاری ها است. اساسا استعمار از لغت عمران و آبادی می آید و میسیونرهایی که تحت عنوان ارتقای آموزش عالی وارد صحنه می شدند. مأموریت داشتند که ترتیبهای خاصی در جهت سلطه خودشان اتخاذ کنند. امروز یکی از حرفها و اعتراضهای مخالفین نظام جهانی، در قالب جهانی شدن، نسبت به IMF (صندوق بین المللی پول...) و (بانک جهانی) است که متعاقب طرحهای عمرانی خودشان به کشورها وام می دهند در حالی که این طرحها در راستای ضرورت منافع کشورهای وام گیرنده نمی باشد؛ بلکه این در جهت سلطه یا حفظ منافع شرکتهای چند ملیتی خود این کشورهاست

بعد از انقلاب یکی از اقدامات مهم وقابل توجه؛ گسترش اقدامات زیربنائی نظیر ساختن پل جاده نیروگاه و سد بود و مهمترین وجه این عملکرد، آن بود که در راستای منافع ملی شکل گرفت؛ مثلاً طرح بزرگ و عمرانی زیربنایی شبکه فرودگاه چابهار که دررژیم گذشته انجام شد چه از نظر هزینه و چه به لحاظ مشخصات فنی متمایز با طرحهای امروز است؛ یعنی هیچ بازده منطقه ای نداشت و در منطقه ای که مشکل آب و اشتغال وجود داشت این طرح به هیچ وجه اثری نبخشید. پس از انقلاب آشکار شد که این طرح، عمدتا در راستای سلطه منافع خارجی؛ از جمله امریکا در راستای اهداف نظامی آن کشور بود؛ یعنی طراحی شده که سازمان «ناتو» بتواند نیروهای نظامی خود را برای حمله ناگهانی شوروی از بالا تجهیز کند و نیروها را از طریق اقیانوس هند سازمان دهند.

بنابراین صرف این که یک طرح اقتصادی زیربنایی در یک کشور صورت می گیرد نمی تواند بنای قضاوت باشد؛ یعنی جهت گیری آن طرح هم حائز اهمیت است. خوشبختانه بعد از انقلاب، اقدامات زیربنایی، عمدتا در جهت منافع ملی بوده است که این یکی از واقعیتهای برجسته است؛ اگر چه ما در قلمروهای نرم افزاری بنحوی به عنوان منتقد حضور داشتیم؛ اما آنچه قابل توجه است، ماهیت نظام تصمیم گیری می باشد که آن هم متأثر از قانون اساسی و روحیه اندیشه مأبی است، که بر قانون اساسی حاکم است و این امر مبین یک الگوی مترقی است. امید است که موانع و اختلافات سیاسی برطرف گردد و زمینه حرکت و جهش، بر مبنای الزامات قانون اساسی برای بهبود مستمر کشور فراهم آید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی