وحدت حوزه و دانشگاه / گفتگو حمیدرضا طحانزاده

آقای دکتر مصلحی با بیش از بیست وپنج سال سابقة تدریس یکی از چهره های شناخته شدة علمی کشور است وی دارای تحصیلات حوزه أی تا سطح خارج و فارغ التحصیل رشتة حقوق خصوصی با درجة دکترا از کشور فرانسه است

آقای دکتر مصلحی با بیش از بیست وپنج سال سابقة تدریس یکی از چهره های شناخته شدة علمی کشور است وی دارای تحصیلات حوزه أی تا سطح خارج و فارغ التحصیل رشتة حقوق خصوصی با درجة دکترا از کشور فرانسه است. ایشان چندیست که به ریاست دانشکدة معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزیده شده اند. به منظور آشنایی بیشتر دانشجویان با دکتر مصلحی گفتگوی صمیمانه ای را با ایشان ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید.

اندیشة صادق : آقای دکتر سپاس گذاریم از اینکه دعوت مارا برای این گفتگو پذیرفتید و این فرصت را در اختیار ماقرار دادید در آغاز خواهشمندیم دربارة سوابق علمی وتحصیلی خود قدری صحبت کنید تا با شما بیشتر آشنا شویم.

بسم الله الرحمن الرحیم. من هم از ملاقات شما در این جلسه خوشحالم و از این که انگیزه ای برای مصاحبه با بنده داشته اید تشکر می کنم .

من، در سال 1320 در شهر قم متولد شدم . تحصیلات متوسطه و حوزوی خود را ( تا سطح خارج ) در این شهر به پایان رساندم و سپس برای تحصیل در دانشکدة حقوق به تهران آمدم . بعد از آن ، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم تا اینکه موفق به اخذ درجة دکترای دولتی در رشتة حقوق خصوصی شدم و از سال 1353 تا کنون نیز در دانشگاهها تدریس می کنم .

با توجه به حضور و تحصیل شما در حوزه و دانشگاه و آشنایی با متون درسی و نحوة ارائه آنها در این دو مرکز ، نظام آموزشی هر یک را چگونه ارزیابی می کنید ؟

پاسخ این سؤال که نظام آموزشی حوزه و نظام آموزشی دانشگاه به چه صورتیست تا حدی می تواند مشکل باشد . زمانی که من در حوزه بودم و در آن نظام آموزشی تحمیلی بر طلبه نمی شد که چه کارهایی را باید انجام دهد . نظامی کاملا" اختیاری بود و هر طلبه‎أی با توجه به استعداد ، قابلیت و وقتی که داشت، درسها ، استادان و روزهای درسی‎اش را انتخاب می کرد حتی می توانست پنجشنبه و جمعه هم در این نظام به علم آموزی بپردازد . از این رو ممکن بود طلبه‎أی درس سطح را در مدت سه یا چهار سال به پایان برساند و طلبه‎أی دیگر مدت بیشتری را صرف آن کند . حال آن که نظام آموزشی دانشگاه این گونه نیست و برنامة خاصی دارد مثلا" دانشجویی که تازه وارد دانشگاه می شود در سال اول باید دروس تعیین شده‎ای را بخواند و در سالهای بعد به ترتیب درسهای دیگر را و اصطلاحاتی از قبیل " درس پیش نیاز " به کار برده می شود ولی در حوزه تشخیص این پیش نیازها بر عهدة خود طلبه است . برای مثال هر گاه توانایی خواندن مکاسب را در خودش احساس کند خواندن آن را آغاز می کند. این شیوه را می توان شیوة خوبی دانست و در عین حال می تواند انتقاداتی هم بر آن وارد شود. اما از دیدگاه من روش بسیار خوبی بود زیرا هر شخصی می توانست بنابر شایستگی‎ها و شرایط خودش ، درسهایش را انتخاب کند و با توجه به این که یک درس را اساتید مختلفی تدریس می کردند ، می توانست استاد را برگزیند. در حالی که در دانشگاه اختیار انتخاب درس و استاد، به آن صورت وجود ندارد . در دانشگاه بر خلاف حوزه که تشخیص شایستگی با خود شخص است ، ملاک و ضابطه، نمرات بدست آمده از امتحانات است و مهم تر این که، در حوزه موضوع تهذیب نفس و اخلاق بسیار اهمیت داشته و در صدر برنامه‎ها قرار دارد که این خود تأثیر بسزایی در درس ، مطالعه ، اخلاق و رفتار شخص به جا می گذارد . البته باید اضافه کنم ، زمانی که من در حوزه تحصیل می کردم، روال به این ترتیب بود و امکان دارد تغییراتی در نظام آموزشی حوزه به وجود آمده باشد که بنده از آن بی‎اطلاع باشم .

