حادثه غدیر از جلوه های درخشانی است که بر تارک تاریخ می درخشد. لذا دشمنان در عرصه های گوناگون تاریخ هزار و چهار صد ساله کوشیده اند تا این بیعت و ولایت را خاموش سازند.
دیار غدیر; دیار شیفتگان ولایت است که در آخرین حج رسول اکرم صلی الله علیه وآله [حجة الوداع] بارش وحی را بر تن خسته و تشنه کویر دیده و از جام ولای وصی نبی اکرم صلی الله علیه وآله، کام خویش را سیراب نمودند.
آنان که در محضر نبی خدا از مکه معظمه می آمدند این حادثه ی شیرین را به چشم و گوش خویش دیدند و شنیدند. آن روز تمام هویت اسلام و مکتب برای همیشه تاریخ معرفی و اعلام گشت.
امام علی علیه السلام که غدیر با یاد او گره خورده است، در یادآوری آن روز سبز می فرماید: «همانا امروز روز بزرگی است. در این روز گشایش فرا رسید. امروز روز نص و تصریح بر شخص است; یعنی آن که لیاقت و ویژگی رهبری را دارد .
ای مردم....منم راه خدا، که خداوند متعال پس از پیامبر مرا بدان نصب کرده و نشان داده است. منم قسیم بهشت و دوزخ. خداوند در این روز چندین برابر دیگر عیدها پاداش می دهد و چنین پاداشی را جز در این روز نخواهید یافت. در این روز به برادران و به خاندان خود از مالی که خدا داده ببخشید. در این روز چون به یکدیگر رسیدید به همراه سلام، با یکدیگر مصافحه کنید و نعمتی را که در این روز نصیبتان گشته، به یکدیگر تبریک گویید. باید این سخنان را آن که بود و شنید، به آن که نبود و نشنید، برساند... .» (1)
عید غدیر به شهادت روایات شیعه و سنی - از جهت شرافت - شریفترین اوقات و ایام است. این روز تجلی اسلام ناب است، چرا که اثبات غدیر، اثبات اسلام است و ختم نبوت بی لحاظ ولایت، در پس پرده ابهام خواهد بود.
مرحوم علایلی دانشمند معروف در اعتبار و منزلت ولایت می نویسد:
«من انکر الغدیر، فقد انکر الاسلام » انکار غدیر، انکار اسلام است و غیر علی علیه السلام احدی در مقام خلافت، لیاقتی بیش از او ندارد. در کتب اهل سنت این واقعه به صورت تواتر نقل شده است. مرحوم علامه امینی صاحب «الغدیر» در جلد اول الغدیر، حدیث واقعه غدیر را از صد طریق موثق نقل نموده است. در این رابطه مشهور است که طبری زبردست ترین تاریخ نویس عالم سنی وقتی در واقعه نگاری، شنید که «عالمی » حدیث غدیر را انکار کرده است، بلافاصله جلسه درس و تدریس خویش را تعطیل نمود و کتاب بنام «الولایة فی طرق حدیث الغدیر» تالیف نمود. طبری این حدیث را از زبان بیش از 70 تن از صحابه پیامبر روایت می کند که حتی چندین مرتبه بالاتر از حد تواتر (صدور و ثبوت قطعی) می باشد.
ضیاء الدین مقبلی (م - 1180) می گوید:
«اگر حدیث غدیر مسلم نباشد، هیچ امر مسلمی در اسلام وجود ندارد.» (2)
به هر حال عام و خاص، صحابه و تابعین، همه و همه بر حدیث غدیر شهادت داده و افضلیت علی علیه السلام را با جان و دل قبول دارند و لو این که ممکن است در زبان و ظاهر از آن اعراض نمانید. علامه امینی در جلد اول الغدیر می فرماید: خلیفه دوم عمربن خطاب بعدها می گفت:
علی از من و ابوبکر برای خلافت سزاوارتر است.
و ابوبکر می گفت: مرا کنار بگذارید، مرا کنار بگذارید، من بهترین شما نیستم در حالی که علی در میان شماست. (3)
با یک تحلیل سرانگشتی در این حادثه سبز علوی و نبوی متوجه خواهیم شد که نفی و انکار غدیر و تشکیل سقیفه چه عواقب شومی را بنانهاد و جنایات سالیان سال تاریخ از آن جان گرفت که دیگران برای پیامبر جانشین تعیین کردند، البته نه آن کسی را که پیامبر می خواست و مد نظر آن حضرت بود.
