در لبنان احزاب و گروههای سیاسی مختلفی فعالیت می کنند که از مشی واحدی پیروی نمی کنند و هر کدام با یکی از قدرتهای خارجی، ارتباط دارند و با آن همسو هستند. در شماره های پیشین به تعدادی از آنها اشاره شد، و اینک به معرفی برخی دیگر از آنها، از جمله جنبش محرومین و امل و حزب اللّه می پردازیم:
جنبش محرومین
این جنبش که به نام های «حرکة المحرومین» و جنبش «المحرومین» معروف می باشد، سازمانی سیاسی-مردمی است که در 29 مارس سال 1975 م در چهارچوب تحرک سیاسی طائفه شیعه لبنان توسط امام موسی صدر به وجود آمد. سپس در ششم ژوئیه 1975 م «افواج المقاومة اللبنانیّة» یا گروه های مقاومت لبنانی بنیان نهاده شد که به طور خلاصه جنبش «امل» نام گرفت.
اهمّ بندهای پیمان حرکة المحرومین عبارتند از: ایمان حقیقی به خدا، توجه به آزادی کامل وطن و در واقع مبارزه بی امان با هرگونه ستم، استبداد، بهره کشی، فئودالیزم و سلطه گری، تمسّک به سیادت ملّی، صیانت از سرزمین و نبرد با عوامل استکبار و مطامع آن که لبنان، مورد تعرّض آن واقع شده است، ایمان، حرکت و التزام به مصالح ملّی و آزادسازی سرزمین عربی، فلسطین، سرزمین مقدّسی است که هم اکنون مورد تجاوز و هجوم و ستم قرار گرفته است.
فلسطین قلب حرکت است و کوشش در جهت آزادسازی آن از چنگال نژادپرستان صهیونیزم، نخستین وظیفه است. همچنین جانبداری از ملت فلسطین و حفظ مقاومت و همگام شدن با آن.
به رغم آنکه جوانان عضو جنبش محرومین، شیعه مذهب هستند، جنبش بر این نکته تأکید می کند که فرقه ای نبوده و به تمامی محرومان تعلّق دارد و در اساس نامه جنبش، اعتقاد به خداوند متعال و آزادی فلسطین از واجبات هر شهروند لبنانی شمرده شده است(1).
شهید دکتر مصطفی چمران که در آلمان با امام موسی صدر دیدار کرده بود، به تقاضای رهبر شیعیان لبنان (امام موسی صدر) به کشور لبنان رفت. خود آن شهید می گوید:
«در آمریکا زندگی خوشی داشتم و از همه نوع امکانات برخوردار بودم؛ ولی از همه آنها گذشتم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومان زندگی کنم و درد و غم آنان را در قلب خود بپذیرم».
شهید چمران در سال 1349 به همراه همسر و چهار فرزندش در لبنان اقامت گزید و برای استیفای حقوق شیعیان جنوب لبنان، تلاشی مداوم و مبارزه ای مستمر را پی گرفت و فعالیت های فرهنگی، آموزشی و سیاسی گوناگونی در این راستا از خود بروز داد. با اهتمام وی و با پی گیری های امام موسی صدر، زبده ترین جوانان شیعه در قالب حرکت محرومین، مجهز، منظم و متشکل شدند و در سال 1352 ه.ش سازمان نظامی اَمَل به فرماندهی شهید چمران به وجود آمد.
آن شهید به دلیل همین کوشش ها، مورد فشار احزاب سیاسی لبنان قرار گرفت و در هر نقطه ای از لبنان برای اسارتش کمین کردند و گویا دیگر زندگی در شهرهای لبنان برایش از امنیّت عاری بود؛ زیرا 75 سازمان وجود داشت که هر کدام می خواستند به وی ضربه ای وارد کنند. فرمانده یکی از این گروه ها به نیروهایش گفته بود: سر دکتر چمران را برای من بیاورید. یک شب شهید چمران در مقرّ خود نبود، دوستانش خیلی جستجو کردند تا او را بیابند اما چون موفق نگردیدند، نگران شدند. صبح که شهید چمران برگشته بود متوجه شدند که به منزل همان فرمانده رفته و گفته است آن که سرش را می خواستی به دیدارت آمده است. آن دو تا صبح با هم گفتگو کرده بودند. آن فرمانده تحت تأثیر سخنان دکتر چمران قرار گرفته و از او عذرخواهی می کند.