به نظر شما آیا برنامة درسی و نظام علمی حوزه و دانشگاه توانسته جوابگوی مسائل فعلی اجتماع باشد و از عهده رسالت بزرگی که بر عهده دارد به خوبی برآید ؟

من نمی دانم منظور شما از رسالت بزرگ حوزه چیست ؟ آیا غیر از این است که حوزه می خواهد افراد را از نظر مذهبی و معنوی تربیت کند ؟ به نظر من هیچ گاه رسالت حوزه این نبوده که در تمام زمینه‎ها متخصص تربیت کند بلکه وظیفه اش این است متخصصی را که در دانشگاه تحصیل کرده ، مثل پزشک یا مهندس را از لحاظ تعهد و تهذیب اخلاق پرورش دهد .

به نظر شما آیا حوزه در زمینة پاسخگویی به مسائل مستحدثه اجتماعی که ما در جامعه با آنها روبرو هستیم ، وظیفه و رسالتی ندارد ؟

بله ، بخشی از رسالت و وظیفة حوزه در این زمینه است که به نظر من از نظر آموزش، در رسالت خود موفق بوده است زیرا درسهایی که در حال حاضر در حوزه ارائه و تدریس می‎شوند ، خوب و کافی هست چون کسانی که این درسها را می خوانند آن قدر تبحر فکری پیدا می کنند که بتوانند به خوبی جواب مسائل مختلف و حتی جدید را بدهند . در مورد دانشگاه باید بگوییم که هدف اصلی دانشگاه تربیت افراد متخصص در رشته های مختلف است . در حالی که به نظر من ، ما باید چیز دیگری به آن اضافه کنیم تا دانشگاه رسالت خود را در جامعه به نحو کامل تری به انجام برساند . وظیفة دانشگاه تربیت متخصص است ولی ما می گوییم، از دانشگاهی که در جامعة اسلامی قرار دارد توقع داریم که متخصصین خود را در حد این جامعه و متناسب با آن ، پرورش اخلاقی هم بدهد و تربیت کند . لذا این وظیفه هم به وظایف دانشگاه افزوده شده است . در مجموع به نظر من دانشگاهها ، در حد توان خود سعی می کنند وظایفشان را انجام دهند .

با توجه به اهمیت امر پژوهش و تحقیق ، جایگاه آن در حوزه و دانشگاه به چه صورت است ؟

پژوهش یکی از فعالیت های اصلی در حوزه است، درس می خوانند برای این که پژوهش کنند و در واقع، پژوهش مقدمة اجتهاد است، اما این که برای گرفتن درجة اجتهاد شخص ملزم به نوشتن چند رساله یا کتاب تألیفی باشد ، چنین وضعی وجود ندارد . البته در حوزه هر کس درسهای استاد را به عنوان تقریرات می نویسد و نوشته های فراوان دارد . ولی همان طوری که گفتم در حوزه معیار قضاوت ، خود شخص است . لذا شخص می سنجد که آیا قابلیت اجتهاد و استنباط از آیات و روایات در او وجود دارد یا نه ؟ اگر توانایی استنباط و اجتهاد را در خودش یافت ، خود را مجتهد فرض می‎کند . البته مراجع دیگر هم از وی سؤالاتی می‎کنند و اگر تشخیص دادند که واقعا" آدم مجتهدی است، آن وقت برگی به وی داده می‎شود تا بتواند اجتهاد کند . اما این که مانند دانشگاهها باید پایان نامه بنویسند ، این طور نیست و لزومی هم ندارد . در حوزه ها بحث و مباحثه خیلی زیاد است و محافل و مجالسی هست که علما در آن بحث می کنند و در این مباحثه ها معلوم می شود که یک طلبه تا چه اندازه از علم و فضل بر خوردار است.