اگر نبود که دنیا طلبان، سامری را بر موسی ترجیح دادند، هیچ گاه شیعه امیرامؤمنین علیه السلام دچار انشقاقات عدیده نمی شد و جامعه بر سبیل تفرقه، اختلاف و حاکمیت عاصیان قرار نمی گرفت. معروف است که از شیعه ای پرسیدند: حسین بن علی چه روزی به شهادت رسید؟ آن علوی تیز هوش پاسخ داد: «در روز سقیفه ».
در تاریخ دوران شهادت حضرت زیدبن علی بن الحسین علیه السلام مسطور است که آن حضرت هنگام شهادت خویش - که تیری بر پیشانی او اصابت کرده بود - فرمود: این تیری است که در روز سقیفه بر پیشانی من زده شد. معاویه دشمن علی علیه السلام نیز به زمینه سازی ابوبکر جهت روی کار آمدن معاویه و امثال وی و مخالفت بانص پیامبرصلی الله علیه وآله و خلافت علی علیه السلام به نا حق اعتراف می کند (جوابیه معاویة بن ابی سفیان به محمد بن ابوبکر). (4)
بررسی تمام رویکردها و رخدادهای سیاسی اجتماعی پس از ارتحال نبی اکرم صلی الله علیه وآله، نشان می دهد که برای تحلیل واقعه، پردازش زمان حادثه کار ساز نیست، بلکه تحلیل تاریخی و نقد و بررسی علل و ریشه های تاریخی آن نیز مؤثر در آن است.
حادثه غدیر در صدد تبیین و معرفی شخصیت یگانه مردی است که افضل و اشرف موجودات در قرابت به رسول اکرم صلی الله علیه وآله است و معرفی و اعلام ولایت، سرآمد تمام خوبی های پیامبر می باشد، آن گاه که خطاب آمد:
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته » ای پیامبر! اگر آنچه را که از جانب خدا به تو نازل گشته تبلیغ ننمایی (ولایت امیرالمؤمنین) و وظیفه پیامبری را ادا ننمایی، گویی هیچ کاری درباب رسالت ننموده ای. (5)
آری، «ولایت » میزان عمل است و گوهر عمل را سنگ ولایت معین می نماید.
«حسان » شاعر شیعی، روایات درباب ولایت را اینگونه به شعر در آورده است:
نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو
به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند
در شرافت و منزلت ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام همین نکته بس که خدای متعال در رسالت نبی اکرم صلی الله علیه وآله که 23 سال شکنجه و آزار و اذیت کفار واقع گردید، اتمام و اکمال رسالت او را در گرو اعلام ولایت می داند که فرمود:
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»
امروز کامل کردم بر شما دینتان را و تمام کردم بر شما نعمت خودم را و من دین اسلام را برای شما پسندیدم. (6)
و اما در فضل و تقدس صاحب غدیر همین بس که رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود:
«اگر درختان عالم قلم، دریاها جوهر و جن و انس محاسبه کننده و نویسنده شوند، فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را شمارش نتوانند نمود.»
و باز فرمود: «یا علی، اگر گروهی از امت من در حق تو نمی گفتند آنچه را که نصاری درباره عیسی بن مریم علیه السلام گفتند، امروز درباره تو گفتاری در ملا عام مسلمانان بیان می کردم که خاک پاهای تو وریزش آب وضوی ترابگیرند و به آن طلب شفا کنند ولکن ترا بس است که تو از من باشی و من از تو باشم، تو از من ارث ببری و من از تو ارث ببرم.» (7)
بنابراین اعلام ولایت علی علیه السلام در عید غدیر، بیان این حقیقت تاریخی است که پیامبر به واسطه برهان حق در قرآن، فرستاده خدا و رسولش به تمامی مردم و رحمت برای جهانیان است و اوست که به فرموده خدای متعال فرمود:
«علی بمنزله جان من است » و این مساله بر اشرف خلایق بودن علی علیه السلام دلالت می نماید. او که جانشین خلف صاحب کوثر و مقام محمود است. (8)
در آن روز سبز، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آخرین حج خویش بازمی گشت [حجة الوداع] که جبرئیل امین بر او نازل گشت و پیام الهی را ابلاغ نمود که «بلغ ما انزل الیک من ربک...»