چهار سال بعد از رفتن مصطفی چمران به لبنان جنگ داخلی در این کشور حضور خونین و خشن و خانمان سوز خود را بروز داد و گروه ها و احزاب و جنبش های سیاسی-نظامی به جان هم افتادند. سازمان امل هم ناگزیر می شود هم در برابر مهاجمان اسرائیلی مقاومت کند و هم حملات و یورش های گروه های گوناگون را دفع نماید(2).
بعد از ربوده شدن امام موسی صدر در اثنای سفر وی به لیبی در سال 1978م، رهبری جنبش به حسین الحسینی رسید که مدتی ریاست پارلمان را هم عهده دار بود. بعد از وی در سال 1980م نبیه بری به ریاست جنبش امل برگزیده شد. جنبش امل با مفقود شدن رهبر شیعیان لبنان (امام موسی صدر) رفته رفته از اصول اولیه خود نه تنها فاصله گرفت؛ بلکه منحرف گردید و این تشکّل، هم اکنون به طور کامل تحت امر سوریه قرار دارد.
جنبش امل تاکنون در جنگ های متعددی با سایر سازمان ها و احزاب لبنان شرکت کرده است. قبل از اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1983م روستاهای جنوب لبنان، صحنه درگیری های شدید میان جنبش امل و سازمان های فلسطینی و گروه های چپ گرا بود و بعد از اشغال و سپس عقب نشینی اشغالگران اسرائیلی از لبنان، جنگی موسوم به جنگ اردوگاه ها در سال 1985م میان جنبش امل و فلسطینی ها در بیروت و جنوب لبنان روی داد. یک سال بعد، جنبش امل با حزب سوسیالیست ترقی خواه دروزی در بیروت به صورت بسیار شدیدی درگیر شد که با دخالت نظامی ارتش سوریه خاتمه یافت.
در سال 1988م نیز جنگ داخلی میان حزب الله و جنبش امل در جنوب لبنان و مرکز حکومت این کشور (بیروت) آغاز شد که چندین مدت ادامه داشت(3). در سال 2002 میلادی، مطابق با سال 1380 ه.ش، انتخابات داخلی جنبش امل لبنان شروع شد که این حرکت راه را برای رسیدن مخالفان نبیه بری -رئیس این جنبش- به مقام های بالای حزبی باز کرده است. در این انتخابات که مقدمه برگزاری کنگره سالانه جنبش امل در لبنان است، نامزدهای جناح مخالف به پیروزی های قابل توجهی دست یافته اند، در حالی که تا قبل از این، هیأت رئیسه جنبش امل، انتصاب کادرهای سیاسی را برعهده داشت. از این پس قرار است انتخابات از پایین به بالا آغاز شود و سپس دفتر سیاسی، رئیس جنبش را برگزیند(4).
شخصیّت های سیاسی که در رأس این جنبش قرار دارند نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری آن و نظام جمهوری اسلامی ایران دیدگاه مثبت و خوبی دارند. نبیه بری، رهبر این جنبش با شنیدن رحلت امام خمینی قدس سره گفته بود: «وای بر ماه خرداد که در آن قدس شریف، مادر شهرها و مهد ادیان، سقوط کرد و در همین ماه نیز مقدس ترین انسان زمان و بدر ادیان، امام خمینی، از ما گرفته شد. ای امام! تصور داشتیم که نزدیکیت با خدا شما را برای ما حفظ خواهد کرد؛ لیکن خدا برای فراخواندنت نزد خود اراده کرد. ای امام! تو از قله های تعبّد و تهجّد بالا رفتی و دستت آسمان را لمس کرده بود که دیگر فاصله ای با خالق هستی نداشتی و در چشم بهم زدنی به او پیوستی. آرام باش! که آرامگاه مؤمنان، گهواره آیندگان است(5)».
عاکف حیدر، نایب رئیس جنبش امل، هم گفت: «امام امت، نوری است که عقل مسلمانان و مؤمنان را هدایت نمود و پیام روح بخش او با ضربان قلب امّت در دنیایی است که تا تپش در قلب ها هست، این نور و پیام، باقی خواهد ماند(6)».