در دانشگاهها نیز یک معاونت پژوهشی وجود دارد. در دانشکدة ما هم معاونت پژوهشی داریم که امور پژوهشی را انجام می دهد و همچنین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری باید یک پایان نامه در پایان تحصیلات ، به دانشگاه محل تحصیل خود ارائه کنند و در طول دوران تحصیل هم پژوهشهایی باید انجام دهند.

آیا پژوهشهایی که در دانشگاه به عنوان تکلیف انجام می شود مفید است و جدی گرفته می‎شود ؟

پاسخ این سؤال بستگی به این دارد که شما مفید بودن را به چه معنایی بگیرید . اگر مفید بودن را در این بدانید که بلافاصله تحقیق بتواند در جامعه مورد استفاده قرار گیرد، مسلما" هیچ کدام از پایان نامه ها این گونه نیستند اما می توانیم مفید بودن را این گونه معنا کنیم که دانشجو با نوشتن یک رساله ، می تواند کارایی فکری پیدا کند که با استفاده از آن در زمینه‎های مختلف ، نظر و عقیده‎اش را بیان کند. از این زاویه اگر بنگریم ، همة پایان نامه‎ها کارآیی دارند زیرا انگیزه‎ای ایجاد می کند که با استفاده از آن دانشجو می‎تواند مشکلاتی را که در جامعه وجود دارد تا حدودی برای خود حل کند یا راه حل‎هایی ارائه دهد . پس هرچند پایان نامه‎اش مستقیماً راه حل ارائه نمی دهد ولی این انگیزه را در دانشجو ایجاد کرده است . بنابراین در ارزیابی پایان‎نامه‎ها و تحقیقات ، این مسأله را نباید از نظر دور داشت .

اگر بخواهیم یک مقایسة اجمالی بین حوزه و دانشگاه انجام دهیم، ویژگی‎های مثبت هر کدام که بتواند برای دیگری قابل اقتباس باشد و همچنین مشکلات و نارسایی های هر یک از این دو مرکز علمی چیست ؟

از نظر آموزشی باید بگویم که در حوزه یک طلبه پیش از آن که در کلاس درس حاضر شود ، آن درس را پیش مطالعه می‎کند ، بنابراین وقتی که سر کلاس درس می‎رود با توجه به پیش مطالعه أی که داشته است با دقت زیاد به درس استادش گوش می‎دهد و اشکال و ایرادی اگر داشته باشد رفع اشکال می‎کند و همچنین بعد از درس هم بلا فاصله یک مباحثه روی آن درس انجام می‎دهد، سپس هم آن درس را مطالعه می کند ، فردای آن روز دوباره یک مباحثه دربارة همان درس انجام می دهد . بنابراین چهار مرتبه درس مطالعه شده و آن درس کاملاً در ذهنش باقی خواهد ماند . به نظر من این روش بسیار مفید است و من همیشه در کلاسهایم به دانشجویان توصیه می‎کنم که از این روش پیروی کنند؛ حال اینکه در دانشگاهها معمولاً شخص درسها را شب امتحان یا دو روز قبل از آن مطالعه می کند .

در کلاس هم دانشجویان معمولا" مانند یک طلبه دقت نمی‎کنند . البته نمی‎خواهم بگویم همة طلبه‎ها این گونه هستند بلکه روش این‎گونه است ، حال ممکن است یک طلبه از این روش پیروی کند و یا روش دیگری در پیش بگیرد . کما این که روش در دانشگاهها این گونه است .

تقریرات یعنی نوشتن درس استاد که در حوزه خیلی معمول است ، یعنی می توانم بگویم 95 درصد از طلبه ها این گونه عمل می‎کنند ولی در دانشگاهها تعداد کمی از دانشجویان روش تقریرات را انجام می‎دهند و پیش مطالعه می‎کنند . این روش اگر در دانشگاه به کار گرفته شود ، بسیار مفید می باشد .

از طرف دیگر در دانشگاه یک نوع نظم و ترتیبی از نظر درسها و کلاسها و نمره گذاری ها و ارزشیابی ها و ... وجود دارد، ولی در حوزه آن زمانی که من در حوزه تحصیل می کردم ارزشیابی‎ها شخصی بود یعنی این که خود شخص ارزیابی می کرد که آیا می تواند به درجة بالاتر برود یا خیر ؟ و وقتی که ارزشیابی با خود شخص باشد ، هیچ گاه سر خودش کلاه نمی گزارد و زمانی که می بیند درسی را واقعا" متوجه نمی‎شود ، تصمیم می‎گیرد که سطح کلاسش را پایین‎تر بیاورد .

