داستان این فیلم که از بازیگرانی چون مونا پیرزاد، رویا تیموریان و پژمان بازغی نیز بهره میبرد، درباره جوانی است که رهسپار ایران می شود تا نشانی از پدرش که برای وصول مطالبات مالی به تهران سفر کرده اما ناپدید شده بیابد. او در این جستجو، با خانم مترجمی همراه میشود که برای در امان ماندن از عواقب این همراهی مداوم، مجبور میشود به ازدواج موقت با او تن بدهد!
گویا آلمانی ها با نگاه به سینمای ایران فهمیده اند سینماگران ما برای ساخت فیلم طنز هیچ مولفه ای جز تمسخر سنتها و احتمالا شوخی با مسائل جنسی پیدا نمیکنند اما سوال اینجاست که چرا در داد و ستدهای فرهنگی در حوزه سینما، همیشه ایران و فرهنگی ایرانی باید مورد تمسخر و طعنه قرار بگیرند؟
آیا هیچ آییننامه و محدودهای برای فیلمسازی در ایران برای خارجیها، وجود ندارد و هیچ نهادی این مسئولیت را برای خود احساس نمیکند که بر ساخت کمدی از قومیت، ملیت، تاریخ و به ویژه دین و مذهب ایرانیان در خاک کشور نظارت کند؟
آیا شرکت دادن چند بازیگر ایرانی در فیلم به توهین به فرهنگی ایرانی می ارزد؟ کدام کشور مستقل و با فرهنگی اجازه میدهد فیلمی در تمسخر فرهنگ خود بسازند و یا حتی یک قاب زشت یا مضحک نشان دهند؟
* نقد سینما