عبدالمجید صالح نیز از سوی جنبش امل اظهار داشت: «اماما! ای حبیب خدا! ای کسی که عمر شریف خود را برای حفظ اسلام به کار بردی! با تو، با خون و مال و جان خود عهد می بندیم که راهت را ادامه دهیم و ید واحدی باشیم تا دوباره دچار مصیبت نشویم. انقلاب اسلامی ایران، پوزه آمریکا و استکبار جهانی را به خاک مالید و مسلمانان را سرافراز کرد و ما با ادامه راه جهادگرانه امام، این عزّت به دست آمده را حفظ خواهیم کرد(7)».
نماینده جنبش امل در نخستین گردهمایی جنبش های آزادی بخش که در ایران برگزار گردید، خاطرنشان ساخت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جریان مبارزاتی اسلامی ما رشد کرد و روزبه روز با تأسّی به انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره ، همه مسلمانان لبنان و بسیاری از مسیحیان متحد شدند. همه این نیروها باهم و متحد، انقلاب اسلامی ایران را تأیید می کنند(8).
سید حسین موسوی، رئیس سابق جنبش امل نیز تأکید کرد: «امام خمینی قدس سره همچون رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمّه اطهار، ارزش هایی را برای امّت اسلام بر جای گذاشت که همواره راهگشای آنان در همه مراحل بوده و ضامن پیروزی بزرگ و کوتاه نمودن دست چپاول گران جهانی از دنیای اسلام و سرزمین های محرومان بوده است(9)».
حزب اللّه
این تشکّل به منظور مقاومت در برابر اسرائیل و تجاوزات او در جنوب لبنان و نیز عملیّات شهادت طلبانه علیه قوای رژیم صهیونیستی با عنوان بسیج عمومی مستضعفان، شکل گرفت و بعدها با عنوان مقاومت اسلامی شهرت یافت.
حزب اللّه در سال 1985م ضمن اعلام موجودیّت، دیدگاه خویش را برای نظام سیاسی-اجتماعی لبنان مطرح ساخت و از سیستم سیاسی-اداری این کشور که بر اثر اقتدار فرقه ای خاص و با حمایت استکبار و نقشه های استعماری روی کار آمده انتقاد کرد. کارنامه درخشان، پیروزی های غرورآفرین، التزام به ارزش های والای اسلامی و فداکاری اعضای آن و نیز اخلاص و صفای باطنِ مؤسس این حزب؛ یعنی شهید سید عباس موسوی، پایگاه اجتماعی آن را به نحوی ارتقاء داد که توانست به عنوان تشکّلی مقتدر و صاحب نفوذ بر تصمیم گیری های مهم لبنان اثر بگذارد و نیروهای معتقد و خوش فکر شیعه را به سوی خود جذب کند.
حزب اللّه را می توان جویباری بابرکت تلقی نمود که از چشمه جوشان انقلاب اسلامی و رهبری آن تأثیر پذیرفت و در جنوب لبنان جاری و ساری گردید؛ چنانچه سید عباس موسوی، خاطرنشان ساخت: در هر گلوله ای که مقاومت اسلامی علیه اسرائیل غاصب شلیک می کند اندیشه امام خمینی قدس سره مجسّم است و مبارزه با استکبار، مسیر جاویدانی می باشد که امام خمینی قدس سره برای ما ترسیم کرد. سید حسین موسوی معروف به ابوهشام، عضو شورای رهبری حزب اللّه ، نیز متذکر گردید: «خط امام به عنوان منشوری جاودانه، سرمشق زندگی مسلمانان، به ویژه مسلمین لبنان باقی خواهد ماند. امامی که عظمت اسلام راستین محمدی را احیا کرد و به مسلمانان، اتّکاء به نفس و عزّت جاودانه بخشید».
وی افزود: «انتخاب آیت اللّه خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، حقیقتا گزینشی شایسته بود که نقشه های دشمنان اسلام را بی اثر ساخت. ما با ایشان عهد می بندیم که به عنوان سرباز وفادار امام امّت، به مبارزه خود تا آزادسازی سرزمین های اشغالی مسلمین و قدس شریف ادامه دهیم»(10).
شیخ صبحی طفیلی که در سال 1989م به سمت دبیرکلّ حزب اللّه و با حفظ سمت، عضویت در شورای مرکز آن برگزیده شد، تأکید نمود:
«بیداری گسترده اسلامی در سراسر جهان در عصر حاضر در اثر خط سازش ناپذیر امام خمینی قدس سره است و ما امروز صدای حق طلبانه او را در لبنان و دیگر نقاط جهان می شنویم و این بدان مفهوم است که تلاش های آمریکا و مزدورانش در سرکوب، حبس و شکنجه مسلمانان نمی تواند حرکت پیروان و حامیان امام خمینی قدس سره را متوقف سازد(11)».