در مورد نارساییهای حوزه باید بگویم که حوزه در کار خودش موفق بوده است و اگر یک طلبه از شرایط لازم و خاصی که برای یک طلبه ضروری است ، برخوردار باشد ، هیچ نقص و ایرادی بر کار حوزه وارد نیست. این نظر شخصی بنده است. من نمی‎خواهم بگویم یک دانش آموختة حوزه هستم اما چندین سال در حوزه بوده‎ام و با توجه به آن نحوة درس خواندن که عرض کردم و ارزشیابی خود شخص ، حوزه موفق بوده است ولی اگر یک ارزشیابی دقیقتری انجام شود و دیگران معایب شخص را به وی بگویند و او را متوجه نمایند ، به نظر من می تواند مفیدتر باشد. گر چه در زمان تحصیل ما در حوزه، خود شخص هنگام مباحثات می فهمید که چه معایبی دارد ولی اگر این امر به صورت رسمی‎تری باشد شاید بتواند موفق‎تر باشد .

در مورد نارسایی های دانشگاه ، اگر دانشجویان سر کلاس درس حضور داشته باشند و به درس توجه کنند ، پیش مطالعه داشته باشند ، بعد از کلاس درس مباحثه کنند و این طرز فکر و عادت را از بین ببرند که همة مشکلات و ایراداتشان باید به وسیله استاد برطرف شود ، نقایص تا حد زیادی رفع می‎شود . الآن در بین دانشجویان ما این مسأله وجود دارد که همة مسایل و مشکلات را باید استاد برایش حل بکند ، نمی‎تواند با دوست خود مشکلش را برطرف کند ، یا خودش با مطالعه ، مشکلش را حل نماید و فکر می‎کند که فقط باید همین کتابی که به او داده شده است ، مطالعه شود . و به منابع دیگر کمتر مراجعه می‎کند . حال این که در حوزه چنین نیست مثلا" فرض کنیم لمعه را که مطالعه می‎کند، در کنار آن کتابهای دیگری را هم مطالعه می‎کند و لیکن دانشجوی ما این چنین نیست و فقط به کتاب و متنی که به وی داده می شود ، بسنده می کند .

با توجه به شناخت شما از دانشگاه امام صادق(ع) آیا این دانشگاه توانسته است در جهت پیوند عملی حوزه و دانشگاه موفق شود و به عنوان یک " دانشگاه اسلامی " الگوی خوبی باشد ؟

البته قضاوت در این مورد قدری زود است چون من یک ترم بیشتر در اینجا تدریس نداشته ام ولی به نظر من ، باید موفق باشد چون مسؤولین این دانشگاه که من با آنها آشنایی دارم ، افرادی هستند که صلاحیت انجام این کارها را به نحو شایسته داشته‎ و دارند . وقتی که مسؤولان خوب باشند ، راهشان و کارشان هم می‎تواند خوب باشد ، البته این مسأله امری است دوجانبه . یعنی این که ، دانشجویان هم باید در این امر کوشش کنند در غیر این صورت به طور مسلم موفقیتی وجود نخواهد داشت . مسؤولان و دانشجویان با همدیگر می توانند در این امر نقشی داشته باشند ولی اگر هریک در کارشان کوتاهی کنند ، موفقیت برایشان حاصل نخواهد شد .

لطفا" بفرمایید که شما از چه زمانی با دانشگاه امام صادق (ع) آشنا شدید ؟

من از حدود ده سال قبل با دانشگاه امام صادق(ع) آشنایی داشتم و می شنیدم که دانشکدة حقوقی دارد و از دانشگاههای بسیار خوب است. ولی من در این دانشکده تدریس نداشتم البته از من برای تدریس دعوت کرده بودند ولی برای تدریس فرصت نداشتم. این دانشکده جزء دانشکده‎های سطح بالا در بین دانشگاهها مطرح بود زیرا استادان بسیار خوبی در اینجا درس می‎دادند البته من فارغ التحصیلانش را ندیده بودم تا با سطح علمی آنها آشنا شوم ، ولی می‎گفتند که دانشجویان بسیار موفق و خوبی دارد . از وقتی هم که آمده‎ام ، می‎بینم که در مقایسه با دانشگاههای دیگر بد نیست و می تواند بهتر از این هم باشد .