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمان داد تا همه ی مسلمانان در صحرای جحفه و در کنار غدیر خم توقف کنند. صد هزار تن از حجاج، آن شب را در آن مکان منزل کردند و پیامبر مردم را تا ظهر فردا در انتظار گذارد. از این رو همگان در هیجان و اضطراب و انتظار به سر می برند که چه مطلب مهمی است که پیامبر در این گرمای حجاز، یکصد هزار تن را برای استماع آن فرا خوانده است.
حذیفه گوید: ما هنگامی به غدیر خم رسیدیم که اگر پاره گوشتی بر زمین افکنده می شد، بریان می گشت. رسول خداصلی الله علیه وآله به همه ی ما ندای نماز جماعت داد و سپس مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را خواست و امر فرمود تا تنه دو درخت را تکیه گاه سازند و سنگها را بر روی یکدیگر گذارند تا به اقامت رسول الله صلی الله علیه وآله برسد. لذا وقتی تمام حجاج جمع گردیدند، حضرت بر بالای آن رفت و فرمود: «الحمدالله الذی علا فی توحده... .»
... مردم بدانید جبرئیل چندین بار بر من نازل شد و امر خدا را رسانید که علی برادر من و پیشوای بعد از من است... و سپس دست خود را ببازوی او زد و او در پله ای پائین تر از پله ای بود که رسول خدا در آن ایستاده بود، لذا او را بلند نمود و فرمود:
«من کنت مولاه، فهذا علی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله... .» (9)
وقتی خطبه به پایان رسید، مردم این منصب الهی را به خود و علی بن ابیطالب علیه السلام تبریک می گفتند لذا خلیفه اول و دوم نیز به سوی حضرت علی علیه السلام می شتابند و چنین می گویند: بخ بخ لک یا ابن ابی طالب، اصبحت و امسیت مولای و مولاکل مؤمن و مؤمنة. (10)
مردم با دست های خود برای بیعت هجوم می آوردند تا آن که نماز ظهر و عصر را با هم اقامه نمودند و باقی روز را تا وقت مغرب ماندند و نماز جماعت دیگری را بجا آورند. رسول خداصلی الله علیه وآله هر وقت عده ای و دسته ای بخدمتش می آمدند، می فرمود:
«الحمد لله الذی فضلنا علی العالمین » سپاس خدایی را که ما را بر جهانیان برتری داد. از این رو حسان بن ثابت شاعر نامی اهل بیت علیهم السلام از محضر رسول خداصلی الله علیه وآله کسب اجازه نمود تا این حادثه را به صورت شعر بیان نماید، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز اجازت فرمود و او چنین سرود:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم
بخم فاسمع بالرسول منادیا
پیامبر در روز غدیر ندایشان داد
و چه خوب ندایش را شنیدند
فقال: فمن مولاکم و نبیکم؟
فقالوا: ولم یبدو هناک التعامیا
فرمود: مولا و ولی شما کیست ؟
گفتند و خود را بکوری نزدند
فقال له: قم یا علی، فاننی
رضیتک من بعدی اماما و هادیا
فمن کنت مولا ه، فهذا ولیه
فکونو له اتباع صدق موالیا (11)
پس به علی گفت: بر خیز که من ترا به امامت و هدایت پس از خویش برگزیدم و نیز فرمود:
هان ای مردم بر هر کسی که من مولای او بوده ام علی ولی اوست، پس با کمال صداقت از او پیروی کنید.
پس از این روز خدایی، رسول خدا در هر محفل و منبری مقام خلافت و ولایت را به مردم متذکر می شد و زمینه عدم نسیان مردم را فراهم می نمود. او می دانست که پس از ارتحال وی این اعلام، انکار می گردد و هزاران هزار تفسیر از آن خواهد شد. او نگران بود پس از او دین مبین اسلام که حاصل خون دل او بوده در معرض تغییر و تحول و تحریف قرار گیرد، زیرا عده ای از دشمنان اسلام از حادثه ی غدیر تا رحلت رسول اکرم صلی الله علیه وآله در صدد محو این حادثه حماسه ساز بودند، از تخلف فرماندهی لشکر اسامة و ماندن در مدینه گرفته تا نهی کردن دیگران از دادن قلم و دوات به رسول خداصلی الله علیه وآله در وقت احتضار و تا ظلم وهتاکی های بعد پیامبرصلی الله علیه وآله، همه و همه گواهی این حقیقت هستند که غدیری ها حقیقی نبودند.