علامه سید ابراهیم امین از روحانیون و سخنگوی حزب اللّه لبنان به نکاتی جالب اشاره کرده است:
«با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، روحیه مسلمانان در سراسر جهان، به ویژه در لبنان بالا گرفت و به آنها نیرو و اعتماد به نفسِ افزون تر بخشید و هنگامی که اسرائیل غاصب، جنوب لبنان را اشغال کرد، برای مسلمانان مبارز لبنان مرحله ای نوین پدید آمد. روحیّه انقلابی، شهادت طلبی و خط رهبری انقلاب از جمهوری اسلامی ایران به لبنان انتقال یافت و در جنوب آن با تکیه بر تکلیف و وظیفه شرعی، قیامی آغاز شد و هر انسان مؤمن و متعهّدی که سرشتش با رهبری امام خمینی قدس سره و انقلاب اسلامی گره خورده بود می دانست و احساس مسؤولیت شرعی می کرد که با اسرائیل جنایت کار وارد نبرد شود. مسلمانان با اعتماد به خداوند و روحیّه شهادت خواهی به رغم کمی نیرو و ناکافی بودن تجهیزات نظامیشان، شگفتی بزرگی در لبنان پدید آوردند. جنوب لبنان در مبارزه با صهیونیست ها به یک کربلای حقیقی تبدیل شد و چهره ای خون آلود به خود گرفت و با روحیّه حسینی و پیوستن به خط مقدس انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی قدس سره ، معادلات لبنان را بر هم زدند و تا آنجا در مبارزه پیش رفتند که اسرائیل با آن همه قدرت و نیروی نظامی، به ضعف و ناتوانی و زبونی کشیده شد و در وضع کنونی، صهیونیست ها خود را از هر زمانی ضعیف تر می بینند؛ زیرا به قول خودشان این شیعیان خمینی هستند که با اسرائیل می جنگند. در حقیقت خط اسلام حقیقی و صحیح آنگاه ترسیم گردید که اسرائیل به لبنان یورش برد و جنوب آن را به اشغال خود درآورد. آنچه این مبارزه را نیرومند کرد، رهنمودهای امام خمینی قدس سره بود و آنچه آن را پرحرارت نگه داشت خون شهیدانی بود که در این میدان گام نهادند. در تمامی این مسایل، بزرگ ترین فضیلت از آنِ امام و انقلاب اسلامی است؛ زیرا با آرمان والا و روحیّه شهادت طلبی به سراغ ما آمد و حرکت ما را رونق داد و درست در آن زمان که مؤمنین لبنان پیوند ناگسستنی خود را با انقلاب اسلامی و رهبری آن برقرار کردند، معجزه بزرگ این کشور روی داد و ما پیروزی را در آغوش کشیدیم(12)».
وی در سخنانی دیگر تأکید کرد:
«در لبنان با الهام از فرمایشات امام خمینی قدس سره نیروهای آمریکایی و چندملّیّتی از بیروت اخراج شدند و دشمن صهیونیستی وادار به عقب نشینی از بخش وسیعی از خاک لبنان گردید(13)».
حاج حسین شامی که مدتی مسؤولیت دفتر حزب اللّه را در لبنان برعهده داشت گفت: «همانا! سرزمین لبنان شاهد بسیاری از حرکت ها، سازمان ها و رهبری ها بوده است؛ اما امروزه مسلمانان این کشور با الهام از تجربه های سرافراز انقلاب اسلامی ایران تا اندازه ای توانسته اند خط مشی ها را تشخیص دهند و آن جهتی را که دنباله رو خط رهبری شرعی تمام مسلمانان جهان است و در ولیّ فقیه، حضرت امام خمینی قدس سره ، متجلّی است برای خود اتّخاذ نمایند و در پرتو این امر است که حزب اللّه لبنان این پیروی را عملاً به اثبات رسانیده و نبرد با اسرائیل را بُعدی دیگر بخشیده و از مسلمانان لبنان و فلسطین می خواهد این بُعد حقیقی قضیه را درک کنند؛ خصوصا اکنون که برخی از رهبران جنبش ها و سازمان ها در لبنان و منطقه، تلاش های مأیوسانه ای را برای لکه دار کردن کلیه برنامه های مقاومت اسلامی برای براندازی رژیم صهیونیستی آغاز کرده اند تا به برخی امتیازات شخصی دست یابند(14)».