به عنوان رئیس جدید دانشکدة حقوق بفرمایید ، آیا برای هر چه بیشتر فعال کردن معاونتها و گروههای تخصصی دانشکده ، تصیمم خاصی گرفته‎اید و دیگر اینکه چه مشکلاتی باعث شده که دانشکده حقوق بر خلاف سایر دانشکده‎ها ، دانش‎آموختگان موفق خود را به کار نگیرد ؟

همان گونه که مطلع هستید دانشکدة ما کادر آموزشی چندانی ندارد و همچنین معاونین نیز باید از کادر آموزشی خود دانشکده باشند . بنابراین به علت کمبود کادر آموزشی تا به حال نتوانسته‎اند معاونتها را انتخاب بکنند ولیکن با توجه به تصمیم ما در تکمیل کادر آموزشی خودمان، معاونتهای دانشکده‎مان هم تکمیل خواهد شد ولی تا وقتی که کادر آموزشی‎مان شکل بگیرد از دانشجویان خودمان استفاده می کنیم همان گونه که خود دانشجویان پیشنهاد کرده بودند اکنون دانشجویان خوب دانشگاه خودمان در معاونت آموزشی مشغول هستند و کارهای پژوهشی را انجام می‎دهند . در این زمینه‎ها هم کاملا" موفق بوده و خیلی پیشرفت کرده‎ایم، فکر می‎کنم اگر در روزهای اخیر از دانشجویان سؤال کرده باشید گله و شکایتی که قبلا" داشته اند حالا دیگر ندارند البته خود دانشجویان هم باید کمک کنند و اگر نظر یا پیشنهاد و انتقادی دارند می توانند به دانشکده اعلام کنند ، ما هم کاملا" پذیرای نظر یا انتقاد دانشجویان هستیم .

شما ‎‎برای ارتقای‎ ‎‎کمی و کیفیت وضعیت آموزشی دانشکده حقوق چه تدبیری اندیشیده‎اید و به نظر شما چه مشکلاتی در ‎‎‎راه تأسیس دوره های دکترای رشتة حقوق در دانشگاه ما وجود دارد ؟

اصولا" در دانشکده‎های حقوق، چه بهتر که درسهای تئوری توأم با کارهای عملی باشد .در این صورت درسهای تئوری را دانشجو بهتر می‎فهمد، همین امر سبب ارتقای علمی دانشجویان از نظر کیفی می‎شود . بر همین اساس ما سعی کردیم که در این زمینه اقداماتی انجام دهیم و تا آنجا که ممکن است دانشجویان را برای کارآموزی عملی به مجتمع‎های قضایی معرفی کنیم، همچنین سعی می‎کنیم تا دانشجویان با کارهای پژوهشی و تحقیقاتی آشنایی بیشتری پیدا کنند . لذا ، بخش پژوهشی خود را فعالتر کرده‎ایم . موضوعات متعددی را در نظر گرفته‎ایم تا به دانشجویان ارائه نماییم و آنها به صورت گروهی کار را انجام دهند . چون متأسفانه کارهای گروهی در دانشکده‎ها معمول نیست در حالی که ، این کار بسیار مفیدی است بنابراین از همین نیمسال ان شاء الله ما این کارها را انجام خواهیم داد و فکر می کنم بتوانیم موفق شویم. کارآموزی عملی را هم در نیمسال گذشته شروع کردیم، و تعدادی از دانشجویان برای انجام آن به مجتمع‎های قضایی رفتند. من از آنها سؤال کردم بسیار راضی بودند و می گفتند که بسیار مفید بوده است .در مورد اساتید مورد نیاز دانشکده هم تلاش ما بر این است که بهترین استاد را برای تدریس دعوت کنیم استخدام استاد را نیز باید در اولویت کارهای خود قرار دهیم چون همانگونه که می دانید دانشکدة ما کادر آموزشی و هیأت علمی بسیار کمی دارد. لذا در این زمینه اقدام کردیم و مقدمات استخدام چند عضو هیأت علمی را فراهم آوردیم و با توجه به این امر ، وضع آموزشی دانشکدة ما بهتر خواهد شد .