البته پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حوادث شوم پس از رحلت خویش را به عینه می دید و می فرمود:
«یا علی پس از من به تو ظلم ها می شود. استقامت کن و صبر را پیشه خود ساز.» و هم چنین فرمود: «در خواب دیدم که بوزینه گانی بر منبر من بالا و پایین می روند.»
و نیز فرمود: «این امت پس از من به 73 فرقه تقسیم خواهند شد که تنها یک فرقه از آنان اهل نجاتند و بقیه در آتش قهر الهی معذب خواهند بود.» (12)
از این رو وصیت رسول خداصلی الله علیه وآله در میان کوران حوادث، اشخاص مغرض و امیال و هواهای نفسانی تفسیر گردید و در ورطه نسیان و فراموشی نهاده شد به هنگام تغسیل و تکفین آن نور خدایی توسط حضرت علی علیه السلام عهد و پیمان های ظاهری خویش را شکستند و بر غیر راه نبی اکرم صلی الله علیه وآله قدم نهادند و با آن دین آن شد که الآن شاهد آن هستیم.
حسن ختام این مقاله، اهمیت غدیر و ولایت در نزد انبیاء اولیای معصومین علیهم السلام می باشد که در ادامه می آید:
امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام در روایتی می فرمایند:
«چون روز قیامت شود، چهار روز در برابر خداوند آرایش می کنند، هم چنان که عروس را برای رفتن به حجله آرایش می کنند.»
- عرض شد: این روزها کدامند؟ حضرت فرمود: روز اضحی (عید قربان) روز عید فطر، روز جمعه و روز عید غدیر و روز غدیر بین اضحی و فطر و جمعه، مانند ماه در بین ستارگان است و آن روزی است که ابراهیم خلیل علیه السلام در آن روز از آتش نمرودیان نجات یافت و به شکرانه خداوند آن روز را روزه گرفت.
و آن روزی است که خداوند بوسیله آن (به واسطه نصب پیامبرصلی الله علیه وآله علی علیه السلام را) دین خود را کامل گردانید و در آن روز فضیلت و وصایت او را آشکار کرد و آن روز کمال دین و روز به خاک مالیدن بینی شیطان است ; روزی است که اعمال شیعه و دوستان آل محمدصلی الله علیه وآله پذیرفته می شود.
و آن روزی است که خداوند آنچه راکه مخالفان عمل نموده اند را از بین خواهد برد. لذاست که خداوند در قرآن کریم فرموده است .
« فجعلناه هباء منثورا» مثل مؤمنان در قبول و پذیرش ولایت حضرت امیرعلیه السلام در روز غدیر، مثل ملائکه است در سجودشان به آدم و مثل آن کس که از پذیرش ولایت در غدیر امتناع کرد، مثل ابلیس است. (13)
امام هشتم علیه السلام در روایتی دیگر این گونه غدیر را ترسیم می نماید:
«روز غدیر در آسمان، از زمین مشهورتر است.» (14)
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«برترین عید مسلمین، عید غدیر است » (15)
و رسول اکرم صلی الله علیه وآله در عظمت و احترام این روز فرمود:
«روز عید غدیر» برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خدای متعال مرا امر کرد تا بردارم علی بن ابی طالب را راهبر امت خود قرار دهم تا پس از من به او اقتدا نمایند و آن روزی است که خداوند دین را کامل نمود.» (16)
تمام روایات فوق بیانگر حقیقت طرح ولایت در غدیر خم است، زیرا در دین حیات بخش اسلام عزیز، باید حکومت، اداره و سرپرستی عمومی جامعه - در جهت توسعه بندگی و تقرب به خدای متعال - به گونه ای باشد که جمیع شئون فردی و اجتماعی آن جمع، در مسیر قرب الهی هماهنگ گردد و این مهم را در غیر ولایت دینی هرگز نمی توان یافت و بر این اساس مسلمانان همیشه بر پایه ی پای بندی به دین مقدس اسلام، خود را موظف می دانسته و می دانند که تمامی برنامه های زندگی خود را با دستورات شرع هماهنگ نمایند.
بنابراین از دیر باز مساله ی ولایت و حکومت در جامعه به عنوان یک مشکل سیاسی، فرهنگی اقتصادی مطرح بوده است که دوری از غدیر و فراموشی کلام نورانی رسول اکرم صلی الله علیه وآله در سرزمین غدیر مصادف است با انحراف جامعه از سیر دالت حقیقی و قرب الی الله.