طلال سلیمان، سردبیر و صاحب امتیاز روزنامه السفیر و از نویسندگان مشهور عرب در مقاله ای یادآور شد: «اینک حزب اللّه به عنوان جریان ممتازی در ابعاد گوناگون رهبری، قدرت بازدارندگی و وسعت پایگاه مردمی، جایگاه ویژه ای در صحنه داخلی لبنان پیدا کرده است».
وی افزود:
«با شهادت سمبل مقاومت و قافله سالار شهدای حزب اللّه (سید عباس موسوی)، چهره اصلی و حقیقت حزب اللّه بر مردم آشکار شد و همگان به میزان همبستگی و پای بندی این جریان انسانی به سرزمین و مردم جامعه خویش پی بردند و این شناخت خود را در محکومیّت اسرائیل و اعلام حمایت همه جانبه از مقاومت به نمایش گذاشتند. اینک حزب اللّه برای عموم مردم و حتی دسته ای که با آن خصومت می ورزیده اند به عنوان یکی از احزاب قوی و مهم سیاسی در لبنان و حتی در سطح منطقه جلوه گر شده است و نادیده گرفتن آن از سوی هیچ جناح یا گروهی امکان پذیرنمی باشد و نمی توان در سطح یک سازمان وابسته به خارج یا گروهی کوچک با آن برخورد کرد»(هفته نامه بعثت، سال سیزدهم، شماره مسلسل 634، ص6).
حتی خبرگزاری رویتر اعتراف نمود: «خستگی ناپذیرترین گروه مخالفِ موجودیّت رژیم صهیونیستی، حزب اللّه است»( همان، ص 8).
تخلیه اراضی اشغالی جنوب لبنان از سوی ارتش رژیم صهیونیستی که بدون تردید، شکستی نظامی - سیاسی است و کمتر کسی آن را پیش بینی می کرد، برگ زرّینی بر تاریخ پرفراز و نشیب شیعیان لبنان افزود و مقاومت قهرمانانه آنان پس از سال ها مبارزه سخت و طاقت فرسا با دشمن تا بن دندان مسلّح صهیونیست، به بار نشست و طومار اشغال را درهم پیچید. این پیروزی عظیم و شگفت انگیز جز با دست یازیدن به جنگ فرسایشی از سوی سلحشوران حزب اللّه و حمایت های بی دریغ مسلمانان لبنان از مقاومت آنان میسّر نبود.
یادآوری می شود که دبیرکلّ کنونی این تشکّل، سید حسن نصراللّه می باشد و شیخ نعیم قاسم، معاونت او را عهده دار است و رئیس جناح حزب اللّه در مجلس لبنان، محمد رعد می باشد. (روزنامه اطلاعات، شماره 22482).
1. فرهنگ سیاسی لبنان، ص 93 - 92، روزنامه کیهان، شماره 14156.
2. نک: یادنامه اولین سالگرد سردار پرافتخار اسلام، شهید چمران، تهران بنیاد شهید چمران.
جهاد و شهادت (گزیده ای از دست نوشته های شهید چمران از جنوب لبنان)، قم، انتشارات اسلامی.
لبنان، شهید چمران، احمد دهقان، تهران، دفتر انتشارات کمک آموزشی.
3. کیهان، شماره 14156.
4. روزنامه کیهان، شماره 22482.
5. خورشید بی غروب، ص 114.
6. همان، ص 122.
7. روزنامه جمهوری اسلامی، 28 خرداد 1368 و نیز امام و انقلاب در آیینه اندیشه جهان، ج 1، ص 35.
8. امام و انقلاب در آیینه اندیشه جهان، ص 120.
9. خورشید بی غروب، ص 117.
10. خورشید بی غروب، محمد سپهری، ص 116 و 115.
11. امام و انقلاب در آیینه اندیشه جهان، ج 2، ص 145.
12. ماهنامه پاسدار اسلام، سال پنجم، شماره 52، ص 50 - 48.
13. امام و انقلاب در آیینه اندیشه جهان، ج 2، ص 59 - 58.
14. ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 66، ص 39 و 58.