اگر اجازه بدهید قدری از بحث دربارة دانشگاه دور شویم و به جامعه بپردازیم, شما به عنوان یک حقوقدان مشکلات فعلی دستگاه قضایی کشورمان را در چه می بینید؟ آیا این مشکلات بیشتر ناشی از قوانین است یا عملکرد؟

چنان که می دانید رسالت دستگاههای قضایی در تمام دنیا عبارت است از حفظ امنیّت و اجرای عدالت برای شهروندان. اگر بتواند این رسالت خود را به خوبی انجام دهد، یک دستگاه قضایی موفّقی است و اگر نتوانست ناموفّق. ابزارهایی که برای این کار در اختیار دارد مجریان قانون هستند یعنی؛ قاضی و کارمندانی که در حوزة اختیارش هست. بنابراین اگر کسی بخواهد یک دستگاه قضایی را ارزیابی کند، باید هر دوی اینها را ببیند؛ هم قوانین و هم مجریانش را, بر همین اساس ایراد و اشکال ممکن است به هر دوی آنها یا یکی از آنها وارد باشد. این ملاک و ضابطه است و با این ملاک می توان یک دستگاه قضایی را بررسی کرد. حال دستگاه قضایی کشورمان را نیز با این محک می توان ارزیابی کرد. به نظر من در دستگاه قضایی ما اشکال در هر دو مورد وجود دارد و هر دو باید اصلاح شود. قضاوت در مورد موفقّیت قضا و دستگاه آن را هم باید به مردم واگذار کرد، از دیدگاه دانشکده ای، مطلب به این صورت بود که عرض کردم.

در خاتمه، از مرحوم پدر بزرگوارتان حضرت آیت الله العظمی اراکی (قدّس سره الشریف) خاطره ای، بیان فرمایید و محفل ما را بدان زینت بخشید؟

خاطره أی که در این مورد می توانم از مرحوم پدرم برایتان بیان کنم این است که من از ایشان خیلی متشکّر و ممنونم که مسیر زندگی ام را تغییر داد. چون من پس از فراغت از تحصیلم در دانشکدة حقوق، تمایل داشتم به سراغ کار قضاوت بروم ولی مرحوم پدرم به من فرمودند، آیا می دانی که قضاوت کار بسیار مشکلی است؟ آیا از عهدة این کار بزرگ که می خواهی برای خودت انتخاب کنی می توانی برآیی؟ گفتم من چه مسیری را انتخاب کنم؟ و خودم پیشنهاد کردم اگر من ادامة تحصیل بدهم و سپس در دانشگاه تدریس کنم چطور است؟ ایشان فرمودند که در مقام مقایسه، اگر این کار را ادامه بدهی به نظر من خیلی بهتر است. بر همین اساس من مسیر زندگی خودم را از کار قضایی به کارهای آموزشی تغییر دادم. لذا، به کشور فرانسه رفتم و درجة دکترای خود را از آنجا گرفتم و خیلی خوشحال هستم و در این کارم نیز موفق بوده ام و فکر می کنم در این مورد پدرم رضایت کامل داشت و احساس می کردم که پدرم از مسیر اوّل راضی نبود.

اگر توصیه ای برای دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) خصوصاً دانشجویان رشتة حقوق دارید بیان نمایید؟

همان طوری که قبلاً هم خدمتتان گفتم دانشجویان دانشکدة ما نوعاً خوب هستند اگر یک مقداری در درس خود توجه بیشتری کنند، درس را پیش مطالعه کنند، بعد مباحثه کنند، این امر می تواند خیلی در موفّقیتشان مؤثر باشد و از آنجا که اسم این دانشگاه، دانشگاه امام صادق(ع) است، امام صادق (ع) را همیشه در نظر داشته باشند. اصولاً انسان ها بخصوص دانشجویان این دانشگاه باید خدا را در نظر داشته باشند و کسی که در اعمال خود خدا را ناظر بداند مرتکب خلاف نخواهد شد.

با تشکر مجدد از این که در این گفتگو شرکت کردید برای شما آرزوی موفّقیت روزافزون داریم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان