اصل مراقبت (یا مراقبه) این است که انسان بداند خداوند بر وی آگاه است و هر چه را انجام میدهد و حتی فکر و اندیشه او را میداند. مراقبت از دو جنبه صورت میگیرد: مراقبت دل از وسوسه و گناه و مراقبت از اعضا و جوارح.
منزل چهارم، محاسبه است که منظور از آن یک بررسی سریع و کوتاه اعمال و رفتار شبانهروزی است تا حساب کارهای خود را داشته باشیم. منزل پنجم، مواخذه است؛ به این مفهوم که اگر تقصیری از نفس، سر زده به مواخذه و تادیب آن بپردازیم. منزل ششم هم اصلاح نیت است که در واقع باید آن را از ناخالصیها و از غیرخدا خالص کنیم و از همه منازل، مهمتر به شمار میآید.
منزل هفتم وفاست و منظور، وفا به پیمانهایی است که با خداوند بسته شده است. در مرحله هشتم، مدارا وجود دارد که نفس، پس از تحمل بار سنگین مراقبه و محاسبه و مواخذه به یکباره خسته و کسل میشود و اگر این مدارا نباشد اصلاح نفس، کامل نمیشود. مدارا، آنچه را که در باطن انسان، از صفات نیکو و نورانیت و صفا هست آشکار میسازد.
منزل نهم نیز، مربی و راهنماست؛ چرا که در هر کاری، تکروی و نداشتن مرشد و راهنما، خطراتی در پیش دارد؛ بهویژه کاری نظیر خودسازی. در نتیجه راهیان اصلاح نفس نیز حتما باید با راهنما حرکت کنند. اینک جا دارد اشارهای هم به نفس اماره، لوامه و مطمئنه داشته باشیم.
همان طور که شما شنیدهاید نفس اماره را منشاء انگیزههای ضداخلاقی، ضدالهی و مضر میدانند. نفس اماره هم گیرنده انرژی منفی و هم ایجادکننده هوسها و انگیزشهای مضر است. گفته شده که تا روح ملکوتی در انسان به درجهای از پختگی نرسیده باشد، انسان نمیتواند به وجود نفس اماره در خود پی ببرد.
نفس اماره در سطح خودآگاه به صورت انگیزشهای پی در پی و امیال نامشروع و مضر برای روح بشری بروز کرده و بوالهوسیهایش را که خواستار ارضای فوری آنهاست، با قدرت تمام بر شخص تحمیل میکند و مرتبا با رهنمودهای عقل به مبارزه و مخالفت میپردازد.
گفته شده، هر چند نفس اماره، دشمن اصلی روح به شمار میآید، اما وجودش برای رشد روح ضروری است؛ زیرا بدون ضرورت و مبارزه، رشد روح ملکوتی میسر نمیشود. از طرفی برخی از عرفا عقیده دارند که مبارزه با نفس اماره؛ یکی از راههای پیمودن راه کمال است.
نفس لوامه، همان نفسی است که بعضی از فضایل را کعب کرده و صاحب خود را در هنگام ارتکاب گناهان و مکروهات ملامت میکند. «لوم» در لغت یعنی ملامت و لوام یعنی زیاد ملامتکننده. ممکن است اشخاصی باشند که هر چه هم گناه کنند هیچگونه مذمت و سرزنشی از درون خویش نشنوند که در این حالت وجدان اخلاقی شخص ضعیف است.
و اما نفس مطمئنه به این معناست که انسان در اثر مبارزه با هوای نفسانی و اطاعت از دستورات پروردگار و تربیت خود، به مرحلهای از اطمینان میرسد که به غیر خدا اعتنایی ندارد و چنان ثابت و استوار است که همانند کوه و بلکه محکمتر در برابر حوادث استقامت میکند و هیچ گناه، شهوت و جاه و مقامی او را متزلزل نمیکند و شیطان را با همه نیرنگش از قدرت ایمان و سکون نفس به ستوه میآورد.
میبینیم که راه کنترل نفس هر چه باشد، طریقی است که انسان را شایسته فرمانروایی بر درون او و زمینهساز فرمانروایی بر همه جهانها میکند. در واقع اصلاح و کنترل نفس، نیازمند داشتن خصوصیات ویژهای مانند تمرکز، مراقبه، صبر، وفا، مدارا، نرمی، انعطاف و مشاهده و... است که با پرورش آنها، فرمانروایی بر هر سرزمینی چه درونی و چه بیرونی، میسر خواهد شد.
از طرفی، کسی که بتواند ذهن خود را تحت کنترل درآورد، میتواند حائز چنین خصوصیاتی شود و بر نفس خود فرمانروایی کند.
متاسفانه در دنیای امروز فراموش شده که کنترل نفس و مهار آن، کلید موفقیت و کمال است و کمتر کسی به فکر سلامت نفس و تغذیه صحیح آن میباشد. اما پادشاهی بر جهان، در گرو پادشاهی بر نفس است و مقام اشرف مخلوقات، نباید چیزی جز پادشاهی بر همه جهان باشد.
برای خواندن بخش اول- سلامت نفس؛ یک گام موثر تا پادشاهی- اینجا کلیک کنید.